« نسل‌کشی مسلمانان روهینگیا در سایه سکوت جهانیقلب چگونه می‌‌میرد »

شیعیان هم مهدویت را نمی شناسند!

نوشته شده توسطرحیمی 5ام اسفند, 1395

بلوغ اجتماعی از اساسی‌ترين بايسته‌ها و کاستی‌های عصر غيبت است

عضو هیأت علمی مؤسسه آینده روشن اظهار داشت:

همه ائمه(ع) به خاطر نابالغي بشر به شهادت رسيدند. به خاطر اينکه بشر به آن بلوغ نرسيده بود که احساس اضطرار و نياز کند و بفهمد که بدون حجت الهي اموراتش به سامان نمي رسد. لذا نه تنها اين حس را نداشت بلکه اين احساس را داشت که حجت الهي مزاحم آلاف و الوف و زندگي اوست لذا او را به شهادت رساند.


ظهور منجی موعود یک اعتقاد عمومی در تمامی ادیان است. کتاب های مقدس آسمانی، چه آنها که بخشی یا تمام آنها وجود دارد و چه آنها که منقولاتی از آنان در کتاب های دیگر آمده است، بشارت داده اند که جهان در سیطره ظلم و فساد نمی ماند؛ بلکه جماعت صالحان به امامت “رهبر موعود” عدل و داد را در گیتی حاکم خواهند کرد.

ریشه دار بودن اعتقاد به مهدی و منجی، موجب آماده بودن مردم اعصار گوناگون برای پذیرش و تبعیت وی شده و می شود. از همین رو، این مفهوم موجب سوءاستفاده فریبکاران و شیادانی شده است که در طول تاریخ با ادعاهای دروغین، خود را مهدی یا از یاران او معرفی کردند تا از رهگذر عقیده پاک مردم به نیات آلوده خویش دست یابند. اتفاقاً بسیاری از این مدعیان، در نقشه خود موفق شده و به مقصود خود رسیده اند؛ چه مدعیان کوچکی که اهداف مالی و رمالی داشته اند، و چه مدعیان بزرگی که توانستند با این ادعا حکومت های عریض و طویل یا مذاهب منحرف دیرپا و گسترده ای برای خویش دست و پا کنند.

همچنین دشمنان اسلام و انسانیت که همواره در ترس از حاکمیت عدل و انسان کامل به سر می برند، از یک سو با ساخته و پرداخته کردن سؤالات و شبهات، تلاش دارند که یا اعتقاد به ظهور منجی را در دل آدمیان سست کنند؛ و از سوی دیگر با تحمیق رسانه ای و ساختن فیلم های سینمایی، چهره ای هولناک از آن مرد الهی بیافرینند!

r />در واکنش به اینگونه اقدامات، خبرگزاری اهل‌بيت علیهم السلام  ـ ابنا ـ در پایان هر هفته سلسله مطالبی متقن و مستدل در باب مهدویت ــ با عنوان “در انتظار منجی” ــ تولید و منتشر خواهد کرد؛ تا هم عرض ارادتی باشد به محضر امام زمان حضرت حجة بن الحسن المهدی(عج) و هم گامی باشد برای روشنگری درباره مسأله مهدویت در عصر هجوم غبارها و فتنه ها.

میهمان این هفته خوانندگان ابنا «حجت الاسلام و المسلمين فرامرز سهرابی» عضو هیأت علمی مؤسسه آینده روشن و کارشناس عرصه مباحث مهدویت است.

متن کامل مصاحبه با استاد سهرابی را در زیر بخوانید:

ابنا: اهميت موضوع مهدويت چيست؟

ـــ بحث مهدويت بحثي به روز است و به طور ويژه به دوران غيبت اختصاص دارد و مباحث مهدويت از همان زمان شکل گيري جامعه اسلامي و بعثت، از  زبان پيامبر(ص) مورد توجه بوده است و پيامبر(ص) پيوسته مي فرموده «افضل اعمال امتي انتظار الفرج» و مردم را به فرج امت توجه مي دادند. گرچه فرج به معناي عام و خاص داريم ولي وقتي معناي عام آمد قطعا معناي خاص را هم در پي دارد که مورد اکمل فرج، همان فرج امام زمان(عج) است. پيامبر(ص) به بهانه هاي مختلف مردم را به مساله مهدويت توجه مي دادند.  مساله مهدويت با نگاه ديني خصوصا در عصر غيبت اختصاص به جهان اسلام و شيعيان دارد.

جهانِ خسته و ملول براي نجات خود از اين همه فشارها، سختي ها و دردها که در طول تاريخ به او تحميل شده گريزي ندارد جز اينکه به بحث مهدويت معطوف شده و به راه نجات برگردد. و لذا حضرت امير(ع) مي فرمايد «لتعطفن علينا الدنيا» روزي اهل دنيا و جهان بعد از چموشي هاي مختلفي که داشته، به ما بازگشت خواهد کرد و به ما روي خواهد آورد؛ و آن بازگشت پس از عبور از گردنه هاي سخت، و خوردن سر بشريت به سخره ها و سنگ هاي متعدد اتفاق خواهد يافت؛ که تنها راه نجات مسير اهل بيت(ع) و چنگ زدن به فرهنگ ولايت و مهدويت است.


ابنا: شرايط ظهور امام زمان(عج) چيست؟ و اينکه گفته مي شود بشر بايد آماده ظهور امام زمان(عج)  باشد، به چه معناست؟

ـــ بشر به خاطر نابالغي خود در مسير پر سنگلاخِ پر از جهل و انانيّت و تفکر امانيستي و خود محوري هميشه ضربه خورده است و بايد از اين مسير انانيّت و جهالت عبور کرده و به بلوغي در سطح اجتماعي برسد. يعني جوامع بشري بايد از اين خامي و نابلغي گذر کرده، به سلامتي عبور کنند و در مسير بلوغ قرار بگيرند که ما از آن به “بلوغ اجتماعي” تعبير مي کنيم اگر بشر به بلوغ اجتماعي دست يابد مشکل جدّي نرم افزاري مسئله که بحران عصر غيبت است، حل خواهد شد. به نظر حقير، نرم افزار بحران عصر غيبت فقدان بلوغ اجتماعي است. بشر بايد به مقام خواستن برسد. مقام خواستن، توانستن را به دنبال مي آورد. لذا در روايتي از امام باقر(ص) در مورد توقيت آمده است: «إِنَّمَا هَلَكَ النَّاسُ مِنِ اسْتِعْجَالِهِمْ لِهَذَا الْأَمْرِ» همانا مردم به خاطر شتاب و عجله شان در امر ظهور خودشان را به هلاکت مي رسانند و خداوند هم حکيم است تابع عجله و شتاب مردم نيست. «إِنَّ اللَّهَ لَا يَعْجَلُ لِعَجَلَةِ الْعِبَادِ إِنَّ لِهَذَا الْأَمْرِ غَايَةً يَنْتَهِى إِلَيْهَا فَلَوْ قَدْ بَلَغُوهَا لَمْ يَسْتَقْدِمُوا سَاعَةً وَ لَمْ يَسْتَأْخِرُوا» مردم به خاطر شتاب و عجله، خودشان را به هلاکت مي رسانند، مي خواهند زود به آستانه ظهور دست پيدا کنند در حالي که خدا تابعِ عجله مردم نيست. خداوند حکيم است و حکومت معصوم و ظهور حضرت(عج) فرايندي دارد، فرايند بايد تحقق پيدا کند و غايت شکل بگيرد. اگر مردم به آن غايت رسيدند تحقق امر ظهور، لحظه اي پس و پيش نمي افتد و ما از اين به “بلوغ اجتماعي” ياد مي کنيم يعني خود مردم بايد به اين حدّ برسند و اگر خود مردم به اين غايت يعني نقطه بلوغ و نقطه عطف تاريخي رسيدند تحقق امر ظهور پس و پيش نمي افتد.

بلوغ اجتماعي به مثابه شرط بسيار مهمي است حداقل اش اين است که يکي از شرط هاي اساسي، بلوغ اجتماعي است و اين هم ناظر به حوزه خواست و اراده انسان هاست. بشر در طول تاريخ چموشي هاي زيادي داشته است. تجربه مي خواهد تا بشر را به اين پختگي و بلوغ برساند. بشر نمي تواند اين گره را با دست خود باز کند. با تفکر انانيت، اومانيست، انسان محوري و خود پرستي کار به سامان نمي رسد. اگر بشر اين معنا را فهميد به مرحله اضطرار رسيده است. بشر بايد درک کند و بداند که بدون امور وحياني و آسماني نمي تواند امور خود را به سامان برساند اين، اساس کار است. اگر ما در حوزه مهدويت بخواهيم اقدام جدي کنيم بايد به دنبال شناسايي راهها و راهکارهاي اين بلوغ اجتماعي باشيم. با چه مکانيسمي مي شود اين بلوغ اجتماعي را در جامعه فراهم کرد؟ با چه مکانيسمي مي توان بشر به آستانه اضطرار به دين و اضطرار به حجت دست پيدا کند؟

لذا در دعاي افتتاح که مي گوييم «إِنَّا نَرْغَبُ إِلَيْكَ فِي دَوْلَةٍ كَرِيمَةٍ» بحث از رغبت اجتماعي به دولت کريمه مطرح است. يعني تمايل بشر بايد به دولت کريمه معطوف شود و به دولت کريمه احساس نياز کند. به صورت فردي و گروههاي بزرگ و کوچک توجه به حضرت حجت(عج) به وجود آمده است؛ ولي بحث دولت کريمه بحث منطقه اي نيست. آخرين دولت و دولت جهاني است. در دولت و جهان، يک پاي آن دولت و يک پاي آن جهان است. يعني در جوامع بشري بايد توجه و التفاتي به آن دولت کريمه به وجود بيايد.

اگر اين رغبت به وجود نيايد و بشر از اين عقبه هاي جهل و جهالت عبور نکرده باشد و حضرت ظهور کنند چه اتفاقي مي افتد؟ همان اتفاقي که براي اجداد طاهرين اش افتاد. همه ائمه(ع) به خاطر نابالغي بشر به شهادت رسيدند. به خاطر اينکه بشر به آن بلوغ نرسيده بود که احساس اضطرار و نياز کند و بفهمد که بدون حجت الهي اموراتش به سامان نمي رسد. لذا نه تنها اين حس را نداشت بلکه اين احساس را داشت که حجت الهي مزاحم آلاف و الوف و زندگي اوست لذا او را به شهادت رساند. تمامي انبيا و اوليا اين داستان برايشان بوده است.

در ظرف مشيت الهي، امام زمان(عج) آخرين حجت است اگر مشيت خداوند به اين تعلق گرفت که حجج خود را بفرستد و مردم آنها را به شهادت برسانند فرصتي بوده براي آخرين حجت؛ ولي بعد از  آخرين حجت ديگر فرصتي نيست. اين آخرين حجت الهي است و بر اساس مشيت الهي ديگر اين اقتضا را ندارد که خدا او را بفرستد و مردم او را به خاطر جهل و ناداني شان به شهادت برسانند.



ـ ابنا: فرايند بلوغ اجتماعي چگونه محقق مي شود، چه شاخصه هايي دارد؟ و چه اتفاقاتي بايد بيافتد تا بلوغ اجتماعي شکل بگيرد؟

ـ حجت الاسلام و المسلمين سهرابي: بلوغ اجتماعي سه شاخصه جدي دارد: اولين آنها رغبت اجتماعي به دولت کريمه است مردم بايد ميل شان معطوف به دولت کريمه باشد. در بحث هاي جامعه شناسي و روان شناسي و حتي در مباحث علوم سياسي مي گويند که فرايندِ تغيير تابع تصرف و ايجاد ميل اجتماعي است. وقتي بخواهيم در جامعه تغييري ايجاد شود بايد در ميل اجتماعي تصرف و تحولي ايجاد کنيم تا جامعه از نقطه «الف» به نقطه «ب» برسد. اگر بخواهيم جامعه اي را متحول کنيم بايد ميل آنها را تغيير بدهيم و بايد تغيير ذائقه اجتماعي به وجود بيايد. و استکبار هم اين کار را مي کند. لذا وقتي مي بينيد که در عرصه مُد يا عرصه هاي فرهنگي ذائقه سازي کرده، ذائقه اجتماعي مردم را تغيير مي دهند تا به سمت نقطه اي که مطلوب شان است برسند و اهداف شان را عملي کنند و بخشي از اين، ناظر به سبک زندگي است.

اگر ما مي خواهيم بلوغي شکل بگيرد خود اين بلوغ، تغيير از عدم بلوغ، خامي، بي بصيرتي و جهالت به سمت بلوغ اجتماعي است. اينجا بايد کار نرم شکل بگيرد و آن تغيير ميل و ذائقه اجتماعي است. اگر سطح ميل و جهت تمايلات اجتماعي جامعه اي مثلا به ديکتاتوري يا مدل هاي موجود حکومتي معطوف باشد همين وضعيت خواهد بود. ولي اگر ميل انسان عوض شد و آستانه تمايلات او از اين سطح به سطح ديگري رفعت پيدا کرد اينجا تغييرات شکل مي گيرد. رغبت و ميل اجتماعي بايد به سمت دولت کريمه باشد در اين صورت اولين محور کليدي در سمت و سوي ايجاد بلوغ اجتماعي شکل مي گيرد لذا «إِنَّا نَرْغَبُ إِلَيْكَ فِي دَوْلَةٍ كَرِيمَةٍ».

البته در اينکه چگونه مي توان اين رغبت اجتماعي را به وجود آورد، بلوغ اجتماعي معطوف به دولت کريمه چگونه دست يافتني است و مهندسي آن چگونه بايد باشد؟ بايد گفتگو شود.

پس اولين شاخصه بلوغ اجتماعي، رغبت اجتماعي به دولت کريمه است بعد از رغبت اجتماعي، شکايت اجتماعي است. در اين فراز دعاي افتتاح که مي فرمايد «اللَّهُمَّ إِنَّا نَشْكُو إِلَيْكَ فَقْدَ نَبِيِّنَا صَلَوَاتُكَ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ غَيْبَةَ وَلِيِّنَا» بحث از شکايت اجتماعي است. وقتي که ميل انسان از سطح عادي روي برگردانده شده و معطوف به سطح عالي شود ديگر به سطح داني قانع نمي شود. از سطح داني شکايت مي کند و ذهن و تقاضاي انسان به سمت و سوي عالي معطوف مي شود. لذا جهت گيري از وضعيت موجود به وضعيت مطلوب  شکل مي گيرد. و شکايت اش از وضعيت موجود جدي مي شود. و  وضعيت غيبت براي شخص غير قابل تحمل مي شود. 

ولي قبل از شکل گيري تغيير ميل اجتماعي و شکايت، فضاي غيبت برايش عادي شده بود. يعني اعتياد به فضاي غيبت و دوران غيبت برايش عادي شده بود. و لذا طراز زندگي متناسب با همين وضعيت موجود بود. ولي وقتي که ميل انسان عوض شد ديگر از اين سطح زندگي موجود روي بر مي گرداند، آستانه اش تغيير پيدا مي کند، از وضعيت موجود شاکي مي شود، وضعيت مطلوب مي خواهد و اين فضاي غيبت که به آن معتاد شده بود برايش سخت مي شود. لذا فرياد « اِلهي عَظُمَ الْبَلاءُ» را سر مي دهد و عظمت بلا را حس مي کند. تا قبل از اين مرحله، عظمت بلا، مصيبت ها و سختي ها را مي ديد ولي عظمت بلا را حس نمي کرد بدبختي ها را مي ديد ولي التفات نداشت. پس در اين صورت به شکايت اجتماعي مي انجامد.

وقتي که رغبت و شکايت اجتماعي که شاخصه هاي بلوغ اجتماعي هستند، شکل مي گيرد به سومين شاخصه بلوغ اجتماعي شکل مي گيرد و آن استعانت اجتماعي است «وَ أَعِنَّا عَلَى ذَلِكَ بِفَتْحٍ مِنْكَ تُعَجِّلُهُ». مي گويد: «أَعِنَّا»، به استعانت اجتماعي مي رسد. يعني جمع و گروه کارشان به اينجا مي انجامد که مي گويند: خدايا فتح معجل و فرج آقارا برسان. مي رسد به مقام خواستن، فتح معجّل مي خواهد. سطح و موضوع خواسته اش عوض شده است. ميل و شکايت اجتماعي شکل گرفته بعد در اين تطورات و تحولاتي که به وجود آمده و تغيير انفسي که در شخص شکل گرفته، سطح خواسته اش عوض مي شود و از خداوند فرج و فتح معجّل مي خواهد.

انسان به مقام خواستن مي رسد. اين مقام خواستن، توانستن را به دنبال دارد. بشر در طول تاريخ هر چه خواست به آن دست پيدا کرد انرژي فسيلي و هسته اي را خواست و به آنها رسيد. امکان دارد در دل طبيعت انرژي اي فراتر، بالادست تر و برتر از انرژي هسته اي باشد اگر بشر احساس نياز کند که اينها نمي تواند به نيازش پاسخ دهد به آنها هم دست پيدا مي کند. اين بشري که انرژي فسيلي و هسته اي را خواست و  دست يافت هنوز به اين حد از بلوغ و خواستن نرسيده که امام زمان(عج) خواه و حجت خواه شود به اين حد از خواست نرسيده که اضطرار الي الحجه در وجودش شکل بگيرد.


ابنا: منظور از بشر چه کساني هستند آيا مسلمانان مدنظر شماست يا بشر به معناي عام آن؟

ـ حجت الاسلام و المسلمين سهرابي: بشر به صورت کل مي گوييم؛ حتي در سطح اسلامي و حتي در سطح شيعيان که صف مقدم اين فرهنگ هستند. جهان شيعه ما هنوز با فرهنگ انتظار و مهدويت نا آشناست. مهدويت سطحي از فرهنگ او را پوشش داده ولي در عمق وجود او که رکن زندگي و رکن سبک زندگي اش باشد و همه ساحت هاي زندگي او را پوشش دهد را شامل نشده است. چون  امام و امامت رکن توحيد و دين است او هنوز اين حس و معرفت را ندارد. يک آشنايي فرهنگي اجمالي دارد؛ ولي با عمق، خيلي فاصله دارد. اين فاصله با عمق به گونه اي است که حتي در جامعه شيعي هم به طور جدي موج مي زند و خود را نشان مي دهد. فرهنگ امامت و ولايت و معارف علوي به ما يک نکته را مي آموزد که جايگاه امر و ولايت معصوم بسيار رفيع است. مي فرمايد که «إن أمرنا صعب مستصعب لايحتمله إلا  ملك مقرب أو نبي مرسل أو عبد قد امتحن الله قلبه للايمان » سقف حکومت و حاکميت ولايت و امامت پايه هاي محکمي مي خواهد. هر کسي تحمل ولايت، حاکميت و حکومت معصوم را ندارد. يعني حکمِ حکومت، حاکميت و ولايت ما سخت است هر کسي نمي تواند آن را تحمل کند و هر کسي هم قابليت تحمل را ندارد، الا ملک مقرب و نبي مرسل و مومني که قلب آن مُمتَحَن باشد، آزمون هايي را پس داده و ظرفيت تحمل امامت و ولايت را داشته باشد. و اين همان فضايي است که ما آن را بلوغ اجتماعي ياد مي کنيم. يعني بشر در آن فرايند تاريخي، بايد آزمون هايي پس دهد تا به آن ظرفيت، غايت و بلوغ برسد؛ که اگر برسد آمادگي تحمل ولايت معصوم را خواهد داشت. به گونه اي که وقتي حضرت ظهور کرد ديگر خيلي ترس از اين نيست که حضرت به شهادت برسد. نه؛ حضرت را حفظ و کمک مي کنند. و اين مطلب به اين معنا نيست که ما قائل به معجزه و امدادهاي الهي نباشيم. خداوند حکيم است حتي امدادهاي الهي اش را هم در يک شرايط خاصي مي فرستد. پس وقتي مي گوييم در صف مقدم جامعه شيعي و اسلامي است بعد جوامع بشري، منظور اين است که هر کدام در ظرف وجودي خودشان. ظرف وجودي شيعي گسترده تر است، چون آن حضرت امام شيعه است، بايد بشناسد، باور داشته باشد، در خود جامعه شيعي نهادينه کند و سربازان آن حضرت را آماده کند. و اين لايه هايي دارد و مشکک است «کل امر بحسبه». پس اين بلوغ اجتماعي از اساسي ترين بايسته ها و کاستي هاي عصر غيبت است.

اهم مسائل در عصر غيبت بلوغ اجتماعي است و از اهم مسائل مهندسان فرهنگي جامعه شيعي اين است که به اين مسئله بپردازند و سازو کارها و الزامات بلوغ اجتماعي را فراهم کنند. با رويکرد بلوغ اجتماعي سبک زندگي عصر غيبت را تعريف کنند. متناظر با بلوغ اجتماعي فرهنگ جامعه و مهندسي فرهنگي را رقم بزنند. متناظر با بلوغ اجتماعي تمدن نوين اسلامي در عصر غيبت شکل بگيرد و رقم بخورد. با اين حساب ما مي بينيم که براي رسيدن به آستانه ظهور يکي از الزامات جدي، بلوغ اجتماعي است؛ براي اينکه ما جامعه منتظر را مهندسي کنيم بايد به مسئله بلوغ اجتماعي توجه جدي داشته باشيم و سه شاخصه؛ رغبت اجتماعي، شکايت اجتماعي و استعانت اجتماعي را مهندسي کنيم؛ مقدمات اش را فراهم کنيم تا جامعه به آن بلوغ اجتماعي واصل شود و دست يابد. اينجاست که مي گوييم جامعه خواسته اش عوض شده و به مقام خواستن مي رسد. و اين خواستن را به عنوان نماد بلوغ اجتماعي ياد مي کنيم. اگر امام زمان(عج) در توقيع شريف مي فرمايد: «أَكْثِرُوا الدُّعَاءَ بِتَعْجِيلِ الْفَرَجِ فَإِنَّ ذَلِكَ فَرَجُكُم‏» زياد دعا کنيد و دعاي تعجيل فرج بخوانيد مفهومش بهتر فهميده مي شود. دعا و خواستن نماد بلوغ اجتماعي است. اگر در جامعه اي دعا کننده و دعا کردن براي تعجيل فرج زياد شود حکايت از اين مي کند که اين جامعه به بلوغ اجتماعي نائل شده است. يعني جامعه خواسته اش عوض شده و جامعه امام زمان خواه شده است. در اين نگاه  و با اين رويکرد دعاي براي فرج و تعجيل فرج امام زمان(عج) نماد بلوغ اجتماعي مي شود. يعني از يک نگاه دَم دستي ديگر گذر کرده و نگاه فاخر و بالاتري به بحث دعا مي کنيم و دعا نماد بلوغ اجتماعي مي شود.

اگر جامعه به اين سطح از خواستن رسيد از بلوغ اجتماعي برخوردار شده و جامعه منتظر شکل مي گيرد و اين يکي از ارکان، مقدمات و شرايط تحقق فرج است. البته ما قائليم که ظهور امام  زمان(عج) با اذن و عنايت الهي خواهد بود ولي همه کارهاي خداوند براساس حکمت است و وسائل و اسباب بايد فراهم شود و مشيت خداوند در مجموعه شرايط شکل مي گيرد. اينطور نيست که همين طور و بي حساب و کتاب باشد. يکي از شرايط مهم بحث بلوغ اجتماعي است که بخش عظيم آن در حوزه اختيار و اراده انساني است. و بايد بحث کرد که با چه مکانيسمي مي شود فرهنگ رغبت اجتماعي را فعال سازي کرد و بعد گفت که به شکايت اجتماعي و بحث استعانت اجتماعي مي رسد. مباحثي است که بايد روي آنها کار شود، گفتگو شود و تبديل به يک مُدل مفهومي مهندسي بلوغ اجتماعي شود. يعني ما بر اساس مُدل مفهومي، بتوانيم مهندسي بلوغ اجتماعي مان را طراحي کنيم.

ابنا: راهکار تبليغ فرهنگ مهدويت در جامعه چگونه بايد باشد؟ چگونه تبليغ کنيم که عده اي از اين مسئله سوء استفاده نکنند؟

ـ حجت الاسلام و المسلمين سهرابي: تبليغ مهدويت بايد معقول، کارشناسي شده، عالمانه باشد و آسيب ها را از بين ببرد. اينکه راجع امام زمان(عج) حرف نزنيم حرف درستي نيست منتها ما نبايد درباره مباحث مهدويت هر حرفي بزنيم. بايد حرف پخته و فني بزنيم و اگر حرف هاي خام و ناپخته و غير کارشناسي بزنيم مي تواند آسيب زا باشد و مشکلاتي را فراهم کند. مي تواند به دکان و دستگاه تبديل شود و براي کساني که مي خواهند شيطنت کنند مقدمات بازار گرمي فراهم شود. ولي اگر عالمانه و کارشناسانه به مسئله بپردازيم هر چه حرف بزنيم جايز است.



ابنا: تکليف و وظيفه مردم در عصر غيبت چيست و چه کار بايد انجام دهند؟
 
ـ حجت الاسلام و المسلمين سهرابي: مردم بايد بر اساس آموزه هاي ديني آستانه معرفتي شان را بالا ببرند. يعني وقتي که معرفت شان عميق تر شد و بالغ و رشيد شدند در اين عرصه دعا هم که مي کنند ديگر لغلغه زبان نيست بلکه دغدغه وجودشان مي شود. يعني دعايي که متناسب با رغبت، شکايت و استعانت است. دعايي است که بر اساس معرفت عميق است اين به اين معنا نيست که به کسي که در سطح پاييني قرار دارد به دعا و توسل او اشکال بگيريم. نه؛ هر کس در جاي خود قرار دارد و هر کس را در همان جايي که قرار دارد با معرفت بخشي مي خواهيم دو قدم جلو بياوريم. هر کس به حسب استعداد و ظرف وجودي خود بايد يک پله معرفت خود را نسبت به امام زمان(عج) جلو ببرد و بر اساس اين معرفت رو به جلو، نوع نگاه شخص عوض مي شود.

ابنا: از اينکه اين فرصت را در اختيار ما گذاشتيد متشکریم.

خبرگزاری اهل بیت علیهم السلام ـ ابنا

آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(1)
4 ستاره:
 
(0)
3 ستاره:
 
(0)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
1 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
5.0 stars
(5.0)
نظر از: متین [عضو] 
5 stars

با سلام .
بسیار عالی بود .
بشر هنوز هم بالغ نشده …

1395/12/05 @ 23:23


فرم در حال بارگذاری ...