« راه رستگاريعلت بهشتى شدن شاه و دوزخى شدن پارسا »

توجه! توصیه های حاج شيخ حسنعلي اصفهاني (ره)

نوشته شده توسطرحیمی 12ام دی, 1391

« ولقد وصينا الذين اوتوا الکتاب من قبلکم و اياکم ان اتقوا الله….

نيست جز تقوي در اين ره توشه اي نان و حلوا را بنه در گوشــــه اي

     بالتقوي بلغنا ما بلغنا، اگر در اين راه، تقوي نباشد، رياضات و مجاهدات را هرگز اثري نيست و جز از خسران، ثمري ندارد و نتيجه اي جز دوري از درگاه حق تعالي نخواهد داشت. حضرت علي بن الحسين عليهما السلام فرمايند:

« انّ العلم اذا لم يعمل به لم يزدد صاحبه الا کفرا و لم يزدد من الله الاّ بعدا »

اگر آدمي، يک اربعين به رياضت پردازد، اما يک نماز صبح از او قضا شود، نتيجه آن اربعين، هباءً منثوراً خواهد گرديد.

بدان که در تمام عمر خود، تنها يک روز، نماز صبحم قضا شد، پسر بچه اي داشتم شب آن روز از دست رفت. سحرگاه، مرا گفتند که اين رنج فقدان را به علت فوت نماز صبح، مستحق شده اي. اينک اگر شبي، تهجدم ترک گردد، صبح آن شب، انتظار بلايي مي کشم.

بدان که انجام امور مکروه، موجب تنزل مقام بنده خدا مي شود که به عکس اتيان مستحبات، مرتبه او را ترقي مي بخشد.

بدان که در راه حق و سلوک اين طريق، اگر به جايي رسيده ام، به برکت بيداري شبها و مراقبت در امور مستحب و ترک مکروهات بوده است، ولي اصل و روح همه اين اعمال، خدمت به ذراري ارجمند رسول اکرم صلي الله عليه و آله و سلم است.

اکنون پسرم، ترا به اين چيزها وصيت و سفارش مي کنم:

اول: آنکه نمازهاي يوميه خويش را در اول وقت آنها به جاي آوري.

دوم: آنکه در انجام حوائج مردم، هر قدر که مي تواني بکوشي و هرگز مينديش که فلان کار بزرگ از من ساخته نيست، زيرا اگر بنده خدا در راه حق، گامي بردارد، خداوند نيز او را ياري خواهد فرمود. »

در اين جا عرضه داشتم: پدرجان، گاه هست که سعي در رفع حاجت ديگران، موجب رسوايي آدمي مي گردد.

فرمودند:

« چه بهتر که آبروي انسان در راه خدا بر زمين ريخته شود.

سوم: آنکه سادات را بسيار گرامي و محترم شماري و هر چه داري، در راه ايشان صرف و خرج کني و از فقر و درويشي در اينکار پروا منمايي. اگر تهيدست گشتي، ديگر تو را وظيفه اي نيست.

چهارم: از تهجد و نماز شب غفلت مکن و تقوي و پرهيز پيشه خود ساز.

پنجـــم: به آن مقدار تحصيل کن که از قيد تقليد وارهي. »

در اين وقت از خاطرم گذشت که بنابراين لازم است که از مردمان کناره گيرم و در گوشه انزوا نشينم که مصاحبت و معاشرت، آدمي را از رياضت و عبادت و تحصيل علوم ظاهر و باطن باز مي دارد، اما ناگهان پدرم چشم خود بگشودند و فرمودند:

« تصور بيهوده مکن، تکليف و رياضت تو تنها خدمت به خلق خدا است. »

بعد از آن فرمودند:

« چون صبحگاه روز يکشنبه کار من پايان يافت، اگر حالت مساعد بود، خودت مرا غسل بده و کفن و دفن مرا مباشرت کن. »

همچنين سفارش کردند که مرحوم دکتر شيخ حسن خان عاملي که طبيب معالجشان بود ايشان را به جانب قبله کند و آداب ميت را اجرا نمايد. و به مرحوم سيد مرتضي روئين تن مدير روزنامه طوس نيز فرمودند:

« شما هم صبح يکشنبه بيائيد و بعد از فوت من يکساعت بالاي سر من قرآن بخوانيد. »

منبع:

  • نشان از بی نشان ها


فرم در حال بارگذاری ...