باز در سينه ي دفتر غزل از عشق نوشت...

نوشته شده توسطرحیمی 30ام اردیبهشت, 1395

السلام علیک یا مولانا یا امام زمان عجل الله تعالی فرجه

***

وخدا دید فلک بر سربی سامانی ست

حلقه در حلقه اسیر غم سرگردانی ست

چارده عصر زمین حسرت ايمان دارد

و زمان معرکه گردان شب ِ سفیانی ست !

ذکر « البیعتُ له فی عُنُقی…» می خواند *

غرل «الغوث» ترین زمزمه ی پنهانی ست *

یازده بار دل قافییه را باخته است …

سیصد و سیزده آیینه تبار اما نیست !!

و خدا قافیه از نیمه ی شعبان آورد

«فال سعد»ی که به دیوان"جمادی ثانی” ست *

«آنکه پیشش بنهد تاج تکبر، خورشید»

« بیت حمد» ی ست که از روز ازل نورانی ست !*

شعر تو گوشه ی لبخند خدا خیمه زد و –

- « وَاستَمِع یَومَ یُناد…» َش غزل پایانی ست

بركه سجاده ي « قدقامت »مهتاب شد و …

قبله بي تاب شد و … ، چشم سحر باراني ست

باز در سينه ي دفتر غزل از عشق نوشت

شاعري كه هيجان در قلمش زنداني ست

فخرالسادات موسوی

معرفی کتاب انتظار + PDF فصل اول کتاب

نوشته شده توسطرحیمی 30ام اردیبهشت, 1395

معرفی کتاب انتظار (انتظار عامیانه، انتظار عالمانه، انتظار عارفانه) اثر استاد پناهیان + PDF فصل اول کتاب

 

مشخصات کتاب

نام: انتظار عامیانه، انتظار عالمانه، انتظار عارفانه

مولف: علیرضا پناهیان

ناشر: بیان معنوی

تعداد صفحات: 340

چاپ: یازدهم

تیراژ تاکنون: 34هزار

قیمت: 9800 تومان

خرید اینترنتی: اینجا

آدرس و تلفن مراکز فروش در سراسر کشور: اینجا

دنلود فهرست+فصل اول کتاب: اینجا

کتاب حاضر با بررسی مفهوم انتظار، سه رویکرد متفاوت به این مفهوم را مورد بررسی قرار می‌دهد؛ نگاه عامیانه، نگاه عالمانه، نگاه عارفانه.

در بخش انتهایی کتاب نیز به تناسب مفهوم انتظار با جوان و ویژگی‌های جوانی پرداخته شده است.

 توضیحات پشت جلد کتاب

  •  اساساً تحقق کامل وضعیت مطلوب، که در سایه حکومت موعود محقق می‌شود، تنها در صورتی امکان دارد که تمام مردم با مرام الهی موعود همراهی کنند. اما تجربۀ تاریخی حیات بشر نشان داده است که اکثر انسان‌ها از پذیرش دستورات خدا سر باز می‌زنند. پس چگونه است که پس از ظهور حضرت، مردم به صورت فراگیر و پایدار از حق تبعیت می‌کنند و موجبات استقرار همیشگی حکومت موعود را فراهم می‌آورند؟ آیا در ذائقۀ انسان‌ها تغییر غریزی خاصی رخ می‌دهد، یا ترس از حاکمیت دینی جرأت معصیت را از آنها می‌گیرد؟ به عبارت دیگر، آیا توان اندیشیدن علیه حق از بین می‌رود یا اساساً امکان سخن گفتن از اندیشه‌های باطل نخواهد بود؟ …

     

  •  اگر آن جامعۀ موعود، تحقق پیدا کردنی است، آیا با پایبندی به تمام آن اصولی که رسول اکرم(ص) و جانشینان او(ع) به آنها مقید بودند تحقق پیدا خواهد کرد؟ اصولی که استفاده از زور را به حداقل می‌رساند و انعطاف‌پذیری را به حداکثر؛ اصولی که لازمۀ رعایت کرامت انسان محسوب می‌شود و در اثر رعایت همین اصول فرصت سوءاستفادۀ منافقان و مؤثر شدن عناد کفار فراهم می‌شود؟ پس اگر قرار است جامعۀ مهدوی با پایبندی به آن اصول تحقق یابد، آیا حق دوباره دچار مظلومیت نخواهد شد؟ و اگر می‌شنویم حضرت دست به شمشیر برده و مخالفان دین را قلع و قمع می‌کنند، آیا این بر خلاف آن اصول نخواهد بود؟ …

ادامه »

​تعریف عاقل از نظر امام صادق (علیه السّلام)

نوشته شده توسطرحیمی 30ام اردیبهشت, 1395

به شما گفتم روایت داریم که امام صادق (علیه السّلام) با ابو حنیفه بحث کردند؛ بحث عقل شد.

حضرت به ابو حنیفه فرمود: عاقل چه کسی است؟

گفت: آقا این‌که سؤال ندارد. عاقل کسی است که بین خیر و شر فرق بگذارد.

حضرت فرمود: اگر بنا بر این باشد حیوانات هم عاقل هستند. شترها هم عاقل هستند. چون شترها هم کسی را که به آن‌ها علف می‌دهد و کسی را که به آن‌ها چوب می‌زند، می‌شناسند، حیوانات هم می‌فهمند. شما از یک حیوان پذیرایی بکنید، یکی هم بیاید به او سنگ بزند، این حیوان این دو مورد به خاطر می‌سپارد که این اذیت می‌کند ولی او علف می‌دهد.

گفت: آقا پس من نمی‌دانم.

ابو حنیفه گفت: من تا به حال معنی عاقل را این‌طور می‌دانستم که عاقل کسی است که بین خیر و شر فرق بگذارد، شما بفرمایید عاقل چه کسی است؟

فرمود: عاقل کسی است که بین دو خیر که قرار گرفت خیر الخیرین را انتخاب بکند. هر دوی این‌ها خیر است ولی بهتر را انتخاب بکند و اگر بین دو شر قرار گرفت، از شر الشّرین بگریزد. آن را که بدتر است، بگریزد. خدایی ناکرده مار است دارد حمله می‌کند. قطعاً هم می‌زند می‌کشد. این‌جا یک چاله‌ی دو متری هم وجود دارد، آدم بیفتد ممکن است پای او بشکند، شاید هم نشکند ولی ممکن است بشکند، خوب باشد این‌جا آدم می‌افتد پای او هم می‌شکند، بعد بالاخره علاج می‌کنند، گچ می‌گیرند و پای او خوب می‌شود امّا این‌جا قطعاً مار او را می‌کشد. پس بین دو شر که قرار گرفت، از شر الشّرین بگریزد. «وَ ثَالِثُهَا: الهِدایَهُ بِإرسَالِ الرُّسُل» چقدر ما مدیون خدا هستیم. عقل داده است.

ادامه »

​نکته ای در عظمت حضرت علی اکبر علیه السلام

نوشته شده توسطرحیمی 30ام اردیبهشت, 1395

آن چیزی که بسیار عجیب است و تحلیل آن برایم دشوار، این است که امام صادق علیه السلام می فرمایند:

حضرت علی اکبر علیه السلام از وقتی که متولد شد تا زمانی که در کربلا شهید شد به اندازه یک پلک زدن از خدای متعال جدا زندگی نکرد…
و این عظمت علی اکبر علیه السلام را می رساند…

کانال تلگرام استاد انصاریان

​اقسام انسان ها در روز قیامت

نوشته شده توسطرحیمی 29ام اردیبهشت, 1395

استاد پناهیان:

عجیب‌ترین تقسیم خدا در قرآن، که عموماً به آن بی‌توجهیم بیان اقسام انسان‌ها در روز قیامت است.

در سورۀ واقعه صریحاً می‌فرماید آنجا شما به سه دسته تقسیم می‌شوید:

1. آدم های خوب

2. آدم های بد

3. گروه پیشتاز که آنها نزدیکان من هستند.

این تقسیم باید دغدغۀ ما را به جای بد نبودن، پیشتاز شدن قرار بدهد.


وَكُنْتُمْ أَزْوَاجًا ثَلَاثَةً(الواقعة/7)
و شما سه دسته شويد
فَأَصْحَابُ الْمَيمَنَةِ مَا أَصْحَابُ الْمَيمَنَةِ(الواقعة/8)
ياران دست راست کدامند ياران دست راست
وَأَصْحَابُ الْمَشْأَمَةِ مَا أَصْحَابُ الْمَشْأَمَةِ(الواقعة/9)
و ياران چپ کدامند ياران چپ
وَالسَّابِقُونَ السَّابِقُونَ(الواقعة/10)
و سبقت‏گيرندگان مقدمند
أُولَئِكَ الْمُقَرَّبُونَ(الواقعة/11)
آنانند همان مقربان [خدا]

بیان معنوی

توصیه پيامبر اکرم صلّي اللّه عليه و آله در رابطه با جوانان

نوشته شده توسطرحیمی 29ام اردیبهشت, 1395

پيامبر اکرم صلّي اللّه عليه و آله:

اوصيكُمْ بِالشُّبّانِ خَيْرا فَاِنَّهُمْ اَرَقُّ اَفـْئِدَةً اِنَّ اللّه َ بَعَثَنى بَشيرا وَ نَذيرا فَحالَـفَنِى الشُّبّانُ وَ خالَفَنِى الشُّيوخُ؛

شما را به نيكى با جوانان سفارش مى كنم،

چرا كه آنان، دل هاى رقيق ترى دارند،

به راستى كه خداوند، مرا بشارت دهنده و هشدار دهنده برانگيخت،

جوانان با من هم پيمان شدند

و پيران با من به مخالفت برخاستند.

سفينة البحار، ج ۲ ص۱۷۶

زمینه‏ هاى گناه در وجود انسان(2)

نوشته شده توسطرحیمی 29ام اردیبهشت, 1395

 حبّ و بغض

قلب كانون حب و بغض در وجود انسان است و باید آن را بر اساس اسلام تنظیم كرد، زیرا حب و علاقه به چیزى موجب انجام آن مى ‏شود، و بغض و نفرت از چیزى موجب ترك آن مى‏ گردد. و این مساله بقدرى مهم است كه امام صادق علیه السلام در سخنى فرمود:

«هل الایمان الا الحب و البغض»

«مگر ایمان جز حب و بغض است.»

یك مثال: شخصى در خانه‏ اش نشسته، ناگهان مى ‏فهمد كه گربه‏ اى آمد و نیم كیلو گوشتى كه خریده و در آشپزخانه بود، ربود و رفت. او بر مى‏ خیزد و به دنبال گربه مى ‏رود تا گوشت را از او بگیرد ولى وقتى كه گربه از خانه بیرون پرید و در كوچه فرار كرد دیگر او را دنبال نمى ‏كند زیرا حب او به گوشت تا این اندازه بود.

ولى اگر روباهى آمد و مرغ خانه را ربود و با خود برد آن شخص روباه را در خانه و كوچه دنبال مى ‏كند ولى وقتى كه روباه به بیابان فرار مى ‏كند او از دنبال كردن روباه صرف نظر مى‏ نماید؛ زیرا حب او به مرغ و بغض او نسبت به روباه تا این اندازه بیشتر نبود.
اما اگر گرگى آمد و گوسفند او را ربود و با خود برد آن شخص گرگ را در خانه و كوچه و بیابان دنبال مى ‏كند بلكه گوسفندش را از او بگیرد وقتى كه گرگ از بیابان دور شد و از كوه بالا رفت آن شخص از گرگ صرف نظر كرده و باز مى ‏گردد چرا كه حب و بغضش او را بیش از این اندازه نتوانست حركت دهد.
حال اگر درنده دیگرى آمد و كودك خردسال او را گرفت و با خود برد آن شخص آن درنده را در بیابان و كوه دنبال مى‏ كند، و همچنان به دنبال او شب و روز مى‏ رود تا آن را بگیرد و با خود مى ‏گوید هر چند براى بدست آوردن جنازه كودكم باشد باید به دنبال آن درنده بروم.
با این مثال روشن مى‏ شود كه «حب و بغض» و درجات آن چه نقش بالایى در اراده و حركت انسان دارند و هرچه حب انسان به چیزى زیادتر شد، آن را بیشتر دنبال مى‏ كند و هرچه بغض انسان به چیزى زیادتر گردید تنفر و دشمنى خود را نسبت به آن بیشتر مى ‏سازد.
اسلام حب و بغض انسان را بر اساس صحیح و در راستاى اطاعت خدا قرار مى‏ دهد تا كانون تصمیم گیرى انسان را سالم و پاك سازد.

منبع:کتاب گناه شناسی

شاه کلید اصلی رابطه با خدا

نوشته شده توسطرحیمی 29ام اردیبهشت, 1395

آیت الله بهجت(ره):

مهم تر از عمل کردن ،

عمل نکردن است ،

شاه کلید اصلی رابطه با خدا ،

گناه نکردن است.

بوکسور ایرانی با پرچم یا حسین روی رینگ آمریکایی ها رفت+ فیلم

نوشته شده توسطرحیمی 29ام اردیبهشت, 1395

غرش شیر ایرانی؛

 فیلم زیر مربوط به صحنه ی روی رینگ رفتن بوکسور ایرانی با پرچم یا حسین علیه السلام است.
سیامک خرمی بوکسور ایرانی برای حمایت از مدافعین حرم، در مبارزه ای در خاک آمریکا، با پرچم یا حسین علیه السلام و مداحی کاظم اکبری به روی رینگ مسابقات رفت.
در این مسابقه سیامک خرمی قبل از شروع مسابقه با در دست گرفتن پرچم یا حسین علیه السلام و با پخش صوت مداحی کاظم اکبری با موضوع دفاع از مدافعین حرم در سالن مسابقات به روی رینگ رفت.
 استاد سیامک خرمی رئیس سبک کیک جتسو ایران است وافتخارات بسیار ارزشمندی را برای کشورمان به ارمغان آورده است نام اصلی ایشان دکتر محسن باغبان خرمی اصل است.
 
بوکسور ایرانی با پرچم یا حسین روی رینگ آمریکایی ها + فیلم
 

 
00:51 00:51

برای دانلود فیلم اینجا کلیک کنید


/>


 
تکفیریا زهی خیال باطل ** نزدیک کربلا بشید اراذل
گردنتونو میشکنیم به والله ** تاکی میخواید طی کنید این مراحل
حمله به بین الحرمین محاله ** قسم به شاهزاده ی سه ساله
اگه اجازه بده سید علی *** خون شما برای ما حلاله
 
سرباز پادگان حسینیم*** مجنون بین الحرمینیم
 
تجربه تو سوریه نشون داد ** یه کاری کردیم جونتون در بیاد
رفتن سمت حرم ابوالفضل ** یه جرات خیلی زیادی میخواد
خون علی توی رگهای ماهاس **حوالتون باشه به دست عباس
اگه نیگاه چپ کنی میفهمی ** پرچم بچه شیعه ها چه بالاس
 
رو خط قرمر ما پا نزارید *** با یک نگاه شیعه تار و مارید
شیعه پاکار حرم حسینه *** برید بزرگ ترتونو بیارید
 
سرباز پادگان حسینیم ***مجنون بین الحرمینیم

توصیه های اهل بیت علیهم السلام به جوانان

نوشته شده توسطرحیمی 29ام اردیبهشت, 1395

بهترین جوانان

 


بهترين جوانان و بدترين پيران چه کسانی هستند 

اگر بخواهيم آينده هر جامعه اى را ارزيابى و پيش بينى كنيم، بايد جوانان و نوجوانان آن جامعه را در نظر داشته و فردا را با فكر و فرهنگ آنها بسنجيم .

خبرگزاری «حوزه» در اين مجال برآن است تا مسأله حساسّ و حياتى دوران جوانی ونوجوانی را دركلام ملكوتى پيامبر اسلام و ديگر پيشوايان پاك (علیهم السلام)  منتشر نماید . 

جوانی و پاداش 72 صدّيق

* قـالَ رَسُـولُ اللّه ِ صلي الله عليه و آله: يـا أَبـاذَر! ما مِنْ شابٍّ يَدَعُ لِلّهِ الدُّنْيا وَلَهْوَها وَأَهـْرَمَ شـَبابَهُ فى طاعـَةِ اللّه ِ إِلاّ أَعْطاهُ اللّه ُ أَجْرَ إِثْنَيْنِ وَسَبْعينَ صِدّيقا.  

رسول اكرم صلي الله عليه و آله فرمود: اى اباذر! هيچ جوانى بخاطر خدا از دنيا و سرگرميهاى آن رونگرداند و جوانى خويش را در طاعت خدا پير نكند، مگر اين كه خداوند پاداش 72 صدّيق را به او عطا فرمايد. (صدّيق: بسيار راستگو و كسى كه سخن خود را با كردارش تصديق كند.) (ميزان الحكمه، ج 5، ص 9، به نقل از بحارالانوار، ج 77 ص 84)

ادامه »