« تدبیر امام رضا علیه السلام در کلام رهبر انقلاب+ فیلممایه آسایش »

اگر من بدتر نباشم بهتر نیستم

نوشته شده توسطرحیمی 21ام مرداد, 1395

وارد حرم امام رضا علیه السلام شدم جوانی را دیدم که زنجیر طلا به گردن کرده بود . متذکر حرمت آن شدم او در جواب گفت : می دانم و به زیارت خود مشغول شد. من ابتدا ناراحت شدم ، زیرا او سخنم را شنید و اقرار به گناه کرد و با بی اعتنایی دوباره مشغول زیارت شد . بعد به فکر فرو رفتم که الان اگر امام رضا علیه السلام از بعضی از خلاف کاری های من بپرسد، نمی توانم انکار کنم و باید اقرار کنم!

با خود گفتم پس من در مقابل امام رضا علیه السلام و آن جوان در مقابل من اگر بدتر نباشم بهتر نیستم .

بعد از چند لحظه همان جوان کنار من نشست و گفت حاج آقا ! به چه دلیل طلا برای مرد حرام است . من دلیل آوردم و او قبول کرد. پیش خود فکر کردم چون روح من در مقابل امام رضا علیه السلام تسلیم شد خداوند هم روح این جوان را در مقابل من تسلیم کرد .

منبع: برگرفته از خاطرات حجت الاسلام قرائتی – جلد 1


فرم در حال بارگذاری ...