« ​شبیه ترین ظالم به مظلوم کیست؟تعهد برای تغییر سبک زندگی در 110 سال قبل! »

آنچه باید درباره ماه‌های حرام بدانیم!

نوشته شده توسطرحیمی 18ام فروردین, 1395

ماه های حرامهمه ماه های قمری درنگاه معصومین (علیهم السلام) دارای آداب و احکام خاص خود می باشند به ویژه ماه های حرام که موضوع برخی از احکام شرعی هستند و بر هر مسلمان لازم است نسبت به این احکام وآداب آن آشنا بوده تادرمواقع قرارگرفتن در آن به وظیفه خود عمل کند.

حجت الاسلام سید جعفر ربانی به بررسی ابعاد مختلف ماه های حرام، تعدادآنها ،جابجایی ، حرمت جنگ وکفاره وافزایش دیه در این ماه ها پرداخته است.

 *محور اول، تعداد ماه های حرام

 اتفاق همه فقهای مسلمین بر این است که تعداد ماه‌های حرام چهار تا می‌‌باشد و نیز همه آنان بر این باورند که این چهار ماه عبارت است از: «ذی‌قعده»، «ذی‌حجه»، «محرم» و «رجب»، که سه تای اول پشت‌سر هم و ماه رجب به‌طور جداگانه واقع شده است. (تحریرالاحکام الشرعیة علی مذهب‌الامامیة، علامه حلی/2/130)

 ورود قرآن کریم در این زمینه (مانند بیشتر موارد) بر طرح کلیت و اجمال مطلب است و مشخصاً نام هریک را بیان نفرموده است: إنّ عدّةالشهور عندالله اثناعشر شهراً في‏ كتاب‌الله يوم خلق‌السماوات والأرض منها أربعة حرم. (توبه/36)‏

 «تعداد ماه‏ها نزد خداوند در كتاب الهى، روزی که آسمان‌ها و زمین را آفرید، دوازده ماه مقرر شده که از این میان  چهارتای از آن‌ها حرام می‌باشد.»

 بحثی که در این زمینه وجود دارد این است که اولین ماه از ماه‌های حرام، «رجب» است یا «محرم»؟

 ولکن ثمره فقهی قابل توجهی بر این بحث مترتب نیست. بله اثر این بحث را در آن‌جا می‌توان مشاهده نمود که شخصی، مطلبی را معلق بر «اولین ماه حرام شرعی (نه اولین ماه حرامی که بر حسب سیر زمانی نسبت به شخص فرامی‌رسد، زیرا بدیهی است در این صورت اولین ماه از ماه‌های حرام که فراخواهد رسید برای او اولین ماه حرام خواهد بود)» نماید، مثل این‌که نذر کند در اولین ماه حرام شرعی، کار خیری را انجام دهد.

 

آن‌چه از برخی کلمات معصومین علیهم السلام به‌دست می‌آید، این است که آغاز ماه‌های حرام با ماه «رجب» است، در یکی از ادعیه ماه رجب می‌خوانیم: و هذا رجب‌المرجب المكرم الذي أكرمتنا به، أول اشهرالحرم (الاقبال بالاعمال الحسنة فی ما یعمل مرة فی‌السنة، سیدبن طاوس/3/279)

 *محور دوم، جابه‌جایی

 محور دوم در زمینه ماه‌های حرام این است که جابجا کردن ماه‌های حرام جایز نبوده و تبعیت از احکام الهی در این زمینه مانند سایر موارد لازم است. قرآن کریم می‌فرماید: «إنما النسي‏ء زيادة في‌الكفر يضلّ به الذين كفروا يحلّونه عاماً و يحرّمونه عاماً ليواطؤا عدّة ما حرّم‌الله فيحلّوا ما حرّم‌الله زيّن لهم سوء أعمالهم والله لايهدي القوم‌الكافرين» (توبه/37)

 «جابه‌جا كردن و تأخير ماه‏هاى حرام‏، افزايشى در كفر (مشركان) است؛ كه با آن، كافران گمراه مى‏شوند؛ يك سال، آن را حلال و سال ديگر آن‌را حرام مى‌كنند، تا به مقدار ماه‏هايى كه خداوند تحريم كرده بشود (عدد چهار ماه، به پندارشان تكميل گردد) و به اين ترتيب، آن‌چه را خدا حرام كرده، حلال بشمرند. اعمال زشت آن‌ها در نظرشان زيبا جلوه داده شده؛ و خداوند جمعيت كافران را هدايت نمى‏كند.»

 علامه طباطبایی می‌نویسند: حرمت جنگ در ماه‌های حرام، از شرايعى است كه حضرت ابراهيم ؟ع؟ آن‌را تشريع كرده بود و عرب آن‌را حتى در دوران جاهليت كه از دين توحيد بيرون بوده و بت مى‏پرستيدند، محترم مى‏داشتند. چيزى كه هست قانونى داشتند به‌نام «نسى‏ء» و آن اين بود كه هر وقت مى‏خواستند اين چهار ماه و يا يكى از آن‌ها را با ماه ديگرى معاوضه نموده مثلاً به‌جاى محرم، صفر را حرام مى‏كردند و در محرم كه ماه حرام بود به جنگ و خونريزى مى‏پرداختند. (ترجمه تفسیر المیزان/9/359)

 *محور سوم، احترام

 نکته سوم در مورد ماه‌های حرام این است که این ماه‌های چهارگانه دارای ارزش و «احترام» می‌باشد و از این‌رو آن‌ها را ماه‌های «حرام» نامیده‌اند (العین/3/222) و شاید تمام احکامی که در اسلام مترتب بر ماه‌های حرام گردیده، ناشی از احترام و ارزش داشتن آن‌ها باشد.

 نتیجه‌ای که از این مقوله (احترام داشتن ماه‌های حرام) گرفته می‌شود، این است که ثواب انجام کار‌های نیک و عقاب اعمال زشت در این ماه‌ها بیشتر می‌گردد.

 مرحوم آیةالله کاشف‌الغطاء (متوفای 1228) در این زمینه می‌نویسد: و لذلك زادت ديةالقتل في‌الحرم و في‌الأشهرالحرم فكل واجب أو محرم يشتد وجوبه و تحريمه أما باعتبار شرف فاعله أو زمانه أو مكانه و يتزايدان بزيادةالشرف و يضعفان بضعفه و كذا يشتدالندب والكراهة و يتزايدان على ذلك‌النحو… .(کشف‌الغطاء عن مبهمات شریعةالغراء،/4/560)

 به سبب احترام داشتن است که دیه قتل در حرم (مکه مکرمه و سرزمین‌های خاص اطراف آن) و در اشهر حرم  افزایش می‌یابد. بنابراین کار‌های واجب یا حرام به اعتبار شرف فاعل و زمان و مکان، وجوب و حرمت آن، شدت پیدا می‌کند. و نیز تأکد وجوب و حرمت، تابع شدت و ضعف جایگاه فاعل و زمان و مکان می‌باشد. در مورد کارهای مستحب و مکروه هم قضیه از همین قرار است.

 *محور چهارم، حرمت جنگ

 حرمت جنگ در ماه‌های حرام علاوه بر این‌که مورد اجماع همه مسلمان‌ها قرار گرفته، قرآن کریم نیز به آن تصریح نموده است: «يسئلونك عن‌الشهرالحرام‏ قتال فيه قل قتال فيه كبير» (بقره/217)، از تو درباره جنگ كردن در ماه حرام، سؤال مى‏كنند؛ بگو جنگ در آن، (گناهى) بزرگ است.‏

 یک استثنا:

 تذکر به یک مطلب در این زمینه ضروری می‌نماید و آن این‌که حرمت جنگ در ماه‌های حرام، مختص است به کسی که طرف مقابل وی نیز حرمت این ماه‌های چهارگانه را پاس دارد، در غیر این صورت جنگیدن در این ماه‌ها جایز بلکه واجب خواهد بود.

 و به عبارت دیگر، چنان‌چه دشمن، حرمت ماه حرام را نگه ندارد و در ماه حرام مبادرت به جنگ ورزد، دفاع واجب است، زیرا دفاع مختص به زمان خاصی نمی‌باشد. قرآن کریم در این مورد می‌فرماید: «الشهرالحرام‏ بالشهرالحرام والحرمات قصاص فمن اعتدى‏ عليكم فاعتدوا عليه بمثل ما اعتدى‏ عليكم واتقواالله واعلموا أن الله مع‌المتقين» (بقره/194)

 ماه حرام، در برابر ماه حرام است (اگر دشمنان، احترام آن‌را شكستند و در آن با شما جنگيدند، شما نيز حق داريد مقابله به مثل كنيد.) و تمام حرام‌ها، (قابل) قصاص است. پس (به‌طور كلى) هر كس به شما تجاوز كرد، همانند آن بر او تعدى كنيد و از خدا بپرهيزيد (و زياده‌روى ننماييد) و بدانيد خدا با پرهيزكاران است. (ترجمه آیةالله‌العظمی مکارم)

 مفسران گفته‌اند شأن نزول آیه شریفه این است که مشركان مكه مى‏دانستند جنگ در ماه‌هاى حرام از نظر اسلام جايز نيست، به‌همين دليل در نظر داشتند مسلمانان را غافل‌گير ساخته و در ماه‌هاى حرام به آن‌ها حمله‏ور شوند و شايد گمانشان اين بود، كه اگر آن‌ها احترام ماه‌هاى حرام را ناديده بگيرند مسلمانان به مقابله برنمى‏خيزند، آيه مورد بحث به اين پندارها پايان داد و نقشه‏هاى احتمالى آن‌ها را نقش بر آب كرد و دستور داد اگر آن‌ها در ماه‌هاى حرام دست به اسلحه ببرند، مسلمانان در مقابل آن‌ها بايستند. (برگزیده تفسیر نمونه/1/176)

 

*محور پنجم، افزایش دیه

 محور فقهی دیگر در مورد ماه‌های حرام این است که چنان‌چه شخصی در یکی از این ماه‌ها مرتکب قتل شود، دیه او غلظت یافته و باید یک‌سوم بیشتر بپردازد.

 مرحوم شیخ حر عاملی در کتاب ارزشمند «وسایل‌الشیعه» بابی را تحت این عنوان منعقد نموده است: باب أن من قتل في‌الأشهرالحرم فعليه دية و ثلث و صوم شهرين متتابعين من أشهر الحرام (وسایل‌الشيعة/29/203)

 در یکی از روایات این باب می‌خوانیم: عن يونس عن كليب الأسدي قال سألت ‏أباعبدالله ؟ع؟ عن‌الرجل يقتل في الشهرالحرام ما ديته قال دية و ثلث. (الکافی/7/281) کلیب اسدی می‌گوید از امام صادق ؟ع؟ سؤال کردم: مردی که در ماه حرام کشته شود دیه او چه مقدار است؟ حضرت پاسخ دادند: یک دیه کامل به اضافه یک‌سوم آن.

 در اصل مطلب مورد نظر (اضافه شدن ثلث دیه) تردیدی وجود ندارد، چراکه مورد تأکید روایات و به‌دنبال آن مورد اجماع فقها واقع شده است. و لکن برخی نکات حاشیه‌ای در این زمینه وجود دارد که قابل توجه است:

 الف) این حکم مختص به مسلمان نبوده بلکه شامل مسلمان و کافر می‌شود. (مفتاح‌الكرامة/10/364)

 ب) این حکم مختص به قتل می‌باشد. بنابراین شامل جنایت وارد کردن بر اعضا نمی‌گردد. (تحریرالاحکام‌الشرعیة علی مذهب‌الامامیة/2/268)

 فقها با عبارت «لاتغلیظ فی‌الاطراف» به این مطلب اذعان نموده‌اند.

 ج) در لزوم اضافه پرداخت ثلث دیه، تفاوتی بین انواع دیه قتل عمد نیست (تحریرالوسیلة، امام خمینی/2/558، - گفتنی است که قاتل در مقام پرداخت دیه مخیر است بین : 1- هزار دینار 2- ده هزار درهم 3- هزار گوسفند 4- دویست گاو 5- صد شتر 6- دویست حله (لباسی خاص))

 د) در این‌که آیا حکم مزبور، مختص به قتل عمد است یا شامل قتل خطایی نیز می‌گردد، در بین فقها دو نظریه وجود دارد. برخی به اطلاق روایات تمسک نموده و نتیجه گرفته‌اند شامل عامد و خاطی می‌شود و برخی دیگر از زاویه «هتک حرمت» به حکم مزبور نگریسته و آن‌را مختص به عامد دانسته‌اند. (تفصيل‌الشريعة في شرح تحريرالوسيلة، مرحوم آیةالله‌العظمی لنكرانى)

 *محور ششم، کفاره

 می‌دانیم کسی که مرتکب قتل گردد، علاوه بر مسأله قصاص یا دیه که حق‌الناس است، بحث انجام کفاره نیز متوجه او می‌شود.

 کفاره قتل، از حقوق الهی به شمار می‌رود که حتی در صورت عفو اولیای دم از عهده قاتل ساقط نمی‌گردد، در این مسأله فرقی نیست بین این‌که قتل در ماه‌های حرام صورت گیرد یا نه.

 *کفاره قتل به دو صورت تقسیم می‌شود:

 الف) قتل عمد: در قتل عمد، انجام سه عمل بر قاتل واجب است که از آن تعبیر به «کفاره جمع» می‌شود، آن سه عبارت است از: آزاد کردن یک بنده در راه خدا، روزه گرفتن شصت روز و اطعام شصت فقیر.

 ب) قتل غیرعمد: در قتل غیرعمد یکی از سه عمل مزبور واجب است اما به نوع ترتیب. یعنی بر قاتل واجب است یک برده  در راه خدا آزاد کند و اگر از آن عاجز شد، شصت روز روزه بگیرد و اگر از آن‌هم ناتوان گردید، شصت مسکین را اطعام نماید. (فقها در این مطلب متفق‌القول می‌باشند)

 اینک پس‌از این مقدمه ابراز می‌داریم، چنان‌چه شخصی در ماه حرام مرتکب قتل گردد آثاری بر کفاره وی مترتب می‌شود:

 *اثر اول، تتابع کامل روزه: 

 می‌دانیم هرگاه کفاره عملی، روزه گرفتن دو ماه باشد، لازم است روزه این دو ماه به‌طور «تتابع» و پی‌درپی باشد. ولی فقها فرموده‌اند برای تحقق تتابع، کافی است که یک ماه کامل و یک روز از ماه بعد آن پشت‌سر هم باشد. در این صورت چنان‌چه بقیه آن به‌صورت پی‌درپی قرار نگیرد اشکال ندارد. (این مطلب مورد اتفاق همه فقها است)

 دیدگاه مرحوم شیخ طوسی (متوفای460) و برخی دیگر از فقها این است که کسی که در ماه حرام مرتکب قتل شود از این قانون مستثنی است و او باید تمام دو ماه را بدون هیچ فاصله‌ای روزه بگیرد. (المبسوط في فقه‌الإمامية‌/1/281)

 *اثر دوم، روزه أیام تشریق:

 أیام تشریق عبارت است از روز یازدهم، دوازدهم و سیزدهم ذی‌حجة. روزه گرفتن این ایام برای کسی که در سرزمین منا باشد حرام است. (این مطلب نیز مورد اتفاق همه فقها می‌باشد) اما نظر شیخ طوسی، شهید اول (شهید در سال 786) و نیز برخی دیگر از فقها این است که کسی که در ماه حرام مرتکب قتل عمد گردد از حکم مزبور مستثنی است و باید دو ماه پی‌درپی را روزه بگیرد، گرچه ایام تشریق در سرزمین منا باشد. (المبسوط/1/281؛ الدروس‌الشرعية في فقه الإمامية‌/1/283)

 *اثر سوم، روزه در سفر:

 از بدیهیات فقه شیعه این است که روزه در سفر حرام است، ولی مواردی از این حکم استثنا شده. یکی از آن موارد به نظر بعضی از فقها مانند ابن‌حمزه (متوفای 566)، کسی است که در ماه حرام مرتکب قتل شود که او باید دو ماه پی‌درپی روزه بگیرد گرچه به سفر رود. (الوسیلة الی نیل‌الفضیلة، ابن‌حمزة/ص148، (أو صيام كفارة قتل‌العمد في الأشهرالحرام و هو يصوم فيها و اتفق له سفر وجب عليه أن يصوم في السفر))

 *مورد چهارم، صوم عیدین:

 در مواردی روزه گرفتن حرام است، یکی از آن‌ها روزه عیدین (عید فطر و قربان) می‌باشد. دیدگاه مرحوم شیخ طوسی و عده‌ای از فقها این است که اگر کسی در ماه حرام مرتکب قتل شود باید دو ماه پی‌درپی روزه گیرد گرچه به عید فطر یا قربان برخورد نماید (المبسوط/1/281). و لکن نظر مرحوم سیدمحمدکاظم یزدی این است که مطلقاً روزه عیدین حرام است. (العروةالوثقى (و أما المحظور منه ففي مواضع أيضاً أحدها صوم‌العيدين الفطر والأضحى و إن كان عن كفارةالقتل في أشهرالحرم والقول بجوازه للقاتل شاذ والرواية الدالة عليه ضعيفة سنداً و دلالةً))

 منبع: خبرگزاری حوزه/حجت الاسلام والمسلمین سیدجعفر ربانی

نظر از: متین [عضو] 

سلام و احترام .

مفید بود .

1395/01/18 @ 17:11
نظر از: خادم المهدی [عضو] 

سلام
مفید بود

1395/01/18 @ 09:45


فرم در حال بارگذاری ...