« ذکر کثیر از نگاه امام صادق علیه السلاممجتهدی که روحیه انقلابی ندارد؛ جامع الشرایط نیست! »

اسب تروای آمریکا علیه ایران

نوشته شده توسطرحیمی 14ام اسفند, 1395

ازآنجاکه گفتمان انقلاب اسلامی ایران از آغاز پیدایش خود به مقابله با اهداف نظام استکباری غرب پرداخت، اعمال فشار و فعالیت‌های بازدارنده به‌انحای مختلف علیه آن صورت گرفت. در این راستا، در ابتدا براساس روحیه‌ی نظامی‌گری استکبار، جنگ تحمیلی علیه کشور ما به وقوع پیوست. پس از ناکامی استراتژی‌های نظامی علیه انقلاب اسلامی ایران، استفاده از راهکارهای دیگر بازدارندگی مطرح شد. تهاجم اقتصادی با به‌کارگیری ابزارها و شیوه‌های اقتصادی برای متزلزل ساختن اقتصاد، تأمین معیشت و اداره‌ی اقتصادی زندگی مردم، راهبرد دیگر نظام استکبار علیه موجودیت نظام اسلامی است که در نهایت با مقاومت مردم ایران در برابر انواع تحریم‌های اقتصادی روبه‌رو شد و از این طریق نیز در عین وارد آوردن آسیب‌هایی به کشور، نتوانست به هدف تغییر اجتماعی گسترده و از بین رفتن هویت نظام اسلامی دست یابد.

ازاین‌رو آمریکا برای دستیابی به‌ غرض خود، تصمیم گرفت راهبردی مؤثرتر اتخاذ کند. دشمن از این آموزه درس گرفت که رشد و انحطاط تمدن‌ها درون‌زا اتفاق می‌افتد. به‌ گفته‌ی آرنولد توین‌بی،۱ «تمدن‌ها با خودکشی می‌میرند، نه با جنایت»۲ و تصور برون‌زا برای تغییر اجتماعی در راستای افول یک تمدن ناکارآمد خواهد بود. آمریکا در فرایند آزمون‌وخطای خود برای ایجاد ابزاری جهت تغییر اجتماعی در ایران، به رویکردی عینی و ملموس متمسک شده است که می‌تواند زمینه‌های تغییر اجتماعی درون‌زای جمهوری اسلامی را فراهم کند.

فرید زکریا در کتاب «آینده‌ی آزادی» اشاره دارد که راه‌حل، اصلاحات دینی نیست، بلکه راه‌حل مناسب جهت سکولاریزه کردن و دستیابی به یک لیبرال‌دموکراسی در کشورهایی مانند ایران، از اقتصاد می‌گذرد. طبق این راهبرد، اصلاحات اقتصادی اساسی است و باید در اولویت قرار گیرد؛ چراکه حرکت به‌سوی سرمایه‌داری، مطمئن‌ترین راه برای ایجاد یک دولت محدود، پاسخ‌گو و یک طبقه‌ی متوسط واقعی است.


این تغییر تاکتیک شبیه تغییر تاکتیک یونانی‌ها در افسانه‌ی اسب ترواست. یونانی‌ها سال‌ها با مشقت به شهر تروا حمله می‌کردند، اما موفق به فتح آن نمی‌شدند. دیوارهای شهر، بلند، محکم و غیرقابل نفوذ بود. آن‌ها در نهایت نقشه‌ای طرح کردند که به توفیق رسید.

. اسب چوبی عظیمی ساختند و تعدادی از سربازان زبده‌ی خود را در آن پنهان کردند. اسب را کنار دروازه‌ی شهر گذاشتند و بقیه سربازان تظاهر به سوار شدن در کشتی و ترک محل کردند. اهالی تروا به گمان اینکه یونانی‌ها دست از سر آنان برداشته‌اند، برای اولین‌بار پس از سال‌ها دروازه‌های شهر را گشودند. آنان که دیگر از طرف یونانی‌ها احساس خطر نمی‌کردند، از نگهبانی کاستند و اسب را به‌عنوان نشانه‌ی پیروزی به مرکز شهر کشاندند. شب‌هنگام که اهالی تروا به خواب رفتند، سربازان یونانی از اسب بیرون آمدند و دروازه‌ی شهر را به روی سربازان که مجدداً به ساحل برگشته بودند، گشودند و شهر را تسخیر کردند.
 
* حال سؤال اینجاست که اسب تروای ایالات‌متحده چیست؟
برای پاسخ به این سؤال، ابتدا این نکته را متذکر شویم که آمریکا در تلاش‌هایی که علیه موجودیت نظام اسلامی داشت، به این نتیجه رسید که راهکارهای فرهنگی، سیاسی و دینی کمتر می‌تواند توفیق پیدا کند. بنابراین در یک تغییر تاکتیک کاملاً آگاهانه به اقتصاد و تجارت متمسک شد. به این تغییر تاکتیک یعنی اقتصاد را به‌عنوان هدف فوری قرار دادن برای رسیدن به هدف متأخر و اصلی که همان تغییر فرهنگی و اجتماعی است، در کتاب «آینده‌ی آزادی» نیز به‌تفصیل اشاره شده است. فرید زکریا در این کتاب اشاره دارد که راه‌حل، اصلاحات دینی نیست، بلکه راه‌حل مناسب جهت سکولاریزه کردن و دستیابی به یک لیبرال‌دموکراسی در کشورهایی مانند ایران، از اقتصاد می‌گذرد. طبق این راهبرد، اصلاحات اقتصادی اساسی است و باید در اولویت قرار گیرد؛ چراکه حرکت به‌سوی سرمایه‌داری، مطمئن‌ترین راه برای ایجاد یک دولت محدود، پاسخ‌گو و یک طبقه‌ی متوسط واقعی است. در این راهبرد جدید، اصلاحات اقتصادی به‌معنای شروعی برای گشودگی به‌روی دنیا و گسترش یک طبقه‌ی صاحب کسب‌وکار است که ثروت آن کاپیتالیستی است. همین طبقه‌ی سوداگرِ سرمایه‌مدار است که اصلی‌ترین نیروی تحول در کشور خواهد بود. در راهبرد قبلی غرب سعی در رقم زدن اصلاحات دینی و فرهنگی داشت که این امر با توجه به بافتار اعتقادی مستحکم مردم ایران اسلامی بسیار حساسیت‌برانگیز بود و توفیقی نمی‌یافت. در همین راستا، در کتاب «آینده‌ی آزادی» آمده است:
«تمام تأکیدی که بر دگرگونی اسلام می‌شود بی‌جاست. عامل اصلی که مسیحیت را با مدرنیته سازگار کرد، این نبود که ناگهان کلیسا تفسیرهای لیبرالی از تئولوژی را پذیرفت. عامل اصلی مدرنیزاسیون جامعه بود؛ تاجایی‌که کلیسا مجبور شد خود را با دنیای اطرافش وفق دهد… اسلام هم اگر در جامعه‌ای پیشرفته و کاپیتالیست قرار گیرد، تغییر خواهد کرد.»۳
 
* اما ویژگی‌های این تاکتیک جدید چیست؟
نکته‌ی اول اینجاست که اقتصاد و معیشت امری است که جایگاه کلیدی و گستره‌ی وسیعی در زندگی مردم دارد. بنابراین از طریق تأثیرگذاری بر این موضوع می‌توان به اهداف مورد نظر دست یافت.

سخنان کری در رابطه با اراده‌ی آمریکا برای تغییر از طریق تجارت، این غرض را نشان می‌دهد: «ما مطمئناً روی این موضوع متمرکز خواهیم ماند، اما درعین‌حال ما می‌خواهیم کارمان را با فکر پیش ببریم و تجارت یکی از بهترین راه‌های ایجاد منافع است و اگر شما خواهان باشید، وسیله‌ای است برای ایجاد تغییر.»


دوم، تاکتیک اقتصادی زمینه‌های تغییر درون‌زای جمهوری اسلامی را فراهم می‌آورد. بدین معنی که تغییر در سبک زندگی اقتصادی مردم، مجموعه‌ای از پیامدها در همه‌ی عرصه‌های فرهنگی و سیاسی در پی دارد که در نهایت تغییر اجتماعی به‌معنی واقعی آن را به ثمر می‌رساند. این امر از طریق شکل‌گیری یک گروه خاص که براساس منافعشان در اقتصاد حول هم گرد آمده‌اند، آغاز می‌گردد؛ به‌نحوی‌که تغییر در سبک زندگی اقتصادی حول محور سرمایه‌مداری رخ می‌دهد و نهادها و مکانیسم‌های گوناگون اقتصادی که پاسخ‌دهنده‌ی نیازهای سرمایه‌مدارانه‌ی این گروه باشد، زمینه‌های تغییر اجتماعی و از بین رفتن ارزش‌های دینی را نیز فراهم می‌آورد. سخنان کری در رابطه با اراده‌ی آمریکا برای تغییر از طریق تجارت، این غرض را نشان می‌دهد: «ما مطمئناً روی این موضوع متمرکز خواهیم ماند، اما درعین‌حال ما می‌خواهیم کارمان را با فکر پیش ببریم و تجارت یکی از بهترین راه‌های ایجاد منافع است و اگر شما خواهان باشید، وسیله‌ای است برای ایجاد تغییر.»۴

سوم اینکه تغییر از این طریق بسیار نرم و البته پایدارتر رخ می‌دهد و کمتر کسی است که اسب تروا را نشان پیروزی نداند و از آن خشنود نشود. به‌عنوان مثال، رونق استارت‌آپ‌های مختلف در سال‌های اخیر، که نوعی تغییر در نحوه‌ی پاسخ‌گویی به نیازها را پدید ‌آورده است، اگر بدون سیاستگذاری و هدف‌گذاری درست و دقیق انجام نشود، می‌تواند در آینده‌ای نه‌چندان دور موجبات تغییر اجتماعی در کشور را فراهم کند. تأکید اوباما در پیام نوروزی امسال خود بر فرصت بازگشت دوباره به اقتصاد جهانی و دسترسی به فناوری‌های نوین که به استارت‌آپ‌های ایرانی کمک می‌کنند،۵ شاهدی بر این مدعاست. او در همین پیام به سفرش به کوبا اشاره می‌کند و پیروزمندانه تغییر سیاست‌های کوبا نسبت به آمریکا را بیان می‌دارد و البته این را نتیجه‌ی تمرکز بر توسعه‌ی تجارت و ارتباط اقتصادی می‌داند.

با این توضیحات، ضروری است که مسئولین امر، با فهم درست از شرایط حاضر، راهبردها و سیاستگذاری‌های درستی در این زمینه داشته باشند، تا از سویی بتوان از حجم مخاطرات آن کاست، و از سویی دیگر، بتوان از آن بیشتر سود و بهره را در جهت رونق اقتصادی کشور فراهم آورد.

پی‌نوشت‌ها:
۱. Arnold Joseph Toynbee
۲. سوروکین، الکساندر پینزیم (۱۳۷۷)، نظریه‌های جامعه‌شناسی و فلسفه‌های نوین تاریخ، ترجمه‌ی اسدالله مبشری. رشت، انتشارات حق‌شناس، ص۱۴۱.
۳. زکریا، فرید (۱۳۸۴)، آینده‌ی آزادی، اولویت لیبرالیسم بر دموکراسی، ترجمه‌ی امیرحسین نوروزی، تهران، انتشارات طرح نو، ص۱۷۷.
۴. http://alef.ir/vdchzqnx-۲۳n-qd.tft۲.html?۳۶txt
۵. http://www.yjc.ir/fa/news/۵۵۴۱۹۲۱/


>


فرم در حال بارگذاری ...