رژیم صهیونیستی تا ۲۵ سال دیگر در منطقه وجود نخواهد داشت.

نوشته شده توسطرحیمی 22ام شهریور, 1394

رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار هزاران نفر از اقشار مختلف مردم:

نباید اجازه نفوذ و بازگشت امریکا را داد/ رژیم صهیونیستی تا ۲۵ سال دیگر در منطقه وجود نخواهد داشت/ برخی با طرح دغدغه‌های دروغین درباره سلامت انتخابات، اعتماد مردم را مخدوش می‌کنند/ رأی مردم بمعنای واقعی حق‌الناس است/ شورای نگهبان باید صلاحیتها را احراز کند.

حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح روز (چهارشنبه مورخ ۱۳۹۴/۰۶/۱۸ - ۱۳:۵۶) در دیدار پرشور هزاران نفر از قشرهای مختلف مردم، با هشدار درباره تلاش های فریب کارانه آمریکا برای نفوذ از برخی روزنه ها، «اقتصاد قوی و مقاوم»، «توسعه روزافزون علم» و «حفظ و تقویت روحیه انقلابی گری بخصوص در جوانان» را سه عامل مقابله مقتدرانه با دشمنی های پایان ناپذیر شیطان بزرگ اعلام کردند و با بیان برخی نکات درباره انتخابات اسفند 94، افزودند: نتیجه هر انتخابات نیز مانند تک تک آرای مردم، حق الناس است و با همه وجود، از این حق ملت، دفاع خواهد شد.

حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به ایام پربرکت ماه ذیقعده و لزوم بهره مندی از این فرصتهای گرانبها، ماه شهریور را نیز حاوی خاطراتی پرمعنا خواندند و خاطرنشان کردند: در همه حوادث این ماه از جمله کشتار مردم بیگناه به دست رژیم پهلوی در 17 شهریور 57، شهادت رئیس جمهور و نخست وزیر کشور در 8 شهریور 60، ترور شهید آیت الله قدوسی و شهید آیت الله مدنی در همین ماه و حمله صدام به ایران در 31 شهریور 59، ردپای مستقیم یا غیرمستقیم امریکا مشاهده می شود.

ایشان با ابراز نگرانی از فراموش شدن تدریجی این خاطرات تأمل برانگیز به ویژه در ذهن جوانان کشور، از کم کاری دستگاههای مسئول در این زمینه انتقاد کردند و افزودند: اینگونه حوادث عبرت آموز نباید در حافظه تاریخی ملت کمرنگ شود، چرا که اگر نسل جوان از شناخت و ریشه یابی اینگونه خاطرات تاریخی و ملّی، بازماند در شناخت راهِ حال و آینده کشور دچار خطا خواهد شد.

ادامه »

زیارت امام جواد علیه السلام+ متن و صوت

نوشته شده توسطرحیمی 22ام شهریور, 1394

زیارت امام جواد علیه السلام با نوای میثم کاظم

متن زیارت امام جواد علیه السلام

السَّلامُ عَلَیْکَ یَا أَبَا جَعْفَرٍ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ الْبَرَّ التَّقِیَّ الْإِمَامَ الْوَفِیَّ السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الرَّضِیُّ الزَّکِیُّ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا وَلِیَّ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا نَجِیَّ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا سَفِیرَ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا سِرَّ اللَّهِ [سِتْرَ اللَّهِ‏] السَّلامُ عَلَیْکَ یَا ضِیَاءَ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا سَنَاءَ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا کَلِمَةَ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا رَحْمَةَ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا النُّورُ السَّاطِعُ السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْبَدْرُ الطَّالِعُ السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الطَّیِّبُ مِنَ الطَّیِّبِینَ السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الطَّاهِرُ مِنَ الْمُطَهَّرِینَ السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْآیَةُ الْعُظْمَى السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْحُجَّةُ الْکُبْرَى السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْمُطَهَّرُ مِنَ الزَّلاتِ السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْمُنَزَّهُ عَنِ الْمُعْضِلاتِ [الْمُعْظِلاتِ‏] السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْعَلِیُّ عَنْ نَقْصِ الْأَوْصَافِ، السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الرَّضِیُّ عِنْدَ الْأَشْرَافِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا عَمُودَ الدِّینِ أَشْهَدُ أَنَّکَ وَلِیُّ اللَّهِ وَ حُجَّتُهُ فِی أَرْضِهِ وَ أَنَّکَ جَنْبُ اللَّهِ وَ خِیَرَةُ اللَّهِ وَ مُسْتَوْدَعُ عِلْمِ اللَّهِ وَ عِلْمِ الْأَنْبِیَاءِ وَ رُکْنُ الْإِیمَانِ وَ تَرْجُمَانُ الْقُرْآنِ وَ أَشْهَدُ أَنَّ مَنِ اتَّبَعَکَ عَلَى الْحَقِّ وَ الْهُدَى وَ أَنَّ مَنْ أَنْکَرَکَ وَ نَصَبَ لَکَ الْعَدَاوَةَ عَلَى الضَّلالَةِ وَ الرَّدَى أَبْرَأُ إِلَى اللَّهِ وَ إِلَیْکَ مِنْهُمْ فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ وَ السَّلامُ عَلَیْکَ مَا بَقِیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهَارُ

سلام بر تو اى ابا جعفر محمّد بن على نیکوکار پرهیزگار، پیشواى وفادار،سلام بر تو اى خشنود از خدا و پاکیزه،سلام بر تو اى ولىّ خدا،سلام بر تو اى محرم راز خدا،سلام بر تو اى‏ سفیر خدا،سلام بر تو اى راز خدا،سلام بر تو اى روشنایى خدا،سلام بر تو اى تابش‏ خدا،سلام بر تو اى کلمه خدا،سلام بر تو اى رحمت خدا،سلام بر تو اى‏ نور درخشان،سلام بر تو اى ماه برآمده،سلام بر تو اى پاکزاد از پاکزادان‏ سلام بر تو اى پاک از پاکان،سلام بر تو اى نشانه بزرگتر،سلام بر بر تو اى حجّت اکبر،سلام بر تو اى پاک و پاکیزه از لغزشها،سلام بر تو اى‏ منزّه از دشواریها،سلام بر تو اى برتر از نقص اوصاف،سلام بر تو اى پسندیده نزد مردم شرافتمند،سلام بر تو اى ستون دین،گواهى مى‏دهم که تو ولىّ خدا و حجّت او در زمینش هستى،و تو مقرّب خدا و منتخب حق،و سپردگاه علم خدا،و پیامبران،و پایه ایمان،و ترجمان قرآنى،گواهى مى‏دهم هرکه از تو پیروى کرد بر حق و هدایت است‏ و هرکه تو را انکار کرد و با تو از در دشمنى درآمد بر گمراهى و هلاکت است،به خدا و به تو،در دنیا و آخرت از آنان بیزارى مى‏جویم،سلام بر تو تا هستم و تا شب و روز هست.

بازشناسی روایت ثقلین، در بیانات حضرت آیةالله مظاهری

نوشته شده توسطرحیمی 21ام شهریور, 1394

آنچه در پی می‌آید بیانات ارزشمند حضرت آیت‌الله مظاهری ریاست عالیه حوزه علمیه اصفهان پیرامون جایگاه روایت ثقلین و اهتمام پیروان حضرت ختمی مرتبت به پاسداشت این دو امانت گرانبهای حضرت رسول نزد امت خویش است تقدیم خوانندگان گرامی می‌گردد.

“قَالَ رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی وَیسِّرْلِی أَمْرِی وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِّن لِّسَانِی یفْقَهُوا قَوْلِی”

از جمله روایاتی که پیغمبر اکرم «صلی الله علیه و آله و سلم» در هر فرصتی برای مردم بیان می فرمودند و در مدت بیست و سه سال رسالت، مخصوصاً در ده سالی که در مدینه بودند، شاید بیش از هزار مرتبه متذکّر آن شده اند، روایت ثقلین می باشد. لذا به عقیدۀ شیعه و سنی ، روایت ثقلین از متواترات است. تردیدی نیست که پیغمبر اکرم «صلی الله علیه و آله و سلم» در هر فرصتی می فرمودند:

«إِنِّی تَارِکٌ فِیکُمُ الثَّقَلَیْنِ مَا إِنْ تَمَسَّکْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا، کِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِی؛ أَهْلَ بَیْتِی وَ إِنَّهُمَا لَنْ یَفْتَرِقَا حَتَّى یَرِدَا عَلَیَّ الْحَوْضَ»

یعنی ای مردم، قرآن و ولایت دو ثقل گرانبها هستند و از هم جدا شدنی نیستند و اگر زمانی جدا شدند، بدانید اسلام واقعی وجود ندارد. آیۀ شریفه ای که در روز عید غدیر خم نازل شد و فرمود:

«یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ»(سوره مائده/آیه 67)،

نیز مؤید همین مطلب است. منظور آیۀ شریفه این است که اسلام منهای ولایت پوچ است، مثل خیمه‌ای است که عمود نداشته باشد، معلوم است خیمه‌ای که عمود ندارد، روی زمین افتاده و قابل استفاده نیست. بلکه مورد سوء استفادۀ دشمن واقع می شود، لذا تمسّک به قرآن و عترت و فاصله نگرفتن از این دو ثقل ارزشمند، همواره مورد تأکید پیامبر اکرم«صلی الله علیه و آله و سلم» بوده است. حتی آن حضرت در آخرین روزهای حیات مبارک خویش برای بیان همین روایت شریف به مسجد آمدند و به اندازه ای حال ایشان بد بود که نمی توانستند راه بروند، لذا زیر بغل‌هایشان را گرفته بودند و کشان کشان به مسجد آمدند. چون قادر به ایستاده نماز خواندن نبودند، نماز را نشسته خواندند. بعد از نماز روی پله اول منبر نشستند و روایت ثقلین را خواندند.

ادامه »

مناجات خائفین (خمس عشر)+ دانلود صوت با نوای حاج میثم مطیعی

نوشته شده توسطرحیمی 21ام شهریور, 1394

إِلَهِی أَ تَرَاكَ بَعْدَ الْإِیمَانِ بِكَ تُعَذِّبُنِی‏

بارالها چگونه باور كنم كه بعد از ایمان به تو باز مرا عذاب مى ‏كنى


دانلود فایل صوتی  مناجات خائفین با نوای حاج میثم مطیعی

حجم : 38.85 MB

دانلود متن  مناجات خائفین 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

به نام خداى بخشنده مهربان

إِلَهِی أَ تَرَاكَ بَعْدَ الْإِیمَانِ بِكَ تُعَذِّبُنِی‏

اى خدا آیا باور كنم كه بعد از ایمان به تو باز مرا عذاب مى ‏كنى

أَمْ بَعْدَ حُبِّی إِیَّاكَ تُبَعِّدُنِی أَمْ مَعَ رَجَائِی لِرَحْمَتِكَ وَ صَفْحِكَ تَحْرِمُنِی‏

یا بعد از دوستى تو باز مرا از خود دور مى ‏گردانى یا با آنكه به لطف و رحمتت چشم امید دارم باز محرومم سازى

أَمْ مَعَ اسْتِجْارَتِی بِعَفْوِكَ تُسْلِمُنِی حَاشَا لِوَجْهِكَ الْكَرِیمِ أَنْ تُخَیِّبَنِی‏

یا با آنكه به عفوت پناه آوردم باز مرا تسلیم عقاب خواهى كرد حاشا از ذات بزرگوار كریمت كه نا امیدم گردانى

لَیْتَ شِعْرِی أَ لِلشَّقَاءِ وَلَدَتْنِی أُمِّی أَمْ لِلْعَنَاءِ رَبَّتْنِی فَلَیْتَهْا لَمْ تَلِدْنِی وَ لَمْ تُرَبِّنِی‏

اى كاش مى ‏دانستم كه مرا براى بدبختى مادرم زائیده یا براى رنج پرورش داده كاش نمى ‏زائید و نمى ‏پرورید

وَ لَیْتَنِی عَلِمْتُ أَ مِنْ أَهْلِ السَّعَادَةِ جَعَلْتَنِی وَ بِقُرْبِكَ وَ جِوَارِكَ خَصَصْتَنِی فَتَقَرَّ بِذَلِكَ عَیْنِی وَ تَطْمَئِنَّ لَهُ نَفْسِی‏

و اى كاش مى ‏دانستم كه مرا از اهل سعادت مقرر داشته‏اى و براى مقام قرب و جوارت مخصوص گردانیده‏اى تا دلم شاد و دیده‏ام روشن و قلبم آرام مى ‏گردید

ادامه »

کلام امیر: زن در خطبه 80 نهج البلاغه

نوشته شده توسطرحیمی 18ام شهریور, 1394

معاشر الناس،ان النساء نواقص الایمان،نواقص الحظوظ،نواقص العقول…

(ای مردم،ایمان زنان ناقص است.برخورداری زنان از سهم الارث ناقص است.عقول آنان ناقص است) .

یک معمای مستمر که با تقسیم انسان به دو ماهیت جداگانه مرد و زن،سر تا سر تاریخ را بخود مشغول نموده است.

شارحان و مفسران نهج البلاغه در توضیح و تفسیر این خطبه که امیر المؤمنین علیه السلام پس از بپایان رساندن غائله جنگ جمل ایراد فرموده است،مباحث مربوطه را مطرح و از دیدگاه انسان شناسی و فقاهی تحقیقاتی را انجام داده انداین تحقیقات در دورانهای متاخر دامنه های وسیعتری پیدا کرده بروز مسائل جدیدتری را برای روشن شدن وضع این دو صنف از یک حقیقت ایجاب نموده است.عمده این مسائل تعبیر نقص است که در سه مختص انسانی درباره زن آمده است:نقص ایمان،نقص برخورداری از سهم الارث،نقص عقول.ما برای تفسیر این خطبه در صدد برآمدیم که مسئله زن و مرد و رابطه میان آن دو را تا حدودی مشروح تر بیان کنیم،باشد که مقدمه ای بر تحقیق و بررسی بیطرفانه و واقع بینانه برای محققان ارجمند بوده و با تتبعات و تفکرات هر چه دقیقتر برای گشودن این معمای دیرینه قدم بردارند.

پیش از ورود به توضیح این معمای بزرگ و عوامل بوجود آورنده آن،یک مقدمه کوتاهی را درباره جریان تکاملی بشر با ناتوانی شایع از تنظیم رابطه معقول میان دو صنف خود (زن و مرد) متذکر میشویم:

مقدمه-هنگامیکه بعضی از هشیاران مطلع از محصول سرگذشت بشری تاکنون،این سئوال را مطرح می کنند که علت چیست که نوع انسانی باهمه ترقیات و پیشرفتهای علمی و صنعتی و هنری تنها بر افزودن پیچیدگی هویت و گسترش موجودیت خود در قلمرو طبیعت و همنوعش،قناعت ورزیده ودر پیمودن مسیر این تکامل،آن آگاهی و توانائی را به دست نیاورده است که دو عنصر اساسی ادامه حیات خویشتن را که زن و مرد است،چنان اصلاح و تنظیم نماید که بشکل معمای علمی و ناگواری مستمری در نیاید و او را به داشتن «حیات معقول »نایل سازد؟گروهی که به چشمگیر بودن ترکب پیچیده هویت و گسترش موجودیت آدمی در پهنه طبیعت و قلمرو همنوعش،خیره گشته اندفورا محصول عالی پیشرفتهای بشری را مانند وسائل ارتباطی حیرت انگیز ودیگر کالاهای صنعتی فوق العاده ظریف و کمپیوترها و هواپیماها و تسخیر فضاو عملیات پزشکی فوق العاده عالی متذکر شده میگویند.

مگر شما این ترقیات و پیشرفتها را نمی بینید؟هشیاران مطلع در پاسخ میگویند:ما آنچه را که شما مطرح میکنید،منکر نیستیم و در صدد انکار عبورانسان از حالات ابتدائی به مراحل ترقی و تکامل نیستیم.سئوال اینست که مامی بینیم نوع بشر در جریان عبور از مراحل ساده به مراحل پیچیده تر و تنوع ابعاد،هر اندازه که مسائل اجتماعی و اقتصادی و سیاسی و حقوقی گسترده ترو عمیق تر و ظریف تر میگردد،مسئله زن و مرد از حالت مسئله بودن به معمابودن تبدیل میگردد.آیا همان اندازه که جریان تکامل حیات برای پاسخ به هفت میلیون «چرا»درباره جوهر و مختصات و حیات در نظر گرفته میشود،برای مرتفع ساختن این معما هم میتواند تاثیری داشته باشد؟! (1)

ادامه »

بوستان دانشمندان!

نوشته شده توسطرحیمی 18ام شهریور, 1394

امیر مومنان حضرت على علیه السّلام فرمودند:

الكُتبُ بَساتينُ العُلَماءِ؛

كتاب ها بوستان هاى دانشمندان اند.

غررالحكم و دررالكلم ، ح 991.

اشتغال غیر ضروری زنان بنیان خانواده‌ را متزلزل می‌کند.

نوشته شده توسطرحیمی 18ام شهریور, 1394

اشتغال افسار گسیخته، بی مورد و غیر ضروری زنان پیامدهای بسیار بدی برای جامعه دارد/ افول اخلاق، افول تربیت و بروز آسیب های اجتماعی در میان زنان و مردان از مهم‌ترین این پیامدها است؛ طبق آمار زنان شاغل 85 درصد بیشتر از زنان خانه دار طلاق گرفته اند و این برای جامعه اسلامی فاجعه است.

حجت‌الاسلام سید علیرضا تراشیون در حرم حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها با بیان اینکه اسلام زن را مدیر خانه دانسته است، گفت: مدیریت خانه با زن است اما منظور این نیست که همه کارها را خودش انجام دهد بلکه مدیریت خانه به معنای برنامه‌ریزی و هدفمند کردن امور درون خانه است.

وی افزود: عده‌ای تصور می‌کنند که مدیریت زن به این معنا است که صفر تا صد امور خانه را زن به تنهایی انجام دهد در حالی که مشارکت در کار خانه سیره رسول خدا صلی الله علیه و آله و اهل بیت علیه السلام است.

استاد حوزه علمیه قم تصریح کرد: اسلام برای کار خانه ارزش بسیار زیادی قائل شده و برخلاف جامعه امروز که به بهانه افسردگی زنان را به اشتغال بیرون از خانه دعوت می‌کند اسلام زن موفق را یک مادر و همسر خوب تعریف کرده و در شرع اسلام زن کار آفرین و شاغل مساوی با زن موفق نیست.

حجت‌الاسلام تراشیون با بیان اینکه ارزشمند بودن کارخانه به معنای رد کردن هر نوع اشتغال زنان توسط شرع اسلام نیست، ادامه داد: همانطور که رهبر معظم انقلاب در رهنمودهای خود بیان کرده‌اند معیارهای اشتغال زن در اسلام عدم اختلاط با مردان نامحرم و عدم آسیب رسیدن به نظام خانواده بوده و زنی که می‌تواند این دو معیار را رعایت کند اشتغال او هیچ مشکلی ندارد.

وی با اشاره به اینکه متأسفانه در جامعه امروز اشتغال زن به یک ارزش تبدیل شده و موجب افزایش مطالبات مردان جوان در این زمینه شده است، اظهار کرد: به دلیل اشتغال افسار گسیخته زنان امروز مردان جوان یکی از معیارهای ازدواج خود را اشتغال همسر آینده خود قرار می دهند.

استاد حوزه علمیه قم افزود: اشتغال افسار گسیخته و بی مورد زنان پیامدهای بسیار بدی برای جامعه به دنبال دارد که افول اخلاق، افول تربیت و بروز آسیب های اجتماعی در میان زنان و مردان از مهم‌ترین این پیامدها است.

حجت‌الاسلام تراشیون با بیان اینکه اشتغال بی مورد و غیر ضروری همه انرژی زن را گرفته و خانواده را به فنا می دهد، گفت: در سال 90 طلاق در زن‌های شاغل 85 درصد بیش از زنان خانه دار بوده است یعنی از هر زن شاغل در مقابل 100 زن خانه دار دو نفر طلاق گرفته‌اند که این آمار برای جامعه اسلامی فاجعه آمیز است.

وی تصریح کرد: طبق روایات زن خانه دار به خدا نزدیکتر است و حضرت رسول درباره کار زن در خانه می‌فرمایند:

«وقتی زنی هفت روز در خانه شوهر کار می‌کند خداوند هفت در جهنم را به رویش می‌بندد و در مقابل هشت در بهشت را به روی او باز می‌کند و به او می‌گوید از هر دری که می‌خواهی وارد شو».

استاد حوزه علمیه قم ادامه داد: این در حالی است که در نگاه فمنیستی خانه داری را کلفتی و نوکری زن می‌دانند و می‌گویند خانه داری و بارداری از اموری است که شخصیت زن را به عنوان یک انسان زیر سؤال می‌برد و این دیدگاه ناشی از نگاه مادی و تک بعدی فمنیست گرایان و غربی‌ها به ساحت انسان و عالم هستی است.

حجت‌الاسلام تراشیون اظهار کرد:

وقتی زن به فرزند خود شیر می‌دهد خداوند ثواب آزاد کردن یک بنده از نسل ابراهیم علیه السلام را در نامه اعمال او قرار می‌دهد .

و همچنین حضرت رسول صلی الله علیه و آله به حضرت زهرا فرمودند:

« بهای بهشت تحمل سختی دنیا است و خانه داری از اموری است که بهشت را برای زن به ارمغان می آورد.»

وی افزود: اضافه بر این امام صادق علیه السلام از پیامبر صلی الله علیه و آله روایت می‌کنند که:

«زن اگر یک چیزی را در خانه به نیت جمع و جور کردن جا به جا می‌کند خداوند به او نظر رحمت می افکند و کسی که خداوند به او نظر رحمت بیفکند خداوند هرگز او را عذاب نمی کند».

استاد حوزه علمیه قم یادآور شد:

این زنان هستند که به کار خانه حرمت می‌بخشند و زنی که با بسم الله و وضو کار خانه خود را انجام می‌دهد با زنی که با داد و فریاد به امور خانه رسیدگی می‌کند دو دیدگاه متفاوت از خانه داری در نظر فرزندان و همسر خود ایجاد می کنند.

منبع : خبرگزاری رسا

 

 

حقیقت دحوالارض و اعمال آن

نوشته شده توسطرحیمی 18ام شهریور, 1394

دحو الارض به معنای بیرون آمدن خشکی از زیر آب است و اولین نقطه ای که از زیر آب خارج شده، کعبه است و این معنای خاص و لطیفی است ولی آنچه در روایات آمده و قابل استفاده است بحث فضیلت و ممتاز بودن این روز می باشد.

شناخت معارف عمیق اسلامی و معانی لطیف عرفانی از ارزاق خاص الهی است که نصیب هر انسانی نمی شود و به قدر ظرف وجودی و فهم شهودی به درک این معانی واصل می شود، درک معنای دحو الارض و حقیقت آن از اموری است که در کتب اهل عرفان و معرفت و در تفاسیر و کتب اهل هیئت و نجوم مورد بررسی و مناقشات فراوانی بوده است، آنچه می خوانید متن گفتگو با آیت الله میرزا محمد حسین احمدی فقیه یزدی از شاگردان علامه طباطبایی و علامه شعرانی است که تقدیم می گردد.

* اعمال روز دحو الارض

مرحوم میر داماد(ره) در رساله اربعه در بیان اعمال روز دحو الارض آورده اند:

از افضل اعمال مستحبه که در روز دحو الارض مورد تاکید می باشد زیارت امام رضا علیه السلام است، دعایی مخصوص و نماز مخصوص در روز دحو الارض رسیده است، این روز، روز عبادت خاص است « عَلِیُّ بْنُ مُوسَی بْنِ طَاوُسٍ فِی کِتَابِ الْإِقْبَالِ قَالَ رَأَیْتُ فِی کُتُبِ الشِّیعَةِ الْقُمِّیِّینَ قَالَ رُوِیَ أَنَّهُ یُصَلَّی فِی الْیَوْمِ الْخَامِسِ وَ الْعِشْرِینَ مِنْ ذِی الْقَعْدَةِ رَکْعَتَانِ عِنْدَ الضُّحَی بِالْحَمْدِ مَرَّةً وَ الشَّمْسِ وَ ضُحَیهَا خَمْسَ مَرَّاتٍ وَ یَقُولُ بَعْدَ التَّسْلِیمِ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ وَ تَدْعُو وَ تَقُولُ یَا مُقِیلَ الْعَثَرَاتِ أَقِلْنِی عَثْرَتِی یَا مُجِیبَ الدَّعَوَاتِ أَجِبْ دَعْوَتِی یَا سَامِعَ الْأَصْوَاتِ اسْمَعْ صَوْتِی وَ ارْحَمْنِی وَ تَجَاوَزْ عَنْ سَیِّئَاتِی وَ مَا عِنْدِی یَا ذَا الْجَلَالِ وَ الْإِکْرَامِ؛ وسائل الشیعة ج : 8 ص : 182»

در کتب قمیین این طور آمده است که در این روز، دو رکعت نماز نزدیک بالا آمدن آفتاب و چاشت خوانده شود در هر رکعت بعد از حمد 25 مرتبه سوره “و الشمس” را بخواند و بعد از نماز، لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم را بگوید و این اعمال، معرف روز «دحو الارض» است و بعد از آن هم دعا کند، که انشاء الله دعای او مستجاب است و اینطور تعلیم شده است که بگوید: « یا مُقیلَ العَثرات اَقلنی عَثرتی» ای کسی که اقاله می کنی لغزش ها را لغزش های مرا اقاله کن و از آن درگذر، ای کسی که اجابت دعا می کنی دعای مرا اجابت کن و ای خدایی که به همه احوال و حالات توجه داری، صدای مرا هم مورد توجه قرار ده و آنچه بدی کرده ام و آنچه وجود مرا به آن تحقق داده است و به آن جهت کشانده است از آن در گذر.

ادامه »

تمام كیفرها به قیامت واگذار نمی شود.

نوشته شده توسطرحیمی 18ام شهریور, 1394

عذاب فراگیر

فَكُلًّا أَخَذْنَا بِذَنْبِهِ فَمِنْهُمْ مَنْ أَرْسَلْنَا عَلَيهِ حَاصِبًا وَمِنْهُمْ مَنْ أَخَذَتْهُ الصَّيحَةُ وَمِنْهُمْ مَنْ خَسَفْنَا بِهِ الْأَرْضَ وَمِنْهُمْ مَنْ أَغْرَقْنَا وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيظْلِمَهُمْ وَلَكِنْ كَانُوا أَنْفُسَهُمْ يظْلِمُونَ(العنکبوت/40)

ما هر یک از آنان را به گناهانشان گرفتیم، بر بعضی از آنها طوفانی از سنگریزه فرستادیم، و بعضی از آنان را صیحه آسمانی فروگرفت، و بعضی دیگر را در زمین فرو بردیم، و بعضی را غرق کردیم; خداوند هرگز به آنها ستم نکرد، ولی آنها خودشان بر خود ستم می‏کردند!


1- تمام كیفرها به قیامت واگذار نشده است. (برخى اقوام در همین دنیا به كیفر گرفتار شده‏اند.) «فكلاًّ اخذنا …»
2- از مهلت دادن خدا مغرور نشویم كه عاقبت گناه، كیفر است. «فكلاًّ اخذنا بذنبه»
3- قهر الهى، عادلانه است. «و ما كان اللَّه لیظلمهم»
4- سرنوشت هر كس در گرو اعمال خود اوست. «كانوا أنفسهم یظلمون»
5 - تكبّر در برابر حقّ، ظلم به خویشتن است. «كانوا أنفسهم یظلمون»

دیدگاه علّامه طباطبایی(ره) درباره روایات عالم ذر

نوشته شده توسطرحیمی 17ام شهریور, 1394

علّامه طباطبائی نه دیدگاه تفسیری مثبتان عالم ذر را (به آن صورت که ظاهر برخی روایات دلالت دارند) می پذیرد و نه دیدگاه کسانی را که به بیان تمثیلی آیه قایل اند موافق با آیه می داند. ایشان با توجه به روش تفسیری خود، یعنی روش قرآن به قرآن، در ارائه تفسیر آیه به وجودی جمعی انسان ها در عالم ملکوت کوشید، تا هم از اشکالات دیگر مفسران در امان باشد و هم بر ظاهر آیه تحفظ کند. تأثیر مبنا و مشی فلسفی ایشان در تحلیل و تبیین آیه نمایان است. علّامه تفسیر خود را موافق با ظاهر آیه و همچنین روایات عالم ذر می داند.


مرحوم علّامه به برخی روایات اشاره می کند و روایات را با تفسیر خود از آیه میثاق مطابق می شمارد. حتی در برخی موارد بدون هیچ توضیحی، به ذکر روایت بسنده می کند و آن را مؤید نظریه خود می داند.

1.علّامه طباطبائی معتقد است مضمون روایاتی که معمولا مثبتان عالم ذر به آن استناد می کنند (به این مضمون که ذره ها از پشت آدم( علیه السلام ) خارج شدند؛ دوزخی و بهشتی بودنشان را از همان موقع معین کردند و بعد هم از ایشان میثاق گرفتند که برخی با اکراه و برخی با رغبت اقرار کردند)، به تواتر معنوی از شیعه و اهل سنت نقل شده است (طباطبائی، 1417ق، ج 8، ص 329؛ طباطبائی، 1374، ج8، ص 429).

2.ظاهر روایاتی که در این باب بر معین بودن سعادت و شقاوت انسان دلالت دارند (سیوطی، 1404ق، ج3، ص 143و145)، مخالف اختیار انسان نیست؛ چراکه تعیین سعادت و شقاوت انسان ها با وصف اختیار آنهاست نه به صورت جبری (درباره تعاریف و ویژگی های سعادت و شقاوت، ر.ک. ریاحی مهر، 1392، ص 11-15)؛

3.در روایتی که ذریه به ذره تشبیه شده، تشبیه به سبب کثرت ذریه است نه خُردی و کوچکی حجم آنان، و وجه تسمیه عالم ذر هم به سبب کثرت این تعبیر در روایات است (طباطبائی، 1417ق، ج8، ص 324؛ طباطبائی، 1374، ج8، ص 422)؛

4.روایت ابن کوّاء (عیاشی، 1380ق، ج2، ص 41) که بیانگر تکلم بنی آدم با خداست مؤید نظریه ماست که خطاب حقیقی بوده است نه صرف زبان حال؛ و همچنین اینکه اقرار فقط به ربوبیت خدا نبوده، بلکه به دیگر عقاید حقه مانند نبوت انبیا نیز صورت گرفته است (همان) (علّامه در اینجا توضیح نمی دهد که این قسمت روایت کدام بیان سابقشان را تأیید می کند؛ شاید از این جهت که در ملکوت افراد از یکدیگر غایب نیستند، به یکدیگر نیز شهادت می دهند).

5.روایات عالم ظلال (کلینی، 1407ق، ج2، ص 10) نیز با اخذ میثاق در عالم ملکوت منطبق اند (طباطبائی، 1417ق، ج8، ص 326؛ همو، 1374، ج8، ص 424). (از آنجاکه علّامه روایت میثاق و فطرت را نیز ذکر می کند و آن را مؤید نظریه خود می داند (طباطبائی، 1417ق، ج 8، ص330؛ همو، 1374، ج 8، ص430) احتمالاً روایات فطرت را نیز با عالم میثاق و نشئه ملکوت یکی می شمارد).

ادامه »