« قناعت باید در زندگی ها وجود داشته باشدنیمه‌ی پُر »

آزادی در برابر خدا...

نوشته شده توسطرحیمی 18ام بهمن, 1396

 

میرباقری:

مبنای دموکراسی غربی آزادی در برابر خداست

در دنیای غرب انسان محور ارزش و حاکم بر خود است و حق حاکمیت را به هر کس که بخواهد واگذار می‌کند، اما در تفکر تو‌حیدی خدا را خالق و مالک حقیقی وجود خود می‌دانیم و مالکیت ما اعتباری است.

انبیاء علیه السلام آمدند که مردم را به بندگی خدا دعوت کنند و این کار را نیز انجام دادند

نشست «مبانی قرآنی انقلاب اسلامی» از سلسله نشست‌های فرهنگ سازی و توسعه فعالیت‌های قرآنی، عصر دیروز 17 بهمن ماه با حضور سیدمحسن میرباقری، استاد دانشگاه و مدیر موسسه نورالمجتبی علیه السلام در معاونت قرآن و عترت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برگزار شد.

میرباقری در ابتدای سخنان خود با بیان اینکه ابتدا باید تعریفی از انقلاب ارائه کنیم، گفت:

انقلاب اسلامی حرکتی در ادامه و احیای بعثت انبیاء الهی بود و امام راحل(ره) و مردم نیز به همین عنوان قیام کردند.

وی در ادامه ابا اشاره به نوع دعوت حضرت نوح علیه السلام از قومش افزود: حضرت نوح علیه السلام دعوتش را بر سه پایه بنیان می‌گذارد،

اول این که به مردم می‌گوید خدا را بپرستید،

دوم می‌گوید معبودی جز او نیست و

سوم به تقوای الهی دعوت می‌کند،

لذا ایشان دعوت به بندگی و اخلاص و تقوای الهی می‌کند، در سوره شعرا، قرآن پنج بار، از زبان پنج پیامبر، یک جمله را تکرار می‌کند.

میرباقری تصریح کرد: اگر اندکی در انقلاب اسلامی دقت کنیم، این سه مبنای قرآنی را می‌بنیم، البته گفته‌اند انقلاب بر مبنای استکبار ستیزی و قیام لله بوده و هست، اما به نظر بنده تمام مبانی تعریف شده در این سه مورد خلاصه می‌شود، ابتدا دعوت به تعبد، دوم دعوت به تقوای الهی و سوم دعوت به قبول حاکمیت خداوند.

میرباقری سیره رسالت انبیا را توصیف کرد و افزود:

انبیاء علیه السلام آمدند که مردم را به بندگی خدا دعوت کنند و این کار را نیز انجام دادند، پیروان انبیاء علیه السلام نیز شعارشان، شعار بندگی خدا بود، و طبق فرمایش خداوند در قرآن، حتی انبیاء علیه السلام   مردم را به قبول کردن خدا دعوت نمی‌کردند و یک جا قرآن نمی‌گوید که یک قومی با پیامبر صلی الله علیه و آله مخالفت کرده باشند مبنی بر این که گفته باشند ابتدا خداوند اثبات شود. لذا بحث سر این نبوده که آنها خداوند را نشناسند.

وی به رویدادها و کنش های تاریخی در مسیر دعوت انبیا اشاره کرد و گفت: در رنسانسی که در غرب رخ داد، اینها با گذشتگان بیگانه شدند و نتیجه این شد که با انبیاء علیه السلام و خدا بیگانه شدند و گفتند کاری با خداوند نداریم.

میرباقری اضافه کرد:

شعار آنها نیز بر پایه انسان محوری استوار شد و  آنها با خدا و آخرت بیگانه شدند، زندگی دنیا را اصل قرار دادند، دعوت به نفس محوری کردند و گفتند انسان، خود محور ارزش است و در مقوله آزادی نیز به این شکل وارد شدند که آزادی را به معنای آزادی از خدا مطرح کردند.

این مدرس و پژوهشگر با بیان اینکه در حرف‌های این افراد، آزادی به معنای آزادی در برابر خدا است، افزود‌:  درست در مقابل دعوت انبیاء علیه السلام که به مردم می‌گفتند، ارزش انسان به بندگی او در برابر خدا است که این بندگی موجب تقرب و رشد ما می‌شود.

میرباقری آزادی را در گرو اخلاق برشمرد و  گفت: با این تعریفی که از آزادی ارائه دادند، تعریف از اخلاق نیز تغییر یافت، در تفکر توحیدی، اخلاق، عملی است که ما را به خدا نزدیک کند، غربی‌ها در برابر دعوت انبیاء علیه السلام ، خط متضادی را ایجاد کردند، امروز می‌بینید که از مسأله هم‌جنس‌گرایی که از پلیدترین مسائل است، به عنوان اخلاق، طرفداری می‌کنند و می‌گویند این مسأله نشان‌گر آزادی است.

وی در ادامه تصریح کرد: سال‌های پس از این نیز چند انقلاب مارکسیستی به وجود آمد که آنها نیز شاخه‌ای از اومانسیم بودند که باز هم مبنای آنها روی نفس محوری استوار بود و حتی فلسفه نفی ماوراء الطبیعه را نیز مطرح کردند و مبنای هر دو، خروج از تعبد خداوند بوده است.

میر باقری به نقش انقلاب اسلامی و برچیده شده نمادهای غربی ار سر کشور اشاره کرد گفت: انقلاب اسلامی  به عنوان یک نهضت معنویت‌گرا و بر محور خدا و قیام لله به وجود آمدو با پیروزی انقلاب اسلامی، اولین چیزی که در عالم مطرح شد، خط فرهنگی جدید بود.

 

تعریف آزادی از منظر اسلام
میرباقری در ادامه این مطلب با تاکید بر اینکه در واقع فرهنگ بندگی مجددا احیا شد گفت: در اسلام هرگز شعار آزادگی انسان را نداریم، بله، انسان از ظلم و نفس آزاد می‌شود، اما به شرط این که بنده خدا باشد، آزادی که غرب می‌گوید، آزادی در مقابل خدا است اما قرآن عظمت را در بندگی خدا معرفی می‌کند.

این پژوهشگر به واکنش های غرب گرایانه برخی کشورها در قبال تشکیل انقلاب اسلامی اشاره کرد و افزود: موج‌های اسلام گرایی در اروپا و آمریکا که بعد از انقلاب بسیار زیاد شد نشان از همین مسأله دارد، حتی تا دهه اول انقلاب اینطور بود که وقتی می‌خواستند به دین حمله کنند، بر علیه مسیحیت کار می‌کردند و فیلم‌هایی نیز می‌ساختند و به عنوان دین مخرب به آن نگاه می‌کردند، وقتی یک مقدار اسلام مطرح شد و رسوخ کرد، غربی‌ها شروع به مبارزه با اسلام کردند و اکنون دو دهه است که جهت حمله به سمت اسلام آمده است و تشکیل گروه‌های تروریستی مانند داعش و …، برای تبدیل کردن اسلام گرایی به اسلام هراسی است.

میرباقری بیان کرد: خدا همه ما را ایجاد کرده و او مالک وجود ما است و او حق تصرف در ما را دارد، لذا او ولی ما است، آیا ما در تفکر توحیدی، برای خودمان ولایت بر خود قائل هستیم؟ خیر، ما ملتزم هستیم و برای نمونه برای خود حق خودکشی قائل نیستیم، لذا در تفکر توحیدی خدا ولی است. مبنای قرآنی و عقلی نیز همین را می‌گوید که برای نمونه می‌توان به آیه الکرسی اشاره کرد که یک دوره معارف را برای ما بیان می‌کند. 

وی در ادامه افزود: پس ولایت و حاکمیت از آن خدا است و در حکومت الهی و دموکراسی که در غرب وجود دارد یک تشابه و تفاوت مبنایی وجود دارد، در هر دو با آرای مردم ولایت شکل می‌گیرد اما تفاوت در این است که در برنامه دموکراسی، مردم حق رای دارند اما در حکومت الهی این طور نیست و آن کسی که خداوند او را تعیین کرده، باید به این شخص رای بدهد، مثلا اکنون، خبرگان رهبری اگر روزی بخواهند رای بدهند، اینها حق ندارند هر کسی را که دلشان خواست انتخاب کنند، آن کسی که تشخیص دهند خدا از او بیشتر راضی است باید به او رای دهند. تفاوت در این است که مبنای حاکمیت الهی، خدا محوری است و مبنای حاکمیت دموکراسی این است که انسان مالک بر خویش است.

این قرآن پژوه با اشاره به مبنای دوم انقلاب اسلامی ایران تصریح کرد: مبنای دوم، مبنای حاکمیت و ولایت خداوند است، در دنیای غرب با توجه به این که انسان را محور ارزش می‌گیرند، می‌گویند انسان حاکم بر خود است و این حق حاکمیت را به هر کس بخواهد واگذار می‌کند، اما در تفکر تو‌حیدی این طور نیست و خدا را خالق خود می‌دانیم و او مالک حقیقی وجود ما است و مالکیت ما اعتباری است.

استاد بازنشسته دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی در ادامه سخنان خود با اشاره به مبنای سوم انقلاب اسلامی بر پایه قرآن گفت: مبنای سوم، دعوت به تقوای الهی است که در قالب امر به معروف و نهی از منکر جلوه‌گری می‌کند، امام راحل(ره)، در یکی از سخنرانی‌های خود مشکلاتی را جواب می‌دادند و می‌گفتند، قرآن ما را به امر به معروف و نهی از منکر فرمان داده است، مومنان نسبت به یکدیگر ولایتی به صورت عام ندارند، اما جز در یک مورد که آن یک مورد که بر یکدیگر ولایت دارند نیز همین مسأله امر به معروف و نهی از منکر است، مومنان در اینجا حق دارند که دخالت کنند و خداوند نه تنها اجازه داده بلکه خواسته که امر به معروف کنیم و این نوعی از ولایت است. این استدلال نیز بر پایه آیه 71 سوره توبه است که خداوند می‌فرماید:

«وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْضٍ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ یُقیمُونَ الصَّلاةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ یُطیعُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ أُولئِکَ سَیَرْحَمُهُمُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ عَزیزٌ حَکیمٌ»

وی بیان کرد: امام حسین علیه السلام قیامش را تحت همین عنوان معرفی می‌کنند، در آن خطبه نورانی نیز آمده است که امام علیه السلام فرمود: برای سرمستی و فساد و ظلم قیام نکردم، بلکه می‌خواهم جامعه اسلامی را اصلاح و امر به معروف و نهی از منکر کنم و راه پیامبر صلی الله علیه و آله را می‌روم، در نتیجه مبانی انقلاب اسلامی دعوت به بندگی، دعوت به پذیرش حاکمیت خدا و امر به معروف و نهی از منکر تقسیم شامل می‌شود.

باشگاه خبرنگاران پویا


فرم در حال بارگذاری ...