معرفی نسخه دیجیتال کتاب «دعاهای قرآنی»+دانلود

نوشته شده توسطرحیمی 16ام آذر, 1392
نسخه دیجیتال «دعاهای قرآنی» به همت مرکز تحقیقات رایانه‌ای قائمیه اصفهان منتشر شد.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا)، نسخه دیجیتال «دعاهای قرآنی» به قلم جواد محدثی، به همت مرکز تحقیقات رایانه‌ای قائمیه اصفهان در این وبگاه منتشر شد.

این نسخه دیجیتال شامل عناوینی همچون دیباچه‌، مقدمه‌، فرهنگ دعا، چه بخواهیم؟، دعاهای قرآنی‌ و فراخوان الهی‌ است.

دریافت نسخه دیجیتال کتاب دعاهای قرآنی

مسابقه وبلاگ‌نویسی مباهله برگزار می‌شود

نوشته شده توسطرحیمی 16ام آذر, 1392

 

مسابقه وبلاگ‌نویسی مباهله برگزار می‌شود

مسابقه وبلاگ‌نویسی با موضوع مباهله به همت تبیان کرمانشاه برگزار می‌شود.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا)، مسابقه وبلاگ‌نویسی با هدف اهمیت موضوع مباهله و آشنایی هرچه بیشتر با این واقعه تاریخ اسلام به همت تبیان کرمانشاه برگزار می‌شود.

تاریخ مباهله (روز، ماه، سال)، افرادی که در مباهله شرکت داشته‌اند، مکان مباهله (مباهله کجا بوده و الان آن مکان چه آثاری دارد؟ پیداست یا پنهان)، علل و سوابق رخداد مباهله چه بوده؟، در مباهله چه ارزش‌هایی به نمایش گذاشته شده؟، چه کسانی درخواست‌کنندگان مباهله بودند وچه کسانی و به چه علت از مباهله انصراف داده‌اند؟ و نظر قرآن درباره مباهله از موضوعات این مسابقه وبلاگ‌نویسی به شمار می‌رود.

کاربران باید عنوان وبلاگ را مرتبط با موضوع مسابقه قرار دهند و نشانی سایت اداره‌کل تبلیغات اسلامی استان کرمانشاه باید در قسمت پیوند‌های وبلاگ بصورت لینک ثبت شود. همچنین در بخش معرفی وبلاگ، عنوان ویژه شرکت در مسابقه وبلاگ‌نویسی اداره‌کل تبلیغات اسلامی استان با موضوع مباهله عنوان شود.

کاربران برای شرکت در مسابقه می‌توانند آثار خود را  با ذکرعنوان وبلاگ، مشخصات فردی شامل(نام و نام خانوادگی،کدملی و تلفن تماس) از تاریخ اول تا۲۰دی‌ماه سال جاری به نشانی stek.Anformatic@gmail.com ارسال کنند.

خجالت می‌کشم در برابر بدن پاره‌پاره سیدالشهداء(علیه السلام)، بدنم سالم باشد

نوشته شده توسطرحیمی 16ام آذر, 1392

 

فرازی از وصیت‌نامه شهیدعارف:

خجالت می‌کشم در برابر بدن پاره‌پاره سیدالشهدا علیه السلام ، بدنم سالم باشد

 

خجالت می‌کشم در برابر بدن پاره‌پاره سیدالشهدا(ع)، بدنم سالم باشد

در فرازی از وصیت‌نامه شهید غلامحسین عارف چنین می‌خوانیم: « خدایا من خجالت می‌کشم در روز قیامت، سرور شهیدان بدنش پاره پاره باشد و من سالم باشم.»

شهید غلامحسین عارف در 13 رجب‌المرجب به دنیا آمد و در 21 رمضان نیز به خیل یاران شهیدش پیوست.

بخشی از سفارش‌‌هایی که شهید عارف به بازماندگان کرده، شامل موارد زیر است که آن را می‌خوانیم: «تأکید می‌کنم که امام عزیز را هنوز کسی به درستی نشناخته؛ در این زمینه کار و برایش دعا کنید. در برابر ناملایمات صبر انقلابی پیشه کنید و تسلیم زر و زور نشوید. با فئودال‌ها و سرمایه‌داران و گروهک‌های منحرف و خائنین، تفاهم نکنید و آنها را از خود برانید؛ برادران من، در هیچ مورد نظرتان از شرع اسلام پیشی نگیرد و خدای نکرده تابع هوی و هوس نشوید.

خدایا من خجالت می‌کشم در روز قیامت، سرور شهیدان بدنش پاره پاره باشد و من سالم باشم.

بار پروردگارا! از تو می‌خواهم هر زمان که صلاح دانستی شهید شوم، ضمن اینکه به تمام مقربانت قسمت می‌دهم که مرگ در رختخواب را نصیبم نکنی و اگر شهادت را نصیبم گرداندی، بدنم تکه تکه شود که در صحرای محشر شرمنده نباشم.

به هر کس بدی کردم مرا حلال کند. در کفنم جمله‌ای که روی کفن حضرت سلمان نوشته شده بگذارید. لباس را با آرم سپاه در قبر بگذارید و اگر با فتوای امام مغایر نباشد، بدنم را نشویید.»

منشور روحانیت در کلام امام خمینی (ره)

نوشته شده توسطرحیمی 16ام آذر, 1392

پيام امام خميني خطاب به مراجع اسلام و روحانيون سراسر كشور

بسم الله الرحمن الرحيم

خدمت حضرات روحانيون سراسر كشور و مراجع بزرگوار اسلام، مدرسين گرام و طلاب عزيز حوزه‌هاي علميه و ائمه محترم جمعه و جماعات (دامت بركاتهم).

صلوات و سلام خدا و رسول خدا بر ارواح طيبه شهيدان خصوصاً شهداي عزيز حوزه‌ها و روحانيت. درود بر حاملان امانت وحي و رسالت پاسداران شهيدي كه اركان عظمت و افتخار انقلاب اسلامي را بر دوش تعهد سرخ و خونين خويش حمل نموده‌اند. سلام بر حماسه‌سازان هميشه جاويد روحانيت كه رساله علميه و عمليه خود را به دم شهادت و مركب خون نوشته‌اند و بر منبر هدايت وعظ و خطابه ناس از شمع حياتشان، گوهر شب‌چراغ ساخته‌اند. افتخار و آفرين بر شهداي حوزه و روحانيت كه در هنگامه نبرد، رشته تعلقات درس و بحث و مدرسه را بريدند و عقال تمنيات دنيا را از پاي حقيقت علم برگرفتند و سبكبالان به ميهماني عرشيان رفتند و در مجمع ملكوتيان شعر حضور سروده‌اند.

سلام بر آنان كه تا كشف حقيقت تفقه به پيش تاختند و براي قوم و ملت خود منذران صادقي شدند كه بندبند حديث صداقتشان را قطرات خون و قطعات پاره پاره پيكرشان گواهي كرده است و حقاً از روحانيت راستين اسلام و تشيع جز اين انتظاري نمي‌رود كه در دعوت به حق و راه خونين مبارزه مردم خود، اولين قربانيها را بدهد و مهر ختام دفترش شهادت باشد. آنان كه حلقه ذكر عارفان و دعاي سحر مناجاتيان حوزه‌ها و روحانيت را درك كرده‌اند در خلسه حضورشان آرزويي جز شهادت نخواسته‌اند. البته همه مشتاقان و طالبان هم به مراد شهادت نرسيده‌اند. يكي چون من عمري در ظلمات حصارها و حجابها مانده است و در خانه عمل و زندگي جز ورق و كتاب منيت نمي‌يابد و ديگري در اول شب يلداي زندگي، سينه سياه هوسها را دريده است و با سپيده سحر عشق عقد وصال و شهادت بسته است. و حال من غافل كه هنوز از كتم عدمها به وجود نيامده‌ام، چگونه از وصف قافله سالاران وجود وصفي بكنم؟ من و امثال من از اين قافله فقط بانگ جرسي مي‌شنويم، بگذارم و بگذرم.

[هشدار به طلاب]

من به طلاب عزيز هشدار مي‌دهم كه علاوه بر اين كه بايد مواظب القائات روحاني نماها و مقدس­ مآب­ها باشند، از تجربه تلخ روي كار آمدن انقلابي نماها و به ظاهر عقلاي قوم، كه هرگز با اصول و اهداف روحانيت آشتي نكرده‌اند عبرت بگيرند كه مبادا گذشته تفكر و خيانت آنان فراموش و دلسوزي­هاي بي‌مورد و ساده‌انديشي­ها سبب مراجعت آنان به پست­هاي كليدي و سرنوشت‌‌ساز نظام شود.

صفحات: 1· 2

ای عزیز!

نوشته شده توسطرحیمی 13ام آذر, 1392

چگونه گناه کنیم؟

«ألَم یَعلَم بأنَّ اللهَ یَری» آیا نمی دانید كه خداوند می بیند(علق/14)
امام خمینی می فرمایند:انسان باید همواره به این نکته توجه داشته باشد که خداوند در هر حالی شاهد و ناظر اعمال و کارهای او است. اگر انسان متوجه باشد که خداوند همه‌جا وجود دارد و در هر حالی اورا می بیند، گناه نمی کند و دائماً مراقب کارهای خودش است. حضرت امام خمینی می فرمودند: عالم محضر خداست، در محضر خدا معصیت نکنید.[صحیفه نور،انتشارات وزارت ارشاد اسلامی، 1362، جلد 13، ص234]
انسان عارف، عالم را محضر خدا و او را شاهد، حاضر و ناظر بر جمیع امور می داند. چنین اعتقادی، نه تنها مانع از انجام گناه و خلاف از انسان می شود؛ بلکه سبب آسان شدن تحمّل سختی ها و مصیبتها نیز می‌گردد. روایت شده که مردی خدمت امام حسین (ع) آمد و گفت: می خواهم گناه نکنم ولی نمی توانم، مرا موعظه‌ای کن (تا مانع صدور گناه از من شود). امام فرمود: پنج کار انجام بده و بعد از آن، هرچه خواستی گناه کن (وگرنه دست از گناه بکش).
1. روزی خدا را نخور و بعد هرچه خواستی گناه کن. «فاوّلُ ذلک: لا تَأکُل رزقَ اللهِ واذنِب ما شِئتَ.»
2. از ولایت خدا خارج شو و سپس هرچه خواستی گناه کن. «والثانی: اُخرُج مِن ولایهِ اللهِ واذنِب ما شِئتَ.»
3. جایی پیدا کن که خدا تو را نبیند و بعد هرچه خواستی گناه کن. «والثالث: اُطلُب موضِعاً لایَراکَ واذنِب ما شِئتَ.»
4. آنگاه که ملک‌الموت برای قبض روح تو آمد، اگر می توانی او را از خود دور کن و از دستش نجات پیدا کن، برو و هرچه می خواهی گناه کن. «والرّابع: اذا جاءَ مَلکُ الموتِ لِیَقبِضَ روحَکَ فَادفَعهُ عن نفسِکَ واذنِب ما شِئتَ.»
5. وقتی مأمور جهنّم خواست تو را وارد جهنّم کند اگر می توانی داخل نشو و هر چه می خواهی گناه کن. «والخَامس: إذا أدخلکَ مالک فی النّارِ فلا تَدخل فی النّارِ واذنِب ما شِئتَ.»[بحار الانوار، ج75، ص126]

رضای خداوند در مقام تقرّب به اوست
همه می‌دانیم که رضای خداوند اجل- با آنکه غنی بالذّات بوده و احتیاج به ایمان بندگان و لوازم ایمان آنها ندارد- در این است [که]: بندگان همیشه در مقام تقرّب به او باشند.
پس می‌دانیم که برای [به جهت] حاجت بندگان به تقرّب به مبدأ الطاف و به ادامه تقرّب به درگاه الهی، محبت به یاد او و ادامه یاد او دارد.
پس می‌دانیم به درجه اشتغال به یاد او، انتفاع ما از تقرّب به او خواهد بود و در طاعت و خدمت او هر قدر کوشا باشیم به همان درجه مقرّب و منتفع و به قرب خواهیم بود و فرق بین ما و سلمان- سلام‌الله‌علیه- در درجه طاعت و یاد او- که مؤثر در درجه قرب ما است- خواهد بود.
و آنچه می‌دانیم که اعمالی در دنیا محل ابتلای ما خواهد شد، باید بدانیم که آنها هر کدام مورد رضای خدا است، ایضاً 1 خدمت و عبادت و طاعت او محسوب است. پس باید بدانیم که هدف باید این باشد که تمام عمر، صرف در یاد خدا و طاعت او و عبادت باشد تا به آخرین درجه قرب مستعدّ خودمان برسیم، و گرنه بعد از آنکه دیدیم بعضی به مقامات عالیه رسیدند و ما بی‌جهت عقب ماندیم پشیمان خواهیم شد.
وَفّقنَا اللهُ لِتَرکِ الاِشتِغالِ بِغَیرِ رِضَاهُ، بِمُحَمّدٍ وَآلِهِ صلوات الله علیهم اجمعین.(آیت الله محمد تقی بهجت(ره)

 

اگر نفْس را مشغول نداری او تو را به خود مشغول می‌کند

حبیبم حَسَنا(ای حسن)! خردمندِ پرهیزکار از مرگ هراس ندارد، مرگ او را زیان نرساند بلکه سود دهد، گویم که نمُرد، زنده‌تر شد. حکیمان گفته‌اند که اگر نفْس را مشغول نداری او تو را به خود مشغول می‌کند. و گفتند روح از پرخوردن جسم می‌شود و جسم از کم خوردن روح می‌گردد. امام صادق‌علیه‌السلام فرمود: در خانه‌ای که خوانندگی (غناء) می‌شود از نزول بلاهای دردناک ایمن نیست و دعا مستجاب نمی‌شود و فرشتگان نازل نمی‌شوند و خدای متعال از اهل خانه اعراض نموده و روی رحمت برگردانیده است.
حبیبم حسنا! دنیا به مثل زنی زیبا و آراسته است. از مکر زنان اگر آگاهی از مکر دنیا ایمن مباش. با مردم باش و بی‌مردم باش، نه می‌شود با مردم بود نه می‌توان بی‌مردم. خدای، نور حضورت دهاد و سوز و شورت را افزون کناد.(آیت الله حسن حسن‌زاده آملی)

 

نازکان را سفر عشق حرام است
كدام یك از اینها را طی كرده‌ای، تو كه توقع محرمیت اسرار و قابلیت انعامات خاصه را می‌نمایی تو برو این‌گونه توقعات را از خواب نوشین سحر و لقمه چرب سرشب و از بی‌مبالاتی روز و از معاشرت نااهل و از میل به هوی و هوس داشته باش، تا سر نسپاری، سرّت نسپارند، تا اختیار را وانگذاری، مختار مطلقت نكنند، تا رشته كائنات نبُری، رشته محبّت نپیوندند، این است كه گفته شده:
نازكان را سفر عشق حرام است حرام كه به هر گام در این ره خطری نیست كه نیست(آیت الله محمد بهاری متولد 1265)

غصه معیشت دنیا
الحذر که فکر دنيا بر قلبت مستولي نشود و غصه معيشت دنيا، تو را از مطلوب حقيقي، دور نکند؛ چرا که اين، خيلي خسران است و تضاد با حق عبوديت هم دارد. چنان که غلامان سادات دنيوي هم اگر فکر نان خود باشند، فضولي است و آقايان بدشان مي آيد، علاوه بر اين که از اخلاق اراذل و پست ها و دون همت آن است که انسان، همتش بطن و فرج و مال و جاه اين دنياي دروغ باشد.
حيف نيست که انسان، سرمايه خود را که مي تواند با آن، کسب عالمي نمايد که مقرب درگاه حضرت ملک الملوک- تعالي - باشد، آن را صرف دنياي دني فاني لاشي ء بکند! لا سيما به ملاحظه اين که در کارهاي دنيويه هم، نص و تجربه، هر دو حکم مي کند که به دست آوردن دنيا، به سعي و تلاش نيست. هر کس قسمتي دارد و آنچه تقديرش شده، اگر از آن فرار هم بکند، آن را پيدا خواهد کرد.
ميرزا جواد آقا ملکي تبريزي «رساله لقاء الله» (يا تصرف)

 

خدا می بیند!
توصیه درباره حیا از آقا مجتبی تهرانی
یک دسته از روایات هست که «اصل ناظر بودن خداوند» را مطرح می کنند. انسان در «حیا من الخلق» از این شرمش می آید که عمل زشت را در دیدگاه غیر، انجام دهد. حالا اگر یک ذره معرفتش بالاتر باشد، در دیدگاه فرشتگانی که او را می بینند و اعمالش را ثبت و ضبط می کنند، نیز حیا می کند. دسته اول روایات، «حیا من الله» را در همین رابطه مطرح می کنند که خداوند به اعمال تو ناظر است، تو در دیدگاه خدا هستی، این کار را می کنی باید از خد شرمت بیاید.
انسان با حیاء حتی «فکر گناه» هم نمی کند.
از خدا حیا کن! شرم کن! انجام نده! حتی فکر معصیت هم نکن! چون عمل، برای خداوند دیگر بیرونی ودرونی ندارد. آیه اش را خواندم. یادت نرود که هیچ عملی نیست که ما آن را شهود می کنیم.

مبادا که از این انوار مقدس غافل شوی
بدان! بزرگترین و بایسته‌ترین کار برای سالک چنگ زدن به عنایت پیامبر اسلام و اهل پاک او و جلب شفاعت آنان است. آنان چونان ستارگان‌اند که وقتی یکی از دیده‌ پنهان شود دیگری بدرخشد. آنان خورشید ظلمت‌زا، آموزگاران اهل تقوا و حجت‌های خدا بر آفریدگانند و نیکوترین دعوت، ویژه آنان است. فروغ همه انوار و آشکار کننده و به فعلیت رساننده استعدادها و نتیجه‌هایند. از پرتو نور آنان، هستی پیدا شده است و به برکت وجود آنان استعدادها به فعلیت رسد و موجودات بار و نتیجه دهد. گنجینه اسرار حقّ‌اند. آغاز هر گشایش و پایان هر فرجامی به برکت وجود مبارک آنها است. 1 مبادا که از این انوار مقدس غافل شوی و از فیض کامل و همه‌گیرآنان محروم گردی. از رحمت پردامنه آنان نا امید مباش. زندگی و خط مشی آنان را الگوی خویش کن. بی‌گمان، آنان بهترین الگو و پیشوایند.( آیت الله محمد تقی اصفهانی (آقا نجفی)1262 هـ.ق)

پی‌نوشت:
1- «بِکُم فَتَحَ اللهُ وَ بِکُم یَختِم». مفاتیح‌الجنان، زیارت جامعه کبیره.

 

نفس آزاد
نفسی آزاد است که مطيع غرايز و لذات حيواني نباشد.
مرحوم آخوند ملاصدرا در حكمت متعاليه مي گويد: نفس انساني يا مطيع غرايز بدني و لذات حيواني است يا نه، اگر مطيع غرايز و لذات حيواني نباشد آزاد است، چون آزادي در مقابل بندگي است. آزادي واقعي آن است كه در سرشت و گوهر انسان باشد و براي نفس حاصل گردد. آزادي آنگاه كه با حكمت پيوند بخورد، آدمي را قادر مي‏ سازد كه از اسارت ماديات و بند شهوات رهايي يابد و اين است كمال و فضيلت و سعادت و عزت انسان.
حق وتكليف دراسلام ، حضرت آیت الله جوادی آملی ،ص.53

 

 

معاونت تهذیب

از نوافل غافل نباشیم

نوشته شده توسطرحیمی 12ام آذر, 1392

علامه طباطبایی(ره) می فرمایند:

قضای نمازهای قضا شده واجب، واجب است ولی ما نباید به خصوص نوافل یومیه را کوچک بشماریم بلکه شایسته است در انجام آنها بکوشیم و نگوییم به جای نماز شب نماز قضای واجب بخوانم. زیرا نوافل نوری دارد که انسان به انجام واجبات بلکه به ترک محرمات می‌کشاند . لذا از آثار مثبت آن نباید غافل بود و نباید خود را از آن محروم ساخت. ملاحظه نمایید شبی که به نماز شب موفق می‌شوید چه قدر در انجام کارهای خیر موفق هستید و کارها در آن روز برای شما رو به راه است . به خلاف شبی که موفق به نماز شب نشده‌اید که به هرکاری دست می‌زنید و به هر چیز که رو می‌آورید می‌بینید که به بن‌بست می‌خورد.

در محضر علامه طباطبایی ص381

خواص اسماء الحسني

نوشته شده توسطرحیمی 12ام آذر, 1392

 

می‌خواهید حاجتتان روا شود: گویند هر که در سجده بیست‌ و یک مرتبه (یا ذَالْجلالِ وَ الاْکرامِ) بگوید و حاجت بخواهد، روا می‌شود. ان‌شاءاللّه.

 

جهت توانگر‌شدن: گویند در نصف شب دوشنبه به صحن مسجد یا به فضای گشاده زیر آسمان رود و دست و رو به طرف آسمان کند و صد مرتبه بگوید (یا وَهّابُ) البته توانگری یابد.

 

جهت هر مرض سختی: در جواهر‌القرآن از امام‌رضا(ع) منقول است هر که را مرضی سختی باشد هر روز هزارویک مرتبه بگوید (یاواحِدُ) از آن مرض خلاص گردد.

 

به جهت دفع دشمن: گویند به جهت دفع دشمن از روز پنجشنبه یا یک هفته هر روز صدوچهل‌وشش مرتبه بگوید (حَسْبِنیَ اللّهُ) البته دفع می‌‌شود.

 

به جهت نجات از سختیها: به جهت خلاصی از شدائد خواندن (یا رَئُوفُ یا رَحیمُ) از جمله مجرّبات است.

 

به جهت آشتی دادن بین زن‌ و شوهر : به جهت ناسازگاری بین زن و شوهر هزار‌ویک مرتبه اسم مبارک (یا وَدُودُ) را بخواند اختلاف رفع خواهد شد. ان‌شاءاللّه.

 

به جهت زیادشدن محصول: در خاصیّت اسم (حلیم) گفته‌اند که در وقت آب‌دادن درخت و کِشت، این اسم را بر کاغذی نویسند و با آب بشویند. آن آب بر هر زمینی که رسد محصول آن زیاد شود و از آفت سالم ماند. ان‌شاءاللّه.

 

جهت فراخی روزی: هر کس در هر گوشه از خانه خود صدبار (یا رزاق) گوید روزی اهل آن خانه وسعت یابد

 

قبل از هر دعا بگویید: از ابی درداء از رسول‌خدا(ع) فرمود برای خدا هشت اسم است که در ساق عرش و قلب خورشید و در بهشت و درخت طوبی نوشته شده، هر کس قبل از دعا بگوید مستجاب شود. یا دائِم، یا حَیُّ، یا وِتْرُ، یا فَرْدُ، یا اَحَدُ، یا قَوِیُّریُّ، یا قَدیمُ یا قادِرُ.

 

جهت صفای قلب: بعد از نماز صبح به جهت صفای قلبش کلمه (یانور) را به عددش که ۲۶۷ می‌باشد بگوید.

 

جهت هر مشکلی که دارید: گویند از حضرت‌امیرالمؤمنین(ع) منقول است هرگاه مشکلی مرا پیش آمد این کلمات بر سه پاره کاغذ می‌نوشتم و در آب روان می‌انداختم. آن مشکل حل می‌شد و کلمات این است. (هُوَ الحافِظُ وَ الْکافِیُ وَحْدَهُ).

 

اگر می‌خواهید از دشمن به شما صدمه نرسد: در مقابل خصم، بیست‌ویک مرتبه بخوانند. (الجبّار) از خصم به انسان صدمه‌ای نمی‌رسد.

 

جهت محفوظ ماندن اهل خانه از گناه: گویند اگر کسی اسم (الرقیب) را بر در سرائی اهل آن سرا از معاصی محفوظ مانند. ان‌شاءاللّه تعالی.

 

جهت زیادی نعمت: بعد از نماز صبح به جهت زیادی نعمت، باید به عدد حروف ابجد آن جمله را بگوید، یعنی کلمه (یا منعم) را ۲۱۱ مرتبه بگوید.

 

هر کسی بخواهد مظلومی را از ظالمی برهاند: از حضرت‌رضا(ع) منقول است: هر که خواهد مظلومی را از دست ظالمی رهاند در برابر او بایستد و ده‌مرتبه بگوید (یا رؤف) آن ظالم شفاعت او را قبول کند.

 

جهت برآمدن هر حاجتی: هر که تا سه شب، یک در میان یعنی از شش شب خوانده شود در ثلث آخر شب با حضور قلب دست بردارد و هر شبی هزار‌و‌چهارصدوبیست و چهارمرتبه بگوید (یا باسِطُ) حاجتش روا می‌شود، خصوصاً به جهت معیشت و گویند بسیار مجرّب است.

 

قدرت ذکر یا اللّه: از امیرالمؤمنین‌علی(ع) است که فرمود: کسی که بخواهد صدآیه از قرآن را از هر جای آن، و بعد از آن هفت مرتبه بگوید (یا اللّه) پس اگر نفرین کند بر سنگی، هر آینه آن سنگ را از جای خود جدا می‌نماید.

 

جهت پیداکردن نیرو: هر که این دو اسم الهی را بنویسد و به خود دارد و بر خواندنش مداومت نماید قوت و نیروی او زیاد شود و اگر بنویسد و بر ران خود ببندد، از پیاده رفتن وانماند. یا قَوی وَ یا قائِم.

 

اگر می‌خواهید نفس مطیع شما گردد: امام ‌علی‌بن‌موسی‌الرضا(ع) فرموده است: هر کس را نفس امّاره باشد باید که وقت خواب دست بر سینه نهد وصدمرتبه بگوید (یا مُمیت) تا خوابش ببرد، حق تعالی نفس او را مطیع او گرداند.

 

برای حج‌رفتن: حضرت‌صادق(ع) فرمود: هر کس هزار‌مرتبه در یک مجلس (ماشاءَاللّه ) بگوید در همان سال به او حج روزی گردد، اگر در همان سال نشد تأخیر کند خدا در اجل او تا روزی کند حج را بر او .

 

منبع: http://qorunetrat.tahzib-howzeh.ir

قصه من و تو

نوشته شده توسطرحیمی 11ام آذر, 1392

Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA :LatentStyles DefLockedState="false” DefUnhideWhenUsed="true” DefSemiHidden="true” DefQFormat="false” DefPriority="99″ LatentStyleCount="267″> ideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="heading 1″ />

lign: justify; line-height: 150%;"> این جا کسبی بیاید و سودی باید به دست آورد تا با غنیمت و سود به شهر خود مراجعت نمایم. و چون آن شخص بدان شهر درآمد شهری دید منقش با نعمتهای گوناگون و با فرشهای الوان و جواهرهای بی پایان.

همگی وعظ من به تو این است

که تو طفلی و خانه رنگین است

پس به آنها نقشها گرفتار شده، دست در تلف نهاده با رندان و اوباشان شهر قرین و همنشین شده و جمله مال و زری که داشت ضایع و تلف کرد و مرکبی که داشت زمام او را رها کرد و از دست بداشت جنانکه هر جا که می خواست می رفت و چرا می کرد و خود برپیرزنی عاشق و دست در گردن او در آورد و با وی قرار و آرام گرفت و مقام و ولایت اصلی و همنشین و خویشان ولایت فراموش کرد و اصلا از ایشان یاد نمی کرد و با این همه خلق بسیاری روی به وی کردند و وی را به مواعظ و نصایح آگاه و باخبر می ساختند و باور نمی داشت و می گفت من خود از این شهرم و از بهر این کار که مشغولم آمده ام و چه مقام از این بهتر و چه عیش از این خوشتر و مکرر از وطن اصلی وی پیغام به وی می رسید که آنجا چرا نشسته ای و چه می کنی و ما را چرا فراموش کرده ای؟

عرش است نشیمن تو شرمت ناید

کایی و مقیم خطه خاک شوی

و این غافل بدبخت غم خود نمی خورد و هیچ یاد نمی آورد که از کجا آمده ام؟ و به چه کار آمده ام؟ و چه کاری بایدم کرد. و به آن کوری و گمراهی راضی شد « پس آنان کوری را بر هدایت برگزیدند» (فصلت / 17) اگر بدبخت حال خود نمی دانست که نمی داند، آخر عاقلان و دانایان می دانستند که این چه عیبی صریح است. بعد از زمانی که خویشان و یاران وطن، قهرمان خشم را فرستاده که او را به وطن اصلی بکشانند به هوش آمد، نه از مایه و بضاعت خود اثری و نه از مرکب خود خبری و نه از آن پیر زال که گرفتار وی شده بود اعانتی دید در آن وقت کف افسوس بر هم سوده محروم و ناکام با هزاران خجلت و شرمندگی روی به وطن اصلی نهاد.

در خانه اگر کس است یک حرف بس است!

ای عزیز! باری کاری کن که پاک به دهر آمده ای ناپاک به خاک نروی.

ای عزیز! آگاه باش نه گمراه، خود شناس باش نه خودنما که خودشناسی حق شناسی است. « من عرف نفسه فقد عرف ربه» و خودنمایی دعوی خدائی است.

آدمی زاده طرفه معجونی است

کز فرشته سرشته وز حیوان

گر کند میل این شود به از آن

ور کند میل آن شود کم از آن

ای غافل! مسجود ملک گرد، نه ساجد حیوان و مطیع رحمان باش، نه منقاد شیطان.

ای عزیز! در لقمه غایت احتیاط را رعایت کن تا حرام یا شبه دار نباشد، هر که را همت بر آنست که به شکم چیزی فرستد قیمت آن، آن باشد که از شکم بیرون آید.

سالکی از مرد دهقانی پرسید که چه مذهب داری؟

گفت: مذهب برزگری! یعنی هر چه بکاری بدروی.

به هر کاری  عدالت می باش

نکوکار و نکو اندیشه می باش

کتاب حُسن دل

 

خوش بود گر محك تجربه آيد به ميان

نوشته شده توسطرحیمی 11ام آذر, 1392

روایت است که ابا عبدالله عليه السلام در شب عاشورا فرمود: من اصحابى بهتر و باوفاتر از اصحاب خودم سراغ ندارم .

يكى از علماى بزرگ شيعه گفته بود: من باور نداشتم كه اين جمله را ابا عبدالله فرموده باشد به اين دليل كه به خودم فكر مى كردم اصحاب امام حسين خيلى هنر نكردند، دشمن خيلى شقاوت به خرج داد. امام حسين است ، ريحانه پيغمبر است ، امام زمان است ، فرزند على است ، فرزند زهرا است . هر مسلمانى عارى هم اگر امام حسين عليه السلام را در آن وضع مى ديد او را يارى مى كرد، آنها كه يارى كردند خيلى قهرمانى به خرج ندادند، آنها كه يارى نكردند خيلى مردم بدى بودند.


اين عالم مى گويد: مثل اينكه خداى متعال مى خواست مرا از اين غفلت و جهالت و اشتباه بيرون بياورد. شبى در عالم رويا ديدم صحنه كربلاست و من هم در خدمت ابا عبدالله آمده ام اعلام آمادگى مى كنم . خدمت حضرت رفتم ، سلام كردم ، گفتم : يا بن رسول الله ! من براى يارى شما آمده ام ، من آمده ام جزو اصحاب شما باشم .

فرمود: به موقع به تو دستور مى دهيم . وقت نماز شد (ما در كتب مقتل خوانده بوديم كه سعد بن عبدالله حنفى و افراد ديگرى آمدند خود را سپر ابا عبدالله قرار دادند تا ايشان نماز بخوانند) فرمود: ما مى خواهيم نماز بخوانيم تو در اينجا بايست تا وقتى دشمن تير اندازى مى كند مانع از رسيدن تير دشمن شوى .

گفتم : چشم ، مى ايستم . من جلوى حضرت ايستادم . حضرت مشغول نماز شدند ديدم يك تير دارد به سرعت به طرف حضرت مى آيد، تا نزديك من شد بى اختيار خود را خم كردم ، ناگاه ديدم تير به بدن مقدس ابا عبدالله اصابت كرد در عالم رؤ يا گفتم :

استغفرالله ربى و اتوب اليه عجب كار بدى شد، ديگر نمى گذارم ، دفعه دوم تيرى آمد، تا نزديك من شد، خم شدم باز به حضرت خورد!

دفعه سوم و چهارم هم به همين صورت خود را خم كردم و تير به حضرت خورد. ناگهان نگاه كردم ديدم حضرت تبسمى كرد و فرمود: ما رايت اصحابا ابر و اوفى من اصحابى ؛ اصحاب بهتر و باوفاتر از اصحاب خودم پيدا نكردم .

در خانه خود نشسته و مرتب مى گوييد:

يا ليتنا كنا معك فنفوز فوزا عظيما؛ اى كاش ما هم مى بوديم ، اى كاش كه هم به اين رستگارى نائل مى شديم . پاى عمل به ميان نيامده است تا معلوم شود كه در عمل هم اين چنين هستيد يا نه ؟ اصحاب من مرد عمل بودند به مرد حرف و زبان . ( گفتارهاى معنوى ، ص 272 تا 274. )


امام حسین علیه السلام و عاشورا در کلام مقام معظم رهبری

نوشته شده توسطرحیمی 9ام آذر, 1392

عاشورا، حرکتی در دو جبهه

… ماجرای عاشورا عبارت از یک حرکت عظیم مجاهدت آمیزی در دو جبهه است. هم در جبهه مبارزه با دشمن خارجی و بیرونی ـ که همان دستگاه خلافت فاسد و آن دنیاطلبانی بود که به این دستگاه قدرت چسبیده بودند و قدرتی را که پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم برای نجات انسان ها آورده بود استخدام و استثمار کرده بودند و عکس مسیری که اسلام و نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و آله وسلم خواسته بودند و اراده کرده بودند حرکت می کردند ـ و هم در جبهه درونی که آن روز که جامعه به طور عموم به سمت همان فساد درونی حرکت کرده بود…

اثر محبّت به امام حسین علیه السلام

… اگر محبّت در تشیع نبود این دشمنی های عجیبی که با شیعه شده باید او را از بین می برد. همین محبّت شما مردم به حسین بن علی علیه السلام ضامن حیات و بقای اسلام است این که امام [خمینی رحمه الله ] می فرمود: «عاشورا اسلام را نگه داشت» معنایش همین است…

عاشورا، محرک مسلمانان

ماجرای حسین بن علی علیه السلام حقیقتا موتور حرکت قرون اسلامی در جهت تفکرات صحیح اسلامی بوده است. هر آزادی خواه و هر مجاهدِ فی سبیل اللّه و هرکس که می خواسته است در میدان خطر وارد شود از آن ماجرا مایه گرفته و آن را پشتوانه روحی و معنوی خود قرار داده است. در انقلاب ما این معنی به صورت بینّی واضح بود…

بی نظیر بودن واقعه عاشور

از اوّل تا آخر حادثه عاشورا به یک معنی نصف روز بوده، به یک معنی دو شبانه روز بوده [است]… شما ببینید این نصف روز حادثه چه قدر در تاریخ ما برکت کرده و تا امروز هم زنده و الهام بخش است… در تاریخ تشیع، بلکه در تاریخ انقلاب های ضدظلم در اسلام ـ ولو از طرف غیر شیعیان ـ حادثه کربلا به صورت درخشان و نمایان اثربخش بوده… من هیچ حادثه ای را در تاریخ نمی شناسم که با فداکاری آن نصف روز قابل مقایسه باشد.

فلسفه قیام امام حسین علیه السلام

در زیارتی از زیارت های امام حسین علیه السلام که در روز اربعین خوانده می شود جمله ای بسیار پر معنی وجود دارد و آن این است: «و بَذَلَ مُهجَتَهُ فیک لِیَسْتَفیدَ عِبادَکَ مِنْ الجَهالَة». فلسفه فداکاری حسین بن علی علیه السلام در این جمله گنجانده شده است. زائر [امام حسین علیه السلام ] به خدای متعال عرض می کند که این بنده تو، این حسین تو، خون خود را نثار کرد تا مردم را از جهالت نجات بدهد و [از] «حیْرةُ الضَّلالَةِ»؛ [هم چنین تلاش کرد] مردم را از سرگردانی و حیرتی که در گم راهی است نجات بدهد…

نتیجه تفکر در مسئله عاشور

هرچه درباره مسئله عاشورا و قیام حسینی بیشتر فکر کنیم باز هم این قضیه در ابعاد مختلف دارای کشش و گنجایش اندیشیدن و بیان کردن است. هرچه بیشتر درباره این قیام عظیم فکر کنیم، ممکن است حقایق تازه ای بیابیم…

اثر عزاداری های سنتی

این عزاداری های سنتی مردم را به دین نزدیک می کند.

منبع: حوزه نت