موضوعات: "حضرت علی علیه السّلام" یا "نهج البلاغه" یا "نامه ها" یا "خطبه ها" یا "غدیر"

هواپرستی؛ سد راه تحقق عدالت

نوشته شده توسطرحیمی 29ام دی, 1397

چون والى را هواها گونه گون شود او را از بسیارى عدالت، باز دارد. پس باید كار مردم در آنچه حق است، نزد تو یكسان باشد، كه ستم را با عدل عوض ندهند.

 

هواپرستی؛ سد راه تحقق عدالت(1)

امیرالمومنین علیه السلام در نامه 59 نهج البلاغه، خطاب به یکی از استاندرانش به نام أسود بن قطبة می نویسد:

« أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّ الْوَالِیَ إِذَا اخْتَلَفَ هَوَاهُ مَنَعَهُ ذَلِكَ كَثِیراً مِنَ الْعَدْلِ فَلْیَكُنْ أَمْرُ النَّاسِ عِنْدَكَ فِی الْحَقِّ سَوَاءً فَإِنَّهُ لَیْسَ فِی الْجَوْرِ عِوَضٌ مِنَ الْعَدْلِ فَاجْتَنِبْ مَا تُنْكِرُ أَمْثَالَهُ وَ ابْتَذِلْ نَفْسَكَ فِیمَا افْتَرَضَ اللَّهُ عَلَیْكَ رَاجِیاً ثَوَابَهُ وَ مُتَخَوِّفاً عِقَابَهُ وَ اعْلَمْ أَنَّ الدُّنْیَا دَارُ بَلِیَّةٍ لَمْ یَفْرُغْ صَاحِبُهَا فِیهَا قَطُّ سَاعَةً إِلَّا كَانَتْ فَرْغَتُهُ عَلَیْهِ حَسْرَةً یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَ أَنَّهُ لَنْ یُغْنِیَكَ عَنِ الْحَقِّ شَیْ‏ءٌ أَبَداً وَ مِنَ الْحَقِّ عَلَیْكَ حِفْظُ نَفْسِكَ وَ الِاحْتِسَابُ عَلَى الرَّعِیَّةِ بِجُهْدِكَ فَإِنَّ الَّذِی یَصِلُ إِلَیْكَ مِنْ ذَلِكَ أَفْضَلُ مِنَ الَّذِی یَصِلُ بِكَ وَ السَّلَامُ؛ اما بعد، چون والى را هواها گونه گون شود او را از بسیارى عدالت، باز دارد. پس باید كار مردم در آنچه حق است، نزد تو یكسان باشد، كه ستم را با عدل عوض ندهند. پس خود را از آنچه مانند آن را نمى پسندى دور ساز، و نفس خود را در كارى كه خدا بر تو واجب فرمود در باز، حالى كه پاداش آن را امیدوارى و از كیفرش ترسان. و بدان كه دنیا خانه آزمایش است و دنیادار ساعتى در آن آسوده نبود، جز كه آسودگى وى در روز رستاخیز، مایه دریغ او شود، و هرگز هیچ چیز تو را از حق بى نیاز نگرداند و از جمله حقها كه بر توست این است كه نفس خود را بپایى، و به اندازه توانت در كار رعیت كوشش نمایى، كه آنچه از این كار به دست مى آرى بهتر است از آنچه بذل مى دارى، والسلام».(2)

«أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّ الْوَالِیَ إِذَا اخْتَلَفَ هَوَاهُ مَنَعَهُ ذَلِكَ كَثِیراً مِنَ الْعَدْلِ»؛ فرمود: انسان اگر هوا‌های گوناگون داشته باشد، از بسیاری از عدالت محروم می‌شود. در خیلی از جاها توفیق اجرای عدل را از دست می‌دهد. نه اینکه او نمی‌تواند عدالت فراوان داشته باشد، بلکه در بخش‌های فراوانی از عدالت محروم می‌شود، چون هوی و هوس با عدل سازگار نیست. عدل این است که هر چیزی در جای خود قرار بگیرد،(3) هوی آن است که هر چیزی به نفع خود آدم باشد، این هوی با آن عدل اصلاً سازگار نیست. فرمود اختلاف هوی و گرایش‌ها و میل‌های متعدّد، در بسیاری از موارد جلوی عدل‌پروری و عدل‌گستری را می‌گیرد. معنای این جمله این نیست که او از عدالت فراوان محروم است، معنای جمله این است که او در بسیاری از موارد از عدالت محروم است! «اخْتَلَفَ هَوَاهُ مَنَعَهُ ذَلِكَ كَثِیراً مِنَ الْعَدْلِ».

ابن‌میثم و دیگران نقل کرده اند، همین نامه چند سطری به شش یا هفت اصل حقوقی و نظام دینی برمی‌گردد. فرمود: «فَلْیَكُنْ أَمْرُ النَّاسِ عِنْدَكَ فِی الْحَقِّ سَوَاءً»، یعنی؛

یک: حق‌محور باشید.

دو: این حق‌مداری را نسبت به همه حفظ بکنید. نسبت به یک عدّه حق و عدل را رعایت بکنید و نسبت به یک عدّه رعایت نکنید، این ظلم است.

ادامه »

علائم آخرالزمان و راهکار امام علی علیه السلام در عبور از فتنه‌های آن

نوشته شده توسطرحیمی 25ام آبان, 1397

 

حضرت امام علی علیه السلام در یک روایت به برخی فتنه‌های آخرالزمانی و راهکارهای عبور از آن‌ها اشاره می‌فرماید.


بخش عمده‌ای از خطبه‌های نهج البلاغه که در آن‌ها اشاره به امام زمان(عج) دارد، مربوط به علائم و نشانه‌های آخرالزمان است. از جمله حضرت در خطبه 187 می فرمایند:

* هان ای مردم در آینده پشت کردن روزگار خوش و قطع شدن پیوندها و روی کار آمدن خردسالان را انتظار کشید؛ أَلَا بِأَبِی وَ أُمِّی هُمْ مِنْ عِدَّةٍ أَسْمَاؤُهُمْ فِی السَّمَاءِ مَعْرُوفَة

* این روزگاری است که ضربات شمشیر بر مؤمن آسان‌تر از یافتن مال حلال است؛ ذَاکَ حَیْثُ تَکُونُ ضَرْبَةُ السَّیْفِ عَلَى الْمُؤْمِنِ أَهْوَنَ مِنَ الدِّرْهَمِ مِنْ حِلِّه‏

*روزگاری که پاداش گیرنده از دهنده بیشتر است و آن روزگاری که بی نوشیدن شراب مست می‌شوید؛

ذَاکَ حَیْثُ یَکُونُ الْمُعْطَى أَعْظَمَ أَجْراً مِنَ الْمُعْطِی‏؛ ذَاکَ حَیْثُ تَسْکَرُونَ مِنْ غَیْرِ شَرَاب‏

ادامه »

جمله جالب عالم اهل سنت درباره امامت امیرالمومنین علیه السلام

نوشته شده توسطرحیمی 22ام مهر, 1397

 

 

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
یکی از دانشمندان بزرگ اهل سنت جمله زیبا و بی نظیری دربارۀ امیرالمؤمنین علیه السلام دارد، خلیل بن احمد می‌گوید:
«احتیاج الکل الیه» کل در همۀ امور به او نیازمند هستند «و استغنائه عن الکل» و علی بن ابی‌طالب علیه السلام از کل بی‌نیاز است و …

 
استاد حسین انصاریان در بقعه شیخ نوایی شهرستان خوی، اظهارداشت:
انسان از زمانی که زندگی را شروع می‌کند تا لحظه‌ای که از دنیا بیرون می‌رود، در معرض انواع حوادث، مصائب، رنج‌ها، بلاها و سختی‌هاست، خداوند مهربان برای اینکه انسان خودش را در برابر طوفان بلاها و مصائب و مشکلات نبازد، ارزش‌های وجودی خود را از دست ندهد، دنیا و آخرتش را بر باد ندهد، ساختمان عقل و فطرت و ایمانش را در معرض خرابی قرار ندهد، یک طوفان شکن سر راه زندگیش قرار داده و نام این طوفان شکن را قرآن گذاشته است.

هیچ کسی از هجوم این بلاها، مصائب و مشکلات در امان نیست، امان و پناهگاه قرآن است، با قرآن مجید می‌توانید زیان و ضرر بلاها و شرّ مصائب را برطرف کنید.

محقق، مفسر، مترجم و پژوهشگر علوم و معارف قرآنی ادامه داد:

رسول خدا صلی الله علیه و آله می‌فرماید:

«اذ التبست علیکم الفتن فعلیکم بالقرآن» وقتی بلاها، فتنه‌ها، مشکلات به شما هجوم آورد، من شما را به قرآن سفارش می‌کنم.

شما بعد از وجود مبارک رسول خدا صلی الله علیه و آله شخصیتی را در عقل، عظمت، شخصیت و انسانیت مانند امیرمؤمنان علیه السلام نمی‌شناسید، این حقیقتی است که همه بر آن اتفاق دارند.

ادامه »

آرزوی بزرگ یک پدر

نوشته شده توسطرحیمی 16ام مهر, 1397

 

امام علی علیه‌السلام:

به خدا سوگند من از پروردگار خود،

نه فرزندانی زیبارو خواستم

و نه فرزندانی خوش قد و قامت،

بلکه فرزندانی خواستم که فرمانبردار خدا باشند

و از او بترسند

تا وقتی دیدم که از خداوند فرمان می‌برد

شاد شوم.


مناقب آل أبی‌طالب علیهم‌السلام، ابن‌شهر آشوب، ج۳، ص۲۸۰.

دیدن عیب دیگران، هنر نیست!

نوشته شده توسطرحیمی 10ام مهر, 1397

 

قال الامام علی علیه السلام:

 

طُوبَی لِمَن شَغَلَهُ عَیبُهُ عَن عُیُوبِ النَّاسِ.

 

امام علی علیه السلام فرمود:

خوشا به حال آن کس که پرداختن به عیب خودش، او را از پرداختن به عیب های مردم باز دارد.

شعر:

همه عیب خلق دیدن نه مروت است و مردی

نگهی به خویشتن کن که همه گناه داری

ره طالبان عقبا کرم است و فضل و احسان

تو چه از نشان مردی به جز از کلاه داری

سعدی

ذکر استغفار امیرالمومنین علی علیه السلام

نوشته شده توسطرحیمی 4ام مهر, 1397

 

این استغفاری است که حضرت در هر سحر، بعد از نماز صبح آن را می‌خواندند و شامل 70 بند میباشد.

 
کَانَ عَلِیٌّ علیه السلام یَسْتَغْفِرُ سَبْعِینَ مَرَّهً فِی سَحَرِ کُلِّ لَیْلَهٍ بِعَقِبِ رَکْعَتَیِ الْفَجْرِ الِاسْتِغْفَارُ(البلدالأمین‏والدرع‏الحصین ص: ۳۹)
  • ۱- اللَّهُمَّ إِنِّی أُثْنِی عَلَیْکَ بِمَعُونَتِکَ عَلَى مَا نِلْتُ بِهِ الثَّنَاءَ عَلَیْکَ وَ أُقِرُّ لَکَ عَلَى نَفْسِی بِمَا أَنْتَ أَهْلُهُ وَ الْمُسْتَوْجِبُ لَهُ فِی قَدْرِ فَسَادِ نِیَّتِی وَ ضَعْفِ یَقِینِی اللَّهُمَّ نِعْمَ الْإِلَهُ أَنْتَ وَ نِعْمَ الرَّبُّ أَنْتَ وَ بِئْسَ الْمَرْبُوبُ أَنَا وَ نِعْمَ الْمَوْلَى أَنْتَ وَ بِئْسَ الْعَبْدُ أَنَا وَ نِعْمَ الْمَالِکُ أَنْتَ وَ بِئْسَ الْمَمْلُوکُ أَنَا فَکَمْ قَدْ أَذْنَبْتُ فَعَفَوْتَ عَنْ ذَنْبِی وَ کَمْ قَدْ تَعَمَّدْتُ فَتَجَاوَزْتَ وَ کَمْ قَدْ عَثَرْتُ فَأَقَلْتَنِی عَثْرَتِی وَ لَمْ تَأْخُذْنِی عَلَى غِرَّتِی فَأَنَا ظَالِمٌ لِنَفْسِی الْمُقِرُّ لِذَنْبِی الْمُعْتَرِفُ بِخَطِیئَتِی فَیَا غَافِرَ الذُّنُوبِ أَسْتَغْفِرُکَ لِذَنْبِی وَ أَسْتَقِیلُکَ لِعَثْرَتِی فَأَحْسِنْ إِجَابَتِی فَإِنَّکَ أَهْلُ الْإِجَابَهِ وَ أَهْلُ التَّقْوَى وَ أَهْلُ الْمَغْفِرَهِ.

  • بار خدایا! با یاری تو، تو را ثنا میگویم به خاطر آنچه به وسیله آن موفق به ثناگویی تو شدم و به اندازه نیت فاسد و یقین ضعیفم علیه خودم و به آنچه که تو سزاوارش هستی اقرار میکنم:بارالها، تو خوب معبود و خوب پروردگاری هستی و من بد پرورش یافته ای هستم!تو خوب مولایی هستی و من بد بنده ای!تو خوب مالکی هستی و من بد مملوکی!چه بسیار گناهی که مرتکب شدم و تو عفو نمودی و چه بسیار جرم هایی که از من سر زد و تو از آن گذشتی!چه بسیار خطاها کردم، ولی مرا مؤاخذه نکردی و چه بسیار بدی ها که عمداً مرتکب شدم و تو از آن درگذشتی!و چه بسیار لغزش ها که از من سر زد و از آن چشم پوشی نمودی، و مرا بر غفلتم مؤاخذه نکردی!اینک این منم که به خود ظلم کرده ام و به گناهم اقرار و به خطاهایم اعتراف دارم. پس ای آمرزنده گناهان! از تو میخواهم که گناهانم را ببخشی و از لغزش هایم درگذری، پس به نیکی اجابت کن که تو سزاوار اجابت و اهل تقوا و آمرزشی!)

ادامه »

فاصله حق و باطل

نوشته شده توسطرحیمی 1ام مهر, 1397

 

 

امام على علیه السلام:

 اَما اِنَّهُ لَیْسَ بَیْنَ الْحَقِّ وَ الْباطِلِ اِلاّ اَرْبَعُ اَصابِـعَ - فَسُئِلَ عَنْ مَعْنى قَولِهِ هذا، فَجَمَعَ اَصابِعَهُ وَ وَضَعَها بَیْنَ اُذُنِهِ وَ عَیْنِهِ - ثُمَّ قالَ: اَ لْباطِلُ اَنْ تَقولَ: سَمِعْتُ وَ الْحَقُّ اَنْ تَقولَ: رَأَیْتُ.

هان! میان حق و باطل جز چهار انگشت فاصله نیست. از آن حضرت درباره معناى این فرمایش سؤال شد. امام انگشتان خود را به هم چسباند و آن‌ها را میان گوش و چشم خود گذاشت و آن گاه فرمودند:

باطل این است که بگویى: شنیدم

و حق آن است که بگویى: دیدم.

نهج البلاغه (صبحی صالح) ص. ۱۹۸

متن خطبه حضرت زینب سلام الله علیها در کوفه

نوشته شده توسطرحیمی 1ام مهر, 1397

پس از واقعه عاشورا، هنگام ورود کاروان اسرای کربلا به کوفه، حضرت زینب سلام الله علیها خطبه ای خواندند و در آن مردم کوفه را از گناهی که بخاطر یاری نکردن امام حسین علیه السلام  مرتکب شدند، آگاه کرد.

حضرت زینب سلام الله علیها پس از واقعه کربلا و مصیبتی بزرگ که در آن عزیزان خود را از دست داده بود، با حیایی کامل و سخنوری وارسته و در هیبت یک انسان عصمت مآب ظاهر می شوند و تابلوی واقعی از زبان گویای امیرالمومنین علی بن ابی طالب علیه السلام را به نمایش می گذارند. با یک کلام و دستور آن حضرت همه مردم و حاضران مجبور به سکوت می‌شوند. حضرت زینب سلام الله علیها به مردم اشاره کردند که ساکت شوید و ناگهان نفس ها در سینه ها حبس شد و زنگ شتران از صدا افتاد، و سپس خطبه را آغاز نمود.

ادامه »

ارزش انسان به چیست؟

نوشته شده توسطرحیمی 17ام شهریور, 1397

 

قَالَ علی علیه السلام :

 

قِيمَةُ كُلِّ امْرِئٍ مَا يُحْسِنُ.

 

ارزش هرکس به اندازه کارهای خوبی است که انجام می دهد

تحف العقول،‌

 

 

باشگاه خبرنگان

 

 

 

 

مرا ببرید نجف،من نجف بروم همه درددهایم درمان می شود.

نوشته شده توسطرحیمی 16ام شهریور, 1397

 

جملات قصار آیت الله کشمیری درباره امیرالمومنین _ نجف _ وادی السلام:

 

1-هر وقت راه (عراق) باز شد مرا ببرید نجف،من نجف بروم همه درددهایم درمان می شود.

2-من آرزو دارم روزی برگردم نجف، با ریشم حرم را جارو کنم.

3-کعبه من نجف است، قبله من نجف است.

4-حلال مشکلات حضرت امیر است.

5-من نجف بروم حالم خوب می شود.

6-همه ایران یک نجف نخواهد شد.

7-نجف چیز دیگری است، حتی مساجد کوچک آن دارای معنویتی است که مساجد بزرگ ایران مثل گوهرشاد آن معنویت را ندارد.

8-نجف همه جایش منور است گفتن یاالله، یا هو هم در نجف عظمتی دارد.

9-اینجا حرم حضرت امیر است و آنجا حرم سیدالشهداء، این مسیر،بین الحرمین و محترم است و نباید ذکر دنیا اینجا بیاید.

10-خاک نجف مربی است،خاک منحصریست، مخصوصا کارهای سلوکی را برای انسان باز و روح را گشاده می کند…..این خصوصیت شهر نجف است.

11-من از حیث ظاهری هم شاید بی شباهت به امیرالمومنین نباشم.

12-طبیب من مرقد امیرالمومنین است،

بروم کنار حضرت امیر این کسالت هایم خوب می شود.

13-گاهی دلم برای مولا خیلی تنگ می شود،سوره مومنون را می خوانم، این سوره علی علیه السلام است.

14-در نجف به خاطر حشر و نشر با اولیاء و مجاهدات،چشم برزخی ام باز می شد و افراد سرشناش صورتهای ناخوشایندی داشتند و این مسئله آزارم میداد.

15-اینجا(نجف) حیات است،من اینجا روحم تازه می شود.

16-سرزمین نجف منور است.

17-علاقه ام به وادی السلام چنان بود که در آنجا برای بعضی طلاب درس می گفتم.

18-وادی السلام روح وریحان(بهشت)است.

19-اول نجف بعد قم خوب بود.

20-اهل نجف با اهل علم خوب تا نکردند،کارشان به اینجا رسید.

21-نجف و مسجد کوفه روح و ریحان بود.