ولی حیف هنوزم که هنوز است حسین ابن علی تشنه ی یار است و زنی ...

نوشته شده توسطرحیمی 2ام آبان, 1395


و زنی محو تماشاست ز بالای بلندی…!

” الفِ ” قامتِ او ، ” دال ” و

همه هستی او در کف گودال

و سپس آه که الشمرُ…!

دانلود عصر یک جمعه دلگیر با صدای میثم مطیعی + متن و دانلود فیلم و صوت

دانلود صوت Motiei-Friday-Evening.mp3 [22.09 مگابایت]
دانلود تصویری Motiei-Friday-Evening.mp4 [27.13 مگابایت]

و این بحر طویل است…

قلمم گوشه دفتر غزل ناب ندارد، شب من روزن مهتاب ندارد، همه گویند به انگشت اشاره مگر این عاشق بیچارهء دلدادهء دلسوخته ارباب ندارد…تو کجایی؟

تو کجایی شده ام باز هوایی،شده ام باز هوایی…

گریه کن ،گریه و خون گریه کن آری که هر آن مرثیه را خلق شنیده است شما دیده ای آن را

و اگر طاقتتان هست کنون من نفسی روضه ز مقتل بنویسم،

و خودت نیز مدد کن که قلم در کف من همچو عصا در ید موسی بشود چون تپش موج مصیبات بلند است،

به گستردگی ساحل نیل است،

و این بحر طویل است

و ببخشید که این مخمل خون بر تن تبدار حروف است که این روضهء مکشوف لهوف است،

عطش بر لب عطشان لغات است و صدای تپش سطر به سطرش همگی موج مزن آب فرات است،

و ارباب همه سینه زنان کشتی آرام نجات است ،

ولی حیف که ارباب «قتبل العبرات» است،

ولی حیف که ارباب«اسیر الکربات» است،

ولی حیف هنوزم که هنوز است حسین ابن علی تشنه ی یار است

و زنی محو تماشاست زبالای بلندی، الف قامت او دال

و همه هستی او در کف گودال

و سپس آه که «الشّمرُ …»

خدایا چه بگویم

«که شکستند سبو را وبریدند …»

دلت تاب ندارد به خدا با خبرم می گذرم از تپش روضه که خود غرق عزایی،

تو خودت کرب و بلایی،

قسمت می دهم آقا به همین روضه که در مجلس ما نیز بیایی،

تو کجایی … تو کجایی…

قسمتی از بحر طویل /” سید حمیدرضا برقعی “

زنی با وفا که همیشه عشق حسین علیه السلام را در سر داشت

نوشته شده توسطرحیمی 2ام آبان, 1395

الف قامت “ارباب” که بر می داری
این “رباب” است که می ماند و تنهایی او

 صفا و محبّت متقابل رباب و حسين علیه السلام فوق‏ العاده زياد بود و هيچ يک فراق يکديگر را تحمّل نمي‏ کردند.

محمد حسین تابع منش، مقتل شناس و پژوهشگر دینی در خصوص شخصیت حضرت رباب سلام الله همسر امام حسین علیه السلام گفت: رباب سلام الله ، دختر «امرأ القيس بن عديّ بن اوس‏بن جابربن کعب‏بن عُليم کلبي» است. پدر او دردوران خلافت خلیفه دوم از شام به ‏مدينه‏ آمد و به دين اسلام گرويد، و از سوي خليفه به امارت قبيله «قضاعه» منصوب گشت.  
 
این پژوهشگر دینی در خصوص چگونگی پیوند رباب سلام الله با امام حسین علیه السلام بیان کرد:
وی در برخوردی که با امام علی علیه السلام داشت، شیفته ایشان شد. سخنان شيرين و دلنشين علي علیه السلام ، جمال دلرباي او و فرزندانش و شخصيّت بي‏نظير اين خاندان، امرأ القيس را بر آن داشت که سه دختر خود «محياة، سلمي و رباب» را به ترتيب به عقد حضرت علي علیه السلام و امام حسن علیه السلام و امام حسين علیه السلام درآورد و به اين پيوند ناگسستني افتخار کند.
 
این مقتل شناس در خصوص رابطه امام حسین علیه السلام و حضرت رباب سلام الله اظهار کردند: رباب دو فرزند از امام حسين علیه السلام داشت، يکي سکينه و ديگري عبدالله بن حسين معروف به علي اصغر علیه السلام . صفا و محبّت متقابل رباب و حسين علیه السلام فوق‏ العاده زياد بود و هيچ يک فراق يکديگر را تحمّل نمي‏کردند. امام حسين علیه السلام در اشعاري که به وي منسوب است مي‏فرمايد « من منزل و مأوايي را دوست دارم که رباب و سکينه در آن باشند و در فراق آنان شب چنان طولاني گردد که مثل اينکه ديگر شب‏ها نيز به آن پيوسته است. من حاضرم همه اموال خود را در راه دوستي رباب و سکينه‏ام خرج کنم، در اين‏باره از هيچ سخني ابا ندارم!» (بررسي تاريخ عاشورا، ص 166، اغاني، ج 16، ص 136)
 
وی افزود: نسابه معروف «المجدي» نيز تأکيد دارد که« امام حسين علیه السلام سکينه و مادرش رباب را دوست مي داشت.» اين دوستي به دليل بزرگواري رباب بود. چنان که از هشام کلبي، مورخ مشهور نقل شده که « من خيار النساء و افضلهنَّ» رباب از بهترين زنان و از برترين آنها بود.
 

این پژوهشگر دینی در خصوص حضور رباب در واقعه کربلا اظهار کرد: در واقعه کربلا تنها زني که از همسران امام حسين علیه السلام با او همراه بود، رباب بود؛ زيرا شهربانو در زمان ولادت امام سجاد علیه السلام از دنیا رفته بود و به نظر می رسد که ليلي نيز در اين تاريخ وفات کرده بود و از ديگر بانوان نيز در کربلا اثري ديده نشده است.

ادامه »

ما میرویم با صدای حامد زمانی و حسین الأکرف+ دانلود

نوشته شده توسطرحیمی 1ام آبان, 1395

موزیک ویدئو ی با کیفیت «ما میرویم»با صدای حامد زمانی و حسین الأکرف

تنظیم: امیر جمالفرد

شاعران: قاسم صرافان ، محسن رضوانی

کارگردان: احمدرضا داوری

تهیه شده در : سازمان هنری رسانه ای اوج مجری

طرح : موسسه فرهنگی هنری دلصدادریافت ویدئو ی«ما میرویم»با صدای حامد زمانی و حسین الأکرف

​دلمو پر میدم امشب حرمت

نوشته شده توسطرحیمی 1ام آبان, 1395

 

تود خودت گفتی خودم میخرمت

غم نخور کرب و بلا می برمت

عملکرد امام سجاد علیه السلام پس از عاشورا

نوشته شده توسطرحیمی 1ام آبان, 1395
بازخوانی سخنان رهبرمعظم انقلاب

 در حوادث سیاسی واجتماعی انسانهای ضعیف،مردد و فرصت طلب از مرکز حق جدا میشوند.

 عملکرد امام سجاد (ع) پس از عاشوراکاری که امام کردند، در درجه اول، زنده نگه‌داشتن حادثه‌ی کربلا بود، که همه‌ی عوامل می‌خواست آن را از بین ببرد. اینکه امروز ما نام امام حسین و کربلا را می‌آوریم، به برکت امام سجاد علیه السلام است. اگر ایشان همت نمی‌کردند، امروز ماجرای امام حسین علیه السلام یک ماجرای کهنه‌ی تمام شده در تاریخ بود. آن بزرگوار، این حادثه را زنده نگه داشت.

 در درجه دوم، چیدن یک پایه – یک قاعده – برای تشیع بود؛ چون شیعه بعد از قضیه‌ی کربلا، بکلی از هم پاشیده بود. آدم‌های میانه‌ حال، ضعیف و ترسو، از خود، بی‌خود شده بودند. آن‌هایی هم که شیعه بودند، خیلی‌هایشان در دل، از تشیع توبه کردند و یک عده معدود ماندند. امام سجاد علیه السلام توانست یک قاعده‌ی مستحکم اعتقادی و فکری درست کند و این معارف را بتدریج جمع کند.

 

ارتداد مردم پس از عاشورا

 آن روایتی که بنده، مکرر در جاهای مختلف خوانده‌ام که “ارتد‌الناس بعد الحسین الا ثلاثه” یا “اربعة"، یا “خمسة” – پنج نفر را اسم می‌آورد – مال امام صادق است علیه السلام است؛ که بعد از امام حسین علیه السلام و حادثه کربلا، مردم برگشتند؛ یعنی آن‌هایی که حتی در خانه‌ی اهل بیت علیه السلام هم بودند، بر اثر ترس برگشتند! یعنی وقتی یک حادثه‌ی اجتماعی یا سیاسی پیش می‌آید، آدمهای ضعیف و متوسط، آدمهای مردد و یا فرصت‌طلب، همه بتدریج از آن مرکز جتدا میشوند و یک عده‌ی خاص میمانند: “قل‌الدیانون".

 این عده‌ی خاص، بهترینهایشان، ابتدا در کربلا و بعد در ماجرای “توابین” شهید شدند؛ متوسطها ماندند. متوسطها هم برگشتند. فقط چندتایی ماندند که یکی از آن‌ها، همین “ابوخالد ‌الکابلی” است؛ یکی “یحیی‌بن أم طویل” استغ همچنین ” جبیربن مطعم". اینها چند نفر از کسانی هستند که قرص و محکم ماندند. آن‌وقت حضرت، این معارف را به وسیله‌ی همین عده‌ی اندک، آهسته آهسته توسعه دادند.

 بعد امام صادق علیه السلام میفرمایند:

 “ثم ان‌الناس لحقوا و کثروا".

 بعد مردم ملحق گردیدند و هی زیاد شدند؛ دایره‌ی تشیع، گسترش پیدا کرد. این، کار امام سجاد علیه السلام است. یعنی اگر زحمات سی و چند ساله‌ی حضرت نبود، ما دیگر امام صادق علیه السلام نداشتیم که حالا بخواهد بیاید، مثلا معارف اهل بیت علیه السلام را بیان کرد. آن بزرگوار، پایه را در واقع یک‌بار دیگر محکم کرد؛ دیگران آمدند و آن را تکثیرش کردند، بالا بردند، یا مثلا توسعه دادند. این کار امام سجاد علیه السلام است.

 منبع: برگزیده کتاب «آفتاب در مصاف» صفحه 553 تا 554

برگزیده ای از سخنان رهبر انقلاب
 باشگاه خبرنگاران

آیا تو برادر منی؟/ نقاشی روح‌الامین از لحظه حضور زینب سلام الله در قتلگاه + تصویر

نوشته شده توسطرحیمی 1ام آبان, 1395
«آیا تو برادر منی؟»

تابلوی نقاشی «آیا تو برادر منی» تازه‌ترین اثر «حسن روح الامین» هنرمند جوان انقلابی در قطع 80*180 به پایان رسید و انتشار یافت. این اثر که به روایتگری لحظه رسیدن حضرت زینب سلام الله بر بالین امام حسین علیه السلام در قتلگاه اشاره دارد، به شکل هنرمندانه‌‌ای بدون به نمایش گذاشتن پیکر مطهر حضرت فهم روح الامین از این لحظه را ارائه کرده‌ است. 

 در مقاتل آمده است که‌: 

زینب (سلام الله علیها) آمد کنار گودال قتلگاه «فوجدته مکبوباً علی وجهه و هو جثة بلا رأس و نوره مشرق مرمل بدمائه و الریاح سافیة علیه فقلت هذا و الله الحسین» (1)
نگاه کرد دید برادرش با بدن بی سر، به رو افتاده یعنی سینه حسین به روی خاک است و پشتش به طرف بالا یک نگاهی کرد به بدن و صدا زد:

«حسین جان!

آیا تو برادر منی؟

آیا تو پسر پدر منی؟»


گفت: یا رسول الله این حسین توست که لباس ندارد. مقابل آفتاب افتاده، با بدن قطعه قطعه.

بعد هم رو کرد به خون بدن و فرمود: «بأبی المهموم حتی قضی بأبی العطشان حتی مضی» (2)
حسین جان پدرم به قربانت که با لب تشنه جان دادی و یا دل داغدار از دنیا رفتی. (3)
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1- حتی أتیت إلی الحسین علیه السلام فوجدته مکبوبا علی وجهه و هو جثة بلا رأس و نوره مشرق مرمل بدمائه و الریاح سافیة علیه فقلت هذا و الله الحسین.
بحارالانوار ج: 45 ص: 316
2- بأبی من لا غذئب فیرتجی و لا جریح فیداوی بأبی من نفسی له الفداء بأبی المهموم حتی قضی بأبی العطشان حتی مضی بأبی من شبیته تقطر بالدماء، بأبی من جده محمد المصطفی بأبی من جده رسول أله السماء بأبی من هو سبط نبی الهدی بأبی محمد مصطفی بابی خدیجة الکبری بأبی علی المرتضی علیه السلام بأبی فاطمه الزهرا علیه السلام سیدة النساء بأبی من ردت له الشمس.
اللهوف 130. بحارالانوار 45: باب: 14 ص: 317
3- بحارالانوار ج: 45 باب: 46 روایت: 14 ص: 317.

*******************************************

مقتل خوانی عاشورا_حجةالاسلام سیدحسین مومنی_محرم94

دانلود روضه قتلگاه

پس خود را روی جسد شریف برادرش انداخت و بنا کرد صدا زدن:آیا تو برادر منی؟! آیا تو پسر مادر منی؟آیا تو نورچشم منی؟! چه کار کردن با حسین که زینب داره اینطور میپرسه! آیا تو پسر علی مرتضایی؟! تو پسر مصطفایی؟! تو پسر فاطمه،مادر منی؟!هر چه ناله زد صدایی نشنید… ابومخنف نقل میکنه؛مَرَقات الایقان نقل میکنه که تخمینا از لحاظ زمانی فاصله میدن-اون موقع که ساعت نبوده-“بقی مکبوبا علی وجهه ثلاث ساعات”سه ساعت حسین تو گودی قتلگاه تو خون خودش میغلطه و این جریانات که دارم میگم تو این ظرف زمانی اتفاق افتاده؛اون حرامزاده ها که دیدن کار حسین تمامه رفتن یه گوشه نشستن؛نفس بگیریم دوباره بیایم؛بابا یه نفره…اونم بی دفاع،اونم مجروح،انقدر تیر و نیزه و شمشیر و چوب و سنگ و عصا خورده؛دیگه چی میخواید؟! هنوز داره نفس میکشه باید نفسش رو قطع کنیم…یه جریان خاصیه؛ من این رو روضه ی مکشوف میدونم؛روضه ی مکشوف روضه ی نوامیس پیغمبره؛اگر تحملش رو ندارید گوشاتون رو بگیرید ولی من تعمد دارم اینا باید گفته بشه؛چرا باید گفته بشه؟بساط این روضه های جعلی جمع بشه

ادامه »

تائید یا رد غارت حجاب زنان در عصر عاشورا

نوشته شده توسطرحیمی 29ام مهر, 1395

در عصر عاشورا هنگامی که سپاه کفر به کاروان حرم حسینی حمله‌ور ‌شد، در حالی که خیمه‌ها در آتش می‌سوخت و اهل حرم سراسیمه به این طرف و آن طرف فرار می‌کردند، اما در این شرایط سخت، زنان آل الله بیش از پیش به حجاب خود توجه داشتند. آن ها تحمل اسارت، تازیانه و سختی مصیبت را داشتند، ولی حاضر نبودند، لحظه‌ای از حجاب خود دست بردارند. 

 

ماه محرم ، ماهی که بسیاری از بزرگان آمدنش را لحظه شماری می کردند؛ تا به واسطه توسل به امام حسین علیه السلام تجدید عهد دیگری با خدای خود کنند؛ که به فرموده آیت الله قاضی “محال است انسانی به جز از راه سیدالشهدا علیه السلام به مقام توحید برسد”. ماهی که با آمدنش فضای خشک و بی روح شهرها جان معنوی دوباره می گیرد و عموم مردم از شیعه، سنی، مسیحی و کلیمی و.. همه به عشق و احترام امام حسین علیه السلام و یارانش در هیئات و تکایا به عزای این مصیبت می نشینند.حضور در این مراسمات اما در کنار ایجاد عشق و ارادت به امام حسین علیه السلام و یاران باوفایشان سبب ایجاد سوالات بسیاری در ذهن می شود. بخصوص که در ساله های اخیر دشمن با پی بردن به اهمیت قیام امام حسین در ایجاد روحیه ظلم ستیزی در شیعیان همواره در جهت ایجاد شبهه و از بین بردن اهمیت قیام امام حسین بوده و نوحه سرایی برخی مداحان در ارتباط با  برخی وقایع نیز در ایجاد این سؤالات بی تاثیر نیست. یکی از این سؤالات در ارتباط با حجاب زنان در روز عاشورا و وقایع بعد از آن است؛ که آیا زنان بخصوص زنان اهل البیت علیه السلام در روز عاشورا و در جریان غارت خیمه ها بدون پوشش و حجاب شدند و حتی به استناد به برخی روایات حتی تکه پارچه ای برای پوشاندن سر نداشتند؟ در این نوشتار اجمالا به بررسی پاسخ این پرسش می پردازیم. 

 

زنان عاشورایی

ادامه »

چرا دین باید دستوری باشد؛ نه یک برنامۀ پیشنهادی؟

نوشته شده توسطرحیمی 29ام مهر, 1395

حجت الاسلام پناهیان:


چرا دین باید دستوری باشد؛ نه یک برنامۀ پیشنهادی؟

چرا خدا باید دستور بدهد؛ مگر ما عقل و فطرت نداریم؟!


⭕️ منیّت انسان که سرچشمۀ تمام رنج‌ها و مانع لذات برتر است، فقط با «دستور» از بین می‌رود

⭕️ چقدر زشتند آنهایی که خوب شده‌اند اما «من» دارند!

⭕️خدا با دستور دادن، تو را از یک عیب بزرگ به نام «انانیت» نجات می‌دهد

⭕️ ما یک گرایش فطری داریم به نام “میل به عبد بودن و اطاعت از دستور مولا”

div>

پناهیان: طبق روایات، فاحش‌ترین و زشت‌ترین ظلم، ظلم به یک جامعه است که این کار سیاست‌مداران است. چرا بعضاً کرور کرور آدم از سیاست‌مدارانی که فقر تولید می‌کنند طرفداری می‌کنند؟! ما اگر فطرتاً زشتی و زیبایی را می‌فهمیم، خوب است رشد پیدا کنیم تا همۀ زشتی‌ها و زیبایی‌ها را بفهمیم و الا کسی که رشد نکرده، فقط همین‌قدر می‌فهمد که «سیلی زدن به یک بچه، بد است»!

انگار خدا می‌فرماید: این کار قشنگ است؟ می‌گویی: بله! می‌گوید: انجامش می‌دهی؟ می‌گویی: بله، انجام می‌دهم! می‌گوید: می‌خواهی یک کاری کنم که وقتی این کار را انجام می‌دهی، انانیت تو هم از بین برود؟ می‌گویی: بله! می‌گوید: پس بگذار من به تو دستور بدهم و تو انجام بده! حالا می‌خواهی حسابی رویت اثر بگذارد؟ می‌گویی: بله. می‌گوید:

«بگذار در کنار این دستور، یک فریاد هم بر سرت بزنم و یک جهنم هم بگذارم!» بله، جهنم خیلی هولناک است، اما در عوض باعث می‌شود که انانیت تو از بین برود. آن‌وقت اگر کار خوبی کردی، به خودت می‌گویی:

«من غلط می‌کردم اگر این کار را نمی‌کردم!» آن‌وقت هم خوب می‌شوی و هم اینکه «من» نداری.

 

امسال نهمین سالی است که حجت‌الاسلام پناهیان در دهۀ اول محرم سخنران هیئت میثاق با شهدا است. چندین سال است که هیئت دانشجویان دانشگاه امام صادق علیه السلام به بزرگترین مجلس عزاداری دانشگاهی در شهر تهران تبدیل شده است و هر شب پذیرای چندین هزار نفر از دانشگاهیان است به طوریکه در سال گذشته در روزهای ششم و هفتم محرم، شاهد حضور حدود 20 هزار عزادار بوده است. یکی از جذابیت‌های این مراسم، موضوعات جدید و به‌روز استاد پناهیان است. موضوع امسال مباحث استاد پناهیان در دهۀ اول محرم در دانشگاه امام صادق «راز عبور از رنج‌های زندگی و رسیدن به لذات بندگی» اعلام شده است. فرازهایی از دومین شب این سخنرانی را در ادامه می‌خوانید:

ادامه »

به هوای حرم کرب و بلا محتاجم

نوشته شده توسطرحیمی 29ام مهر, 1395

            دود این شهر مرا از نفس انداخته است

                                                      به هوای حرم کرب و بلا محتاجم

آخرالزمان در آینه احادیثی تکان دهنده

نوشته شده توسطرحیمی 29ام مهر, 1395
زمانی بر مردم بیاید که هر کس دین خویش را به سختی حفظ کند . دینداری شان بسان کسی ماند که آتش در دست خود نگه دارد.

در این مطلب تعدادی از احادیث گوهر بار از پیامبر اکرم حضرت محمد رسول الله صلی الله علیه و آله به نقل از منابع روایی شیعه و سنی آمده است که به روزگار غریبی اسلام در آخرالزمان و ظهور امام عصر( عج) مربوط می باشد. مضامین احادیث آنقدر تکان دهنده و به روز هستند که انگار روزگار ما را مرور می کنند:

پیامبر خدا محمد مصطفی ( که درود خدا بر او باد) در روایتی فرمود:

روزگاری خواهد آمد که دین خدا تکه تکه خواهد شد. سنت من در نزد آنان بدعت و بدعت در نزد آنان سنت باشد ، شخصیت های بزرگ در نزد آنها حیله گر خوانده می شوند و اشخاص حیله گر در نزد مردم، با شخصیت و وزین خوانده شوند .مومن در نزد آنان حقیر و بی مقدار می شود و فاسق به پیش آنها محترم و ارجمند باشد ، کودکانشان پلید و گستاخ و بی ادب و زنانشان بی باک و بی شرم و بی حیا شوند، پناه بردن به آنها خواری و اعتماد به آنان ذلت و درخواست چیزی از آنها نمودن، جامه درویشی به تن کردن و مایه بیچارگی و ننگ است .در آن هنگام خداوند ، آنان را از باران به هنگام، محروم سازد و در وقت نامناسب بر آنها ببارد .

اگر در جمع آنها باشی به تو دروغ گویند

زمانی بر مردم بیاید که چهره هایشان چهره های آدمیان ولی دل هایشان دل های شیاطین باشد ، بسان گرگان درنده خونریز باشند. از منکرات اجتناب نکنند، پیوسته به کارهای ناپسند خویش ادامه دهند ، اگر در جمع آنها باشی به تو دروغ گویند و اگر خبری برایشان بازگویی تو را دروغگویی شناسند و چون از آنها غایب باشی غیبتت کنند . افراد بد بر آنان مسلط شود که آنان را به انواع عذاب معذب دارند، نیکانشان دعا کنند ولی اجابت نشود.

ادامه »