موضوعات: "حضرت علی علیه السّلام" یا "نهج البلاغه" یا "نامه ها" یا "خطبه ها" یا "غدیر"

این خانه بی دلیل ترک بر نداشته است!

نوشته شده توسطرحیمی 12ام اردیبهشت, 1394

به نام عشق

در نجف سینه بی قرار از عشق
گفت:لایمکن الفرار از عشق

مولای ما نمونهء دیگر نداشته است
اعجاز خلقت است و برابر نداشته است

وقت طواف دور حرم فکر می کنم
این خانه بی دلیل ترک برنداشته است

دیدیم در غدیر که دنیا به جز علی
آیینه ای برای پیمبر نداشته است

سوگند می خورم که نبی شهر علم بود
شهری که جز علی در دیگر نداشته است

طوری ز چارچوب در قلعه کنده است
انگار قلعه هیچ زمان در نداشته است

یا غیر لافتی صفتی در خورش نبود
یا جبرِِییل واژهء بهتر نداشته است

چون روز روشن است که در جهل گمشده است
هر کس که ختم نادعلی بر نداشته است

این شعر استعاره ندارد برای او
تقصیر من که نیست برابر نداشته است
                  سید حمید رضا برقعه ای

« اللهم عجل لولیک الفرج »

 

حضرت على و نهج البلاغه

نوشته شده توسطرحیمی 6ام فروردین, 1394

 

علاّمه مى گويد: «بشر عادى، نمى تواند به تمام ابعاد وجودى حضرت على (عليه السلام)معرفت پيدا كندچه آن حضرت سرشار از مناقب، معالى، علم، كرم، جود، شجاعت، رأفت، رحمت، شفقت و جميع مظاهر كرامت و كمالات انسانى است و اين كمالات، در حضرت امير (عليه السلام) به كامل ترين وجه وجود دارد. با اين همه، برخى از مخالفان، در گذشته و حال منكر اين مناقب شده اندهر چند در زمان كنونى، به دليل انتشار كتاب هاى بسيار درباره فضايل حضرت امير (عليه السلام)، به خصوص بعد از انقلاب اسلامى ايران، از شدّت مخالفت ها كاسته شده است و هر چند ما هنوز نتوانسته ايم، چنان كه بايد، به شناساندن آن حضرت همّت بگماريم.

بهترين راه شناساندن حضرت على (عليه السلام)، نشان دادن زندگى اوست كه شايسته است زير نظر متخصصان، آثارى دراين باره تهيه شود و در اختيار جهانيان قرار گيرد. بايد در هر بعد از ابعاد نامتناهى آن حضرت، به گونه اى علمى و تخصصى، بحث و تحقيق شودمثلاً درباره معرفى حضرت على (عليه السلام)به عنوان باب علم نبى (صلى الله عليه وآله)، مطالب بسيارى در دست است اما از همه بهتر، نهج البلاغه است زيرا اين كتاب، اثر خود حضرت امير (عليه السلام) است و گويايى بيشترى در نشان دادن مقامات كمالى و علمى آن حضرت دارد.

در باب كلمات قصار، توجه به سند و شواهد خارجى مهم است اما در باب خطبه ها، و به خصوص خطبه هاى طولانى و نيز خطبه هاى مربوط به جهان آخرت و صفات حق تعالى، شواهد داخلى كفايت مى كند. ممكن است برخى از مخالفان انتساب نهج البلاغه را به اميرمؤمنان(عليه السلام) انكار كنند. اين گروه، اگر مى گويند نهج البلاغه از حضرت امير نيست، جمع شوند و شبيه آن را بياورند. آن چه خدا درباره قرآن فرموده است، درباره نهج البلاغه نيز صادق است. آيا مخالفان مى توانند مثل نهج البلاغه بياورند؟

آيا كسى مانند آن حضرت، محرم اسرار بوده است. حضرت على (عليه السلام) اشاره مى كند كه ديگران گاه گاهى خدمت پيامبر اكرم (صلى الله عليه وآله)مى رسيدند و حتى سؤال كردن هم بلد نبودندولى وقتى آن حضرت به خانه مى آمد، خود ايشان اشتياق داشت كه به من علم ياد دهد و من هم حرص داشتم كه از پيامبر ياد بگيرم.

هر كس نهج البلاغه را به كار بندد و در راه تحصيل هدف عالى، از زحمت و فشار نترسد، خير دنيا و آخرت را جمع كرده است. نهج البلاغه، بعد از قرآن، معجزه دوم است. قرآن، معجزه حضرت رسول (صلى الله عليه وآله) و نهج البلاغه، معجزه آقا اميرمؤمنان (عليه السلام)است. آيا مخالفان، كتابى همانند نهج البلاغه دارند كه عالم ماوراى طبيعت را با بيان قدسى و ربّانى خود شرح و بسط دهد؟ هزار كتاب را هم بياورند، جاى نهج البلاغه را نمى گيردچون اميرمؤمنان (عليه السلام) از روزى كه چشم گشود، در دامن پيغمبر (صلى الله عليه وآله) بود و تا آخرين لحظه حيات آن حضرت، از محضر او بهره گرفت.

نهج البلاغه از جهات گوناگونى، مايه باليدن و نازيدن شيعه است همان گونه كه ابعاد حضرت على (عليه السلام)نامتناهى است، نهج البلاغه نيز غيرمتناهى است.

مخالفان پس از گذشت حدود يك هزار سال از تأليف نهج البلاغه، هنوز مى گويند اين سخنان از حضرت على (عليه السلام) نيست بلكه از آنِ سيّدرضى يا سيّدمرتضى است چرا در اين يك هزار سال، نتواسته اند يك دهم نهج البلاغه را از خلفاى خود بياورند»؟

ترجمه ها و شروح نهج البلاغه

در ميان شروح نهج البلاغه، سه شرح ممتاز استشرح ابن ميثم كه براى شرح الفاظ نهج البلاغه خيلى ارزش داردولى كمتر به ادبيات و حديث و تفسير پرداخته است بر خلاف آن، شرح ابن ابى الحديد، هم تاريخ دارد، هم تفسير و هم ادبيات. اين شرح، از جهت جامع بودن، ممتاز است گرچه در شرح كلمات خود حضرت، به زيبايى شرح ابن ميثم نيست. شرح شريفى به نام منهاج البراعة از علاّمه حبيب الله خوئى هست كه از شرح هاى ديگر ارزنده تر است. كسانى كه معلومات اندكى دارند، بهتر است اوّل به مطالعه اين شرح بپردازند و بعد شرح ابن ابى الحديد را بخوانند و يا اين دو را با هم مطالعه كنندزيرا در شرح خوئى به اعتراض ها و انتقادهاى ابن ابى الحديد پاسخ گفته شده است اما متأسفانه مؤلف منهاج البراعة، فقط خطبه ها را شرح كرده است چون وقتى به آخر خطبه ها رسيده، از دنيا رفته است. اخيراً اين شرح به وسيله گروهى ديگر تكميل شده است كه ارزش قسمت هاى اصل اين شرح را ندارد و به استحكام آنها نيست».

گروه فناوری اطلاعات پژوهشکده باقرالعلوم علیه السلام

 

چهار مرض خاص انسان!

نوشته شده توسطرحیمی 21ام دی, 1393

انسان در گذر  زمان دچار برخی بیماری‌های جسمی می‌شود ؛ وی در هنگام مواجهه با بیماری‌ها تمام تلاشش را می‌کند تا دوباره سلامت گردد . بنی بشر برای مبتلا نشدن به بیماری ، عوامل بروز آن را شناسایی می‌کند تا با پیشگیری ، از ابتلا به آن جلوگیری نماید .

اما جای بسی تأسف، که در روزمرگی این دنیا چنان غرق جسم می‌شویم که گاه روح را از یاد می‌بریم و دچار بیماری‌های روحی می‌شویم، این بیماری‌ها چنان قلب انسان را به عفونت گناه آلوده می‌کند که پس از مدتی ریشه انسانیت را در وجود انسان می‌خشکاند و آنگاه است که قرآن در توصیف موجودی که خداوند او را اشرف مخلوقات خواندش؛ چنین می‌فرماید: «اولئک کاالانعام بل هم أضلّ.» کاش انسان، در میان هیاهوی این دنیا، ساعتی را به خود بیاندیشد که آیا روح الهی‌اش آلوده به زخم‌های چرکین کفر، نفاق، شرک، شک و … شده است؟

در این مقاله به ذکر برخی بیماری‌های قلب ، که در میان آیات نورانی قرآن به آن اشاره شده است، می‌پردازیم :

1- کفر

قلب، گاهی بر اثر بی‌توجهی انسان نسبت به حقایق و دور ماندن از اندیشه صحیح دچار کفر می گردد.

انکار از روی عناد، انکار بعد از معرفت و ایمان، صرف کردن نعمت در مسیر شیطان، از مصادیق کفر است؛ قرآن در این سه زمینه آیات متعددی دارد، برای نمونه می‌خوانیم:

[فَأَمَّا الَّذِینَ کَفَرُوا فَأُعَذِّبُهُمْ عَذاباً شَدِیداً فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ وَ ما لَهُمْ مِنْ ناصِرِینَ] «آل عمران ، 56».

اما کسانی که کافر شدند، آنان را در دنیا و آخرت به عذابی سخت شکنجه می‌کنم و برای آنان هیچ یاوری نخواهد بود.

[إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا بَعْدَ إِیمانِهِمْ ثُمَّ ازْدادُوا کُفْراً لَنْ تُقْبَلَ تَوْبَتُهُمْ وَ أُولئِکَ هُمُ الضَّالُّونَ] « آل عمران ، 90 ».

آنان که بعد از ایمان کافر شدند و بر کفر خویش افزودند، هرگز توبه آنان پذیرفته نیست و اینان در حقیقت گمراهانند.

[ َالَمْ تَرَ إِلَی الَّذِینَ بَدَّلُوا نِعْمَتَ اللَّهِ کُفْراً وَ أَحَلُّوا قَوْمَهُمْ دارَ الْبَوارِ] « ابراهیم ، 24».

آیا کسانی را که [شکر] نعمت خدا را به کفران و ناسپاسی تبدیل کردند و قوم خود را به سرای نابودی و هلاکت درآوردند.

منافقین، مردان و زنانی هستند که به زبان و به پاره‌ای از اعمال خود را مسلمان نشان می دهند، ولی قلباً به هیچ صورت به خدا و پیامبر و احکام الهی ایمان ندارند.اینان ، مردمی هستند که با مسلمان نشان دادن خود، خویشتن را در همه شئون با مسلمانان همراه کرده تا در تمام امور مسلمانان ایجاد اخلال کنند

[وَ مَنْ شَکَرَ فَإِنَّما یَشْکُرُ لِنَفْسِهِ وَ مَنْ کَفَرَ فَإِنَّ رَبِّی غَنِیٌّ کَرِیمٌ] «نمل ،40».

و هر کس که سپاس گزاری کند به سود خود سپاس گزاری می‌کند و هر کس ناسپاسی ورزد [زیانی به خدا نمی رساند]؛زیرا پروردگارم بی‌نیاز و کریم است.

این مرض خطرناک وقتی عارض قلب شود ، انسان را از نظر جایگاه در عالم خلقت بدتر از حیوانات کرده و روزنه‌های نور را به روی آدمی می بندد و شاخ و برگ انسانیّت را می‌خشکاند و از انسان، درنده‌ای خطرناک و دیوی مهیب به وجود می آورد .

ادامه »

مسابقه حفظ خطبه غدیر

نوشته شده توسطرحیمی 17ام دی, 1393

سازمان اوقاف و امور خیریه کشور با همکاری معاونت تهذیب حوزه های علمیه  و مرکز مدیریت حوزه های علمیه خواهران در نظر دارد مسابقه ای با موضوع  حفظ «خطبه غدیر» و ترجمه آن را ویژه طلاب سراسر کشور و خانواده ها با جوایز نفیس برگزار نماید.

جوایز برندگان:

14 کمک هزینه عمره مفرده

14 کمک هزینه عتبات عالیات

110 کمک هزینه سفر مشهد مقدس

به همراه جوایز ارزنده فرهنگی

هدف از برگزاری این مسابقه آشنایی هر چه بیشتر طلاب و استفاده کابردی از این خطبه در تبلیغ مبانی اسلامی می باشد.

زمان آزمون: ایام ولادت حضرت امیر المومنین علیه السلام می باشد.
طلاب محترم می توانند جهت ثبت نام می توانند روی لینک زیر کلیک فرمایند.

جهت ثبت نام کلیک فرمایید

منبع: معاونت تهذیب


دانلود خطبه غدیر

در زیر متن خطبه غدیر به ۶زبان زنده دنیا در اختیار مخاطبان قرار گرفته است.

حجم فایل به زبان عربی: ۵۰۴ کیلوبایت
لینک دانلود فایل به زبان عربی

حجم فایل به زبان فارسی: ۵۵۶ کیلوبایت
لینک دانلود فایل به زبان فارسی

حجم فایل به زبان انگلیسی: ۴۲۴ کیلوبایت
لینک دانلود فایل به زبان انگلیسی

حجم فایل به زبان فرانسوی: ۴۴۸ کیلوبایت
لینک دانلود فایل به زبان فرانسوی

حجم فایل به زبان اسپانیایی: ۵۲۱ کیلوبایت
لینک دانلود فایل به زبان اسپانیایی

حجم فایل به زبان آلمانی: ۶۹۸ کیلوبایت
لینک دانلود فایل به زبان آلمانی

متن کامل خطبه غدیر خم با ترجمه فارسی در ادامه

ادامه »

موعظه یاران!!!

نوشته شده توسطرحیمی 7ام آبان, 1393

اي بندگان خدا!

همانا بهترين و محبوبترين بنده نزد خدا، بنده‏ اي که خدا او را در پيکار با نفس ياري داده است،

عباد الله، إن من أحب عباد الله إليه عبداً أعانه الله علي نفسه،

آن کس که جامه زيرين او اندوه، و لباس رويين او ترس از خداست، چراغ هدايت در قلبش روشن‏شده و وسائل لازم براي روزي او فراهم آمد، دوريها و دشواريها را بر خود نزديک و آسان ساخته است. حقايق دنيا را با چشم دل نگريسته،

همواره به ياد خدا بوده و اعمال نيکو، فراوان انجام داده است،

از چشمه گواراي حق سيراب گشته، سرچشمه‏اي که به آساني به آن رسيد و از آن نوشيده سيراب گرديد. از راه هموار و راست قدم برداشته، پيراهن شهوات را از تن بيرون کرد، و جز يک غم، از تمام غمها خود را مي‏رهاند، و از صف کوردلان و مشارکت با هواپرستان خارج‏ شده، کليد بازکننده درهاي هدايت شد و قفل درهاي گمراهي و خواري گرديد، راه هدايت را با روشندلي ديد، و از همان راه رفت، و نشانه‏ هاي آن را شناخت و از امواج سرکش شهوات گذشت.

به استوارترين دستاويزها و محکمترين طنابها چنگ انداخت، چنان به يقين و حقيقت رسيد که گويي نور خورشيد بر او تابيد، در برابر خداوند خود را بگونه‏ اي تسليم کرد که هر فرمان او را انجام مي‏ دهد و هر فرعي را به اصلش باز مي‏ گرداند، چراغ تاريکي ها، و روشني ‏بخش تيرگي ها، کليد درهاي بسته و برطرف ‏کننده دشواريها، و راهنماي گمراهان در بيابانهاي سرگرداني است.سخن مي‏ گويد، خوب مي‏ فهماند، سکوت کرده به سلامت مي‏ گذرد،

براي خدا اعمال خويش را خالص کرده آنچنان که خدا پذيرفته است،

از گنجينه ‏هاي آيين خدا و ارکان زمين است. خود را به عدالت واداشته و آغاز عدالت او آنکه هواي نفس را از دل بيرون رانده است، حق را مي‏ شناساند و به آن عمل مي ‏کند، کار خيري نيست مگر که به آن قيام مي‏کند، و در هيچ جا گمان خيري نبرده جز آنکه به سوي آن شتافت. اختيار خود را به قرآن سپرده، و قرآن را راهبر و پيشواي خود قرار داده است، هر جا که قرآن بار اندازد فرود آيد، و هر جا که قرآن جاي گيرد مسکن گزيند.


نهج البلاغه/ قسمتی از خطبه 86

واقعه غدیر منطق مستحکم اسلام در نفی نگاه سکولار

نوشته شده توسطرحیمی 22ام مهر, 1393

شیعه و سنی نباید با توهین به مقدسات و تحریک احساسات یکدیگر به دشمنی دشمن کمک کنند،اگر کسی در این زمینه آتش افروزی کند، یقینا به آمریکا وانگلیس خبیث وصهیونیست که پدید‌آورندگان داعش و القاعده‌اند کمک می کند.

حضرت آیت الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح روز دوشنبه در خجسته عید سعید غدیر در دیدار با هزاران نفر از قشرهای مختلف مردم، «نصب امیرمؤمنان به امامت» و «توجه و پرداختن اسلام به سیاست و حکومت» را دو مفهوم اساسی واقعه غدیر خم خواندند و با تأکید بر ضرورت حیاتی اتحاد و همبستگی مسلمانان افزودند:

هرکسی و هر اقدامی که موجب تحریک احساسات طرف مقابل و اختلاف شیعه و سنی شود، به «امریکا، انگلیس خبیث و صهیونیزم» یعنی بوجود آورندگان جریان جاهل، متحجر و وابسته تکفیری کمک می‌کند.

حضرت آیت الله خامنه ای با تبریک عید بزرگ غدیر، واقعه مهم و پرمغز غدیر خم را جزو مسلمات تاریخ اسلام خواندند و خاطرنشان کردند: هیچ یک از پیروان فرق اسلامی در «اصل وقوع غدیرخم و جمله شریف پیامبر ختمی مرتبت» یعنی من کنت مولاه فهذا علی مولاه تردیدی ندارد.

ایشان افزودند: شبهاتی نیز که اکنون درباره معنای این جمله تاریخی، به ذهن نو کیسه گان فکری می رسد همان حرفهای هزار سال پیش است که علمای بزرگ، به آنها پاسخ داده اند.

رهبر انقلاب با اشاره به معنای رایج جمله شریف پیامبر در غدیر خم یعنی نصب امیرمؤمنان به امامت و نیز وصایت پیامبر افزودند: این جمله معنای مهم دیگری هم دارد که نباید مورد غفلت قرار گیرد و آن پرداختن اسلام به امر حکومت و سیاست امت است.

حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به تبلیغات هدفمند دشمنان امت اسلامی برای جدا کردن اسلام از سیاست و منحصر کردن دین شریف در مسائل شخصی و خصوصی افزودند: واقعه غدیر خم، منطق روشن و مستحکم اسلام در نفی این نگاه سکولار است چرا که غدیر خم مظهر توجه و تأکید اسلام بر حکومت داری و سیاست به شمار می رود.

رهبر انقلاب با نفی نگاهی که مسئله نصب امیرمؤمنان بدست پیامبر عظیم الشأن اسلام را فقط به معنای نصب جنبه های معنوی می داند افزودند: جنبه های معنوی قابل نصب نیست و معنای حقیقی این واقعه مبارک، توجه به امر حکومت و مدیریت جامعه است و این درس بزرگ غدیر برای مسلمانان است.

حضرت آیت الله خامنه ای، مسئله غدیر را، مسئله ای اعتقادی و پایه و اساس تفکر شیعه برشمردند و در عین حال افزودند: جای بحث و بررسی منطق قوی و حجت قاطع شیعه در باب غدیر خم، محافل علمی و تخصصی است و نباید این موضوع، در زندگی عمومی مسلمانان و برابری و برادری آنان اثر منفی بگذارد.

رهبر انقلاب از همین زاویه، به بررسی سیاست اصلی مستکبران یعنی ایجاد اختلاف میان فرق اسلامی بویژه شیعه و سنی پرداختند و خاطرنشان کردند: بروز اختلاف میان مسلمانان، طبعاً باعث می شود همت، نیرو و انگیزه های آنان صرف دعواهای داخلی شود و به دشمنان بزرگ و اصلی خود توجهی نکنند و این، همان هدفی است که استعمار و استکبار، برای آن، برنامه ریزی کرده است.

حضرت آیت الله خامنه ای، مقابله با «تفکر جذاب و جهت بخش جمهوری اسلامی» را عامل اصلی سرمایه گذاری بیشتر استکبار در زمینه ایجاد اختلاف میان مسلمانان برشمردند و خاطرنشان کردند: امریکا، صهیونیزم و «متخصص کهنه کار تفرقه انگیزی یعنی دولت خبیث انگلیس»، پس از پیروزی انقلاب، تلاشهای خود را برای اختلاف انگیزی و انحراف اذهان شیعه و سنی از دشمنان اصلی، به شدت افزایش داده اند.

رهبر انقلاب بروز جریان تکفیری در عراق، سوریه و برخی کشورهای دیگر را حاصل برنامه ریزی مستکبران برای ایجاد اختلاف در میان مسلمانان خواندند و افزودند: آنها القاعده و داعش را برای تفرقه انگیزی و «مقابله با جمهوری اسلامی» ایجاد کردند اما اکنون دامن خودشان را گرفته است.

ایشان با اشاره به حوادث جاری در منطقه افزودند: نظر دقیق و تحلیلی به این حوادث نشان می دهد امریکا و هم پیمانانش در تلاشهایی که به دروغ مواجهه با داعش اسم گذاری کرده اند، بیشتر از آنکه درصدد نابودی نطفه های این جریان باشند، متوجه تفرقه انگیزی و ایجاد دشمنی میان مسلمانان هستند.

حضرت آیت الله خامنه ای تأکید کردند: هرکسی به اسلام پایبند است و حاکمیت قرآن را قبول دارد چه شیعه باشد چه سنی، باید آگاه باشد که سیاستهای امریکایی - صهیونیستی، دشمن واقعی و اصلی اسلام و مسلمانان است.
رهبر انقلاب، مراقبت و پرهیز کامل از تحریک احساسات فرق دیگر را وظیفه مهم همه مسلمانان برشمردند و افزودند: شیعه و سنی بدانند هر اقدام یا حرفی از جمله توهین به مقدسات یکدیگر، باعث حساسیت برانگیزی و آتش افروزی می شود و این قطعاً به سود دشمن مشترک همه مسلمانان است.

حضرت آیت الله خامنه ای در پایان سخنانشان با اشاره به شکست همه توطئه های زورگویان جهانی در 35 سال اخیر تأکید کردند: دشمنان این ملت، به فضل الهی، این بار هم شکست خواهند خورد و همه مسلمانان که در ایران اسلامی زندگی می کنند، همچنان آگاه و بصیر به وظایف خود عمل خواهند کرد.

منبع: باشگاه خبرنگاران

دانلود نرم افزار امير غديرܓ✿

نوشته شده توسطرحیمی 20ام مهر, 1393

 

 

عید سعید غدیر بر تمامی کاربران و بازدیدکنندگان عزیز تبریک و تهنیت باد.


نرم افزار امير غدیر

عید غدیر، عید ولایت، رهبری، انسانیت، اکمال دین واتمام نعمت الهی بوده واز اعیاد بزرگ اسلامی به شمار رفته ومختص شیعه نیست. امام صادق (علیه السلام) عید غدیر را بزرگتر و شریفتر از عید فطر و عید قربان شمرده واز قول پیامبر خدا(صلی الله علیه واله وسلم) روایت میکنند که به امیر المومنین (علیه السلام) توصیه کرده اند مردم این روز را عید بگیرند و فرمودند:

«یوم غدیر خم افضل اعیاد امتی» (امالی شيخ صدوق ص 125، ح 8 )

این روز مورد عنایت خاص رسول اکرم (صلی الله علیه واله وسلم) بوده و ائمه(علیهم السلام) نیز پیوسته یادآوران آن واقعه مهم بودند و به پیروان خود دستور می دادند که این روز را عید گرفته و دور هم جمع شوند وبه یکدیگر تبریک وشاد باش بگویند تا عظمت این روز وحقانیت اهل بیت(علیهم السلام) فراموش نشود؛ امام صادق(علیه السلام)می فرماید:

« روز غدير خم عيد بزرگ خداست، خدا پيامبرى مبعوث نكرده، مگر اينكه اين روز را عيد گرفته و عظمت آن را شناخته و نام اين روز در آسمان، روز عهد و پيمان و در زمين، روز پيمان محكم و حضور همگانى است. (وسائل الشيعه، 5: 224، ح 1)

غدیر کاشت بذر ولایت در جانها و نورافشانی خورشید به تمامی انسانهاست. در عرصه غدیر حقیقت ولایت در متن دین تعبیه گردیده وآن را تبدیل به دین کاملی نمودکه تبیین وتفسیر، تحلیل وتأویل آن را صاحبان مقام ولایت بر عهده گرفتند واساساً دین بدون چنین والیانی ابتر باقی می ماند.

بی تردید اگر امت اسلام به توصیه و فرمان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله توجه می کردند و غدیر را در غربت قرار نمی دادند اکنون شاهد پراکندگی و گسستگی امت اسلام و مسلمانان نبودیم؛ سر چشمه و منشا انحرافات امروز برخی از فرقه های مسلمانان را باید در عمل نکردن به دستور قرآن و پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در خصوص ولایت و جانشینی آن حضرت جستجو کرد .

روز غدیر به تعبیر حضرت امام رضا علیه السلام در آسمانها مشهورتر از زمین است و در حقیقت غدیر در میان ما زمینیان غریب مانده است (مصباح المتهجد: 737 )

انجمن گفتگوی دینی در راستای گسترش و ترویج غدیر خم و نهادینه کردن و شناساندن معارف آن در میان امت اسلامی به ویژه اقشار مختلف و مخاطبان جوامع مجازی به مناسبت عید الله الاکبر و روز غدیر خم اقدام به تهیه و تدوین نرم افزاری با عنوان (امیر غدیر) نموده و تلاش کرده است که غدیر خم را از زوایای مختلف در قالب پاسخ به برخی از شبهات و طرح برخی از مباحث، مورد بررسی و تحلیل قرار دهد . امیدوارم این تلاش و قطره اندک از دریای بی کران معارف غدیرخم مورد توجه و عنایت خداوند متعال و پیامبر اعظم و مولای متقیان علیهما السلام قرار بگیرد .


 منبع: انجمنهاي گفتگوي ديني و قرآني
مرکز ملي پاسخگويي به سوالات ديني

سند گوياى ولايت

نوشته شده توسطرحیمی 19ام مهر, 1393

«غدیر یعنی اعتماد به خدا»

نام غدير را همه شنيده ايم، سرزمينى است ميان مكّه و مدينه، در نزديكى «جحفه» كه در حدود 200 كيلومترى مكّه واقع شده و چهارراهى است كه حجّاج سرزمين هاى مختلف مى توانستند در آنجا از هم جدا شوند:

راهى به سوى مدينه مى رود، در جهت شمال.

راهى به سوى عراق مى رود، در جهت شرق.

راهى به سوى مصر مى رود، در طرف غرب.

و راهى به سوى يمن، در جهت جنوب.

امروزه اين سرزمين، سرزمين متروكى است; ولى روزى شاهد يكى از بزرگترين حوادث تاريخ اسلام بوده، و آن، روزِ نصب على(عليه السلام) به جانشينى پيامبر گرامى اسلامى(صلى الله عليه وآله) (در روز هيجدهم ذى الحجّه سال دهم هجرى) مى باشد.

گرچه خلفا روى جهات سياسى كوشيدند اين خاطره عظيم تاريخى را از نظرها محو كنند و هم اكنون نيز بعضى از متعصّبان به دلائلى كه ناگفته پيداست، سعى در محو يا كم رنگ كردن آن دارند; ولى ابعاد اين حادثه آن قدر در صحنه تاريخ و حديث و ادبيات عرب وسيع است، كه قابل پوشانيدن يا محو كردن نيست.

و شما در اين كتابچه به مدارك و منابعى در اين زمينه برخورد مى كنيد كه شگفت زده خواهيد شد، و از خود مى پرسيد: مسأله اى كه اين همه دليل و مدرك دارد چگونه مورد بى مهرى و پرده پوشى قرار گرفته است؟!

اميد است اين تحليل هاى منطقى و مداركى كه همه از منابع برادران اهل سنّت گرفته شده، وسيله اى براى تقريب صفوف مسلمين جهان گردد، و حقايقى كه در گذشته به سادگى از كنار آن گذشته اند مورد توجّه دقيق همگان، به ويژه نسل جوان قرار گيرد.

صفحات: 1· 2

ای دژ محکم خدا ! سخت محتاج عطایت هستیم.

نوشته شده توسطرحیمی 19ام مهر, 1393

زمانه بر سر جنگ است یا علی مددی

 کمک ز غیر تو ننگ است یا علی مددی

گشاد کار دو عالم به یک اشاره توست

به کار ما چه درنگ است یا علی مددی


رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرموند:

جبرئیل علیه السلام از سوی خداوند برگ سبزی ازدرخت آس برایم آورد که در آن به رنگ سپید نوشته بود:

من دوستی علی بن ابی طالب را بر آفریدگانم واجب نمودم،این را از جانب من به آنان برسان.

جبرئیل علیه السلام از میکائیل،او از اسرافیل،او از لوح،او از قلم،او از خدای عز و جل آورده است که:

ولایة علی بن ابی طالب حصنی،فمن دخل حصنی امن من عذابی

«ولایت علی بن ابی طالب دژ محکم من است،

پس هرکس داخل قلعه من گردد ، از آتش دوزخم محفوظ خواهد ماند.»

با تو ما مرتضی شناس شدیم

…مولای فَضْلُک لا یَخْفی
و نُورک لا یَطْفَأ
و اَنَّ مَنْ جَحَدَکَ… الظَّلُومُ الْأَشْقی!…

آقای من!
نه مهربانی تان بر کسی پوشیده است
و نه نورتان خاموش شدنی است
و هر که نخواهدتان…در تاریکی و گمراهی می ماند!

★ بخشی از زیارت غدیریه…از درد دل های امام هادی علیه السلام با مولایشان امام علی علیه السلام در حرم نجف اشرف. در میانه راه تبیعد از مدینه به سامرا…

آرزوى حقيقى

نوشته شده توسطرحیمی 17ام مهر, 1393

مرا، اى معبود من!

از آنانى قرار مده كه نام بى ‏معنا را مى‏ پرستند،

و از آن نيم‏نگاه ‏هايت، نيم‏نگاهى ‏به من بيفكن تابدان، دل مرابه نورمعرفت خودت و معرفت اوليايت ، روشن گردانى، كه به راستى تو بر هر كارى توانايى.


ـ به نقل از نَوف بِكالى ـ : اميرمؤمنان ـ كه درودهاى خدا بر او باد ـ را ديدم كه پشت كرده، شتابان مى‏ رود.

گفتم: كجا مى ‏روى، سروَرم؟

فرمود: «رهايم كن ، اى نوف! آرزوهايم مرا به سوى معشوق مى ‏راند.

گفتم : سرورم! آرزوهايت چيست؟

فرمود: «آن كه آرزويم به اوست، خود، آنها را مى‏ داند و مرا نيازى نيست تا آنها را به غير او بازگويم . در ادب بنده ، همين بس كه در برخوردارى‏ ها و نيازهايش ، كسى جزخداوندگار خويش را شريك نگرداند» .

گفتم : اى اميرمؤمنان! من از آزمندى و چشمداشت به آرزويى از آرزوهاىِ دنيوى بر نفس خويش بيمناكم.

فرمود: «چرا به حمايتگاه بيمناكان و پناهگاه خداشناسان ، پناه نمى ‏برى؟» .

گفتم : آن را نشانم بده .

فرمود: «خداوندِ والا و بزرگ.

آرزويت را به حُسنِ تفضّل او پيوند بزن و با تمام خواست، به او روى بياور ، و اگر هر آنچه [جز خدا] در دلت وارد مى ‏شود ، درمان كنى، من ، ضامنِ جايگزين آنم. با تمام وجود، به خداوند پاك، رو كن؛ زيرا او مى‏فرمايد:

“به عزّت و جلالم سوگند، اميد هركس را كه‏به غير از من اميد بندد ، به يأس مبدّل مى‏ سازم و جامه خوارى در ميان مردم بر او مى‏ پوشانم و او را از قُرب خويش ، دور مى‏ سازم و پيوندم را با او مى ‏بُرم و او را گم‏نام مى ‏سازم؛ زيرا به غير من توجّه مى ‏كند.

واى بر او!

آيا در گرفتارىو‏هايش به جز من آرزومند مى ‏شود با آن كه رفعِ سختى‏ ها و گرفتارى ‏ها در دست من است؟! و به كسى جز من ، اميد مى‏ بندد ، در حالى كه زنده پاينده منم؟! و درهاى بسته بندگانم را مى‏كوبد و در خانه مرا كه باز است ، رها مى‏ كند؟!

كيست كه با همه گناهانش به من اميد بندد و من نوميدش كنم؟!

آرزوهاى بندگانم را پيوسته به خويش قرار داده‏ام و اميدشان را نزد خود ، براى آنان اندوخته‏ ام و آسمان‏هايم را از كسانى كه از تسبيح‏گويى من خسته نم ى‏شوند، آكنده ساخته ‏ام و به فرشتگانم فرمان داده‏ ام كه درها را ميان من و بندگانم نبندند. آيا آن كه بلايى از بلاياى من كمرش را خم كرده است ، نمى ‏داند كه هيچ كس نمى ‏تواند آن بلا را برطرف سازد ، جز با اجازه من؟!

پس، چرا بنده، با اين كه آنچه از من درخواست نكرده است ، به او عطا كرده ‏ام، آرزويش را از من مى ‏گردانَد و از من ، درخواست نمى ‏كند و از غير من مى‏ خواهد؟!

آيا منى كه بى‏ درخواست بنده‏ ام به او مى ‏دهم، اگر از من درخواست شود ، پاسخ درخواست كننده ‏ام را نمى ‏دهم؟!

مگر من بخلى ورزيده ‏ام كه بنده ‏ام به من، گمان بخل مى ‏بَرَد؟ آيا دنيا و آخرت، از آنِ من نيست؟ آيا آقايى و بخشندگى، صفت من نيست؟ آيا فضل و رحمت ، در دست من نيست؟ آيا نه اين است كه آرزوها جز به من، ختم نمى ‏شوند؟ پس، جز من كيست كه آرزوها را قطع كند؟ و چگونه است كه آرزومندان ، غير مرا آرزو مى ‏كنند؟!

به عزّت و جلالم سوگند ، اگر آرزوهاى زمينيان و آسمانيان را جمع كنم، سپس ، آرزوهاى يكايك آنان را برآورده سازم ، به اندازه يك عضو مورچه از مُلك من كاسته نمى ‏شود.

چگونه چيزى كه من ، بخشنده آنم، كاستى گيرد؟!

بيچاره ، نوميدانِ از رحمت من! نگون‏بخت ، آن كه نافرمانى كند و به حرام‏ هاى من پردازد و مرا در نظر نگيرد و بر من دليرى كند!"» .

امام عليه‏ السلام ـ كه بر او و خاندانش سلام باد ـ سپس فرمود:

«اى نوف! اين دعا را بخوان:

“معبود من! اگر تو را مى ‏ستايم ، به واسطه موهبت‏ هايى است كه به من داده‏ اى و اگر تو را تمجيد مى ‏كنم، به خواست خودِ توست و اگر تقديست مى ‏كنم ، به نيروى توست و اگر توحيد تو را مى ‏گويم ، به قدرت و توانى است كه مرا داده ‏اى و اگر مى ‏نگرم، به رحمت تو مى ‏نگرم و اگر [لقمه‏اى ]مى ‏جَوَم ، نعمت تو را مى‏ جَوَم.

معبود من! هر آن كه اشتياق ياد تو به خود ، مشغولش ندارد و سفر ، او را به جوار قرب ، نزديك نمى‏ كند، زندگى‏ اش براى او مُردن است و مُردنش، مايه افسوس او.

معبود من! نگاه‏ هاى آنان كه با باطن دل‏ها مى ‏نگرند ، به تو منتهى شده است و گوش‏هاى آنان كه نجواهاى سينه‏ ها را مى‏ شنوند ، به تو دوخته شده ، و هيچ چيز ، مانع نگاه‏هاى آنان در برابر آنچه مى ‏خواهند ، نيست. ميان خود و آنان ، پرده‏ هاى غفلت را دريدى . پس در نور تو آرميدند و با نسيم تو ، دَم زدند. دل‏هايشان ، نهالستان هيبت تو شد و ديدگانشان ، سرشكباران قدرتت. جان‏هايشان را به مقام قُدس خود ، نزديك ساختى . پس با وقارِ همنشينى و خضوعِ هم‏سخنى با نام تو همنشين شدند و تو چونان يارى شفيق ، به آنان رو كردى و رفيقانه ، به ايشان گوش سپردى و دوستانه ، پاسخشان را دادى و چونان همدمان ، با آنها به نجوا پرداختى. پس، مرا نيز به جايگاهى كه آنان رسيدند، برسان و از فكر و ياد خودم ، به ياد خودت منتقل كن و هر درى را كه ميان من و ملكوت عزّت توست ، به رويم بگشاى و همه پرده‏ هاى غفلت را از هم بِدَر، تا روح مرا در ميان روشنايى عرشت، اقامت بخشى و برايش مقامى در برابر نور خودت قرار دهى، كه بى‏ گمان، تو بر هر كارى توانايى.

معبود من! چه تنها و دلگير است آن راهى كه آرزومندى ‏ام به تو هم‏سفرم نباشد، و چه دور و دراز است آن سفرى كه اميدم به تو ، راهنماى راهم نباشد! هر آن كه به ريسمان غير از تو چنگ در زد، ناكام شد و تكيه‏ گاه كسى كه به غير از تكيه‏ گاه تو تكيه كند، سُست است . پس، اى آن كه به آرزومندانش آرزو مى‏ آموزد و اندوه ترس و وحشت را از آنان مى ‏بَرَد! مرا از كردار نيك و شايسته ، محروم مگردان و مرا آن گونه نگهدارى كن كه از بيچاره درمانده ، نگهدارى مى ‏كنى. چگونه خوارىِ فقر به آرزومندانت رسد، در حالى كه تو از گزندهاى گنهكاران، بى‏ نيازى؟!

معبود من! هر حلاوتى ، سر به آمدنى است ؛ امّا حلاوت ايمان، با رسيدن به تو، افزايش مى ‏يابد.

معبود من! دلم اميد فراوان به تو بسته است، پس تو نيز شيرينى رسيدن به آرزو را فراوان به او بچشان، كه تو بر هر كارى توانايى.

معبود من! چونان درخواست كسى كه حقيقت تو را نيك مى ‏شناسد ، هر خيرى را كه سزاوار است مؤمنْ آن را در پيش گيرد ، از تو درخواست مى‏ كنم و از هر شرّ و فتنه ‏اى كه دوستانت را از آنها پناه داده ‏اى، به تو پناه مى ‏برم، كه به راستى تو بر هر كارى توانايى.

معبود من! از تو درخواست مى ‏كنم، چونان درخواست بينوايى كه در اميدش سرگشته مانده است و هيچ پناه و تكيه‏ گاهى كه با آن به تو برسد و به تو ره يابد ، جز تو نمى ‏يابد.

به حقّ اركان و مقاماتت كه توسّط تو تعطيل بردار نيستند، و به حقّ آن نامت كه به واسطه آن بر اولياى ويژه ‏ات آشكار گشتى و در نتيجه، تو را يكتا دانستند و شناختند و تو را چنان كه هستى، پرستيدند، از تو درخواست مى‏ كنم كه خودت را به من بشناسانى تا، از سرِ ايمانى راستين به تو، به پروردگارى ‏ات اقرار نمايم.

مرا، اى معبود من! از آنانى قرار مده كه نام بى ‏معنا را مى‏ پرستند، و از آن نيم‏نگاه ‏هايت، نيم‏نگاهى ‏به من بيفكن تابدان، دل مرابه نورمعرفت خودت و معرفت اوليايت ، روشن گردانى، كه به راستى تو بر هر كارى توانايى.