موضوع: "شعر"

اشعار ویژه شب چهارم ماه محرم

نوشته شده توسطرحیمی 22ام شهریور, 1397

 

 اشعار ویژه شهادت طفلان حضرت زینب “سلام الله علیها” را در ادامه می خوانید:

حرم امن نگاه تو که باشد بهتر
گِله از چشم سیاه تو که باشد بهتر
زندگی بی تو اگر هست خدایی ننگ است
مرگ در خِیل سپاه تو که باشد بهتر
سایه ات تا که بماند به سر اهل حرم
نعش ها بر سر راه تو که باشد بهتر
کفن ماست دو تا برگ برات جنت
پای این برگه گواه تو که باشد بهتر

دو قمر از سحر خانه ی زینب هستیم
ما دو تا شیر نر از خانه ی زینب هستیم

سر زلف تو سلامت ،سر ما رفته به باد
مادر ما به جز عشقت که به ما یاد نداد
از ازل دست تمنای دو عاشق پیشه
پای شش گوشه ی آن قلب رحیمت افتاد
به نخ معجر زینب به نخ چادر او
میدهد چشم تو آخر به دل ما ،مراد
احتیاطا که به انگور لبت دست زدیم
سفره ای پهن شد از این هوس مادر زاد

حکم شد تا که علی اکبر زینب باشیم
مرهم زخم دل مضطر زینب باشیم

سر چه خوب است که در پات سر نیزه شود
بدنی زود تر از تو سپر نیزه شود
مثل آن لحظه ی تاریخی اربا اربا
وا شود راه و تماشا ،گذر نیزه شود
بین هرچیز که فکرش به سر دشمن هست
به قد و قامت مان تا به کمر نیزه شود
شاخه ی ادعیه ی مادرمان از طوبی ست
آرزو کرده تن ما شجر نیزه شود

سفره ی نذر ابالفضل ادا خواهد شد
حاجت عمه ی سادات ادا خواهد شد

رضا دین پرور

ادامه »

هوای کهنه‌ی این شهر تازه دم کرده

نوشته شده توسطرحیمی 19ام شهریور, 1397

 

سروده «رحمان نوازنی»

هوای کهنه‌ی این شهر تازه دم کرده
گناهکاریمان «تُنزل النِقم» کرده

«ظلمتُ نَفسی» ما را شنید دلبر و گفت :
امان ز نفس کسی که به خود ستم کرده

به شوق یوسف اگر چشم‌مان چو یعقوب است
هنوز گریه به درد فراق کم کرده

چه می‌شود سحری دیده بارد و بیند
کریم، بارش باران به ما کرم کرده

ای آسمان ز چه گشتی بخیل؟ پر وا کن
گناه کرده اگر شیعه، توبه هم کرده

به توبه‌های محرم قسم که شوق ظهور
فدائیان تو را با تو هم‌قسم کرده

محرم آمد و غم شد فزون‌تر و دیدم
کتیبه‌ای هوس شعر محتشم کرده

دوباره چادر مشکی وصله‌دارش را
زنی برای پسربچه‌اش علم کرده

هوای کرب و بلا جان تازه‌ام داده
دل حزین مرا راهی حرم کرده

امام عشق و محبت! خدا کند بینم
نسیم کرب و بلا آسمانی‌ام کرده

بوی محرم

نوشته شده توسطرحیمی 17ام شهریور, 1397

#بوی-محرم

عاشقانت می‌فروشند عیش را، غم می‌خرند
دل به پاى روضه می‌ریزند ماتم می‌خرند

باز هم شیر حلال مادران تاثیر کرد
بچه‌ها دارند از بازار پرچم می‌خرند

مثل خار و خس در این سیل به راه افتاده‌ایم*
باز درهم آمدیم و باز درهم می‌خرند

ماه‌ها در یک طرف ماه محرم یک طرف
بیشتر از ماه‌ها ماه محرم می‌خرند

اشک ما اینجا فقط این قدر قیمت یافته
ورنه جاى دیگرى عرضه کنى کم می‌خرند

تا تو را داریم ما، داراترین عالمیم
بچه‌هاى ما در این خانه حاتم می‌خرند

این طرف گریان شدیم و آن طرف آباد شد
اشک کالایى‌ست که در هر دو عالم می‌خرند

گریه بر مظلوم تکوینا تقرب‌آور است
در حسینیه مرا، حتى نخواهم، می‌خرند

مطمئنا روضه‌اى یا گریه‌اى در کار هست
هر کجا عصیانى از فرزند آدم می‌خرند

عده‌اى دم می‌دهند و عده‌اى دم می‌زنند
پنج تن هم این وسط دارند از دم می‌خرند

گریه‌کن زهراست، ما تنها سیاهى لشگریم
باز با این حال شکل گریه را هم می‌خرند

اولین گریه‌کن مسلم رسول الله بود
گریه بر دندان مسلم را مسلم می‌خرند

*مثل خار و خس در این سیل به راه افتاده‌ایم (علامه طباطبایى.ره.)

 

باشگاه خبرنگاران

پر پروانه

نوشته شده توسطرحیمی 20ام مرداد, 1397

 

ز سوز غم پر پروانه مي‏ سوخت‏

ز داغ لاله‏ اي گل خانه مي‏ سوخت‏

 

ز برق حادثه گنجينه عشق‏

چو شمعي در دل ويرانه مي‏ سوخت‏

 

وجودش را شرر زد آشنائي‏

که از جورش دل بيگانه مي ‏سوخت‏

 

بنوشيد آب از پيمانه زهر

دل پاکش از اين پيمانه مي‏ سوخت‏

 

ز آواي جواد آن جان زهرا

نهال گلشن جانانه مي‏ سوخت‏

 

ميان حجره بود و ناله مي‏ کرد

به حال وي دلي آنجا نمي ‏سوخت‏

 

به ياد روي بابا در مدينه‏

پسر چون شعله‏ ور کاشانه مي‏ سوخت‏

 

ميان لاله‏ هاي اشک ياسر

چراغ چشم آن دردانه مي ‏سوخت‏ 

محمود تاری یاسر

شعر شهادت امام جواد علیه السلام

نوشته شده توسطرحیمی 20ام مرداد, 1397

 

ديدي آخر خون به قلب مرتضي شد 
دخت مأمون قاتل ابن ‏الرضا شد 
وا اماما 
وا اماما 
آنکه بودي عالمي مرهون جودش‏ 
در جواني آب شد شمع وجودش‏ 
وا اماما 
وا اماما 
تشنه لب در بين حجره دست و پا زد 
از غريبي قاتل خود را صدا زد 
وا اماما 
وا اماما 
در دلش داغ عطش چون لاله افتاد 
ناله زد پيوسته تا از ناله افتاد 
وا اماما 
وا اماما 
مرغ حق زد دست و پا در آشيانه‏ 
پيکرش افتاده روي بام خانه‏ 
وا اماما 
وا اماما 
شهر بغداد از برايش نينوا بود 
سايبانش بال مرغان هوا بود 
وا اماما 
وا اماما 
آنکه خاک مقدمش رشک برين شد 
پيکرش در کوچه ‏ها نقش زمين شد
 شاعر:رستگار

چهارده آیینه،به همت محمدخرم فر،

انتشارات عصر ظهور،1385،صص468-469

عطر نسيم

نوشته شده توسطرحیمی 1ام تیر, 1397

 

بقيع عطر نسيم از شميم نام تو دارد
اگر ضمير غريبش غبار گام تو دارد

بتاب آينه‌ات را به كهكشان سرشكم
كه اشك گرم من امشب به لب سلام تو دارد

سلام بر تو هميشه، درود بر تو مدام!
كه آسمان و زمين هم، غم مدام تو دارد

كريم آل پيمبر، شميم فطرت مادر
هنوز دست كرامت، مرام جام تو دارد

سراغ حُسن تو بايد، گرفت از نفس عشق
اگر بقيع به خاكش شميم نام تو دارد

سيد علي‌اصغر موسوي

 

بکوشید شعر فارسی عفیف، حمکت آمیز و امید آفرین باقی بماند

نوشته شده توسطرحیمی 13ام خرداد, 1397

 

متن بیانات عکس | صوت   | فیلم بیانات + شعرخوانی| سخن‌نگاشت |   

بیانات در دیدار جمعی از شاعران و اهالی فرهنگ و ادب

در شب ولادت حضرت امام حسن مجتبیٰ علیه‌السّلام (۱)


بسم الله الرّحمن الرّحیم
و الحمدللّه ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین و لعنةالله علی اعدائهم اجمعین.

 جلسه‌ی شیرین خوبی بود؛ تنها ضعف این جلسه همین بود که چند نفر از دوستان حاضر -از برادران و خواهران- مایل بودند از اشعارشان بخوانند و استفاده کنیم و این توفیق را ما پیدا نکردیم. البتّه وقت هم دیگر گذشته یعنی ساعت الان دوازده و اندی است و بیش از معمولِ این جلسه وقت گذاشته شده؛ دیگر حالا گاهی پیش می‌آید.
‌ما کلّ ما یتمنّی المرء یدرکه
تجری الرّیاح بما لاتشتهی السّفن(۲)
گاهی اوقات چیزی که انسان میخواهد پیش نمی‌آید.

 اوّلاً شعرهای امشب بسیار خوب بود واقعاً؛ حالا ایشان میگویند «جوانها»؛ تعدادی از حضّار شعرخوان، امشب جوانها بودند و انصافاً هم شعرهایشان خوب و شیوا است؛ نه‌فقط از لحاظ نوآوری‌های زبانی که در شعر امروز بحمدالله مشاهده میشود بلکه از لحاظ پرداختن به موضوعات مهم و قابل توجّه و احیاناً نو، و همچنین از لحاظ آرایش لفظی و نظم زبانی و استفاده‌ی مناسبِ واژگانی، انسان میبیند خب شعرها الحمدلله خیلی خوب است. گاهی اوقات در شعرهای امروز یعنی شعرهای دوران انقلاب که مضامین خوب و مفاهیم نو در آنها زیاد است، ضعفهای زبانی دیده میشود؛ من میبینم بتدریج دارد این ضعفهای زبانی برطرف میشود؛ یعنی امشب خوشبختانه این معنا وجود داشت.


ادامه »

شعرخوانی علی فردوسی در محضر رهبر انقلاب در حمایت از مظلومیت مردم فلسطین +فیلم

نوشته شده توسطرحیمی 26ام اردیبهشت, 1397

 

در دیدار جمعی از شاعران با رهبر معظم انقلاب، علی فردوسی به خواندن شعری درمورد مبارزه فلسطینیان با رژیم صهیونیستی پرداخت.

گفتنی است سایت دفتر حفظ و نشر آثار آیت الله العظمی خامنه‌ای، به بهانه حوادث روز گذشته غزه و کشته شدن دست‌کم ۵۹ نفر و زخمی شدن بیش از دو هزار فلسطینی این ویدئو را منتشر کرده است.

دانلود کلیپ

گلچین اشعار ولادت حضرت علی اکبر علیه السلام

نوشته شده توسطرحیمی 7ام اردیبهشت, 1397
 

تاریخ ادبیات فارسی شاهد سرودن اشعار زیادی به مناسبت ولادت حضرت علی اکبر علیه السلام بوده است.ما نیز در ایجا بخشی از اشعار سروده شده به مناسبت ولادت این حضرت را آورده‌ایم: 

 
گلچین بهترین اشعار ولادت حضرت علی اکبر(ع)
 

ای اهل سماوات بریزید ستاره
میلاد محمّد شده تکرار دوباره
امشب همه والشمس بخوانید
از پارۀ دل گل بفشانید

یوسف زهرا علی اکبر
خوش آمدی علی‌اکبر

این آینۀ ختم رسل هست حسین است
انگار محمّد به سرِ دست حسین است
این لاله و ریحان حسین است
والله قسم جان حسین است

یوسف زهرا علی اکبر
خوش آمدی علی‌اکبر

این در دل شب شمع شب تار حسین است
در دامن گهواره گرفتار حسین است
هم ختم رسل را جگر است این
هم خون خدا را پسر است این

یوسف زهرا علی اکبر
خوش آمدی علی‌اکبر

میکال بخوانید بر او لاله ببارد
جبرییل بگویید بر او وحی بیارد
لیلا ثمرت باد مبارک
قرص قمرت باد مبارک

یوسف زهرا علی اکبر
خوش آمدی علی‌اکبر

سر تا به‌قدم حسن خدایی علی‌اکبر
انگار که پیغمبر مایی علی‌اکبر
تو چشم و چراغ همه هستی
قرآن حسین بر سر دستی

یوسف زهرا علی اکبر
خوش آمدی علی‌اکبر

یا فاطمه امشب به عروست نظری کن
در بیت امام شهدا جلوه‌گری کن
لیلا که سلامش ز خدا باد
بر دسته‌گلت دسته‌گلی داد

یوسف زهرا علی اکبر
خوش آمدی علی‌اکبر

غلامرضا سازگار

ادامه »

اشعار ویژه شهادت امام موسی کاظم علیه السلام

نوشته شده توسطرحیمی 21ام فروردین, 1397

 

بسته شعری ویژه شهادت امام موسی کاظم علیه السلام

از ماتم اولاد علی بود ،کز اول
چشم همه بارانی و دل سوختنی شد
 
دل سوخت ازین غصه که از یوسف زهرا
در دام بلا آن همه حرمت شکنی شد
 
آغاز شد از کوچه و از مادر سادات
اینگونه جسارت به ائمه علنی شد
 
هر روز بلا دید و جفا دید و کتک خورد
هر روز بر او و پدرش بد دهنی شد
 
یک جلوه حسینی شد و جسمش به زمین ماند
مسموم شد و شیوهء قتلش حسنی شد
 
جا ماندنِ جسمش روی خاکِ پُلِ بغداد
یادآورِ جا ماندنِ صد پاره تنی شد
 
سهم پسر فاطمه شد گوشۀ زندان
سهم پسر دیگر او بی کفنی شد
 
سادات ببخشند پس از غارت خیمه
با بردنِ خلخال ، جسارت به زنی شدد

ادامه »