پشت پرده هدیه‌های خارجی به مسئولان دولت اصلاحات

نوشته شده توسطرحیمی 17ام بهمن, 1395
برجسته‌سازی مسأله نفوذ در زمان فعلی اهمیت دارد/پشت پرده هدیه‌های خارجی به مسئولان دولت اصلاحات برای زدن بنیان‌های نظام همایش ملی نظام سلطه و جریان نفوذ؛
رئیس قوه قضاییه گفت:
برجسته کردن مسأله نفوذ در زمان ما بسیار با اهمیت است، اما متأسفانه عده‌ای باور ندارند و عده‌ای هم خود را به عدم باور می‌زنند.


آیت الله صادق آملی لاریجانی در نخستین همایش ملی نظام سلطه و جریان نفوذ که در مرکز همایش‌های بین‌المللی صداوسیما برگزار شد، ضمن گرامیداشت دهه مبارک فجر و سالروز پیروزی انقلاب اسلامی اظهار کرد: بحث نفوذ یک موضوع بسیار جدی است، باید هم خودمان به یک باوری نسبت به این مسئله برسیم و آن را در سطوح مختلف جامعه تبیین کنیم. یک مسئله مهم بحث باور این پدیده است‌. نسبت به اصل نفوذ و وجود آن هیچ تردیدی وجود ندارد و نظام سلطه درصدد این نفوذ هستند و بلکه در جاهایی، نفوذ هم واقع شده است. متأسفانه عده‌ای باور ندارند و عده‌ای هم خود را به عدم باور می‌زنند و تشکیک می‌کنند که این توهم است یا واقعیت.
 
وی ادامه داد: مقام معظم رهبری سال‌ها پیش تشخیص دادند که یک شبیخون فرهنگی در کار است و مسئولان را به شناسایی و مقابله با آن خواندند و آن زمان هم عده‌ای بودند “این یک توهم توطئه است” یا مدعی بودند “شبیخونی در کار نیست". برای ما مثل روز روشن است که جریان نفوذ در کار است، بنابراین اولین وظیفه ما این است که نفوذ را باور کنیم. نفوذ سطح‌های مختلف سیاسی، اقتصادی، امنیتی و فرهنگی دارد. در سطح فرهنگی کسانی که می‌گویند نفوذ نیست کافی است نگاهی به مجموعه حرکت‌های انجام شده بیندازند. هدف اصلی در این نفوذ، نظام جمهوری اسلامی است.
 

رئیس قوه قضاییه گفت: در سطح فرهنگی آیا ندیدند که یک جریان روشنفکری را برای عبور از خطوط قرمز تبلیغ کردند. در دوره اصلاحات و غیر اصلاحات عده‌ای تز روشنفکران را مطرح کردند و در دوره اصلاحات که مسئولان به مسافرت خارجی می‌رفتند، مجموعه سخنان و مقالات آنها را هدیه می‌گرفتند. کار اصلی‌شان این بود که با رنگ و لعاب زیبا، بنیان‌های فکری نظام جمهوری اسلامی را بزنند مثل بحث ترویج نسبی‌گرایی یا یک آقایی به‌عنوان فیلسوف کتابی به‌عنوان تردید می‌نوشت.

ادامه »

نارفیقی به نام دنیا

نوشته شده توسطرحیمی 17ام بهمن, 1395
امام علی  علیه السلام می‌فرماید:
ای بندگان خدا،هم اکنون عمل کنید که زبان‌ها آزاد و بدن‌ها سالم و اعضا و جوارح آماده‌اند و راه بازگشت فراهم و فرصت زیاد است.
 
امام علی (علیه السلام) در بخشی از خطبه 196 کتاب شریف نهج البلاغه در مورد دل نبستن به دنیا می فرماید:
خداوند هنگامی پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) را مبعوث کرد که نه نشانه ای از دین الهی برپا و نه چراغ هدایتی روشن و نه راه حقی آشکار بود.ای بندگان خدا شما را به ترس الهی سفارش می کنم و از دنیا پرستی می ترسانم.زیرا خانه دنیا ناپایدار و جایگاه سختی و مشکلات است.
 
سپس امام در ادامه می فرماید:
ساکنان دنیا در حال کوچ کردن و اقامت گزیدگانش به جدایی محکوم اند.مردم را چونان کشتی طوفان زده در دل دریاها می لرزاند برخی از آنان در دل آب مرده و برخی دیگر روی امواج،جان سالم به دربرده  اند و بادها با وزیدن،آنها را به این سو و آن سو می کشاند و هرجا که خواهد می برد.پس آن را که در آب می میرد نمی توان گرفت و آن که رها شده نیز سوی مرگ می رود.
 
همچنین امام در انتهای این بخش همچون پدری دلسوز، توصیه هایی به امت اسلامی دارد و می فرماید:ای بندگان خدا هم اکنون عمل کنید که زبان ها آزاد و بدن ها سالم و اعضا و جوارح آماده اند و راه بازگشت فراهم و فرصت زیاد است.پیش از آنکه وقت از دست برود و مرگ فرا رسد پس فرا رسیدن مرگ را حتمی  بشمارید و در انتظار آمدنش باشید.

نماز جعفر طیار

نوشته شده توسطرحیمی 17ام بهمن, 1395

پرسش: جوانی است هر چه برای ازدواج اقدام می‌کند، موفق نمی‌شود، چه دستورالعملی می‌فرمایید؟

پاسخ: نماز جعفر؛ به ترتیب و با دعای زادالمعاد۱.

 »»» دانلود شیوه خواندن نماز جعفر طیار به همراه دعای زادالمعاد (PDF) «««

 نماز حضرت جعفر علیه‌السلام چهار رکعت است با دو تشهد و دو سلام؛ در رکعت اول پس از سوره «حمد»، سوره «زِلزال» و در رکعت دوم، پس از آن [سوره حمد]، سوره «والعادیات» و در رکعت سوم سوره «اذا جاءَ نصرُاللهِ والفتح» و در رکعت چهارم سوره «قل هواللهُ احدٌ» خوانده می‌شود.
در هر رکعت، پس از تمام شدن قرائت سوره‌های یاد شده، پانزده بار گفته می‌شود: «سُبحانَ اللهِ و الحمدُ لِلهِ و لااله‌الا‌اللهُ و اللهُ اکبر» و در رکوع نیز همین تسبیحات ده بار،  و پس از برخاستن از رکوع ده بار، و در سجده اول ده بار، پس از سر برداشتن از سجده ده بار، و در سجده دوم ده بار، پس از سجده پیش از برخاستن برای انجام رکعت رکعت دوم ده بار همین ذکر گفته می‌شود. این ترتیب، در هر چهار رکعت رعایت می‌گردد، که مجموع تسبیحات به سیصد می‌رسد.
پس از اتمامِ این چهار رکعت، این دعا خوانده می‌شود:

سُبْحَانَ مَنْ لَبِسَ الْعِزَّ وَ تَرَدَّى بِهِ، سُبْحَانَ مَنْ تَعَطَّفَ بِالْمَجْدِ وَ تَكَرَّمَ بِهِ، سُبْحَانَ مَنْ لَا يَنْبَغِي التَّسْبِيحُ إِلَّا لَهُ جَلَّ جَلَالُهُ، سُبْحَانَ مَنْ أَحْصَى كُلَّ شَيْ‏ءٍ بِعِلْمِهِ، وَ خَلْقَهُ بِقُدْرَتِهِ، سُبْحَانَ ذِي الْمَنِّ وَ النِّعَمِ، سُبْحَانَ ذِي الْقُدْرَةِ وَ الْكَرَمِ.

اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِمَعَاقِدِ الْعِزِّ مِنْ عَرْشِكَ، وَ مُنْتَهَى الرَّحْمَةِ مِنْ كِتَابِكَ وَ بِاسْمِكَ الْأَعْظَمِ، وَ كَلِمَاتِكَ التَّامَّاتِ الَّتِي تَمَّتْ صِدْقاً وَ عَدْلًا أَنْ تُصَلِّيَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ وَ أَنْ تَجْمَعَ لِي خَيْرَ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ بَعْدَ عُمُرٍ طَوِيلٍ.

اللَّهُمَّ أَنْتَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ الْعَلِيُّ الْعَظِيمُ الْخَالِقُ الرَّازِقُ الْمُحْيِي الْمُمِيتُ الْبَدِي‏ءُ الْبَدِيعُ لَكَ الْكَرَمُ وَ لَكَ الْمَجْدُ وَ لَكَ الْمَنُّ وَ لَكَ الْجُودُ وَ لَكَ الْأَمْرُ وَحْدَكَ لَا شَرِيكَ لَكَ يَا وَاحِدُ يَا أَحَدُ يَا صَمَدُ يَا مَنْ لَمْ يَلِدْ وَ لَمْ يُولَدْ وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُواً أَحَدٌ يَا أَهْلَ التَّقْوَى وَ يَا أَهْلَ الْمَغْفِرَةِ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ يَا عَفُوُّ يَا غَفُورُ يَا وَدُودُ يَا شَكُورُ أَنْتَ أَبَرُّ بِي مِنْ أَبِي وَ أُمِّي وَ أَرْحَمُ بِي مِنْ نَفْسِي وَ مِنَ النَّاسِ أَجْمَعِينَ يَا كَرِيمُ يَا جَوَادٌ.

اللَّهُمَّ إِنِّي صَلَّيْتُ هَذِهِ الصَّلَاةَ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِكَ وَ طَلَبَ نَائِلِكَ وَ مَعْرُوفِكَ وَ رَجَاءَ رِفْدِكَ وَ جَائِزَتِكَ وَ عَظِيمَ عَفْوِكَ وَ قَدِيمَ غُفْرَانِكَ اللَّهُمَّ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ ارْفَعْهَا فِي عِلِّيِّينَ وَ تَقَبَّلْهَا مِنِّي وَ اجعلنا [اجْعَلْ‏] نَائِلَكَ وَ مَعْرُوفَكَ وَ رَجَاءَ مَا أَرْجُو مِنْكَ فَكَاكَ رَقَبَتِي مِنَ النَّارِ وَ الْفَوْزَ بِالْجَنَّةِ وَ مَا جَمَعْتَ مِنْ أَنْوَاعِ النَّعِيمِ وَ مِنْ حُسْنِ الْحُورِ الْعِينِ وَ اجْعَلْ جَائِزَتِي مِنْكَ الْعِتْقَ مِنَ النَّارِ وَ غُفْرَانَ ذُنُوبِي وَ ذُنُوبِ وَالِدَيَّ وَ مَا وَلَدَا وَ جَمِيعِ إِخْوَانِي وَ أَخَوَاتِيَ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ وَ الْمُسْلِمِينَ وَ الْمُسْلِمَاتِ الْأَحْيَاءِ مِنْهُمْ وَ الْأَمْوَاتِ وَ أَنْ تَسْتَجِيبَ دُعَائِي وَ تَرْحَمَ صَرْخَتِي وَ نِدَائِي وَ لَا تَرُدَّنِي خَائِباً خَاسِراً وَ اقْلِبْنِي مُفْلِحاً مُنْجِحاً مَرْحُوماً مُسْتَجَاباً دُعَائِي مَغْفُوراً لِي يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ يَا عَظِيمُ يَا عَظِيمُ يَا عَظِيمٌ.

قَدْ عَظُمَ الذَّنْبُ مِنْ عَبْدِكَ فَلْيَحْسُنِ الْعَفْوُ مِنْكَ يَا حَسَنَ التَّجَاوُزِ يَا وَاسِعَ الْمَغْفِرَةِ يَا بَاسِطَ الْيَدَيْنِ بِالرَّحْمَةِ يَا نَفَّاحاً بِالْخَيْرَاتِ يَا مُعْطِيَ الْمَسْئُولَاتِ يَا فَكَّاكَ الرِّقَابِ مِنَ النَّارِ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ فُكَّ رَقَبَتِي مِنَ النَّارِ وَ أَعْطِنِي سُؤْلِي وَ اسْتَجِبْ دُعَائِي وَ ارْحَمْ صَرْخَتِي وَ تَضَرُّعِي وَ نِدَائِي وَ اقْضِ لِي حَوَائِجِي كُلَّهَا لِدُنْيَايَ وَ آخِرَتِي وَ دِينِي مَا ذَكَرْتُ مِنْهَا وَ مَا لَمْ أَذْكُرْ وَ اجْعَلْ لِي فِي ذَلِكَ الْخِيَرَةَ وَ لَا تَرُدَّنِي خَائِباً خَاسِراً وَ اقْلِبْنِي مُفْلِحاً مُنْجِحاً مُسْتَجَاباً لِي دُعَائِي مَغْفُوراً لِي مَرْحُوماً يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ.

يَا مُحَمَّدُ يَا أَبَا الْقَاسِمِ يَا رَسُولَ اللَّهِ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ أَنَا عَبْدُكُمَا وَ مَوْلَاكُمَا غَيْرُ مُسْتَنْكِفٍ وَ لَا مُسْتَكْبِرٍ بَلْ خَاضِعٌ ذَلِيلٌ عَبْدٌ مُقِرٌّ مُتَمَسِّكٌ بِحَبْلِكُمَا مُعْتَصِمٌ مِنْ ذُنُوبِي بِوَلَايَتِكُمَا أَتَقَرَّبُ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى بِكُمَا وَ أَتَوَسَّلُ إِلَى اللَّهِ بِكُمَا وَ أُقَدِّمُكُمَا بَيْنَ يَدَيْ حَوَائِجِي إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَاشْفَعَا لِي فِي فَكَاكِ رَقَبَتِي مِنَ النَّارِ وَ غُفْرَانِ ذُنُوبِي وَ إِجَابَةِ دُعَائِي.

اللَّهُمَّ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ تَقَبَّلْ دُعَائِي وَ اغْفِرْ لِي يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ.

 ۱. حضرت آیت‌الله‌العظمی بهجت قدس‌سره برای رفع مشکلات در موارد متعددی این دستورالعمل را توصیه می‌کردند. در زادالمعاد آمده است: دعایی دیگر که پس از نماز جعفر علیه‌السلام خوانده می‌شود، به روایت شیخ و سید چنین است:

ولنگاری فرهنگی و دولت اسلامی؛ ریشه‌شناسی یک معضل

نوشته شده توسطرحیمی 17ام بهمن, 1395
  رهبر انقلاب در دیدار با نمایندگان مجلس شورای اسلامی و همچنین اعضای هیأت دولت در سال جاری، تعبیر شفاف و درخور تأمّلی را دربارۀ جهان فرهنگی از نظر چگونگی هدایت‌گری فرهنگی به کار بردند: «ولنگاری فرهنگی». برداشت ایشان این است که جهان فرهنگی ما در زمینۀ تولید کالاهای فرهنگیِ نافع و ممانعت از نشر کالاهای فرهنگی مضرّ، دچار ولنگاری است. ولنگاری بدان معناست که مناسبات فرهنگی در این‌باره، از قواعد و ضوابط مشخصی تبعیّت نمی‌کند و به حال خود، وانهاده و رها است. به بیان دیگر، تولید و عرضۀ کالای فرهنگی، بی‌چارچوب و بی‌معیار است و یا اگر ملاک‌ها و مناط‌هایی وجود دارد، آن‌گونه که باید به اجرا درنمی‌آید و قالب‌های طراحی شده و رسمی، از صفحۀ اسناد و قوانین و یا عرصۀ سخنرانی‌ها و خطابه‌ها، فراتر نرفته و بر جهان فرهنگی سایه نمی‌افکنند.
 
بدیهی است که این وضع ناخوشایند، از یک نقص و ضعف حاکمیّتی حکایت می‌کند؛ چراکه این مسئولیّت بر عهدۀ ناظم سیاسی است و نهادهای فرهنگیِ رسمی باید بر تولید و عرضۀ کالاهای فرهنگی مسلط باشند و به ایفای نقش‌های هدایتی و نظارتی بپردازند، تا جهان فرهنگی دچار ولنگاری و هرج و مرج و اغتشاش نشود. بنابراین، نگاه انتقادی و آسیب‌شناسانه‌ای که از آن سخن رفت، معطوف به عملکرد نهادهای فرهنگیِ حاکمیّتی است و کارنامۀ آن‌ها را به چالش می‌کشد. این مسأله - یعنی عملکرد نهادهای فرهنگیِ حاکمیّتی- در طول دو دهۀ اخیر، همواره محل بحث و مناقشه بوده است و پیرامون آن، جبهه‌بندی‌های مختلفی صورت گرفته است. با این حال، همچنان مجادلات و مباحثات گذشته و مقدّماتی، جاری است و گام‌های بلندی به جلو برداشته نشده است.
 
آن‌چه تاکنون گفته شد، در حکم مقدّمه‌ای است بر مطلب بنیادی‌تری که از پی می‌آید، و آن چاره‌اندیشی برای اصلاح عملکرد نهادهای فرهنگیِ رسمی. دریافتیم که درمان را از کدام نقطه آغاز کنیم، اما پس از این، باید مشخص کنیم که نسبت به این نقطه، چه باید کنیم. پرسش «چه باید کرد؟»، پرسش ابتدایی نیست، بلکه پیش از آن، باید کاستی‌ها و کژی‌های نهادهای فرهنگیِ رسمی را بیابیم و بشناسیم. با چنین شناختی، چاره‌ها و علاج‌ها نیز نمایان می‌شوند و مشخص می‌گردد که باید به این تن رنجور، چه داروی شفابخشی را خورانید.
 


تحلیل انتقادی نهادهای فرهنگیِ رسمی را می‌توان در دو لایه انجام داد: لایۀ ساختاری و لایۀ عاملیّتی. نهادهای فرهنگیِ رسمی، مشتمل بر عاملان و کارگزاران فرهنگی از یک سو، و ساختارها و خُرده‌ساختارها از سوی دیگر هستند. منطق اقتضاء می‌کند که این دو را از یکدیگر تفکیک کنیم و هر یک را به صورت جداگانه، مطالعه نماییم. در این‌جا مقصود از عاملیّت‌های فرهنگی، آن دسته از تصمیم‌گیران و مدیران حاکمیّتی هستند که تدبیر جهان فرهنگی را بر عهده دارند. تحلیل ساختارهای فرهنگی در درون حاکمیّت سیاسی نیز یا نهادها و سازمان‌های فرهنگی را در برمی‌گیرد و یا سیاست‌ها و نظریه‌ها و اندیشه‌ها را. در مقام مطالعۀ انتقادی مدیران و کارگزاران فرهنگی باید به فقراتی اشاره کرد که بر ذهن و عمل آن‌ها سایه افکنده و موجب استقرار وضع ولنگارانه در جهان فرهنگی شده‌اند.

ادامه »

حوزه انقلابی مقابل اسلام ارتجاعی

نوشته شده توسطرحیمی 16ام بهمن, 1395

حوزه انقلابی:

منظور از انقلابی بودن یعنی اسلام کاملی که تمام ابعاد زندگی انسان را بیان می‌کند در مقابل ارتجاعی که فقط مربوط به حوزه فردی و نماز و روزه و مسائل شخصی بود

دانلود حوزه انقلابی مقابل اسلام ارتجاعی در بیان علامه مصباح یزدی

انقلابی گری در حوزه

نوشته شده توسطرحیمی 16ام بهمن, 1395

خب، عرض کردیم که طبیعت قم، طبیعت طلّاب، حوزه‌ی علمیّه، طبیعت دین است، طبیعت تبلیغ است، طبیعت قناعت است، طبیعت حضور مرجعیّت است که مرجعیّت خیلی مهم است؛ اینها همه از خصوصیّات حوزه است و همین موجب میشود که پایه‌ی انقلاب در اینجا محکم بشود. اگرچنانچه ما دیدیم تلاشهایی دارد انجام میگیرد برای اینکه از حوزه‌ی علمیّه‌ی قم انقلاب‌زدایی کنند، باید احساس خطر کنیم. عرض من با شما نمایندگان عزیز طلّاب و فضلا این است:

اگر دیدید انقلاب‌زدایی دارد انجام میگیرد باید احساس خطر کنید. خب، احساس خطر کردن کافی نیست، باید به فکر علاج بود؛ علاج هم تدبیر لازم دارد، فکر لازم دارد؛ این اهمّیّت اجتماع شما را نشان میدهد. باید افراد صاحب فکر بنشینند فکر کنند؛ با کارهای سطحی، با فریاد کشیدن که احیاناً در یک جلسه‌ای آدم داد بکِشد و به یکی اعتراض کند، با این حرفها مسئله درست نمیشود. راه، اینها نیست؛ راه، فکر کردن و اندیشیدن و حکمت‌آمیز برنامه‌ریزی کردن، مجموعه‌های برنامه‌ریزی شده را تهیّه کردن و دنبال کردن است؛ بنابراین بینش انقلابی در قم بایستی توسعه پیدا کند، حرکت انقلابی باید توسعه پیدا کند.

ادامه »

انقلابی باید پیچیدگیهای شرائط زمانه را درک کند

نوشته شده توسطرحیمی 16ام بهمن, 1395

نبادا حرکت انقلابی جوری باشد که بتوانند تهمت افراطیگری به او بزنند.

از افراط و تفریط بایستی پرهیز کرد.

جوانهای انقلابی بدانند؛ همان طور که کناره‌گیری و سکوت و بی‌تفاوتی ضربه میزند، زیاده‌روی هم ضربه میزند؛ مراقب باشید زیاده‌روی نشود. اگر آن چیزی که گزارش شده است که به بعضی از مقدسات حوزه، به بعضی از بزرگان حوزه، به بعضی از مراجع یک وقتی مثلاً اهانتی شده باشد، درست باشد، بدانید این قطعاً انحراف است، این خطاست. اقتضای انقلابیگری، اینها نیست.  

انقلابی باید بصیر باشد، باید بینا باشد، باید پیچیدگیهای شرائط زمانه را درک کند. مسئله اینجور ساده نیست که یکی را رد کنیم، یکی را اثبات کنیم، یکی را قبول کنیم؛ اینجوری نمیشود. باید دقیق باشید، باید شور انقلابی را حفظ کنید، باید با مشکلات هم بسازید، باید از طعن و دق دیگران هم روگردان نشوید، اما باید خامی هم نکنید؛ مراقب باشید. مأیوس نشوید، در صحنه بمانید؛ اما دقت کنید و مواظب باشید رفتار بعضی از کسانی که به نظر شما جای اعتراض دارد، شما را عصبانی نکند، شما را از کوره در نبرد. رفتار منطقی و عقلائی یک چیز لازمی است. البته این را هم به همه توصیه کنیم که نیروهای انقلابی را متهم به افراطیگری نکنند؛ بعضی هم اینجوری دوست میدارند.

عنصر انقلابی، جوان انقلابی، طلبه‌ی انقلابی، فاضل انقلابی، مدرس انقلابی در هر سطحی از سطوح را متهم کنند به افراطیگری؛ نه، این هم انحرافی است که به دست دشمن انجام میگیرد؛ واضح است. پس نه از آن طرف، نه از این طرف.

بیانات در دیدار طلاب و فضلا و اساتید حوزه علمیه قم‌۱۳۸۹/۰۷/۲۹

روحیه‌ی انقلابی یعنی اسیر حدود تحمیلی نشدن

نوشته شده توسطرحیمی 16ام بهمن, 1395


حرکت انقلابی بر خلاف القائات افراد خبیث و یک عده از قلم‌به‌مزدهای داخلی که آن را ترویج میکنند و این‌طور القاء میکنند که انقلاب یعنی آشفتگی؛ سردرگمی؛ هیچی به هیچی نبودن و سنگ روی سنگ بند نشدن، نیست، بلکه انضباط انقلابی، برترین و قویترین انضباطهاست. بینظمی‌یی که اول انقلاب دیده میشود، به‌خاطر این است که بنای غلط و کج و پوسیده‌یی وجود دارد، که باید آن را به‌هم ریخت و بنای نویی گذاشت. آن به‌هم ریختگی متعلق به اول انقلاب است؛ انقلاب که آن به‌هم ریختگی نیست؛ انقلاب یک امر مستمر است؛ انقلاب یعنی سازندگی؛ یعنی رویش و بالندگی.

رویش و بالندگی بدون انضباط، بدون قانون و بدون نظم مگر ممکن است!؟

بهترینِ کارها را کسانی کرده‌اند که با روحیه‌ی انقلابی کرده‌اند؛ هم در جنگ، هم در سازندگی و هم در علم و مسائل فرهنگی.

بنابراین، انقلابی بمانید.

روحیه‌ی انقلابی یعنی اسیر حدود تحمیلی نشدن؛ قانع به گیرندگی قطره‌چکانی نشدن؛ با امید دنبال هدف حرکت کردن، و با انگیزه، با نشاط، با اصرار و پیگیری آن را به‌دست آوردن. این، انقلاب و حرکت انقلابی است.

بیانات در دیدار جمعی از مسئولان جهاد دانشگاهی۱۳۸۳/۰۴/۰۱

اسم خودتان را میگذارید انقلابی؟

نوشته شده توسطرحیمی 16ام بهمن, 1395

من خطاب اولم به سران این گروهکهاست، مخصوصاً سران منافقین که نام مجاهدین را بر روی خود نهاده‌اند.

من این سران را میشناسم، سوابق آنها را میدانم، ضعفها و خصلتهای روانی آنها را از نزدیک لمس کردم…

شما میگفتید ما یک گروه مترقی و انقلابی هستیم و با این شعار با چیزی که اسمش را ارتجاع میگذارید میجنگیدید.

من از شما سؤال میکنم، آیا گروههای انقلابی مسلمان و غیر مسلمان ادعای انقلابیگری را از شما باور میکنند در حالی که شما با جناح و جریان گرایش‌دار به غرب و وابسته‌ی به غرب این همه لاف دوستی و محبت میزنید؟

با توده‌های انقلابی مردم در میافتید، با جوانهای انقلابی‌ای که در مرزها جانشان را دارند در راه خدا میدهند در میافتید، به حساب و به نفع جریان متمایل به غرب اسم خودتان را میگذارید انقلابی؟ از شما کسی باور نخواهد کرد.

بیانات در خطبه‌های نماز جمعه تهران۱۳۶۰/۰۴/۰۵

 

شاخصهای انقلابی بودن

نوشته شده توسطرحیمی 16ام بهمن, 1395

جهاد کبیر یعنی تبعیّت نکردن از دشمن

پنج شاخص[انقلابی بودن] که اینها را شرح خواهم داد [عبارتند از]:

شاخص اوّل، پایبندی به مبانی و ارزشهای اساسی انقلاب؛

شاخص دوّم، هدف‌گیری آرمانهای انقلاب و همّت بلند برای رسیدن به آنها که آرمانهای انقلاب و اهداف بلند انقلاب را در نظر بگیریم و همّت برای رسیدن به آنها داشته باشیم؛

شاخص سوّم، پایبندی به استقلال همه‌جانبه‌ی کشور، استقلال سیاسی، استقلال اقتصادی، استقلال فرهنگی -که مهم‌تر از همه است- و استقلال امنیّتی؛

شاخص چهارم، حسّاسیّت در برابر دشمن و کار دشمن و نقشه‌ی دشمن و عدم تبعیّت از او، که البتّه باید دشمن را شناخت، نقشه‌ی او را فهمید و از تبعیّت دشمن سر باز زد -عرض کردیم که قرآن این عدم تبعیّت را «جهاد کبیر» نام نهاده است؛[۱] من این چند وقت دو سه بار دراین‌باره صحبت کردم-

شاخص پنجم، تقوای دینی و سیاسی که این بسیار مهم است. این پنج شاخص اگر در کسی وجود داشته باشد، قطعاً انقلابی است؛ حالا درجات انقلابی بودن، همان‌طور که عرض کردیم، مختلف است.۱۳۹۵/۰۳/۱۴

 
 

ادامه »