« حسرت‌بارترین لحظه عمر انسانجنس این نامه از بیدارسازی فطرت است/اروپایی‌ها باید بدانند که مادر امام زمان ما یک اروپایی است. »

پيدايش ، رويكرد و فرجام گروه هاي معاند و اپوزيسيون (قسمت اول)

نوشته شده توسطرحیمی 21ام بهمن, 1393

شناسايي و بررسي تحليلي

پيدايش ، رويكرد و فرجام گروه هاي معاند و اپوزيسيون

قسمت (اول )
بسمه تعالي
  مقدمه:
          براي اينكه يك نظام سياسي پايدار بماند بايد داراي ارزش ها و اصولي عقلي و مورد پسند جامعه و مردم باشد ، تا مردم از آن حمايت نمايند ودر مقابل نظام حاكم از مردم خود دفاع نموده و امنيت ورفاه آن ها را تامين نمايد .
لذا نظام هاي حاكم در جهان هر كدام بر اساس ديدگاه خاصي ايجاد شده و ادامه حيات مي دهند .
از طرفي هم در همان جوامع گروه هائي پيدا مي شوند كه بنا به عقايد خود با نظام همراه نبوده و مخالفت مي ورزند يا به مقابله با نظام حاكم مي پردازند .
در اين مبحث به بررسي گروه هاي معاند عليه نظام جمهوري اسلامي ايران خواهيم پرداخت .  

تعريف نظام:
         واژه اي است كه به يك تئوري يا نظريه اي بنام تئوري سيستم ها اشاره داشته،و اين تئوري در چند دهه اخير در علوم انساني وسياسي مورد استفاده قرار گرفته است.
1)  تعريفي كه از نظام به طور مشترك بين علوم مختلف وجود دارد البته با تفاوت هايي اين است كه گردهم آمدن مجموعه ي اجزاي متفاوتي كه در تعامل با يكديگر تحت قاعده خاصي كنار هم قرار ميگيرند وپيكره واحدي را مي سازند كه اين پيكره واحد يك هدف خاصي را دنبال مي كند يا محصول خاصي را توليد خواهد نمود.
2)  مثلا وقتي مي گوييد ، ايران يك كشور جهان سومي است ، در حقيقت شما به يك تئوري اشاره كرده ايد بنام تئوري سه جهاني كه آقاي مائو براي اولين بار آن رامطرح كرده است .
3)  خصوصيات يك نظام به طور كلي و برجسته به شرح زير است:
4) 1-هر نظام يا سيستم يا ارگان يا نهاد داراي اجزاي خاص خود است.
5 -هر نظام داراي يك ورودي خاص است.مثلا ورودي ماشين سوخت آن است.

6-هر نظام داراي يك خروجي خاص خود است.آنچه به عنوان محصول از نظام هاي مختلف خارج مي شود ، متفاوت از هم است.اگر در ورودي يك نظام خللي بوجود آيد ، در خروجي آن هم خلل ايجاد خواهد شد.

تعاريف :
1-محيط ؛
 يعني فضايي كه اجزاي آن نظام يا سيستم در آن شناور هستند.اين محيط مي تواند داخلي يا خارجي باشد .
-  محيط داخلي
محيط داخلي يعني فضايي كه بين اجزاي آن سيستم وجود دارد.
- محيط خارجي
يعني محيطي كه كل سيستم و نظام در آن محيط شناورهستند.
2-انعطاف پذيري يا الاستيسيته يا كشاني ؛
به قدرت انطباق جزء و يا كل از يك سيستم ،با محيط گفته مي شود .
هر نظام داراي يك ضريب كشاني يا انطباق است ،كه هر چه اين ضريب بالاتر باشد، قدرت استمرار اين نظام بيشتر خواهد بود وبالعكس.
3-كنترل ؛
هر نظامي داراي يك جزء كنترل كننده است ، كه همه ي اجزا را كنترل مي كند . اين كنترل كننده يك جزء هشدار دهنده نيز مي باشد.
4-تهديد ؛
 عواملي كه تعادل نظام را به هم مي زنند تهديدي براي هرنظام بوده و آن سيستم را به چالش مي كشند  .
5-باز خورد يا feed back  ؛
 يعني تآثير خروجي بر ورودي ، بدين معنا كه محصول توليدي يك سيستم، چه باز تابي در جامعه دارد . لذا بر اساس آن مي آيند كار سيستم را تنظيم يا تغيير مي دهند .
6- زاويه ي ديد ؛
در علوم سياسي و انساني و … بحث مهمي بنام زاويه ديد ،وجود دارد كه تاثير جدي در همه مسائل مي گذارد.
مثال: اگر چند گل در يك جا وجود داشته باشد از چند نفر مي پرسند چند گل مي بيني ، يكي مي گويد : 8 عدد ، يكي مي گويد : 7 عدد و … . هر كسي از يك نظر يا زاويه ديد خود اعلام نظر مي كند ، يكي از لحاظ رنگ ، يكي از لحاظ بو ، ديگري از لحاظ شكل مي گويد . اين نشان مي دهد كه يك پديده داراي زواياي مختلفي است.
در اين درس هم جريانات را از زواياي مختلف بر اساس مدل ها دسته بندي مي كنيم :
-  كليت نظام جمهوري اسلامي را در يك نماد سه ضلعي نشان مي دهيم
در يك ضلع پرسنل سياسي قرار دارد يعني مسئولان تراز اول
در ضلع ديگر تصميمات و سياست هاي كلان نظام
در ضلع سوم بنياد هاي نظري و بنياد هاي ارزشي
 
          مسئولان تراز اول             تصميمات كلان
                                                 بنياد هاي نظري

براساس سه ضلع بالا جريانات سياسي اجتماعي را دسته بندي مي كنند:
1-جرياناتي كه هر سه ضلع را قبول دارند. حداكثرافراد سياسي را قبول دارند. چنين جرياناتي را جريانات محافظه كار مي گويند.
در روان شناسي سياسي ، رفتار سياسي و رفتار جمعي سياسي گروهها  ، و تشكل ها  ،واحزاب ودسته ها در نظام را ، مورد بحث وبررسي قرار مي دهند لذا در اين مطالعات ، دسته جات سياسي به تيپ هاي مختلف رفتار سياسي تقسيم بندي مي شوند . يكي از اين تيپ ها، رفتار سياسي محافظه كاري است.
محافظه كاري، در تيپ رفتار سياسي يعني رفتار سياسي اي كه وضع موجود را برمي تابد، وضع موجود را تاييد مي كند، دنبال تغيير و دگرگوني وضع موجود نيست . در واقع در اين جا به معني محافظت وضع موجود است.
2-جرياناتي كه هم با پرسنل سياسي و هم با تصميمات وسياست ها (با دو بعد ) مخالفند اين جمعيت ،جمعيت اصلاح طلبند.
تيپ ديگري كه عكس محافظه كاري است مثل راديكال كه دگرگون طلب است.رفتار سياسي جمعي آنها اصلاح طلبي است كه به دنبال دگرگوني همه جانبه نيست اما دنبال دگرگوني هاي جزئي است. در واقع يك رفتار سياسي ديگري است ، كه ليبرال بوده و رفتار سازشكارانه دارد.
3-جرياناتي كه با هر 3 بعد مخالفند از لحاظ تيپ شناسي راديكال يا شورشي يا برانداز مي گويند.
مدل بعدي از يك جامعه شناس معروف بنام رابرت مرتون است كه جريانات را بر اساس كار كردي و ناكاركردي در جامعه يا هنجار و نا هنجاري در جامعه دسته بندي كرده است كه ما اين مدل را بر اساس جامعه خودمان اصلاح و بومي مي كنيم  .
مدل اصلاح شده مرتوني:
دو پارامتر در اين مدل وجود دارد؛
 الف: هدف: يعني اهدافي كه نظام جمهوري اسلامي به دنبال آن است.
 ب: وسيله: يعني نظم و تنظيماتي كه به صورت قانون و نظم اجتماعي بر جامعه حاكم شده است.
بر اساس اين دو پارامتر جدولي رسم مي كنيم تا جريانات اجتماعي را تقسيم بندي كنيم :








جريانات
هدف
وسيله
گروه
A
+
+
گروه هاي هم گرا
B
+
-
گروه هاي افراطي يا نيمه هم گرا
C
-
+
اپوزسيون قانوني يا نيمه هم گرا
D
-
-
گروههاي شورشي و برانداز يا ناهم گرا




نماد پذيرش: +
نماد رد كردن: -
 
حال بر اساس همين مدل پارامترها را عوض مي كنيم.
  




جريانات
اسلاميت
جمهوريت
الف
+
+ گروه هاي هم گرا
ب
+
- گروه هاي نيمه هم گرا
ج
-
+ گروه هاي نيمه هم گرا
د
-
- گروه هاي واگراوشورشي




توضيح جدول :
جريانات حاضر در انقلاب مشروطيت .
1-  جريان ناسيوناليسم به معناي مليت  پرستي و ملي گرايي است .
درزمان مشروطيت سردمدارناسيوناليسم زين العابدين مراغه اي بود. مثلا در آلمان ناسيوناليسم افراطي به صورت نازيسم ظهور پيدا كرد، در ايتاليا به صورت فاشيسم و…
2-  ليبراليسم به معناي آزادي خواهي است .
  جريان ليبراليسم در انقلاب مشروطيت ايران ، توسط ميرزا ملكم خان كه در فرانسه تحصيل كرده بود  و افرادي همچون طالب زاده يا طالب اوف و آخوندوف هدايت مي شد.
3-  دموكراسي = ماركسيسم
افرادي در مشروطيت مثل آقاي اسكندري كه ليدر اين جريان بود و حيدر خان و سلطان زاده ادامه دهندگان آن بودند.
4- تجدد خواهي يعني نو خواهي و نو گرايي.
اين گروه تأكيد افراطي بر غرب گرايي داشتند. سردمداراين جريان سيد حسن تقي زاده بود كه كوركورانه از غرب تقليد مي نمود .
5- جريانات اسلامي زمان مشروطيت؛
1/5 – مكتب سامرا ،
افراد اين جريان پيروان مكتب ميرزاي شيرازي بودند كه يك مرجع عام بود و چون در شهر سامرا زندگي مي كرد از سامرا به عنوان كد اين مكتب استفاده شده است . نماينده اين مكتب در انقلاب مشروطه آقاي شيخ فضل الله نوري بود. اين مكتب داراي اصولي به شرح زير است.
· خصوصيات مكتب سامرا:
الف: باز شناسي سياست در شريعت اسلام( در اين مكتب اصل بر شريعت است كه سياست درآن جاي دارد ) .
ب: ولايت فقيه ،حكومت مورد قبول شيعه درزمان عينيت امام زمان عليه السلام
ج: اولويت مشروعيت بر مقبوليت يا جمهوريت
د: اصل اصالت وظيفه يا تكليف
ه:  ايجادحكومت تام و تمام اسلامي
2/5 – مكتب نجف ،
       افراد اين جريان پيروان مكتب آخوند خراساني بودند ، لذا با توجه به اينكه آخوند در نجف زندگي مي كرد  اين جريان را مكتب نجف مي ناميم.
·خصوصيات مكتب نجف:
الف: باز شناسي شريعت در سياست ، ( دراين مكتب موضوع اصلي سياست است و شريعت در آن جاي دارد )
  ب: اصل وكالت فقيه (يعني فقيه از طرف مردم و در چارچوب نقطه نظرات موكل عمل مي كند.)
ج: اصل اصالت ساخت و چارچوب حكومت اهميت بيشتري دارد و اولويت اول است.
د: اولويت مقبوليت بر مشروعيت يعني اول پذيرش مردم بعد شرع
ه­: اصل حكومت حد مقدور ، يعني در زمان غيبت فقط در حد مقدور مي توان تشكيل حكومت داد و در حد تمام و تام نمي توان.
3/5 -جريان اتحاد اسلام ،
اين جريان  توسط آقاي سيد جمال الدين اسد آبادي بنانهاده شد كه سه شعار اصلي دارد:
الف: بازگشت به قران
ب: مبارزه همه جانبه با استعمار
ج: اتحاد جوامع اسلامي
4/5 – مكتب قم ،
 مكتب قم به مكتب امام خميني( ره ) مي گوئيم كه تلفيقي از دو مكتب سامرا و نجف است .
حال به بررسي اين مي پردازيم كه انقلاب اسلامي بر اساس كدام يك از اين مكاتب پايه گذاري شده و همچنان ادامه دارد.
 مكتب نجف :                                                                      مكتب سامرا :
                      
                                          مكتب قم :
شعار اصلي مكتب قم : استقلال ،آزادي ،جمهوري اسلامي
خصوصيات اين مكتب :
الف : باز شناسي سياست در شريعت و باز شناسي شريعت در سياست . ( ديانت ما عين سياست ما ، سياست ما عين ديانت ما)
ب: ولايت فقيه حكومت مورد قبول شيعه در زمان غيبت
ج: مقبوليت يا جمهوريت و اسلاميت در يك رتبه از ارزش قرار دارند.
د: هم ساخت حكومت مهم است وهم وظيفه و موظف به اجراي احكام اسلامي مي با شد .
ه : حكومت تام و تمام منتها با يك سرعت خاصي .
رويكرد ها نسبت به دين :
1- رويكرد ديني
2- رويكرد غير ديني يا سكولار
3- رويكرد هاي ضد دين يا الحادي
رويكرد هاي ديني 
 الف – رويكرد ديني اصولگرائي يعني تمام فعاليت ها بر اساس اصول و پايه و مبناي دين باشد . ( رويكرد پايه گرا يا اورتودوكس )
 ب – رويكرد ايد ئولوژيكي به دين دارد.
 ج – رويكرد ديني دموكراتيك ، رويكرد دموكراتيك به دين دارد .
  
 الف – رويكرد اصول گرائي
·وجوبي ( حكومت اسلامي و ديني را بر مي تابند )
·امتناعي ( در زمان غيبت امام عصر عج حكومت ديني را قبول ندارند ونظرشان اين است كه نبايد وارد مسائل سياسي شد . )
ب- رويكرد ايدئولوژيك به دين
       اسلام را در چار چوب ايدئولوژي هاي مطرح در دنيا مي بينند ( ايدئولوژي هاي مطرح در دنيا شامل ناسيوناليسم ، ليبراليسم ، ماركسيسم و …مي باشند ) ايدئولوژي هاي مذكور داراي سه بخش يا جز هستند .
 ابعاد ايدئولوژي :
1- بخش فلسفي يا جهان بيني ، به نحوه ي نگرش به جهان و انسان گفته مي شود .
2- بخش اخلاقي به حوزه رفتاري وكرداري بر مي گردد . ( بايد ها و نبايد ها )
3-بخش سياسي در اين مبحث به چارچوب و مدل اداره ي جامعه مي پردازند.
  در نهايت با رويكرد  فوق ، اسلامي التقاتي بنا مي شود تا استكبار بتواند به اهداف خود نائل آيد .
  هدف اين گروه از متفكرين مطرح ساختن اسلام به عنوان يك ايدئولوژي وهم سطح ساختن آن با ايدئولوژي هاي ديگر است . ( ايدئولوژي هاي مطرح شده تفكر انساني هستند در صورتي كه اسلام تفكر و ساخته بشر نيست )
ج- رويكرد دموكراتيك به دين :
 دين را بر اساس چارچوب دموكراتيك و مردم سالاري مي دانند. 
 خصوصيات رويكرد هاي ديني :
  الف: رويكرد اصول گرايي و جوبي ،
· شريعت گرا: بر اساس شريعت و فقه عمل مي كنند.
· غرب ستيز
· مدرنيته را بر نمي تابد: يعني مكتب اخلاقي خاصي كه به عنوان مدرنيته و مدرنيسم مطرح است را قبول ندارد ولي با مدرنيزاسيون مخالف نيست.
+  مدرنيزاسيون : يعني مدرن كردن ، نوسازي ، نوكردن صنعت ، نو كردن روش هاي مديريتي
+ مدرنيته و مدرنيسم مكتب هستند يعني چارچوب خصوصيات اخلاقي و رفتاري و انساني هستند كه از پشرفت تكنيك و صنعت نتيجه گرفته شده است. از جمله حس گرايي، سكولار،
مدرنيسم يعني مكتب پرستش نو گرايي
مدرنيته به مفهوم چارچوب ايدئولوژي است .
ب: خصوصيات رويكرد ايدئولوژيك ؛
·  بعضاً شريعت گرا است .
·  غرب ستيز نيست ولي منتقد است.
·  منتقد مدرنيته است .
· حكومت اسلامي را مشروط قبول دارد.
ج: رويكرد دموكراتيك ؛
· شريعت گرا نيست
· غرب ستيز نيست و براي انطباق در چارچوب جهاني غرب تلاش مي كند.
· مدرنيته را بر مي تابد و بحث سنت و مدرن را مطرح مي كند.
· حكومت اسلامي را هم برنمي تابد و به دنبال حكومت سكولارند.
د- رويكردهاي غير ديني يا سكولار ؛
· جدايي دين از سياست و حكومت يك امراين جهاني و عرفي است.
گروه هاي مطرح اين رويكرد شامل :
 گروه هاي سلطنت طلب مشروطه خواه
  ناسيوناليست ها ، ملي گراها مثل حزب جبهه ملي
4- رويكرد هاي ضد دين يا الحادي نه تنها نسبت به دين بي طرف نيستند و بلكه آن را مانع ومخل فعاليت هاي سياسي و اجتماعي و انواع ترقي بشر مي دانند. از جمله : گروه هاي ماركسيستي به دليل پايه و اساسي كه در مباني فلسفي شان دارند. مانند كلام معروف كارل ماركس كه مي گويد دين افيون ملت هاست . دين ستم طبقاتي است و … وبا دين به عنوان مخل پشرفت مبارزه مي كنند.
گروه هاي ماركسيستي كه در جامعه ما هستند مثل : حزب توده، چريك هاي فدايي خلق (اكثريت و اقليت) ، راه كارگر ، حزب كمونيست كارگري ، حزب رنجبران و حزب طوفان مي باشند.
يك گروه سلطنت طلب هم هستند كه مبارزه زير بنايي با دين مي كنند.
عرفان طبيعت گرا: ماديت و طبيعت
فمنيسم:  femen\female به معناي زن گرايي ، ترجيح زن بر مرد
 موج اول – ماري كرافت (خواست حقوق مدني )
 موج دوم – سيمون ديوار برزي
 موج سوم – مارگارت ميد الغارحست
شيطان پرستي به چند شاخه تقسيم مي شود كه حرف اصلي و خلاصه شده ي آن ، اين است كه همه دين ها ومقدسات در طول تاريخ شكست خوردند و هميشه دين داران در اقليت اند .پس قدرت شيطان بيشتر است و ما به سمت آن مي رويم.
شاخه تاريخي شيطان پرستي دنباله جريان پرستش از ارواح خبيثه است .
شيطان پرستي جديد فلسفي كه مضمون مادي گرايانه ي اومانيستي غرب است كه به اين شكل در آمده است. مثلاٌ: فردي كليسا ساخته و انجيل شيطاني نوشته است.
شاخه ديگر شيطان پرستي بنام شر پرستي :پرستش تمام اعمالي كه به عنوان شرارت و به عنوان پستي و رذالت در كليسا مطرح مي شود بر ايشان ممدوح است. مثل: خونخواري ، استفاده مواد مخدر در اندازه زياد و موسيقي هاي حاد و شهوت راني .
كاباليسم شاخه اي از عرفان يهودي است كه به نوعي به شيطان پرستي نزديك شده است.
 عرفان صفت گرا : معنويت و روحانيت را از عرفان جدا و يك ، سير مادي براي سلوك در نظر مي‏ گيرد.
وزارت اطلاعات


فرم در حال بارگذاری ...