« آثار و فوايد ذكر خدادعایی از امام سجاد علیه السلام برای عاقبت بخیری فرزندان + صوت »

آرایه های اخلاقی انسان از دیدگاه جواد الائمه علیه السلام

نوشته شده توسطرحیمی 31ام فروردین, 1395
 
 
آن حضرت علیه السلام در جایی دیگر تعریف ادب در نزد مردم را نقد می کند و نگرش خود را نسبت به ادب مطلوب تبیین می نماید، چنانکه می فرماید: مفهوم و معنای ادب از نظر مردم، تنها خوب سخن گفتن است که رکیک و سبک نباشد، ولیکن این نظریه قابل توجه نیست تا مادامی که انسان را به خداوند متعال و بهشت نزدیک نگرداند. بنابراین ادب یعنی رعایت احکام و مسائل دین، پس با عمل کردن به دستورهای الهی و ائمه اطهار (علیهم السلام)، ادب خود را آشکار سازید.

انسان ها به اخلاق و ادب است که آراسته می شوند. البته برخی از صفات، فضایل و منش های اخلاقی از برخی دیگر برجستگی ویژه ای دارند که موجب آراستگی بیشتر انسان می شود. امام جواد علیه السلام در سخنی این آرایه های اخلاقی را چنین بیان می کند:

التواضع زینه الحسب، و الفصاحه زینه الکلام، و العدل زینه الایمان، والسکینه زینه العباده، والحفظ زینه الروایه، و خفض الجناح زینه العلم، وحسن الادب زینه العقل، و بسط الوجه زینه الحلم؛

تواضع و فروتنی زینت بخش حسب و شرف، فصاحت زینت بخش کلام، عدالت زینت بخش ایمان و اعتقادات، وقار و ادب زینت بخش اعمال و عبادات، و دقت در ضبط و حفظ زینت بخش نقل روایت و سخن، و خاکساری و فروتنی زینت بخش علم و دانش، و ادب داشتن و اخلاق نیک، زینت بخش عقل و خوش رویی با دیگران زینت بخش حلم و بردباری است.[1]

پس اگر انسانی دارای حسب اصیل است و از نظر اجتماعی دارای اعتبار و جایگاه بلند اجتماعی است، این بزرگی حسب خود را باید با تواضع و فروتنی به نمایش بگذارد و آن را به چنین صفت و فضیلتی بیاراید؛ زیرا اگر به بزرگی حسب بسنده کند و یا بخواهد با بزرگی آن، تکبر را همراه سازد، به یقین حسب خویش را کوچک کرده و از منزلت خویش کاسته و آن بزرگی حسب خود را نیز از دست می دهد.

فصاحت، زینت کلام

فصاحت و بلاغت به معنای شیوایی و شیرینی، از آرایه های سخن گفتن است. اگر در آیات و روایات برای سخن صفاتی چون راستی، استواری[2]، رسایی[3]، آسانی[4]، نرمی [5]، متانت[6]، نیکی[7] کرامت[8] و برهانی و استدلالی بودن و مانند آن گفته شده است، همه اینها اگر با آرایه ای چون فصاحت و شیوایی جمع شود بسیار خوب است. این فصاحت به معنای بلاغت هم هست، یعنی هم شیوایی و هم شیرینی در سخن وجود داشته باشد. این گونه است که کلام حتی اگر از نظر محتوا موجب آزرده خاطری شود و در آن امر و نهی باشد که میل آدمی نمی کشد، ولی با فصاحت و شیوایی در سخن و شیرینی در کلام می توان آن زهر تلخ را در کام، به گونه ای شیرین ریخت؛ زیرا بسیاری از داروهائی که درمانگر خوب است، تلخ و زهراگین می باشد. این داروی تلخ و زهرآگین را می بایست در قالب شیرین و شیوا ریخت و با آرایه هایی زیبا به خورد گوش جان دیگران داد.

همچنین ایمان امری بسیار پسندیده است که جلوه های آراستگی آن را باید در عدلی جست که جتی اگر بر خود و خویشان اجرا می شود، لذت بخش باشد. اگر کسی مدعی ایمان باشد ولی بهره ای از عدل در حق خود و خویشان نداشته باشد و همواره قیام به عدالت نکند، چنین ایمانی از لذت آرایه های پسندیده و جذاب الهی بی بهره است.

عبادت هم در سایه آرامش و سکونت نفس است که معنا می یابد. از این رو در این روایت امام جواد علیه السلام زینت عبادت را آرامش روح شخص دانسته است.

در نقل قول از دیگران هرچند که بیان مضمون و محتوا نیز کفایت می کند، زیرا بیان محتوا و مضمون سخن، صداقت در نقل قول را تامین می کند، ولی شکی نیست که نقل قول عین عبارت و حفظ تمام ویژگی های کلامی، اوج صداقت و وثاقت را تضمین می کند. از این رو امام علیه السلام حفظ کلام دیگران و نقل عین عبارت را اوج روایت و نقل می داند و آن را از آرایه های روایت می شمارد.

خاکساری، زینت علم

از نظر امام جواد علیه السلام علم خوب است ولی اوج کمال دانش عالم در رفتار متواضعانه او است که بال های خود را برای دیگران می گستراند تا همگان بر سر سفره دانش او بنشینند و از آن بهره مند شوند. عالم چون مرغ مادری است که بال می گستراند تا همه جوجه ها در زیر بال او قرار گیرند و در امنیت و آرامش و آسایش باشند و از هرگونه آسیب جوی و تهدید دشمنان در امان بوده و بستر کمالی برای آنها فراهم شود. پس عالم با علم خود فروتنانه برای همگان چون مادری دلسوز و مشفق، نگران دیگران است و می کوشد تا همه را در زیر بال محبت خویش درآورد. این تعبیر امام علیه السلام از آیاتی چون 88 سوره حجر و 24 سوره اسراء گرفته شده است. در تعابیر قرآنی بر ذلت و خواری تاکید شده که البته خواری و ذلت ناپسند نیست، بلکه همان معنای فروتنی است. اگر عالم همانند درخت سیب افتاده نباشد و چون سر و قد بکشد جز برخی افراد اندک، کسی نمی تواند از میوه های علمی او بهره مند شود؛ اما اگر با عزت نفسی که دارد خود را خم کند و به زیر آورد تا حتی کودکان خردسال جهالت نیز از او بهره مند شوند، آن موقع است که عزت باطنی و واقعی یافته و جایگاه علم را به خوبی مشخص و معین ساخته است.

امام جواد علیه السلام درباره عقل نیز ادب نیک را آرایه آن می داند. می دانیم که عقل که خود یکی از مهمترین نعمت های الهی است، حقیقت انسان را نشان می دهد؛ چرا که حیا و اخلاق و دینداری انسان در گرو عقل و تعقل اوست.[9] هر چه انسان از حقایق و خداشناسی و بندگی و اخلاق و قانون و عدالت و مانند آن دارد، سرچشمه و خاستگاه همه آنها عقل اوست. حال اگر بخواهد عقل دیندار و اخلاقمدار را به چیزی بیاراید و کمال و تمام عقلانیت را به چیزی زینت بخشد می بایست به ادب نیک خود را متخلق کند؛ زیرا ادب به معنای رعایت لطائف و ظرافت رفتاری و کرداری مبتنی بر هر مجلس و منزلت و مکانی است. اینکه انسان نیک رفتاری را با همه ظرافت ها و لطائف به نمایش گذارد این همان ادب است. پس ادب ورزی آرایه ای است که عقل بدان آراسته می شود.

حقیقت ادب

امام جواد علیه السلام در بیان حقیقت ادب می فرماید: و حقیقه الادب: اجتماع خصال الخیر، و تجافی خصال الشر، و بالادب یبلغ الرجل مکارم الاخلاق فی الدنیا و الاخره، و یصل به الی الجنه؛ حقیقت ادب و تربیت عبارت است از: دارا بودن خصلت های خوب، خالی بودن از صفات زشت و ناپسند. انسان به وسیله ادب- در دنیا و آخرت- به کمالات اخلاقی می رسد؛ و نیز با رعایت ادب به بهشت دست می یابد.[10]

آن حضرت علیه السلام در جایی دیگر تعریف ادب در نزد مردم را نقد می کند و نگرش خود را نسبت به ادب مطلوب تبیین می نماید، چنانکه می فرماید: مفهوم و معنای ادب از نظر مردم، تنها خوب سخن گفتن است که رکیک و سبک نباشد، ولیکن این نظریه قابل توجه نیست تا مادامی که انسان را به خداوند متعال و بهشت نزدیک نگرداند. بنابراین ادب یعنی رعایت احکام و مسائل دین، پس با عمل کردن به دستورهای الهی و ائمه اطهار (علیهم السلام)، ادب خود را آشکار سازید.[11]

گشاده رویی، زینت حلم

حلم در فرهنگ اسلامی و قرآنی همان نتیجه عقلانیت در رفتار همراه با بردباری و شکیبایی است و انسان حلیم، عاقل، بردبار و شکیبایی است که در مقام عمل و رفتار فشارهای درونی و بیرونی او را به ستوه نمی آورد و از دایره عقلانیت بیرون نمی برد و گرفتار جهالت نمی شود، چنین شخصی اگر بخواهد حلم خویش را بیاراید می بایست گشاده رویی داشته باشد؛ زیرا گشاده رویی موجب می شود که حلم و بردباری خود را آنگونه که هست به نمایش بگذارد و اوج این صفت را نشان دهد. انسان گرفته رو و گرفته خو، نمی تواند حقیقت حلم را به نمایش گذارد؛ زیرا حلم به طور طبیعی نوعی عقلانیت خشن را به نمایش می گذارد و همراه با استقامت است، اما اگر این عقلانیت با گشاده رویی و خوش رویی همراه شود، عقل و قلب، عدل و احسان، استواری و نرمی را با خود به همراه خواهد داشت.

آن حضرت علیه السلام در سخنی دیگر درباره آرایه های برخی دیگر از فضایل و اعمال نیک و عبادی می فرماید: الخشوع زینه الصلاه، و ترک ما لا یعنی زینه الورع؛ خشوع، زینت بخش نماز و رها کردن آنچه (برای دین و دنیا و آخرت) سودمند نباشد زینت بخش ورع و تقوای انسان است.[12]

پس تمامیت نماز در خشوع است که زیباترین حالت انسانی است؛ چنان که اوج ورع و پرهیزگاری را می بایست در ترک بیهوده هایی جست که برای دنیا و آخرت هیچ سودی ندارد و به قول قرآن، لهو و لعب است.[13]

منبع : کیهان

پی نوشت:

[1]کشف الغمه، ج 2، ص 347

[2]نساء، آیه 9؛ احزاب، آیه 70

[3]نساء، آیه 63

[4]اسراء، آیه 28

[5]طه، آیه 44

[6]مزمل، آیه 5

[7] فصلت، آیه 33

[8] اسراء، آیه 23

[9] اصول کافی، ج 1، کتاب عقل و جهل

[10]ارشاد القلوب دیلمی، ص 160

[11]ارشاد القلوب دیلمی، ص 160

[12]بحارالانوار، ج 75، ص 80

[13] مائده، آیه 58؛ انعام، آیه 32



فرم در حال بارگذاری ...