« اعمال شب بیست و یکم ماه رمضانتوصیه حضرت زهرا سلام الله علیها برای رسیدن به خوشبختی »

اشعار ویژه شهادت حضرت علی علیه السلام

نوشته شده توسطرحیمی 25ام خرداد, 1396
 
 
بسته شعری ویژه شبهای قدر
 
به مسجد می‌رود معنا کند روح عبادت را
به مسجد می‌برد با خود علی امشب شهادت را
 
دلیل محکمی دارد اگر در داخل محراب
فرادا می‌کند در سجده‌ی دوم جماعت را
 
مگر این‌بار در بستر بخوابد ساعتی آرام
که سوزانده‌ست عمری درفراقش خواب راحت را
 
برای کشتنش از بدر تا محراب، راه افتاد
ندیدم هیچ‌جا از تیغ، تا این حد سماجت را
 
چنان آغوش واکرده‌ست رفتن را که تا امروز
میان مرگ با انسان ندیدم این قرابت را
 
سحر، در کمتر از یک لحظه ارکان هُدی لرزید
مگر گویاتر از این بود تفسیر قیامت را؟ 
 
رها شد نغمه‌ی «فزت و رب الکعبه» در عالم
علی می‌خواست دریابیم معنای سعادت را
 
محسن ناصحی اصفهان
بسته شعری ویژه شبهای قدر

 
کنار من ، صدف دیده پر گهر نکنید 
به پیش چشم یتیمان ، پدر پدر نکنید
 
توان دیدن اشک یتیم در من نیست 
نثار خرمن جان علی ، شرر نکنید
 
اگر چه قاتل من کرده سخت بی ‌مهری 
به چشم خشم ، به مهمان من نظر نکنید
 
اگر چه بال و پرکودکان کوفه شکست 
شما چو مرغ ، سر خود به زیر پر نکنید
 
از آن خرابه که شب ‌ها گذرگه من بود 
بدون سفره ی خرما و نان گذر نکنید
 
به پیرمرد جذامی سلام من ببرید
ولی ز مرگ من او را شما خبر نکنید
 
علی انسانی 
بسته شعری ویژه شبهای قدر
 
خداحافظ ای نخل خرمای کوفه
مناجات های سحر های کوفه
خداحافظ ای بیقراری هر شب
دلم تنگ شد تنگ غم های زینب
خداحافظ ای خاطرات غم یار
خداحافظ ای خون مانده به دیوار
خداحافظ ای زینب بیقرارم 
که با بودنت من دگر غم دارم
خداحافظ ای روی نیلی زهرا
خداحافظ ای جای سیلی زهرا
خداحافظ ای یاس در خون تپیده
خداحافظ ای بانوی قد خمیده
خداحافظ ای ماجرای مدینه
خداحافظ ای زخم بازو و سینه
خداحافظ ای یادگاری زهرا
خداحافظ ای بیقراری زهرا
خداحافظ ای یاس نیلوفر من
خداحافظ ای مهربان دختر من
خداحافظ ای بهتر از جسم و جانم
خداحافظ ای قوت زانوانم 
زندگی تیغ ستم گشته جان بر لب من
مدارا کن ای کوفه با زینب من
مبادا که در کوفه ماتم بگیرد
مبادا ز داغ برادر بمیرد
مباد از ستم خیمه آتش بگیرد
مبادا سه ساله ز غصه بمیرد
حسینم نبیند گل پر پرش را
به خیمه برد پیکر اکبرش را
مبادا که در داغ سقا بشیند
مبادا حسین مشک پاره ببیند
 
بسته شعری ویژه شبهای قدر
 
ای نخل آب خورده زچشم تر علی
 
دیشب تو بودی و نگه آخر علی
 
امشب بریز اشک که در خانۀ خدا
 
محراب شسته بخون سر علی
 
از زهر خند قاتل و نومیدی طبیب
 
پیداست شرح داغ دل دختر علی
 
امشب به خنده قاتل مولا گشوده لب
 
فردا به گریه جمع شود بستر علی
 
آئینه دار غربت زهراست زان سبب
 
باید شبانه دفن شود پیکر علی
 
مولا خموش و مسجد و محراب هم خموش
 
خیزد صدای یا علی از منبر علی
 
کو آن یتیم خسته که شب در خرابه بود
 
چون کودک عزیز علی در بر علی
 
ای چاه غم گرفته، تو هم بی علی شدی
 
محروم گشتی از دم جان پرور علی
 
این بود مزد آن همه مهر و وفا که گشت
 
گلگون زخون، جمال خدا منظر علی
 
میثم کسی به فرق علی تیغ زد که زد
 
سیلی به روی فاطمه در محضر علی
 
استاد حاج غلامرضا سازگار
بسته شعری ویژه شبهای قدر
 
وجودم نخل از غم بارور بود
تمام حاصلم خون جگر بود
 
ز هر شاخه هزاران ميوه دادم
همانا پاسخم نيش تبر بود
 
دلم از طفل بر پستـان مادر
به ديدار اجل مشتاق‎تر بود
 
اگر چه شاخه‎هايم را شکستند
به هر شاخه هزارانم ثمر بود
 
چه باک از تيغ زهرآلود دشمن
علي يک عمر در کام خطر بود
 
هزاران زخم در دل داشتم من
که بس کاري‎ترِ اين زخم سر بود
 
به جان فاطمه آنکه مرا کشت
نه تيغ ابن ملجم، ميخ در بود
 
هزاران استخوان بودم گلوگير
هزاران نيش خارم در بصر بود
 
به هر آهم هزاران زخم فرياد
به هر زخمم هزارن نيشتر بود
 
تو اي قاتل مرا کشتي نگفتي
علي يک عمر غمخوار بشر بود
 
زدي شمشير بر فرق امامي
که حتي مهربان‎تر از پدر بود
 
به اشک و خون دل بنويس “ميثم”
علي از فاطمه مظلوم‎تر بود
 
غلامرضا سازگار
بسته شعری ویژه شبهای قدر
 
آسمون پُر شداز / نالۀ فاطمه
قلب زینب خدا / پُر ز درد و غمه
 
کوفه پر از غمه ، لبریز ماتمه 
         دارالعزا شده خونه
 
از قتل مرتضی ، غم فرق دو تا  
       زینبش روضه می خونه 
 
 
       یا علی ، علی مولا یا حیدر (3)
 
 
هر طرف شور غم/ شد بپا ای خدا
غرق خون شدعلی/گشته حاجت روا
 
زینب عزا داره، درد و دلا داره
دنیا بی تو چقدر سرده
 
یتیما بی تابن، دیگه نمی خوابن
          باباشون بر نمی گرده
 
        یا علی ، علی مولا یا حیدر (3)
 
 
               مرتضی شاهمندی 
بسته شعری ویژه شبهای قدر
 
دل شکسته ی من انس با علی دارد
امید از همه بگسسته تا علی دارد
 
منم ز شهر ولايت ز کوچه ی عشاق
شناسنامه ی من مهر يا علی دارد
 
خدا مدال علی دوستی به ما داده است
به غير کشور شیعه کجا علی دارد؟
 
خدا يکی و علی هم يکیست در عالم
علی چنانکه خدا را، خدا علی دارد
 
در آن محيط که از دست و پا نيايد کار
دل شکسته ی بی دست و پا علی دارد
 
نه در گذشته، در آينده نيز هر ذی روح
نظر به مرحمت مرتضی علی دارد
 
به روز حشر برای شفاعت امّت
علی، حسين و رسول خدا، علی دارد
 
سیدرضا موید
بسته شعری ویژه شبهای قدر
 
زندگی بی مهر تو معنا ندارد یاعلی
بندگی بی حبّ تو امضا ندارد یاعلی
 
در نمازی که اذان آن تهی از نام توست
غیر شیطان منزل و مأوی ندارد یاعلی
 
بی تولای تو روزه زحمتی بی فایده است
روزه بی تو باطل است، اما… ندارد یاعلی
 
«لا یَزیدُ الظّالمین الا خَسارا» می شود
ختم قرآنی که نورت را ندارد یاعلی
 
بی تو این قرآن به سرها نیست غیر از دردسر
این عبادت توشه در عقبا ندارد یاعلی
 
لیلة القدر بدون درک قدر فاطمه
در مفاتیح خدا احیا ندارد یاعلی
 
محسنش را داده جان خویش راهم می دهد
چیزی از این بیشتر زهرا ندارد یاعلی
 
در چرا با زور وا شد، پهلوی زهرا شکست
درب این خانه مگر لولا ندارد یاعلی
 
بسته شعری ویژه شبهای قدر
 
دل شکسته ی من انس با علی دارد
امید از همه بگسسته تا علی دارد
 
منم ز شهر ولايت ز کوچه ی عشاق
شناسنامه ی من مهر يا علی دارد
 
خدا مدال علی دوستی به ما داده است
به غير کشور شیعه کجا علی دارد؟
 
خدا يکی و علی هم يکیست در عالم
علی چنانکه خدا را، خدا علی دارد
 
در آن محيط که از دست و پا نيايد کار
دل شکسته ی بی دست و پا علی دارد
 
نه در گذشته، در آينده نيز هر ذی روح
نظر به مرحمت مرتضی علی دارد
 
به روز حشر برای شفاعت امّت
علی، حسين و رسول خدا، علی دارد
 
سیدرضا موید خراسانی
بسته شعری ویژه شبهای قدر
 
دشمنان این روزها حرف دو پهلو می زنند
 
دوستانت یک به یک دارند زانو می زنند
 
از نگاه انداختن در چهره ات شرمنده اند
 
علتش اینست کمتر خنجر از رو می زنند
 
تو پی تقسیم نانی، عده ای در خوابشان
 
خاک بیت المال را دارند جارو می زنند
 
یک نفر باید بگوید زخمت از شمشیر نیست
 
بر سر تو بی جهت دارند دارو می زنند
 
خوب شد رفتی ندیدی شرطه ها دور بقیع
 
روبرومان دست هاشان را به پهلو می زنند! 
 
 
محمدحسین ملکیان


فرم در حال بارگذاری ...