« دانلود مداحی به مناسبت اربعین حسینیصدور کارت شناسایی هوشمند برای طلاب »

اذان و برهان بو على سينا

نوشته شده توسطرحیمی 12ام دی, 1391

     از بو على سينا در مورد اذان بشنويد.

     مرحوم مطهرى مى نويسد:1 بو على سينا در حواس و طب قوى بود و هوش و فکرش بسيار زياد بود، به طورى که در اين موارد افسانه ها گفته اند؛ مثلا گفته اند صداى چکش مسگرها را که در کاشان کار مى کردند، در اصفهان مى شنيد. البته اين قبيل مطالب ، افسانه است اما حداقل ، بو على زمينه نقل آنها را داشته ، بگونه اى که بهمنيار شاگردش به او پيشنهاد کرد اگر تو ادعاى پيغمبرى کنى، مردم با اعتقاد واقعى ايمان خواهند آورد. بو على سعى مى کرد شاگردش را از اين انديشه باز دارد اما به نتيجه نرسيد، تا اين که در سفرى ، نيمه شبى که برف فراوان آمده بود، بو على ، بهمنيار را صدا زد و گفت : خيلى تشنه ام برايم قدرى آب بياور.
     بهمنيار که خود را گرم کرده بود، شروع به نصيحت کرد؛ که شما طبيب هستيد. مى دانيد معده اگر در التهاب باشد، آب سرد براى آن خوب نيست . بو على گفت : آرى من طبيبم ؛ اما تشنه ام . برايم آب بيار.

     باز بهمنيار گفت : من شاگردم ؛ اما دوستدار شمايم .

     بو على گفت : وقتى آدم تنبل را به کارى وا دارى، برايت نصيحت پدرانه مى کند.

     بهمنيار باز نصيحت را ادامه داد. بحث آن دو موقعى بود که مؤ ذن در آن صبحگاه سرد مشغول گفتن اذان بود. بو على وقتى به او ثابت کرد که پا شدنى نيستى ، گفت : من تشنه نبودم ، يادت هست مى گفتى :

     اگر ادعاى پيغمبرى کنى ، مردم به تو ايمان مى آورند. اگر من ادعاى پيغمبرى مى کردم ، آيا تو که شاگرد منى قبول مى کردى ؟ ببين بعد از هزار و چند صد سال در اين هواى سرد مؤ ذن بالاى آن مناره رفته است تا بگويد اشهد ان محمدا رسول الله براى اين کار بستر گرم خود را رها کرده و بر فراز ماءذنه رفته . او مريد پيغمبر است نه تو که شاگرد منى ولى در حضورم از من اطاعت نکردى …

منبع:

  • نماز و اقامه در اسلام/ موسى خسروى
نظر از: فاطمیه الیگودرز [عضو] 

سلام مطلب جالبی بود ممنون

1391/10/12 @ 11:43


فرم در حال بارگذاری ...