استخاره و تصمیم گیری‌

نوشته شده توسطرحیمی 10ام مرداد, 1394

«روهرو گر صد هنر دارد توکل بایدش»


یکی از نعمت هایی که خداوند به بشر داده و او را به وسیله آن از دیگر موجودات متمایز کرده است “عقل و قوه تفکر” است. در احادیث و آیات زیادی تشویق به تفکر و دوراندیشی شده ایم. نعمت عقل آن قدر مهم است که خداوند اجازه نمی دهد ما با الکل یا مواد مخدر دیگر سبب اخلال در نظام آن شویم. گاهی ممکن است در تصمیم گیری عقل مان به جایی قد ندهد در این جا باید سراغ کارشناسان با تجربه برویم و با آنها مشورت کنیم. حال اگر بعد از تفکر و مشورت باز هم در گزیش و تصمیم گیری متحیر و سرگردان ماندیم باید از استخاره کمک بگیریم و با توکل بر خداوند یه دله شویم.

برخی از افراد بدون در نظر گرفتن مراتب استخاره بدون این که فکر و تحلیل یا مشورت کرده باشند به استخاره روی می‌آورند. از نظر دینی این استخاره درست نیست ولی استخاره غیر متداول یعنی درخواست خیر در همه حال حتی حالت تفکر و مشورت در جای خود درست است و این منافاتی با استخاره متداول بین مزدم دارد.در امر مهمی مانند ازدواج هرگز قبل از تحقیق و پرس و جو و مشورت پاسخی ندهید. عمل کردن به استخاره واجب شرعی نیست و اگر استخاره بدون در نظر گرفتن مراتبش باشد نباید به آن عمل کرد.

ادامه »

حمایت از کالای ایرانی

نوشته شده توسطرحیمی 10ام مرداد, 1394

در هنگام گرفتاری این دعا را بخوانید!

نوشته شده توسطرحیمی 10ام مرداد, 1394

چه قدر نگران و آشفته ای؟! همش تو خودتی! چهره ات از فرط خستگی و درماندگی پژمرده شده! مشکل داری، غصه داری، گرفتاری؟!

چرا به دعا و مناجات رو نمی آوری!! حداقل حداقلش اینه که اگر هم دعاهات به استجابت نرسه که (دیر یا زود به شرط خیر بودن برایت مستجاب می شوند) دعا بهت آرامش می دهد…


امام سجاد(علیه السلام) در دعای 54 صحیفة سجادیه فرموده اند که هرگاه اندوه و گرفتاری دنیا به شما روی آورد این گونه خدا را بخوانید: «یا فارِجَ الهَمِّ وَ کاشِفَ الغَمِّ، یا رَحمنَ الدُّنیا والاخِرَةِ وَ رَحیمَهُما، صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ و الِ مُحَمّدٍ وَ افرُج هَمّی وَاکشِف غَمّی یا واحِدُ یا اَحَدُ یا صَمَدُ یا مَن لَم یَلِد وَ لَم یوُلَد وَ لَم یَکُن لَهُ کُفُواً اَحَدٌ اِعصِمنی وَ طَهِّرنی وَ اِذهَب بِبَلِیَّتی.

آن گاه آیة الکرسی (آیة 255 سورة بقره) و سورة فلق و ناس و توحید را بخوانید و بگویید:

«ای خدای من، مانند کسی که نیازمندیش به نهایت رسیده و فریاد رسی نمی یابد و نیرویش سست شده و نیرو دهنده ای نمی شناسد و گناهانش بسیار است و آمرزنده ای سراغ ندارد… جان مرا آن دم بازستان که در ایمان استوار باشم و رشته نیاز مرا از این جهان بگسل و میل و رغبت و نیاز مرا به آنچه در نزد توست قرار ده… خدایا میل و نیاز مرا در درخواست از خودت آن گونه قرار ده که آنچه دوستانت از تو می خواهند من نیز از تو بخواهم و از آنچه می ترسند بترسم…»

حواست باشه برای مال دنیا غصه نخوری!

ادامه »

صلوات هم مداد است هم مداد پاک کن!

نوشته شده توسطرحیمی 10ام مرداد, 1394


صلوات هم نقش اثباتی دارد و هم نقش محوی. اینکه حضرت می‌فرمایند: هر یک صلوات وقتی در نامه عمل ثبت و ضبط می‌شود، ده حسنه نوشته می‌شود، نقش اثباتی است. از طرف دیگر حضرت در روایت دیگری می‌فرمایند، نقش محوی نیز دارد، یعنی نقش استغفار هم دارد .


رُوِیَ عَن الحَسنَ بن عَلِیٍّ العَسکَری (صَلَواتُ اللهُ عَلَیهما) قالَ:

« أَكْثِرُوا ذِكْرَ اللَّهِ وَ ذِكْرَ الْمَوْتِ وَ تِلَاوَةَ الْقُرْآنِ وَ الصَّلَاةَ عَلَى النَّبِیِّ (صلی الله علیه و آله وسلم)فَإِنَّ الصَّلَاةَ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ عَشْرُ حَسَنَات‏»

روایت از امام عسکری (علیه السلام) منقول است که حضرت فرمودند:

زیاد به یاد خدا باشید، « اَکثِرُوا ذِکرَ اللهِ تَعالی »، این ذکر(یاد) به معنای ذکر درونی است، چون در جمله بعد دارد: «و ذِكْرَ الْمَوْتِ» و مرگ نیز فراموشت نشود، چون در این عبارت ذکر به معنای ذکر درونی است. ذکر در عبارت اوّل نیز به قرینه، به معنای یاد است، نه ذکر زبانی و این ذکر نقش سازنده دارد. حضرت می‌فرمایند: خدا یادت نرود، مرگ هم فراموش نشود. این دو سفارش، درونی بود؛ حضرت دو سفارش بیرونی هم فرموده اند.

سوم: قرآن زیاد بخوانید «وَ تِلَاوَةَ الْقُرْآنِ ». تلاوت قرآن آثار بسیار زیادی دارد و از نظر معنوی، نورانیّت می‌آورد.

چهارم: زیاد درود بر پیامبر بفرستید، «وَ الصَّلَاةَ عَلَى النَّبِیِّ».

حضرت سفارشات قبل را بدون علّت فرمودند و فقط برای همین سفارش علّت فرمودند:

«فَإِنَّ الصَّلَاةَ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ عَشْرُ حَسَنَات» چون صلوات بر پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله وسلم) ده حسنه محسوب می‌شود.

ادامه »

سه چيز با ارزش در پيشگاه حق

نوشته شده توسطرحیمی 10ام مرداد, 1394


پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله) مى فرمايد:

ثَلاثُ تَخرُقُ الْحُجُبَ وَ تَنْتَهِى إلَى مَا بَيْنَ يَدَى اللهِ:

صَرِيْرُ أَقْلامِ الْعُلَمَاءِ

وَ وَطْىُ أَقْدامِ الُْمجَاهِديْنَ

وَ صَوْتُ مَغازِلِ الُْمحْصَناتِ(1)

ترجمه

سه چيز است كه حجاب ها را پاره مى كند و به پيشگاه عظمت خدا مى رسد:

صداى گردش قلم هاى دانشمندان به هنگام نوشتن!

و صداى قدم هاى مجاهدان در ميدان جهاد!

و صداى چرخ نخ ريسى زنان پاكدامن!

شرح كوتاه

چه تعبير عجيب و پر معنا! سه صداست كه در اعماق هستى نفوذ مى كند و طنين آن تا ابديت پيش مى رود و به پيشگاه عظمت پروردگار مى رسد: آهنگ دانش و قلم، هر چند آهسته و كوتاه باشد، و آهنگ جهاد و فداكارى و آهنگ تلاش و كوشش كار هر چند به ظاهر كوچك باشد.

و در حقيقت اساس يك اجتماع سربلند انسانى را نيز همين سه چيز تشكيل مى دهد، دانش، جهاد، و كار.

1. از كتاب الشهاب فى الحكم و الاداب، صفحه 22.

برگرفته از یکصدو پنجاه درس زندگی/ آیت الله مکارم شیرازی

سرچشمه تكبّر

نوشته شده توسطرحیمی 9ام مرداد, 1394

ازحضرت امام صادق(عليه السلام) نقل شده:

ما مِنْ رَجُل تَجَبَّرَ أَؤ تَكَبَّرَ إلاّ لِذِلَّة يَجِدُها فِى نَفْسِهِ(1)

ترجمه

هيچ كس بر ديگران بزرگى نمى فروشد مگر به خاطر حقارتى كه در درون وجود خود احساس مى كند!

شرح كوتاه

     اين نكته امروز در پرتو تحقيقات روانشناسى و روانكاوى مسلّم شده است كه سرچشمه تكبّر و بزرگى فروختن بر ديگران چيزى جز عقده حقارت نيست; آنها كه مبتلا به اين عقده هستند و از آن رنج مى برند براى جبران كمبودهاى خود متوسل به اين وسيله غلط يعنى خود را به طور مصنوعى بزرگ نشان دادن مى شوند و از اين راه بر حقارت اجتماعى خود مى افزايند و بيش از پيش خود را منفور مى سازند.

     اين مسأله روانى به روشنى در گفتار معجزه آسايى كه در بالا از امام صادق(عليه السلام)نقل شده ديده مى شود.

     ولى افراد با ايمان بر اثر شخصيت درونى همواره در برابر ديگران متواضعند.

1. بحار الانوار، جلد 73، صفحه 225.

برگرفته از یکصدو پنجاه درس زندگی/ آیت الله مکارم شیرازی

درد م از یار است و درمان نیز هم

نوشته شده توسطرحیمی 9ام مرداد, 1394

(شعراء، / ۸۰)

هرگاه مريض شوم خداوند شفايم مى دهد.


ادامه »

چگونه خدا را محبوب دیگران کنیم؟

نوشته شده توسطرحیمی 9ام مرداد, 1394

عن النّبی صلّی الله علیه وآله و سلّم :

حبِّبوا الله إلیعبادِه یُحِبُّکُمُ الله [۱]

خداوند را نزد بندگانش محبوب گردانید تا خداوند شما را دوست بدارد.

یکی از نکاتی که از این روایت نورانی فهمیده می شود این است که تنها دوست داشتن خدا کافی نیست(هرچند این خودش یک تکلیف است) ، بلکه انسان باید برنامه ریزی و تلاش کند که دیگران هم خدا را دوست داشته باشند ، که این وظیفه مبلّغین است. مبلّغ وظیفه دارد خدا را برای مردم محبوب کند خصوصاً جوان ها خدادوست شوند. اگر علاقه بیاید همه چیز هم میآید.

محبّت است که انسان را وادار به انجام دستورات محبوب می کند ؛ به همین جهت طبق روایات ، این مسأله مورد تأکید خداوند متعال قرار گرفته است.

در روایتی خداوند به حضرت داود علیه السّلام می فرماید :«أحبِبني و حبّبني إلی خَلقي قال : یاربِّ نَعَم أنّا أُحِبُّکَ فَکَیفَ أحَبِّبُکَ إلی خَلقِکَ ؟ قال : اُذکُر أیادیَّ عندَهُم فَإنّکَ إذا ذَکَرتَ لهُم ذلکَ احبّوني»[۲]

خداوند می فرماید : ای داود مرا دوست بدار و نزد خلقم نیز محبوب گردان .

داود علیه السّلام عرض کرد :

پروردگارا ! من که دوستت دارم امّا چگونه تو را نزد بندگانت محبوب گردانم؟

خداوند فرمود : نعمت هایی که به آنها دادم گوشزدشان کن که اگر خوبی هایم را یادآورشان شوی مرا دوست خواهند داشت.

البته بیان همه نعمت های خداوند که امکان ندارد «إن تعدّوا نعمت الله لا تُحصوها» [۳] بلکه مبلّغ باید این هنر را داشته باشد که بخشی از این نعمت ها را تبیین کند.

یا در روایت دیگری داریم می فرماید :«أوحی الله تعالی إلی موسی علیه السّلام حبّبنی إلی خلقی و حبّب الخلق و إلیَّ قال : یاربِّ کیفَ أفعَلُ ؟ قال : ذکِّرهُم آلآئی و نعمآئی لِیُحبّوني فَلَئِن تَرُدَّ آبِقاً عن بابي أو ضالّاً عَن فنآئی أفضَلُ لکَ مِن عبادةِ مائةِ سنةٍ بصیامِ نَهارِهاَ و قیامِ لَیلِها»[۴]

فرمود : ای موسی! مرا نزد بندگانم و بندگانم را نزد من محبوب گردان.

موسی علیه السّلام گفت :

پروردگارا چه کنم؟

فرمود : احسان و نعمت هایم را به یادشان آور تا مرا دوست بدارند که اگر گریزپایی از درگاه مرا یا گمراهی از آستان مرا بازگردانی ، برایت از عبادت صد سال که روزهایش را روزه و شب هایش را بیدار باشی برتر است.

[۱] المعجم الکبیر، ج۸، ص۹۱.
[۲] میزان الحکمه، محمدی ری شهری، ج۲، ص۴۴۶.
[۳] سورۀ ابراهیم، آیۀ ۳۴.
[۴] تبلیغ در قرآن و حدیث، ص ۱۳۰.

 

لحظه ای درنگ آدم عاقل!

نوشته شده توسطرحیمی 8ام مرداد, 1394


ارزش یک مداد به مغز آن است.

مدادی که مغز ندارد چوبی بیش نیست و فقط به درد سوختن میخورد.

ارزش آدمی نیز به مغز اوست و گرنه هیچ بهایی ندارد.

دوزخ جای کسانی است که بی مغز بوده . یعنی از مغز خود هیچ بهره ای نبرده اند.

این سخن از اهل جهنم است که می گوید:

وَقَالُوا لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا كُنَّا فِي أَصْحَابِ السَّعِيرِ(الملک/10)

و گويند اگر شنيده [و پذيرفته] بوديم يا تعقل کرده بوديم در [ميان] دوزخيان نبوديم!

مجله الکترونیکی زندگی مهدوی

چرا با در بسته مواجه می شویم ؟!

نوشته شده توسطرحیمی 8ام مرداد, 1394

تاکنون فکر کرده ايد چرا بعضي وقتها کارها به راحتي رديف مي شود و به هرطرف مي رويم راه باز است و گاهي هم به هر دري مي زنيم بسته است و به اصطلاح کار پيچ مي آورد؟

آنچه مسلم است اين که «هيچ چيز تصادفي نيست» هرچند ما علت و حکمت آن را نفهميم. بر اين اساس حتماً رديف شدن کارها و به بن بست خودن ها هم علتي دارد که بايد آن را جستجو کرد.

وقتي به قرآن کريم مراجعه مي کنيم پاسخ را در آيه 124 سوره مبارکه طه مي يابيم آنجا که مي فرمايد:

وَمَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكًا وَنَحْشُرُهُ يوْمَ الْقِيامَةِ أَعْمَى(طه/124)

و هر کس از ياد من دل بگرداند در حقيقت زندگي تنگ [و سختي] خواهد داشت و روز رستاخيز او را نابينا محشور مي‏کنيم

پس «غفلت از ياد خداوند» ريشه قرارگرفتن در بن بست هاست.

آري هرچه ياد خداوند درها را باز مي کند و موانع را کنار مي زند، غفلت از او باعث بسته شدن درهاست.

غفلت از خدا مثالهاي زيادي دارد: ظلم، دروغ و خيانت در کسب و کار، بدرفتاري و بدزباني با همسر، بي احترامي به والدين، خلف وعده، بي توجهي به حقوق فرزندان و خيانت در امانت همه از مصاديق غفلت از خداوند است.

ادامه »