« فرودگاه اراده خداوندمعرفی پایگاه های قرآنی »

اراده خداوند در روایات

نوشته شده توسطرحیمی 4ام تیر, 1394

وَكَلِمَةُ اللَّهِ هِي الْعُلْيا وَاللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ(التوبة/40)

 و سخن خداست که برتر است و خدا شکست ‏ناپذير حکيم است.

اراده ‏ى خداوند، برتر از هر اراده و خواسته ‏اى است. «كلمة اللَّه هى ‏العلیا»

آنچه از روایات ظاهر می شود این است که اراده خداوند از صفات ذات نیست بلکه از صفات فعل است و حتی کسانی که اراده را عبارت از علم به مصلحت می دانند و آن را از صفات ذات می شمرند قبول دارند که ظاهر روایات ظهور در این دارد که اراده از صفات فعل است چیزی که هست می گویند: این روایات باب اراده را تأویل و توجیه می نمایند به طور مثال می گویند اراده دارای دو مقام است:

اراده در مقام ذات، اراده در مقام فعل و روایات ناظر به مقام دوم است و اَفْهام آن زمان کشش این مطلب را نداشته که ائمّه علیهم السَّلام در مقام اوّل صحبتی نمایند لکن در بحث اطلاق صفت بر خداوند گفته شد که ما از ذات تصوّر نداریم تا برای ذات غیر متصور اثبات صفت کنیم. ما افعال او را می بینیم و از افعال او انتزاع صفت می نماییم و این اوصاف در حقیقت اسماء هستند چرا که صفت به معنی کیفیت و چگونگی برای خدا اثبات نمی کنیم چرا که او نظیر و نمونه ندارد.

با توجه به بحث گذشته (اطلاق صفت به خداوند) و نظر به روایات باب اراده معلوم می شود که اراده از صفات فعل است نه از صفات ذات و به معنای علم به مصلحت و نظام اتم و اکمل است. ما در اینجا تعدادی از روایات را می آوریم:

1. عن بکیر بن أعین قال: قلت لأبی عبد اللّه علیه السَّلام: علم اللّه و مشیته هما مختلفان أو متّفقان؟ فقال: العلم لیس هو المشیئة، ألا تری انّک تقول: سأفعل کذا إن شاء اللّه ولا تقول: سأفعل کذا إن علم اللّه فقولک: إن شاء اللّه دلیل علی انّه لم یشاء فإذا شاء کان الذی شاء کما شاء(1):

«بکیر بن اعین می گوید به حضرت صادق علیه السَّلام عرض کردم که آیا علم خداوند ومشیت او یک چیزند یا مختلف اند؟

حضرت فرمود: علم غیر از مشیت است مگر نمی بینی که می گویی این کار را خواهم کرد، اگر خداوند بخواهد و نمی گویی این کار را خواهم کرد اگر خداوند بداند پس این که می گویی اگر خداوند بخواهد دلیل است بر این که خدا نخواسته و چون خواست آنچه را خواست چنان که خواست واقع شود».

>

2. عن عاصم بن حمید عن أبی عبد اللّه قال قلت : لم یزل اللّه مریداً ؟ قال: انّ المرید لا یکون إلاّ لمراد معه، لم یزل اللّه عالماً قادراً ثمّ أراد.(2):

«عاصم می گوید به حضرت صادق علیه السَّلام عرض کردم خدا همیشه مرید است؟

فرمود: مرید نمی باشد مگر با بودن مراد او. خداوند همیشه عالم و قادر است و سپس اراده کرده است».

3. عن صفوان بن یحیی قال قلت لأبی الحسن: أخبرنی عن الإرادة من اللّه ومن الخلق قال: فقال: الإرادة من الخلق الضمیر(أی تصور الفعل وتوجه الذهن إلیه) وما یبدو لهم بعد ذلک من الفعل وأمّا من اللّه تعالی فإرادته احداثه لا غیر ذلک لانّه لا یروّی ولا یهمّ ولا یتفکر وهذه الصفات منفیة عنه وهی صفات الخلق فإرادة اللّه الفعل لا غیر ذلک.(3):

«صفوان می گوید: به حضرت موسی بن جعفر عرض کردم اراده خداوند و اراده مخلوق را برایم بیان نمایید، فرمود: اراده مخلوق ضمیر و آهنگ درونی او است و آنچه پس از آن از او سر می زند و امّا اراده خداوند همان پدید آوردن است نه چیز دیگر زیرا خداوند نمی اندیشد و آهنگ نمی کند و تفکر نمی نماید این چنین صفاتی در او نیست.

4. عن ابن أُذینة عن محمد بن مسلم عن أبی عبد اللّه علیه السَّلام قال:المشیة محدثة.(4)

به روایت محمد بن مسلم حضرت صادق علیه السَّلام فرمود: مشیت پدید شده است».

5. قال سلیمان(5) یا سیدی أسألک؟ قال الرضاعلیه السَّلام: سل عمّا بدالک قال: ما تقول فیمن جعل الإرادة اسماً وصفة مثل حیّ وسمیع وبصیر وقدیر؟ قال الرضاعلیه السَّلام: انّما قلتم حدثت الأشیاء واختلفت لانّه شاء وأراد ولم تقولوا حدثت واختلفت لانّه سمیع بصیر فهذا دلیل علی انّها لیست بمثل سمیع ولا بصیر ولا قدیر قال سلیمان فانّه لم یزل مریداً قال یا سلیمان فإرادته غیره؟ قال: نعم، قال: فقد أثبَّت معه شیئاً غیره لم یزل . قال سلیمان: ما أثبّت. قال الرضاعلیه السَّلام: أهی محدثة؟ قال سلیمان: لا ما هی محدثة، فصاح به المأمون وقال: یا سلیمان! مثله یعایا أو یکابر علیک بالانصاف.(6):

«سلیمان[مروزی به امام رضاعلیه السَّلام] گفت: آقای من اجازه می دهی بپرسم؟ حضرت رضاعلیه السَّلام فرمود: آنچه به ذهنت خطور می کند بپرس. او گفت: نظر شما در مورد کسی که اراده را برای خداوندصفت و اسم قرار می دهد همانگونه که حی و سمیع و بصیر و قدرت برای خداوند متعال صفت هستند . حضرتعلیه السَّلام فرمود: همانا شما معتقدید و می گویید که اشیا پدید آمد و مختلف گردید چرا که خداوند این گونه خواست و اراده نمود و نمی گویید اشیا پدید آمد و مختلف گردید چون که خداوند سمیع و بصیر است و این خود دلیلی است بر این که اراده همچون سمیع و بصیر و قدیر نیست.

سلیمان گفت : خداوند همواره مرید بوده است حضرت علیه السَّلام فرمود: آیا اراده خداوند غیر اوست؟ سلیمان گفت: بله حضرت علیه السَّلام فرمود: پس در قبال خداوند چیزی ازلی اثبات نموده ای. سلیمان گفت: من چنین چیزی را اثبات ننموده ام. حضرت علیه السَّلام فرمود : آیا اراده حادث است؟ سلیمان گفت: حادث نیست که در اینجا صدای مأمون بلند شد که ای سلیمان آیا باید با چنین کسی حضرت رضا علیه السَّلام جدال کنی؟ انصاف داشته باش».

حضرت امام خمینی رحمه اللّه درباره این که ظاهر روایات در این است که اراده از صفات فعل است می فرمایند:

«وما قرع سمک من بعض أصحاب الحدیث اغتراراً بظواهر بعض الأحادیث من غیرالغور إلی مغزاها من کون إرادته تعالی حادثة مع الفعل ومن صفات الفعل ممّا یدفعه البرهان المتین جلّ جنابه تعالی أن یکون فی ذاته خلواً عن الإرادة التی هی من صفات الکمال للموجود بما انّه موجود وکونه کالطبائع فی فعله الصادر من ذاته للزوم الترکیب فی ذاته وتصوّر ما هو الأکمل منه تعالی قدسه».(7)

خلاصه کلام ایشان این است که اگر ما به حسب ظاهر روایات اراده را از صفات فعل بدانیم که با فعل حادث می شود تالی فاسدی دارد و آن این است که خداوند در مقام ذات از یکی از صفات کمالیه (اراده) خالی باشد و مثل فواعل طبیعی باشد که فعل بدون اراده از آن ها صادر می شود.

لیکن با توجه به بحثی که در قسمت صفات فعل و صفات ذات شد و گفته شد که اتصاف خداوند بر صفات فعل به اعتبار فعل نیست بلکه داشتن اهلیت کفایت می کند که ما آن صفت را بر خداوند اطلاق کنیم و فعل فقط حالت کاشفیت دارد از این صحت اطلاق نه علیت تامه برای اطلاق صفت بر خداوند. طبق این توضیح دیگر لازم نیست بگوییم که صفت اراده برای خداوند به سبب حدوث فعل حاصل می شود بلکه داشتن اهلیت کافی است برای صحت اتصاف خداوند به صفت اراده. البته این مطلب که گفته شد با صرف نظر از آن سخن قبل بود که گفتیم ما از ذات تصوری نداریم، چطور برای ذات تصور نشده اثبات صفت می کنیم این اوّلاً و امّا ثانیاً در اینکه خالقیت و رازقیت صفت فعل هستند ظاهراً بحثی نباشد، در آنجا هم باید همین سخن آورده شود که اگر از صفات فعل شمرده شود لازمه اش این می شود که ذات از یکی از صفات کمالیه خالی باشد پس باید خالقیت و رازقیت را هم از صفات ذات بشمریم نه از صفات فعل در حالی که این دو از صفات فعل شمرده می شوند.

در هر حال با توجه به بحث صفات فعل و صفات ذات و بحث چگونگی اطلاق صفت بر خداوند و نظر در روایات ائمه علیهم السَّلام در باب اراده نتیجه گرفته می شود که اراده از صفات فعل (به همان معنایی که در باب صفت فعل توضیح داده شد) خداوند به حساب می آید امّا این توجیه که ائمه علیهم السَّلام چون می دیدند مخاطبین آنها در آن سطح نیستند لذا از اراده در مقام ذات سخن نمی گفتند، درست نیست و با توجه به مناظره حضرت رضاعلیه السَّلام با سلیمان مروزی جایی برای این توجیه و تأویل نمی ماند.(8)

منبع: پایگاه حوزه

پی نوشت:

1 . اصول کافی:ج1، ص109، باب الارادة، حدیث2.

2 . اصول کافی:ج1، ص109، باب الارادة، حدیث1.

3 . اصول کافی:ج1، ص109، باب الارادة، حدیث3.

4 . کافی:ج1، ص109، باب الارادة، حدیث7.

5 . سلیمان مروزی الذی ناظر مع علی بن موسی الرضاعلیه السَّلام فی مجلس المأمون.

6 . توحید صدوق، ص 445، قسمتی از مناظره حضرت رضاعلیه السَّلام با سلیمان مروزی.

7 . طلب و اراده، ص 24 ترجمه احمد فهری.

8 . سوءال از جناب آقای دکتر عطاء اللّه فروغی ، اصفهان.


فرم در حال بارگذاری ...