موضوع: "امام حسین علیه السّلام"

حب الحسین یجمعنا

نوشته شده توسطرحیمی 24ام مهر, 1397

 

امروز شیعه و سنی، هم قدم و دست در دست یکدیگر در مسیر عشق، نقشــه‌هـــای دشمــــــنان را نقش بر آب می‌کنند و اینجاست که باید گفت:

«دوستی حسین همه ما را دور هم جمع می‌کند».

دلم هوای حرم کرده حضرت ارباب

نوشته شده توسطرحیمی 22ام مهر, 1397

 

 

سيدمحمد ميرهاشمی:


دلم هوای حرم کرده حضرت ارباب
تو را به جان عزیزت بیا مرا دریاب

دوباره شور پیاده روی به سر دارم
شبانه سوی حرم، گریه، زمزمه، مهتاب

نه خرج راه و نه ویزا و نه گذرنامه
سفر، رسیده! مهیا نمی شود اسباب

دو چشم سرخ و دل آشوبه های بی پایان
سزای این دل بی تاب و دیده ی بی خواب

هوای سیل خروشان زائران دارم
مرا ببر که نمانم اسیر این مرداب

تمام آرزوی من جواب این حرف است
سلام حضرت خورشید و ماه عالمتاب

شهید راه ظهور و زیارتم گردان
تورا به جان رقیه مرا بخر ارباب

 

 

مداحی استودیویی امیری یا حسین

نوشته شده توسطرحیمی 20ام مهر, 1397

 

مداحی استودیویی امیری یا حسین

مداحان:
حسن کاتب کربلایی
محمد معتمدی کربلایی

حلالم کن حسین

نوشته شده توسطرحیمی 20ام مهر, 1397

فقط حسین "علیه السلام"!

نوشته شده توسطرحیمی 18ام مهر, 1397

 

حضرت فرمودند: هیچ چیزی به اندازه توجه به قبر سیدالشهدا “علیه السلام” پیدا نکردم.

یکی از مواردی که بزرگان فرمودند در لطافت انسان در این ماه بسیار اثرگذار است، توسل به اهل بیت “علیهم السلام” است و توسل به سیدالشهدا از همه بالاتر است.

شخصی خدمت امام صادق “علیه السلام” رسید و گفت من در این ماه کارهای زیادی در نظر دارم، قرآن، نماز، دعا و… اما به عمل که می رسم آن چیزی نمی شود که فکر می کردم. چه کاری انجام دهم که نشاط و اراده قوی پیدا کنم تا بهتردر این ماه بندگی کنم.

حضرت فرمودند: هیچ چیزی به اندازه توجه به قبر سیدالشهداء “علیه السلام” پیدا نکردم.

 

فقط حسین “علیه السلام"!

 

سخنرانی حجت الاسلام صراف در حسینیه دلریش/اردیبهشت97

آداب و مراقبات زیارت امام حسین علیه السلام در راهپیمایی اربعین

نوشته شده توسطرحیمی 18ام مهر, 1397

 

شخصی که به زیارت قبر حضرت حسین بن علی علیه السلام می‌رود، زمانیکه از اهلش جدا شد، با اولین گامی که بر می‌دارد، تمام گناهش آمرزیده می‌شود، سپس با هر قدمی که بر می‌دارد پیوسته تقدیس و تنزیه شده تا به قبر برسد و هنگامی که به آنجا رسید، حق تعالی او را خوانده و با وی مناجات کرده و می‌فرماید:

بنده من، از من بخواه تا به تو عطا کنم، من را بخواه تا اجابتت کنم، از من طلب کن تا به تو بدهم، حاجتت را از من بخواه تا برایت روا کنم،

راوی می‌گوید: امام علیه السلام فرمود:

بر خداوند متعال حق و ثابت است که آنچه را بذل کرده اعطا کند.

آداب و مراقبات زیارت امام حسین علیه السلام در راهپیمایی اربعین

«ادب حضور» مجموعه‌ای 6 جلدی است که به آداب و مراقبات مهم‌ترین ایام سال در نزد علما می‌پردازد؛ اوقاتی که در فرهنگ اهل بیت علیهم السلام فرصتی ویژه برای سیر و سلوک توحیدی معرفی شده‌اند. این ایام عبارتند از:

سه ماه رجب، شعبان و رمضان، ماه ذی‌قعده و دهه اول ذی‌حجه، ایام سوگواری حسینی علیه السلام در محرم و صفر.

جلد پنجم مجموعه ادب حضور، عصاره دستورات اخلاقی و عبادی و همچنین معارف توحیدی درباره عزاداری سیدالشهدا علیه السلام ، بنا بر مکتب تربیتی مرحوم علامه طباطبایی است. ویژگی مهم این کتاب آن است که مؤلف، برخی لطایف و ظرایفی که خود از محضر اساتید اخلاق و و سیر و سلوک، به ویژه مرحوم آیت‌الله سعادت‌پرور دریافت کرده، در اینجا ذکر کرده است.

دفتر پنجم این کتاب در دو بخش کلی و پنج فصل به بیان آداب و مراقبات زیارت حضرت امام حسین علیه السلام در ماه محرم و صفر و در ایام راهپیمایی اربعین حسینی پرداخته است.

در بخش اول این کتاب به موضوعاتی درباره نقش توسل به اهل بیت علیه السلام در سلوک توحیدی، جایگاه ویژه سیدالشهداء علیه السلام در دستگیری از سالکان، آداب و مراقبات دهه اول محرم، آداب دهه دوم محرم تا پایان ماه صفر و در بخش دوم این کتاب نیز به ارزش رنج بردن در مسیر زیارت سیدالشهداء علیه السلام ، زیارت با پای پیاده، سیره بزرگان در زیارت کربلا با پای پیاده، فضیلت زیارت امام حسین علیه السلام با پای پیاده، بهره‌گیری از قبرستان وادی السلام، ادب حضور در راهپیمایی نجف تا کربلا (شرایط ظاهری، صدقه، حفظ بهداشت، انتخاب همسفر، حضور قلب) پرداخته شده است.

این کتاب به همت موسسه فرهنگی هنری جلوه نور علوی علیه السلام از سوی انتشارات فردافر در چاپ نخست خود به تعداد 2000 نسخه چاپ شده است. مولف این اثر محمدتقی فیاض‌بخش است.

مبلغ درنظر گرفته شده برای این کتاب 8000 تومان است و علاقه‌مندان جهت تهیه این کتاب می‌توانند با شماره 09033987990 و 33987990 تماس بگیرند.

در بخشی از این کتاب با عنوان مناجات خدا با زائر امام حسین علیه السلام می‌فرماید:

شخصی که به زیارت قبر حضرت حسین بن علی علیه السلام می‌رود، زمانیکه از اهلش جدا شد، با اولین گامی که بر می‌دارد، تمام گناهش آمرزیده می‌شود، سپس با هر قدمی که بر می‌دارد پیوسته تقدیس و تنزیه شده تا به قبر برسد و هنگامی که به آنجا رسید، حق تعالی او را خوانده و با وی مناجات کرده و می‌فرماید: بنده من، از من بخواه تا به تو عطا کنم، من را بخواه تا اجابتت کنم، از من طلب کن تا به تو بدهم، حاجتت را از من بخواه تا برایت روا کنم، راوی می‌گوید: امام علیه السلام فرمود: بر خداوند متعال حق و ثابت است که آنچه را بذل کرده اعطا کند.

تسنیم

به راه منزل تو بی‌قرار باید شد

نوشته شده توسطرحیمی 12ام مهر, 1397

 

ایوان حرم سیدالشهداء علیه السلام

به راه منزل تو بی‌قرار باید شد

ضریح مطهر امام حسین علیه السلام

با آب طلا نام حسین قاب کنید

با نام حسین یادی ازآب کنید

خواهید که سر بلندو جاوید شوید

تا آخر عمر تکیه به ارباب کنید

مردی که ظهر عاشورا امام حسین (ع) را تنها گذاشت

نوشته شده توسطرحیمی 8ام مهر, 1397

 

مطالعه سرگذشت جاماندگان بزرگ کربلا نشان می دهد بسیاری از آنها حرکت امام حسین علیه السلام را با نگاه خودشان سنجیدند. برخی امام را از رفتن به کربلا بر حذر داشتند. برخی تلاش کردند برای ایشان از حاکمان ستم پیشه امان نامه بگیرند. دیگران راهکاری برای گریز از جنگ، پیش پای امام حسین علیه السلام گذاشتند. برخی نیز نصیحت گونه، بی وفایی کوفیان را به امام یاد آوری نمودند. گویا حجت خدا نمی داند آنچه را ایشان می دانند. یا در کار خود وامانده است و نیاز به هدایت ایشان دارد.

اما یاران امام حسین علیه السلام در کربلا چنین نبودند. آنها به مرتبه ای از بلوغ عقل و عشق رسیده بودند که سراسر وجودشان در اطاعت ولی الله بود. خواست و اراده شان در اراده امام فانی

شده بود. در زیارت اربعین به امام حسین علیه السلام عرضه می داریم: 

«قَلْبِی‏ لِقَلْبِكُمْ‏ سِلْمٌ‏ وَ أَمْرِی لِأَمْرِكُمْ مُتَّبِعٌ وَ نُصْرَتِی‏ لَكُمْ‏ مُعَدَّةٌ» قلب من تسلیم قلب شماست و کار من تابع فرمان شماست و یاری من برای شما آماده است. یعنی تبعیت و تسلیم دل، مقدمه نصرت و یاری امام است. افرادی که دلهایشان تسلیم نبود در نقطه ای از مسیر، راه خودشان را از امام حسین علیه السلام جدا نمودند. برخی در مدینه جا ماندند. برخی دیگر در میانه راه کربلا و عده ای در شب عاشورا بازگشتند. و کسی هم بود که تا ظهر عاشورا در رکاب امام حسین علیه السلام جنگید اما شهادت در راه امام را تاب نیاورد و از صحنه گریخت. 

 

ضحاک بن عبدالله مشرقی

ضحاک در میانه راه کربلا با امام ملاقات نمود و پس از گفتگوی کوتاهی با کاروان حسینی همراه شد. روز عاشورا شجاعانه در رکاب امام  جنگید؛ تا آنجا که امام علیه السلام در حق او دعافرمودند:

 «سست نگردی، دستت بریده مباد. خداوند از اهل بیت رسول صلی الله علیه و آله ، بهترین پاداش‌ها را به تو ارزانی دارد.»[1].

نماز ظهر را هم با امام به جای آورد. اما هنگامی که پیکر یاران امام حسین علیه السلام را بر زمین دید. خدمت امام حسین علیه السلام آمد و گفت: «ای فرزند رسول خدا! به خاطر دارید که بین من و شما چه شرطی بود؟

 آقا جان من  فردی عیالوارم و به مردم مقروض هستم. قرارمان این بود فقط تا آنجا بجنگم که یاوری برایتان باقی مانده باشد و بتوانم از شما دفاع کنم. اینک یاوری برای شما نمانده و جنگیدن من برای شما سودی ندارد» [2]

حضرت فرمود: «آری، من بیعت خود را از تو برداشتم ولی تو چگونه می‌توانی از بین سپاه دشمن فرار کنی؟

ضحاک گفت: من اسب خود را در خیمه‌ای پنهان کرده‌ام و به همین جهت بود که پیاده می‌جنگیدم»

ضحاک سوار بر اسب شد و از صحنه نبرد گریخت. 

پیام نرم افزار باد صبا

گریه رسول الله و امام علی علیهم السلام بر امام حسین علیه السلام

نوشته شده توسطرحیمی 6ام مهر, 1397

 

شیعیان در عزاداری سومین امام خود حسین ابن علی، استناد می کنند به اینکه پیامبر اسلام و علی ابن ابیطالب نیز در عزای حسین ابن علی گریه کرده اند، و به خاطر کشته شدن او در آینده گریه کرده اند که چنین چیزی معقول نیست.

پاسخ:

بدون تردید یکی از مصیبت های جانسوز و فراموش نشدنی در تاریخ اسلام، حادثه جان گداز عاشورا و کربلاست. به طوری که پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ بارها درباره این حادثه سخن فرموده و ضمن پیشگویی‌هایی از چگونگی وقوع آن، بر شهادت مظلومانه فرزندشان امام حسین ـ علیه السّلام ـ اشک ریخته‌اند.
در این فصل نگاهی خواهیم داشت به سیره آن حضرت درباره حادثه کربلا به نقل از منابع معتبر اسلامی.

پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ نسبت به حوادث و جریاناتی که امت اسلامی با آن روبرو بوده و یا پس از ایشان روبرو می‌شده‌اند، از راه وحی و علم الهی آگاه بوده‌اند و این حقیقت را در مناسبت‌های گوناگون ابراز داشته‌اند. در روایات وارد شده که آن حضرت هرگاه امام علی ـ علیه السّلام ـ را می‌دید، به ایشان احترام گزارده و به طور مکرّر می‌فرمودند:

«پدرم به قربان شهید بی‌یاور!» و از کیفیت صبر و تحمل وی در برابر حوادث ناگوار می‌پرسیدند.

روزی پیامبراکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ با دست، به سر و محاسن امام علی ـ علیه السّلام ـ اشاره ‌نموده و ‌فرمودند:

«چگونه است صبر تو در آن زمان که محاسنت با خون سرت رنگین گردد؟»

ادامه »

چرا حسین علیه السلام بی یاور ماند

نوشته شده توسطرحیمی 5ام مهر, 1397
 
باز عاشورا آمد و این سوالها دوباره در ذهنمان تازه شد:
چه شده که حسین بی یاور مانده است؟
این همه سپاه از کجا آمده اند؟
اینها مگر همه مسلمان نیستند و  او مگر سبط پیامبر نیست که در مقابلش صف آرایی کرده اند؟
مگر همینها نبودند که برای او نامه ها نوشتند تا بیاید؟
این مردم را چه شد که اینچنین در قتل فرزند پیامبرشان بر هم سبقت گرفتند؟
اما پاسخ این سوال ها را حسین علیه السلام خود داده است:
مردم بنده دنيايند و دين لقلقه زبانشان. حمايت آن‏ها از دين تا زمانى است كه زندگى آن‏ها در رفاه باشد و آن گاه كه در بوته امتحان قرار گرفتند دينداران بسیار كم مى‏شوند
آری کربلا صحنه بلا بود و در صحنه بلا دیگر ایمان های ظاهری جواب نمیدهد. در تنگنای بلا درون ها آشکار می شود و دینداران واقعی صفشان از دینداران ظاهری جدا می شود. 
کربلا وقت امتحان و عمل است و عمل از ایمان بر می خیزد که اگر به حقیقت نباشد نامه و سخن جز روسیاهی به بار نمی آورد. و جایش مگر در پس دیوار حاشا باشد.
کربلا را آنهایی آفریدند که در بند دنیا گفتار بودند و اسب سرکش هوس را از بند حرام و حلال آزاد نموده بودند. و اینچنین بود که عاقبت آن لقمه های حرامی که خورده بودند در حلقوم ها همهمه  انداختند و نگذاشتند تا کلام حق به گوشهایشان برسند و فطرتشان بیدار شود .
امام رو به آنان کرد و فرمود:
من شما را به راه رشد فرا می‌خوانم؛ هر که از من اطاعت کند، رستگار است و هر که از من نافرمانی کند، در زمره‌ی هلاک‌شدگان قرار می‌گیرد. همه‌ی شما فرمان مرا سرپیچی می‌کنید، به سخنم گوش فرا نمی‌دهید؛ البته (حق دارید، چرا که) شکم‌هایتان ازحرام پر شده است، در نتیجه خداوند بر دلهای شما مهر زده است (و هرگز حقایق رادرک نمی‌کنید). چرا ساکت نمی‌شوید، چرا گوش نمی‌دهید و نمی‌شنوید؟!
 
کربلا هنوز هم هست نامه ها هنوز هم هستند لقمه ها هنوز هم هستند و حسین هنوز هم سخن می گوید:
می شود زهیر بود یا حر
می شود عمر سعد بود یا شمر یا آنکه دینش را به دیناری می فروشد
 
زهیر باش دلم! تا به کربلا برسی
به کاروان شهیدان نی نوا برسی
امام پیک فرستاده در پی ات … برخیز!
در انتظار جوابت نشسته… تا برسی
چه شام باشی و کوفه.. چه کربلا ای دل!
مقیم عشق که باشی… به مقتدا برسی
زهیر باش! بزن خیمه در جوار امام
که عاشقانه به آن متن ماجرا برسی
مرید حضرت ارباب باش و عاشق باش!
که در مقام ارادت به مدعا برسی
تمام خاک جهان کربلاست…پس بشتاب
درست در وسط آتش بلا برسی…
زهیر باش دلم! با یزید نفس بجنگ!
که تا به اجر شهیدان نی نوا برسی…
 
شعر از : مریم سقلاطونی