« فریب دنیاعافیت‌طلبی، دنیا پرستی و خود برتربینی با روحیه جهادی منافات دارد. »

از اخلاص در اعمال و عبادات چه می دانید؟

نوشته شده توسطرحیمی 21ام اسفند, 1394

 اخلاص در عبادت در کلام آیةالله مهدوی‌کنی ره:

تزکیه و تهذیب نفس، زدودن روح از صفات ناپسند و کدورت‌هاى معنوى، و تطهیر، پاک کردن ظواهر جسم و بدن از نجاسات و آلودگى‌هاى ظاهرى است) و چون اخلاص امرى قلبى و وجدانى است؛ نمى‌توان آن‌را با ظاهر زیبا و حجم کار ارزیابى کرد. امام صادق علیه‌السلام فرمود: …

اخلاص روح عبودیت و بندگى است و عبادت جز با اخلاص مصداق و مفهومى ندارد. امام صادق علیه‌السلام مى‌فرمایند:

و النّیّة أفضل من‌العمل ألا و إنّ النّیّة هی‌العمل. (اصول کافى/ ٢/١۶/حدیث4)

تزکیه و تهذیب نفس، زدودن روح از صفات ناپسند و کدورت‌هاى معنوى، و تطهیر، پاک کردن ظواهر جسم و بدن از نجاسات و آلودگى‌هاى ظاهرى است) و چون اخلاص امرى قلبى و وجدانى است؛ نمى‌توان آن‌را با ظاهر زیبا و حجم کار ارزیابى کرد. امام صادق علیه‌السلام فرمود: لیست الصّلوة قیامک و قعودک إنّما الصّلوة إخلاصک و أن ترید بها الله وحده. (شرح نهج‌البلاغه ابن‌أبی‌الحدید/١/٣٢5) نماز قیام و قعود و نشستن و برخاستن نیست، بلکه نماز اخلاص و خداخواهى توست. یعنى حقیقت نماز همانا اخلاص نمازگزار است و اخلاص آن است که نماز را تنها براى رضاى خدا به‌جاى آورد.

اخلاص داراى مراتبى است که نخستین مرتبه آن، این است که عبادت از ریا و تظاهر و خودنمایى خالص باشد. بدیهى است کسى که براى خداوند نماز مى‌گزارد و در ضمن از او حاجت مى‌خواهد و یا انتظار پاداش و ثواب دارد، ریاکار نیست. البته چنین شخصى اخلاصش کامل نیست؛ زیرا اخلاص کامل آن است که بنده جز خدا نخواهد و در دلش چیزى جز او نباشد، چنان‌که امام صادق علیه‌السلام فرموده‌اند: ما أنعم‌الله عزوجل على عبد أجلّ من أن لا یکون فی قلبه مع الله غیره. (مستدرک‌الوسایل/١/101) هیچ نعمتى بالاتر از این نیست که در دل بنده چیزى جز خدا نباشد. اخلاص از شرایط عمومى تمام عبادات است که فقیهان آن‌را شرط صحّت عمل، حکیمان شرط قبول و عارفان شرط وصول دانسته‌اند.

▪ قرآن و اخلاص

قرآن مجید در این‌باره مى‌فرماید: و ما امروا إلاّ لیعبدوا الله مخلصین له الدین (بینه/5) به آن‌ها جز این دستور داده نشده که خدا را با اخلاص [خالى از هرگونه شائبه شرک و ریا] پرستش کنند. و در آیه دیگر مى‌فرماید: فمن کان یرجوا لقاء ربّه فلیعمل عملا صالحا و لا یشرک بعبادة ربّه احدا؛ (کهف/١١٠). هر کس امید لقاى پروردگارش را دارد، باید عمل صالح انجام دهد و کسى را در عبادت پروردگارش شریک نکند. قسمت آخر آیه اشعار دارد بر این‌که عمل صالح آن است که در آن هیچ‌گونه شرک و ریا وجود نداشته باشد. پس اگر دیگران را در عبادت خدا شریک کنیم، اخلاص از بین مى‌رود و تنها جنبه صورى و ظاهرى آن باقى مى‌ماند و موقعى که عمل محتواى واقعى خود را از دست داد، نتیجه‌اى عاید انسان نخواهد شد.

▪ بندگان مخلص

مخلص به فتح «لام» به‌صورت اسم مفعول یعنى خالص شده. پروردگار عالم در مقام معرفى این دو پیامبر (موسى و یوسف) مى‌فرماید آن‌ها از مخلصین (به فتح لام) یعنى خالص شده‌ها بودند و میان مخلص (به فتح لام) و مخلص (به کسر لام) فاصله زیادى وجود دارد، زیرا واژه مخلص (به کسر لام) به کسانى که داراى اخلاص موسمى و گذرا هستند نیز اطلاق شده است. مثلاً درباره کسانى که در میان امواج دریا از وسایل مادى ناامید شده و آن‌گاه خداى را مى‌خوانند کلمه اخلاص آمده است، چنان‌که مى‌فرماید: فاذا رکبوا فى‌الفلک دعواالله مخلصین له‌الدّین فلمّا نجّیهم الى‌البرّ اذا هم یشرکون، (عنکبوت/۶۵). هنگامى که سوار بر کشتى شوند، خداوند را با اخلاص مى‌خوانند [و غیر او را فراموش مى‌کنند]، اما همین که خدا آن‌ها را نجات داد و به ساحل رساند، دوباره مشرک مى‌شوند.

هم‌چنین درباره گروهى دیگر از این افراد مى‌فرماید: و إذا غشیهم موج کالظّلل دعواالله مخلصین له الدّین فلمّا نجّیهم إلى‌البرّ فمنهم مقتصد و ما یجحد بایاتنا إلا کلّ ختّار کفور، (لقمان/٣٢) . و هنگامى که موجى هم‌چون ابرهاى سیاه [در سفرهاى دریایى] آن‌ها را بپوشاند [و بالاى سر آن‌ها قرار گیرد] خدا را با اخلاص مى‌خوانند، اما همین که خداوند آن‌ها را به خشکى نجات داد، بعضى از آنان به راه میانه مى‌روند [و به ایمان خود وفادار مى‌مانند، در حالى که برخى دیگر فراموش مى‌کنند و راه کفر در پیش مى‌گیرند]. و آیات ما را هیچ کس جز پیمان‌شکنان کفران‌کننده انکار نمى‌کند. از این آیات استفاده مى‌شود که کلمه مخلص (به کسر لام) داراى مفهوم عامى است که شامل شاگردان کلاس اول مدرسه اخلاص نیز مى‌شود و حتى مشرکان بت‌پرست و متکى به مظاهر فریبنده دنیا را (که در اثر گرفتارى در امواج متلاطم دریا از تمام وسایل مادى ناامید شده و به خداى یگانه روى مى‌آورند) نیز در بر مى‌گیرد و حال آن‌که ساعتى بعد که به ساحل مى‌رسند خداوند یگانه را فراموش کرده و دوباره مشرک مى‌شوند. و طبیعى است آن‌ها که در مراحل نخستین راه‌ هستند در برابر وساوس شیطانى و هواهاى نفسانى آسیب‌پذیرند و آن‌ها که بتوانند در برابر این خطرها ایستادگى نمایند و خود را از گناه حفظ کنند، بسیار اندک‌اند. ولى مخلصین (به فتح لام) - یعنى خالص شده‌ها- کسانى هستند که مدارج اولیه کمال را به‌خوبى پیموده و به مقام عصمت نائل شده و از ولایت شیطان و نفس اماره بیرون رفته و در وادى ولایت‌الله گام بر مى‌دارند. بى‌شک، رسیدن به این مرحله از تهذیب و تزکیه علاوه بر توفیقات الهیه و امدادهاى غیبیه مبارزه پیگیر با هواى نفس لازم دارد و کسى که نتواند از خواسته‌هاى درونى خود چشم بپوشد و هر چه دلش خواست انجام بدهد، هرگز به این مقام نمى‌رسد.

اگـــر دل از غــــم دنیــا جــــدا تـــوانى کــــرد

نشـــــاط و عیش به بــــاغ بقــــا تــــــوانى کرد

و گــــر به آب ریــاضت بــــر آورى

غسلى همـــــــــه کـــدورت دل را صفـــا تـــوانى کرد

و لیک این عمل رهروان چالاک است

تو نازنین جهانى، کجا توانى کرد

سعدی

خلاصه این‌که دلى مى‌تواند صفا و نورانیت پیدا کند که خواست پروردگار را بر هواى خویش مقدم دارد و جز او هوایى دیگر در سر نپروراند. و به دیگر سخن، کسى مى‌تواند در زمره مخلصین قرار گیرد که تمام اعمالش تنها براى خدا باشد، چنان‌که خاتم پیامبران صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم به ابلاغ و اعلام این نکته مأمور بوده که فرمود: قل إنّ صلوتى و نسکى و محیاى و مماتى لله ربّ‌العالمین لا شریک له و بذلک امرت و أنا اول‌المسلمین، (انعام/١۶2 و  ١۶3). بگو نماز و تمام عبادات و زندگى و مرگ من همه براى خداوند پروردگار جهانیان است، که شریکى براى او نیست و به همین اخلاص کامل دستور یافته‌ام و من نخستین مسلمانم.

پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم فرمودند: جبرئیل به من خبر داد که خداوند عزوجل فرموده است: الاخلاص سرّ من أسرارى استودعته قلب من أحببت من عبادى، (بحارالانوار/ ۶٧/٢۴٩ /حدیث ٢۴). اخلاص سرّى از اسرار من است که آن را در دل بندگانى که دوستشان مى‌دارم به امانت مى‌سپارم. حضرت فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها فرمودند: من أصعد إلى‌الله عزوجل خالص عبادته أهبط‌الله عزوجل إلیه أفضل مصلحته، (بحارالانوار/۶٧/٢۴٩). هر کس که عبادت خالص خود را به‌سوى خدا بالا بفرستد، خداى عزوجل بالاترین مصلحت را برایش فرو مى‌فرستد. امام صادق علیه‌السلام در تفسیر آیۀ شریفۀ «…لیبلوکم ایّکم احسن عملا…» (ملک/2)؛  فرمود: لیس یعنى أکثرکم عملا و لکن أصوبکم عملا و إنّما الإصابة خشیةالله والنّیّةالصّادقة والخشیة ثمّ قال: الإبقاء على‌العمل حتى یخلص أشدّ من‌العمل… (اصول کافى/٢/١6)، مقصود خداوند از «أیّکم أحسن عملا» کسى است که صحیح‌تر عمل مى‌کند نه آن‌که بیشتر عمل مى‌کند، و عمل صحیح آن است که با خداترسى و صدق نیت همراه باشد. سپس فرمود: نگهدارى عمل [از آلودگى] سخت‌تر از خود عمل است.

▪ نتیجه بحث

انجام عبادت به قصد تحصیل ثواب و فرار از عقاب و یا به قصد برآورده شدن حاجات، با اخلاص منافات ندارد و به این جهت در آیات قرآنیه و احادیث در مقام تشویق و ترغیب بندگان ذکر ثواب و عقاب، فراوان به میان آمده است و محدثان کتاب‌هایى در ثواب اعمال نگاشته‌اند و نیز براى برآورده شدن حاجات، عبادات و اذکار مخصوصى وارد شده است. خلاصه کلام آن‌که گدایى از درگاه خداوند و امید به رحمت و مغفرت واسعه الهى هیچ‌گونه تضادى با اخلاص ندارد بلکه عین اخلاص است.

منبع:معاونت تهذیب

 


فرم در حال بارگذاری ...