« دام‌هاى شيطاندعا براى فرزندان »

انفاق در راه خدا و فايده آن

نوشته شده توسطرحیمی 29ام مهر, 1391

يك فايده، فايده نقد وتخلف ناپذير و همگاني، وآن عبارت است از فايده‌اي كه به انفاق كننده مي‌رسد. وفايده دوم: فايده متحمل و نه‌چندان همگاني كه به انفاق شنونده مي‌رسد. درست عكس آنچيزي كه در تصور عمومي وجود دارد. همه خيال مي‌كنند ما كه انفاق مي‌كنيم و خرجمي‌كنيم به انفاق شونده، يعني به آن كسي كه پول مي‌دهيم فايده مي‌رسد، در حالي كهاينطور نيست، يعني قبل از آنكه به او فايده برسد اولين فايده به ما كه انفاقمي‌كنيم ‌رسيده است. من يك وقتي در گذشته پيرامون بحث انفاق و زكوة مي‌گفتم: شما كهدست در جيب كردي و اين پول را درآوردي تا رساندي دست گيرنده فايده بردي و واقعيتهمين است. چرا؟ چون اصل قضيه دل‌كندن از آن چيزي است كه شما آن را متعلق به خودتانمي‌دانيد و اين كار بزرگ است، كه در آيه‌ي شريفه قرآن مي‌فرمايد:

ومن يوق شح نفسهفاولئك هم‌المفلحون ( 9/ حشر) كسي كه نگاه داشته شود از شح او رستگار است و مشكلدنياي امروز همين است. مشكل بزرگ دنياي گذشته در تاريخ همين بوده. مشكل بزرگ دنيااز زرمندان است و زرمندان هم بسياري از اوقات از زر، زور خودشان را به دست آورند وبسياري از اوقات بخاطر زر دنبال زور رفتند. امروز كسي كه در دنيا به قدرت مي‌رسد وزمام امور يك كشوري را بدست مي‌آورد، اولين كاري كه مي‌كند، روال زندگي‌اش را روالزندگي يك رئيس جمهور قرار مي‌دهد:

زندگي كردن، خوردن، چريدن با انواع واقسام چريدنيهائي كه براي انسان مطلوب است و شهوت‌راني‌ها، چون به قدرت رسيده است! به يك رئيس جمهور مگر مي‌شود گفت اين‌جور نچر، اين‌جور نخور، اين‌جور اسراف نكن؟خواهد گفت پس من براي چه به اينجا رسيدم؟ و حقيقتاً اگر از او سئوال كني اين پاسخرا مي‌دهد! آنجا كه شما يك رئيسي را در يك كشوري ببينيد كه خيلي اهل اسراف نباشداستثنائي است، البته اين را داشتيم، نه اينكه بگويم نداشتيم، اما خيلي استثنايي،حتي آن خوب خوبهاشان. بنده در اين چند سال گذشته به بعضي‌ها برخورد كردم از رؤسايجمهور كه جزو متفكرين و ايده‌دارها بودند، يعني فقط اين نبود كه يك نظامي‌ئي آمدهباشد و قدرت را بدست گرفته باشد براي شهوت‌راني، از اين قبيل نبود، برخي‌شان ايدهداشتند، لكن همانجا را هم من ديدم آنچنان مواظب خوشگذراني خودشان هستند مثل يكحيوان ( كه در روايت دارد: همها علفها ) بسياري از اينها همتشان همان علفشان بود. اصلاً زندگي كه در آن لذت بودن نباشد براي آنها معني ندارد، كما اينكه شما مي‌بينيدامروز سرمايه‌ها‌ي انباشته در دنيا چه مي‌كند؟ و امروز ثروتمندان بزرگ عالم چه آتشبه دنيا زدند؟ چقدر انسان را محروم نگهداشتند؟ و اين بر اثر ( شح نفس ) هرچه بيشتربه چنگ آوردن و هرچه كمتر خرج كردن است!! ولذا اين اقدام بزرگ و تمرين بزرگي استبراي انسان، كه انسان آنچه را از جيب خودش به‌چنگ آورده رها كند. پس اولين فايده‌ايكه بر انفاق مترتب است، آن فايده‌اي است كه به انفاق كننده مي‌رسد و فايده‌ي دوم آنفايده‌ي است كه به انفاق شونده مي‌رسد. لكن اين فايده دوم مشكوك است و هميشه چنينفايده‌اي مترتب نمي‌شود. گاهي شما انفاق مي‌كنيد در جاي خودش نيست. انفاق مي‌كنيداما شرايط ديگر براي خوشبخت شدن آن شخص يا آن جمع وجود ندارد، يعني پول به دست‌شانرسيده، اما نتوانسته‌اند استفاده كنند. شرايط ديگر نبوده پس وقتي شما انفاق مي‌كنيدنمي‌توانيد يقين داشته باشيد كه به آن فايده‌ي دوم كه رسيدن به پر كردن خلاء استحتماً رسيده‌ايد، البته اين شك نبايد موجب شود تا انسان انفاق نكند بلكه بايد انفاقبكند ولو مشكوك باشد كه در طرف مقابل به نتيجه برسد يا نه. اما آنچه كه هرگز تخلفنمي‌شود آن فايده‌اي است كه به انفاق كننده مي‌رسد. پس تقواي مطلوب قرآن يعني آنحداقل لازم براي متقي بودن اين است: وممارزقناهم ينفقون اين انفاق چيز بسيار خوبياست! در هر حدي كه هستيد عادت كنيد، به انفاق كردن، البته انفاق فقط انفاق پولنيست، انفاق علم هم انفاق است، همان وقتي كه بيكار هستيد و مي‌توانيد كمك كنيد بهبي‌سوادي و ناداني، دانش‌تان را انفاق كنيد و همين انفاق هم اتفاقاً اول فايده‌اشبه خودتان مي‌رسد. يعني پيش از اينكه ديگري از علم شما استفاده كند وقتي آن علم راتكرار مي‌كنيد استفاده‌اش به خود شما مي‌رسد، يا انفاق وجاهت،وجاهت اجتماعي وآبروتان را انفاق كنيد! يك‌جايي ممكن است آبروي شما به‌درد يك مسلماني بخورديا به‌درد يك مجموعه‌ي مسلماناني بخورد آنرا انفاق كنيد و انفاقات گوناگون، تابرسيم به بقيه نشانه‌هاي متقين.

تفسیر   درس های از قرآن / مقام معظم رهبری

صفحات: · 2


فرم در حال بارگذاری ...