نسلی برای فردا

نوشته شده توسطرحیمی 6ام مهر, 1393

بی تردید، آیین اسلام بلکه تمامی ادیان آسمانی، پیروان خود را به افزایش جمعیت با ایمان و شایسته، به اندازه ای که در توان آنان باشد، فرا می خواند. در این باره روایات زیادی از شیعه و سنی وارد شده است که به روشنی بر این مدعا دلالت دارند.

در صحیحه محمد بن مسلم به روایت از امام صادق علیه السلام آمده است که پیامبر خدا فرمودند:

تزوّجوا فإنّی مکاثرٌ بکم الامم غداً فی یوم القیامة

ازدواج کنید که من به سبب زیادی جمعیت شما بر دیگر امت ها مباهات می کنم.

همچنین جابر از امام باقر علیه السلام نقل می کند که رسول خدا فرمودند:

ما یمنع المؤمن أن یتّخذ أهلًا لعلّ اللّٰه یرزقه نسمة تثقل الأرض بلا إله إلا اللّٰه

چه چیزی انسان مؤمن را از این باز می دارد که همسری برگیرد، تا شاید خداوند فرزندی برای او روزی کند که زمین را با «لا إله إلّا اللّٰه» آکنده سازد.»

در کشور ما ایران، زمانی که در سال 1367 نتایج سرشماری منتشر و میزان رشد جمعیت در سال های 65 - 55 به طور کلی 9/3 درصد و بدون احتساب معاودین عراقی و پناهندگی افغانی 55/3 درصد اعلام شد، خطر افزایش انفجاری جمعیت، متفکرین جامعه و در راس آن، دولت را به فکر اتخاذ سیاستی رسمی مبنی بر کاهش موالید انداخت.

در شهریور سال 1367 و پس از پایان جنگ، سازمان برنامه و بودجه وقت، سمیناری در مشهد برگزار کرد و از تمام سیاستگذاران و 48 دستگاه مرتبط دعوت کرد تا به دنبال راه حلی باشند. در قطعنامه پایانی این سمینار، بر مخاطرات ناشی از تداوم نرخ رشد طبیعی جمعیت تاکید و به دولت وقت هشدار داده شد که در صورت ادامه وضعیت فعلی نرخ بیکاری به 24 درصد افزایش خواهد یافت، آن هم در شرایطی که جمعیت کشور 54 میلیون نفر بود. وضعیت ناشی از فرسایش جنگل ها و مراتع و تخریب منابع طبیعی نیز ترسیم شد.

صفحات: 1· 2

دانلود كامل الزياره همراه با ترجمه

نوشته شده توسطرحیمی 5ام مهر, 1393

دانلود: kamel-azyarah.zip

اندازه: 501.12 کیلو بایت

عنه عن احمد بن محمد بن عيسى عن على بن اسباط عن عثمان بن عيسى عن المعلى (بن ) ابى شهاب عن ابى عبد الله عليه السلام قال : قال الحسين صلى الله عليه و آله لرسول الله صلى الله عليه و آله : ما جزاء من زارك ؟ فقال : يا بنى من زارنى حيا او ميتا او زار اباك او زار اخاك او زارك كان حقا على ان ازوره يوم القيامة حتى اخلصه من ذنوبه .

 

ترجمه :

 

(حديث دوم )
از سعد بن بن عبد الله و او از احمد بن محمد بن عيسى ، و او از على بن اسباط، و او از عثمان بن عيسى ، و او از معلى بن ابى شهاب و او از حضرت ابى عبد الله عليه السلام نقل نمود كه آن حضرت فرمودند: حضرت ابى عبد الله الحسين صلى الله عليه و آله به جناب رسول صلى الله عليه و آله عرض كردند:
پاداش كسى كه شما را زيارت كند چيست ؟
پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند:
پسرم ، كسى كه من را در حال حيات و بعد از آن زيارت كند يا به زيارت تو و برادرت آيد بر من لازم است كه در روز قيامت به زيارتش رفته تا او را از عذاب گناهانش برهانم .

 

نويسنده: ابى القاسم جعفر بن محمد بن جعفر بن موسى بن قولويه القمى
مترجم : سيد محمد جواد ذهنى تهرانى

 

منبع: زلال

ازدواج و فقر در سایه اعتماد به خدا

نوشته شده توسطرحیمی 5ام مهر, 1393

پیامبراعظم  حضرت رسول خاتم صلی الله علیه و اله و سلم فرمودند: کسی که ازدواج را به خاطر ترس از فقر ترک کند یقینا به خدا بد گمان است چرا که خداوند در قران وعده داده است وفرموده (ازدواج کنید و بدانید) اگر فقیر باشید خداوند از فضل خودش شما را بی نیاز می کند .

مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ حَرِيزٍ عَنِ الْوَلِيدِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ آبَائِهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَنْ تَرَكَ التَّزْوِيجَ مَخَافَةَ الْفَقْرفَقَدْ سَاءَ ظَنُّهُ بِاللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ إِنْ يَكُونُوا فُقَراءَ يُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِه‏

یکی از دغدغه های مهم هر جوانی هنگام ازدواج بحث وسع مالی و خرج و مخارج زندگی است تا آنجایی که بسیاری از آن ها به خاطر ترس از فقر و بدهکاری ازدواج را یا به تاخیر می اندازند و یا کلا خط قرمزی به دور آن می کشند. روایت صحیح و مورد اطمینانی که از نظر عزیزان گذشت با نگاه به همین مساله از زبان مبارک رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و اله و سلم صادر شده و به ما رسیده است .

حضرت کسانی که به خاطر ترس از فقر ازدواج را ترک می کنند توبیخ می کند و به آنها یاد آوری می کند:

که آیا به خداوند اطمینان ندارید و به وعده ای که داده است بد گمانید ؟

آیا خداوند که در قران ترغیب به ازدواج کرده و فرموده ( ازدواج کنید و اگر فقیر بودید بدانید خداوند شمارا غنی و بی نیاز می کند) دروغ می گوید ؟

بهتر بگوییم آیا خداوند از نظر مالی ضعیف است که نتواند یک بنده ناچیز که به خاطر اطاعت او و دوری از گناه و در نتیجه رسیدن به خداوند قصد ازدواج کرده او را تنها بگذارد و در فقر و نداری رها کند ؟

اگر خدا اینگونه است پس قدرت خداوند چه می شود ؟

اگر خداوند ما را رها کند بعد از آنکه خودش فرموده این سنت رسول الله را به جا آورید پس فرق یک خدا پرست با یک بی دین که هیچ اعتقاد به خدا ندارد چه می شود ؟

آری نکته اصیل این جاست که ما هنوز به پول و مال پدر و قوم و خویشمان بیش از توانایی خداوند اطمینان داریم و به همین دلیل هنگام ازدواج به همه ثروتمندان و توانمندان فکر می کنیم اما به تنها غنی بی نیاز توجه نداریم !!!!!!!!

بلی بسیاری از موارد کسانی که ازدواج می کنند با مشکلات مالی هم مواجه می شوند اما سوال اینجاست که ایا اگر ازدواج نمی کردند این مشکلات به کل نبود؟ و حال انکه این دنیا دنیای امتحانات است و فرار ازآن امتحانات ممکن نیست چرا که حضرت فرمود :

الدنیا محفوفه بالبلاء دنیا پوشیده است از بلا

با توجه به این روایت باید ببینیم در امتحان مهم الهی یعنی جنگ بین ظاهر حال (فقرو نداری ) و اعتقاد به قدرت خدا چه کسی پیروز و چه کسی بازنده است ؛ البته درآخر متذکر بشویم که این روایت نمی خواهد بگوید که پس انسانها کاروتلاش را رها کنند و با صرف ازدواج منتظر امداد الهی باشند بلکه انچه که از مجموع روایات استفاده می شود این است که بنده خداوند اگر صبح به قصد کار و کسب لقمه ای حلال قدم از خانه بیرون بگذارد خداوند این اراده را که می بیند رزق اورا تامین می کند پس در آمد مختصر و اراده کار و تلاش در کنار اعتماد به خداوند مجوز می شود تا انسان و لو الان فقیر است اما ازدواج کند و خداوند هم ثروت او را تضمین می کند .


منبع: زلال

آثار حج دربیانات گهربار حضرت امیر مؤمنان علیه السلام

نوشته شده توسطرحیمی 3ام مهر, 1393

حمد و سپاس خداوند منّان را و درود و صلوات بر محمّد و آلش.

کعبه به عنوان مرکز توحید، قبله جهانیان، و حج به عنوان بی نظیرترین تجلّی عبادت و بندگی و با شکوهترین تجمّع الهی، و امام علی علیه السلام به عنوان برترین الگوی انسانی کامل و نهج البلاغه به منزله بالاترین کلام انسانی، همواره به هم پیوندی قرین وناگسستنی دارند.

علی، نه تنها مولود کعبه، که موعود کعبه است. ادای حقّ بیت اللّه فریضه است و معرفت علی علیه السلام این حق است.

و حجّ خانه توحید جز با اتصال به امامت و شناخت ولایت به اتمام نمی رسد. سرتاسر مناسک و اعمال حج، رمز و رازی دیگر دارد که آثار و ره آورد این عبادت در اسرار شگفت آن نهفته است.

وعلی علیه السلام این برترین انسان، در بالاتری کلام، از کعبه، با فضیلت ترین نقطه جهان و از حج، پرشکوهترین عبادت، سخن می راند و در نهج البلاغه شریفش که نازله روح اوست، گوشه ای از زلال این فرمان الهی را برای تشنگان چشمه معرفت جاری می سازد.

این مختصر از کلام بلیغ آن حضرت در باره خانه توحید در نهج البلاغه است.

امید آنکه مورد عنایت حضرت حق قرار گیرد.

آثار حج ، رحمت الهی

«… جَعَلَهُ اللَّهُ سَبَباً لِرَحْمَتِهِ»(خطبه 192)

«خداوند سبحان… حج را سببی برای رحمت خویش قرار داد.»

خطبه ها و نامه ها و حکمت های نهج البلاغه، اشارات بلیغی به آثار معنوی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی حج دارند. به فرمایش آن حضرت، در سایه برگزاری این مراسم معنوی، اثرات زیبایی از رحمت الهی، نصیب افراد و جوامع مسلمان می گردد.

آثار حج ، وصال بهشت

«جَعَلَهُ اللّهُ… وَوُصْلَةً إِلَی جَنَّتِهِ»(خطبه 192)

«…خداوند حج را وسیله ای برای رسیدن مردم به بهشت قرار داد.»

حج گزاران و کارگزاران حج، با لبّیک به این فرمان الهی، درهای بهشت خدا را به روی خویش می گشایند.

آثار حج ، همبستگی دینی

«فَرَضَ اللّهُ… وَالْحَجَّ تَقْربَةً لِلدِّین».(حکمت 252)

«خداوند حج را برای همبستگی مسلمانان واجب گردانید.»

و نیز حضرت امام هشتم علیه السلام فرمودند: خداوند خانه اش را نقطه گردهمایی از شرق و غرب جهان قرار داد تا مسلمانان همدیگر را بشناسند.(1)

تألیف قلوب مسلمین و انس و وحدت میان آنان و نزدیکی و شناخت حال همدیگر، از آثار پرشکوه این فریضه الهی است که حضرت امیر علیه السلام بدان اشاره فرموده اند.

آثار حج، شست و شوی گناهان

«وَحَجُّ الْبَیْتِ وَاعْتِمَارُهُ،… وَیَرْحَضَانِ الذَّنْبَ».(خطبه 110)

«حج و عمره بیت اللّه الحرام… شستشو دهنده گناهان هستند.»

آری، از ره آوردهای ارزشمند حج، آمرزش الهی برای حجّاج خانه خداست.

آثار حج، رونق اقتصادی

«وَحَجُّ الْبَیْتِ وَاعْتِمَارُهُ، فَإِنَّهُمَا یَنْفِیَانِ الْفَقْرَ…».(خطبه 110)

«حج و عمره خانه خدا، نابود کننده فقر هستند.»

آثار فراوان اقتصادی حج غیر قابل انکار است. رفع فقر و آبادانی بلاد مسلمین و رونق اقتصادی جوامع مسلمان، از دیگر آثار این فریضه الهی است که حضرت بدان اشاره دارند.

آثار حج، آمرزش الهی

«… وَیَتَبَادَرُونَ عِنْدَهُ مَوْعِدَ مَغْفِرَتِهِ».(خطبه 1)

«دعوت شوندگان حج بیت اللّه الحرام… به سوی وعدگاه آمرزش الهی می شتابند.»

آمرزش و غفران الهی، مهمترین آثار و ره آوردی است که هر مسافر خانه خدا می تواند برای خود به ارمغان آورد. ارمغان از جایی که حاجی میهمان است و پذیرایی میهمان با غفران الهی صورت می گیرد. و میهمانِ عارف در این خوان ضیافت، آمرزش الهی را می خواهد و در طلبش شتاب فراوان دارد.

سعدی در گلستان گوید:

درویشی را دیدم سر بر آستان کعبه همی مالید و می گفت: یا غفور یا رحیم، تو دانی که از ظلوم جهول چه آید:

عذر تقصیر خدمت آوردم

که ندارم به طاعت استظهار
عاصیان از گناه توبه کنند

عارفان از عبادت استغفار

عابدان جزای طاعت خواهند و بازرگانان بهای بضاعت. منِ بنده امید آورده ام نه طاعت و به دریوزه آمده ام نه به تجارت، «اِصنَعْ بی ما أنْتَ أهْلُهُ».

بر در کعبه سائلی دیدم

که همی گفت و می گرستی خوش

می نگویم که طاعتم بپذیر

قلم عفو بر گناهم کش

باب دوّم گلستان

آثار حج، پاکسازی و خلوص

«… وَتَمْحِیصاً بَلِیغاً…»(خطبه 192)

«و خداوند سبحان حج را.. برای پاکسازی و خالص شدن قرار داد.»

حج صحنه آزمایش است که به خودسازی مسلمان و پاکسازی درونی و خالص شدن اعمال و نیّات او می انجامد.

کعبه را گر هر دمی عزّی فزود
آن ز اخلاصات ابراهیم بود

(مولوی)

آثار حج، سود معنوی

«… یُحْرِزُونَ الاْءَرْبَاحَ فِی مَتْجَرِ عِبَادَتِهِ».(خطبه 1)

دعوت شوندگان حج بیت الحرام… سودهای فراوان در این تجارتگاه عبادت الهی به دست می آورند.

بندگی خداوند سود سرشار دارد. هر که به خداوند نزدیکتر شد، بی نیازتر شد. انسان حجگزار به خداوند تقرّب بیشتری می جوید و در سایه این عبادت خالص به همه چیز می رسد.

آثار بی توجهی و ترک حج

«وَاللّهَ اللّهَ فِی بَیْتِ رَبِّکُمْ، لاَ تُخَلُّوهُ مَا بَقِیتُمْ، فَإنَّهُ إنْ تُرِکَ لَمْ تُنَاظَرُوا».(نامه 47)

«خدا را، خدا را، درباره خانه پرودرگارتان، تا هستید آن را خالی مگذارید؛ زیرا اگر کعبه خلوت شود، مهلت داده نمی شوید.»

نامه 47 نهج البلاغه وصیّت نامه بسیار مهمّ حضرت است که ایشان پس از ضربت خوردن از شقی ترین مردم، در ماه رمضان سال 40ه . در بستر شهادت به امام حسن و امام حسین علیهماالسلام بیان فرمودند. در جمله فوق که قسمتی از وصیت نامه و سفارش به خانه خدا و حج می باشد، امام علیه السلام از آثار مهمّ ترک حج و تضعیف این مراسم را، از میان رفتن پشتیبان و غلبه دشمن درونی و بیرونی می داند.

آثار عمره

«وَحَجُّ الْبَیْتِ وَاعْتِمَارُهُ، فَإِنَّهُمَا یَنْفِیَانِ الْفَقْرَ وَیَرْحَضَانِ الذَّنْبَ».(خطبه 110)

«حج و عمره بیت اللّه الحرام، نابود کننده فقر و شستشو دهنده گناهان هستند.»

در این بیان، حضرت، عمره را هم مانند حج، دارای تأثیر بسزا در رونق اقتصادی مسلمین و نابودی فقر و تأمین حوائج مادّی و دنیوی اجتماعات اسلامی می داند در حالی که بلافاصله تأثیر عمیق معنوی و اخروی آن نیز مدّنظر آن امام بزرگوار قرار می گیرد که آمرزش گناهان معتمرین و عمره گزاران این بیت شریف است.

آمرزش گناهان در حج

امام صادق علیه السلام فرمود :

«الحُجّاج یَصدُرُون عَلی ثَلثَةِ أَصنافٍ: …صِنْفٌ یَخْرُجُ مِنْ ذُنُوبِهِ کَهَیئَةِ یَوْمٍ وَلَدَتْهُ اُمّهُ».

«حجاج در سه گروه باز می گردند… و گروهی از آنان در حالی که گناهان آنان بخشیده شده، مانند روزی که از مادر زاده شده اند.»(2)

منبع : حوزه نت

طلوع خورشید غدیر در آسمان ذی الحجة

نوشته شده توسطرحیمی 3ام مهر, 1393

حرم کبیری که باطن و حقیقت حج است

و آن مقام شامخ ولایت و شخصیت با عظمت

اولین وصی خاتم پیامبران می باشد.

ماه ذیحجه ماه تجلیل از خورشید ولایت در پرتو غدیر است.


بمناسبت ماه ذیحجه الحرام و ایام متعلق به سرور و مقتدای مسلمانان، امیرمؤمنان علی علیه السلام و در آستانه دهه فرخنده غدیر خم، مرتضی شیرازی زاده از دانش آموزان و نویسندگان نوجوان در مقاله ای به تبیین شخصیت و حقانیت امیرمؤمنان علی علیه السلام پرداخت. متن این مقاله بدین شرح است:

بسم الله الرحمن الرحیم ..

اَلحَمدُ للهِ الَّذی جَعَلنَا مِنَ المُتَمَسِّکِینَ بِوِلایَهِ مَولانا اَمیرِالمُؤمِنین عَلی بنِ اَبیطالِب وَ الاَئِمَّةِ المَعصومین عَلَیهِمُ السلام

خورشید درخشان ماه ذیحجة الحرام در حالی از پس پرده های روزگار تاریک غیبت امام عصر ارواحنافداه، تلألؤ و درخشش خود  را به جهانیان نشان می دهد که چهره پر فروغش روشن تر از روزهای قبل، نگاه ها را به خود معطوف می نماید و تشنگان فطرت را به دریای حقیقتی ابدی رهنمون می سازد. چرا که در دل این ماه ، دو حادثه مهم نهفته شده که تمامی دل ها بدان معطوف بوده که یکی مناسک حج و دیگری سرّ و باطن و حقیقت آن است.

ایامی که حاجیان در آن یک حرم را طواف می کنند ولی عارفان دو حرم را .هم حرم کبیر را و هم حرم صغیر را.

حرم کبیری که باطن و حقیقت حج است و آن مقام شامخ ولایت و شخصیت با عظمت اولین وصی خاتم پیامبران می باشد. ماه ذیحجه ماه تجلیل از خورشید ولایت در پرتو غدیر است.

صفحات: 1· 2

تربیت فرزند از نگاه رهبر

نوشته شده توسطرحیمی 31ام شهریور, 1393

 

اندر حکایت خاموشی

نوشته شده توسطرحیمی 31ام شهریور, 1393

معاویه خلیفه اموی با عقیل، برادر امام علی علیه السلام نشسته بودند. معاویه رو به حاضران کرد و گفت: ای اهل شام! این کلام خداوند متعال را شنیده اید که می فرماید: «تَبَّتْ یَدا أَبی لَهَبٍ» (بریده باد دو دست ابی لهب) گفتند: آری. معاویه گفت: «ابولهب» عموی عقیل است. عقیل هم بلافاصله گفت: ای اهالی شام این کلام خداوند متعال را شنیده اید که می فرماید: «وَ امْرَأَتُهُ حَمّالَةَ الْحَطَبِ» (و زن او که حمل کننده هیزم است.) گفتند: آری. عقیل گفت: «حمّالة الحطب» عمه معاویه است.

در این حکایت، جامی فواید خاموشی در برابر عیوب دیگران را یادآور می شود. اگرچه سکوت و خاموشی در برابر انحراف ها، ستم ها، حق کشی ها و سم پاشی های دشمنان دین، عملی ناپسند و نابخشودنی است، ولی در برابر عیوب خود و دیگران نشانه خرد، آگاهی، تیزهوشی و عبادت است. چنان که رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم می فرماید:

«سکوت والاترین عبادت هاست» .

زیرا استوارتر از شیوایی در گفتار، خموشی است در جایی که سخن گفتن شایسته نیست. از سوی دیگر، چون خموشی، عیب ها را در خود پنهان می دارد، «خزانه داری برتر از خاموشی نیست» .

با وجودی که سکوت در برابر عیب های خود و دیگران سهل و آسان می نماید، ولی در عمل کاری بس مشکل است که گاه حتی باهوش ترین افراد از آن به دلایل گوناگون از جمله غوطه ور شدن در گناه، خودخواهی و خودپسندی غافل می شوند. به گونه ای که پرده های غرور بر چشمان آنها سایه می افکند و بدون توجه به عیب های خود به عیب جویی از دیگران می پردازند و با زبان خویش، زمینه برملاشدن عیب های خود را فراهم می کنند. این واقعیتی است که در منابع دینی هم بدان تأکید شده است. امام علی علیه السلام می فرماید:

«هر که عیب جویی کند، عیب جویی شود وهرکه دشنام دهد پاسخ شنود».

در حکایت بالا نیز معاویه با تمام سیاسی کاری و هوشمندی اش، به سبب غوطه ور شدن در گناه و خودخواهی، یک لحظه از نسب خویش غافل شد و به قصد تحقیر، نَسب عقیل را به ابولهب نسبت می دهد، ولی غافل از اینکه عقیل جسورتر و نکته سنج تر از آن است که بتوان از او عیب جویی کرد. ازاین رو، با آگاهی کامل از پیشینه ننگین معاویه با پاسخی به هنگام او را سرافکنده می سازد. در حالی که معاویه می توانست با سکوت و خاموشی و حفظ اسرار و عیب خویش مرتکب گناه عیب جویی از دیگران هم نشود.

بی شک، سعادتمند و خردمند کسی است که بر عیب دیگران سرپوش بگذارد و بر عیب خود بینا باشد.

عیب مردم را مگو ای خودپرست

عیب جویی هم به دنبال تو هست

تو عیوب دیگران سازی بیان

دیگری عیب تو آرد بر زبان

گر خردمندی و داری عقل و هوش

تا توانی عیب ها را پرده پوش

صغیر اصفهانی

منبع :معاونت تهذیب حوزه

درمان ریا

نوشته شده توسطرحیمی 30ام شهریور, 1393


بسم الله الرحمن الرحیم

(إِنْ يَنْصُرْكُمُ اللّهُ فَلا غالِبَ لَكُمْ وَ إِنْ يَخْذُلْكُمْ فَمَنْ ذَا الَّذي يَنْصُرُكُمْ مِنْ بَعْدِهِ وَ عَلَى اللّهِ فَلْيَتَوَكَّلِالْمُؤْمِنُونَ‏) (آل عمران- 160)

 

ترجمه:

اگر خداوند شما را يارى كند، هيچ كس بر شما پيروز نخواهد شد! و اگر دست از يارى شما بردارد، كيست كه بعد از او، شما را يارى كند؟! و مؤمنان، تنها بر خداوند بايد توكل كنند!

خلاصه تفسیر:

راه مبارزه با ريا كارى، مانند همه اخلاق و اعمال مذموم و ناپسند، دو چيز است:

نخست توجّه به علل و ريشه‏هاى آن براى خشكانيدن و نابود كردن آنها، و سپس مطالعه در پيامدهاى آن براى آگاه شدن از عواقب دردناكى كه در انتظار آلودگان به اين اخلاق مذموم است. ريشه ريا همان «شرك افعالى» و عدم توجّه به حقيقت توحيد است. اگر پايه‏هاى توحيد افعالى در درون جان ما محكم شود و بدانيم عزّت و ذلّت و روزى و نعمت به دست خداست و دلهاى مردم نيز در اراده و اختيار اوست هرگز به خاطر جلب رضاى اين و آن اعمال خود را آلوده به ريا نمى‏ كنيم!

اگر به يقين بدانيم كسى كه با خداست همه چيز دارد، و كسى كه از او جداست فاقد همه چيز است، به مصداق آیه مورد بحث

«انْ يَنْصُرُكُمْ اللَّهُ فَلا غالِبَ لَكُمْ وَ انْ يَخْذُلْكُمْ فَمَنْ ذَاالَّذى يَنْصُرُكُمْ مِنْ بَعْدِهِ

اگر خداوند شما را يارى كند هيچ كس بر شما غلبه نخواهد كرد

و اگر دست از يارى شما بر دارد هيچ كس نمى‏تواند شما را يارى كند!»

و اگر به اين حقيقت قرآنى توجّه كنيم كه تمام عزّت نزد خدا و به دست خداست:

«ايَبْتَغُونَ عِنْدَهُمُ الْعِزَّةَ فَانَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَميْعاً

آيا كسانى كه با دشمنان خدا طرح دوستى مى ‏ريزند مى‏ خواهند عزّت و آبرو نزد آنها كسب كنند،

با اين كه همه عزّتها از آن خداست !»

آرى! اگر ايمان به اين امور در اعماق جان مستقر شود دليلى ندارد كه انسان براى جلب توجّه مردم و كسب وجاهت و آبرو يا جلب اعتماد آنها خود را آلوده به اعمال نفاق آلود كند!
بعضى از علماى اخلاق گفته‏اند ريشه اصلى رياكارى حبّ جاه و مقام است كه اگر آن را تشريح كنيم به سه اصل باز مى ‏گردد:

علاقه به ستايش مردم،

فرار از مذّمت و نكوهش آنها،

و طمع ورزيدن به آنچه در دست مردم است.

اين نكته نيز قابل توجّه است كه پنهان كردن نيّتهاى آلوده به ريا، براى مدّت طولانى ممكن نيست، و رياكاران غالباً در همين دنيا شناخته و رسوا مى‏شوند و از لا به لاى سخنان و رفتار آنها آلودگى نيّت آنها فاش مى‏شود، و ارزش خود را نزد خاصّ و عام از دست مى‏دهند؛ توجّه به اين معنى نيز اثر باز دارنده مهمّى دارد. لذّتى كه از عمل خالص و نيّت پاك به انسان دست مى‏دهد با هيچ چيز قابل مقايسه نيست، و همين امر براى خلوص نيّت كافى است.بعضى از علماى اخلاق گفته اند:

يكى از طرق درمان عمل ريا اين است كه انسان تلاش براى پنهان نگاه داشتن عبادات و حسنات خود كند و به هنگام عبادت در را بر روى خود ببندد، و هنگام انفاق و كارهاى خير ديگر سعى بر كتمان آن نمايد تا تدريجاً به اين كار عادت كند.

ولى اين به آن معنا نيست كه از شركت در جمعه و جماعت و مراسم حج و اعمال دسته جمعى ديگر خوددارى نمايد كه آن نيز ضايعه‏اى است بزرگ!


منبع : معاونت تهذیب

 

قافله ای در راه میقات

نوشته شده توسطرحیمی 30ام شهریور, 1393

فَخَرَجَ مِنْهَا خَائِفًا يتَرَقَّبُ قَالَ رَبِّ نَجِّنِي مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ(القصص/21)

از شهر خارج شد در حالي که ترسان بود و هر لحظه در انتظار حادثه‌اي؛ عرض کرد:

«پروردگارا! مرا از اين قوم ظالم رهايي بخش!»

قافله ای در حرکت است.

حسین (علیه السلام) در راه است.

نسیمی آشنا از سمت کربلا وزیدن گرفته است.

نیزه ها برای سر حسین (علیه السلام) ثانیه شماری می کنند.

حسین(علیه السلام) حجش را نیمه تمام می گذارد.

ماه ذی الحجه کم کم بوی محرم می دهد.

ذبح اکبر در انتظار قافله حسین (علیه السلام) ….

ندای “هل من ناصرینصرنی” اش هنوز به گوش می رسد…


 

صدای زنگ قافله از تو بیایونا میاد

کی بود منو صدا میزد

کیه که همسفر میخواد

یه دختری تو محملا خواب اسیری می بینه

خواب می بینه تو صورتش گرد یتیمی می شینه …

 

دانلود

کرببلا داره يه کاروون مياد(محمد حسین حدادیان)

صداي زنگ قافله از تو بيايونا مياد (حاج سعید حدادیان)

روضه ی آمدن قافله (حاج محمود کریمی)

دعای دفع بلا+ دانلود دعای يَا مَنْ تُحَلُّ بِهِ عُقَدُ الْمَكَارِهِ

نوشته شده توسطرحیمی 29ام شهریور, 1393

دانلود تلاوت دعای  يَا مَنْ تُحَلُّ بِهِ عُقَدُ الْمَكَارِهِ با صوت مرحوم سید هاشم حداد (ره)

سيّد جليل القدر، سيّد بن طاووس ‏رحمه الله در كتاب «مهج الدعوات» مى نويسد: يسع بن حمزة القمى مى‏ گويد:

 عمرو بن مسعده، وزير معتصم عبّاسى به من گفت: پرونده سختى در مورد توست .

 آنگاه آنان مرا دستگير و زندانى كرده و با غل و زنجير بستند، من بر جان خود بيمناك شده و ترسيدم كشته شده و اموالم را مصادره نمايند و فرزندان و بازماندگانم پس از من فقير شوند. به همين جهت، طى نامه‏ اى اين جريان را به آقايم امام هادى‏ عليه السلام نوشته و به آن حضرت شكوه كردم. و از حضرتش خواستم كه مشكل مرا حل نمايند.

 مولايم امام هادى‏ عليه السلام در پاسخ نامه مرقوم فرمود:

 ترسى براى تو نيست و چيز مهمّى نيست، اين دعايى را كه براى تو مى ‏نويسم بخوان و خداوند متعال را با اين كلمات نيايش كن تا به زودى از آنچه مبتلا شدى تو را نجات داده و در كار تو گشايشى قرار دهد، چرا كه اين دعايى است كه آل محمّد عليهم السلام به هنگام فرود آمدن بلا و آشكار شدن دشمنان و هنگام فقر و دلتنگى مى‏ خوانند .

 يسع بن حمزه گويد : ابتداى روز بود كه من شروع به خواندن دعايى كه مولايم براى من نوشته بود، كردم، سوگند به خدا ! هنوز خيلى از روز نگذشته بود كه مأمور آمد و گفت : وزير تو را مى ‏خواهد .

 من برخاستم و نزد وزير رفتم، وقتى چشمش به من افتاد لبخندى زد و دستور داد غل و زنجير از من باز كردند، آنگاه دستور داد لباس فاخرى براى من آوردند، مرا در كنار خود نشاند و شروع كرد با من صحبت كردن و عذر خواهى نمودن .

 او همه اموالى كه از من گرفته بود پس داد و با بهترين وجه از من پذيرايى كرد. آنگاه مرا به همان منطقه‏ اى كه تحت نظر من بود فرستاد و بخش ديگرى را نيز به آن افزود.

 

دعايى كه مولايم امام هادى‏ عليه السلام نوشته بود، چنين است:

يَا مَنْ‏ تُحَلُ‏ بِهِ‏ عُقَدُ الْمَكَارِهِ‏، وَ يَا مَنْ يَفْثَأُ بِهِ حَدُّ الشَّدَائِدِ، وَ يَا مَنْ يُلْتَمَسُ مِنْهُ الْمَخْرَجُ إِلَى رَوْحِ الْفَرَجِ.ذَلَّتْ لِقُدْرَتِكَ الصِّعَابُ، وَ تَسَبَّبَتْ بِلُطْفِكَ الْأَسْبَابُ، وَ جَرَى بِقُدرَتِكَ الْقَضَاءُ، وَ مَضَتْ عَلَى إِرَادَتِكَ الْأَشْيَاءُ. فَهِيَ بِمَشِيَّتِكَ دُونَ قَوْلِكَ مُؤْتَمِرَةٌ، وَ بِإِرَادَتِكَ دُونَ نَهْيِكَ مُنْزَجِرَةٌ.

 أَنْتَ الْمَدْعُوُّ لِلْمُهِمَّاتِ، وَ أَنْتَ الْمَفْزَعُ فِي الْمُلِمَّاتِ، لَا يَنْدَفِعُ مِنْهَا إِلَّا مَا دَفَعْتَ، وَ لَا يَنْكَشِفُ مِنْهَا إِلَّا مَا وَ قَدْ نَزَلَ بِي يَا رَبِّ مَا قَدْ تَكَأَّدَنِي ثِقْلُهُ، وَ أَلَمَّ بِي مَا قَدْ بَهَظَنِي حَمْلُهُ.

 وَ بِقُدْرَتِكَ أَوْرَدْتَهُ عَلَيَّ وَ بِسُلْطَانِكَ وَجَّهْتَهُ إِلَيَّ. فَلَا مُصْدِرَ لِمَا أَوْرَدْتَ، وَ لَا صَارِفَ لِمَا وَجَّهْتَ، وَ لَا فَاتِحَ لِمَا أَغْلَقْتَ، وَ لَا مُغْلِقَ لِمَا فَتَحْتَ، وَ لَا مُيَسِّرَ لِمَا عَسَّرْتَ، وَ لَا نَاصِرَ لِمَنْ خَذَلْتَ. فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ افْتَحْ لِي يَا رَبِّ بَابَ الْفَرَجِ بِطَوْلِكَ، وَ اكْسِرْ عَنِّي سُلْطَانَ الْهَمِّ بِحَوْلِكَ، وَ أَنِلْنِي حُسْنَ النَّظَرِ فِيمَا شَكَوْتُ، وَ أَذِقْنِي حَلَاوَةَ الصُّنْعِ فِيمَا سَأَلْتُ، وَهَبْ لِي‏ مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً وَ فَرَجاً هَنِيئاً، وَ اجْعَلْ لِي مِنْ عِنْدِكَ مَخْرَجاً وَحِيّاً.

 وَ لَا تَشْغَلْنِي بِالاهْتِمَامِ عَنْ تَعَاهُدِ فُرُوضِكَ، وَ اسْتِعْمَالِ سُنَّتِكَ. فَقَدْ ضِقْتُ لِمَا نَزَلَ بِي يَا رَبِّ ذَرْعاً، وَ امْتَلَأْتُ بِحَمْلِ مَا حَدَثَ عَلَيَّ هَمّاً، وَ أَنْتَ الْقَادِرُ عَلَى كَشْفِ مَا مُنِيتُ بِهِ، وَ دَفْعِ مَا وَقَعْتُ فِيهِ، فَافْعَلْ بِي ذَلِكَ وَ إِنْ لَمْ أَسْتَوْجِبْهُ مِنْكَ، يَا ذَا الْعَرْشِ الْعَظِيمِ. ، وذا المنّ الكريم ، فأنت قادر يا أرحم الراحمين ، آمين يا ربّ العالمين .(1)

ادامه »