« تبیین آیت‌الله جوادی آملی درباره علم امام باقر(ع)وجه تسمیه و اعمال روز ترویه »

حقوق زن و مرد

نوشته شده توسطرحیمی 2ام آبان, 1391
     و چون‌ مخلوقات‌ و از جمله‌ انسان‌ بر نوع‌ و وجهه‌ واحد و يكسان‌ آفريده‌ نشده‌اند، بلكه‌ در نوع‌ انساني‌ از نظر نيروي‌ جسماني‌ و قواي‌ مادّي‌ قوي‌ و ضعيف‌ وجود دارد؛ و نيز از نظر صفات‌ روحي‌ و غرايز اخلاقي‌ و تفكّر و احساسات‌ و عواطف‌؛ افراد مختلف‌ و متفاوت‌ ديده‌ ميشوند كه‌ انسان‌ آميزه‌اي‌ است‌ از موادّ گوناگون‌ و صفات‌ متعدّده‌ و خداوند وي‌ را به‌ درجات‌ استعداد و مراتب‌ استحقاقي‌ كه‌ دارد بر اين‌ تركيب‌ آفريده‌ است‌؛ و از جمله‌ مرد و زن‌ هر يك‌ را به‌ ويژگي‌هائي‌ مجهّز ساخته‌ و براي‌ هر يك‌ از آنها (ذكور و إناث‌) بر حسب‌ ظرفيّت‌ و گنجايش‌ و خصائص‌ وجودي‌ برنامه‌ و تكاليفي‌ مقرّر فرموده‌ است‌؛ و اگر نه‌ چنين‌ بود بجاي‌ عدل‌ ستم‌ شده‌ بود و ظلم‌ از ساحت‌ اقدس‌ وي‌ به‌ دور است‌.

      بنابراين‌ اگر در بعضي‌ از امور اجتماعي‌ مثل‌ قضاوت‌ و حكومت‌ و جهاد و اختلاط‌ با مردان‌ و كشف‌ حجاب‌ و نماز جماعت‌ و تشييع‌ جنازه‌ براي‌ زنان‌ در شرع‌ مقدّس‌ اسلام‌ محدوديّت‌هائي‌ وجود دارد، و برداشتن‌ كارهاي‌ سنگين‌ و مشقّت‌ بار از دوش‌ بانوان‌، نه‌ از جهت‌ سلب‌ حقّ از آنان‌ است‌، بلكه‌ اعطاء حقّ ايشان‌ است‌ به‌ نحو اتّم‌ و اكمل‌. زيرا خداوند متعال‌ پس‌ از انكه‌ زنان‌ را با انواع‌ غرائز بيافريد و با ويژگي‌هاي‌ مخصوص‌ شكل‌ داد آنچه‌ را مصحلت‌ و شايسته‌ شأن‌ آنهاست‌ در حقّ آنان‌ مراعات‌ فرمود؛ كه‌ همان‌ دور ماندن‌ از جهاد و قضاوت‌ و حكومت‌ و امثال‌ اين‌ امور است‌.

      و اين‌ «بازداشتن‌»، حقّ اوّليّه‌ الهي‌ است‌ كه‌ خداوند عليم‌ و خبير به‌ ايشان‌ عطا فرموده‌ است‌؛ نه‌ اينكه‌ حقّ اوّليّه‌ فطري‌ آنان‌ جهاد و امثال‌ آن‌ باشد و خداوند آنها را از اين‌ حقوق‌ محروم‌ ساخته‌ باشد. كه‌ خداوند هيچ‌ صاحب‌ حقّي‌ را از حقّ خويش‌ محروم‌ نساخته‌، بلكه‌ به‌ او آنچه‌ را سزاوار تكامل‌ اوست‌ عنايت‌ كرده‌ است‌ و بر حذر باش‌ كه‌ آنچه‌ را عين‌ دادن‌ حقّ است‌ سلب‌ حقّ مپنداري‌.

      دفع‌ اين‌ اشكال كه ضعف زنان ناشي از محروميت‌هايي است كه به آنها اعمال شده است.‌

     و اينكه‌ بعضي‌ بي‌خبران‌ از روي‌ جهالت‌ و ناداني‌ ميگويند كه‌: «نگهداشتن‌ زنها در خانه‌، و پوشانيدن‌ آنها به‌ حجاب‌ و عدم‌ اشتراك‌ و همدوشي‌ آنان‌ با مردان‌ در ميدان‌هاي‌ نبرد و ديگر كارهاي‌ سخت‌ و خطير است‌ كه‌ ضعف‌ در قواي‌ جسمي‌ و فكري‌ زنان‌ و عهده‌داري‌ امور كودك‌ را براي‌ آنها به‌ ميراث‌ گذارده‌ است‌، و اين‌ ضعف‌ و كمبود نسبي‌ در زنان‌ ناشي‌ از اين‌ محروميت‌هاي‌ اجتماعي‌ و امري‌ اكتسابي‌ است‌ نه‌ يك‌ ويژگي‌ غريزي‌ و سرشتي‌ در زنان‌. و در واقع‌ ضعف‌ و كمبود معلول‌ آن‌ محروميتهاي‌ اجتماعي‌ و حقوقي‌ است‌، نه‌ علّت‌ آن‌.» سخن‌ درستي‌ نيست‌، و اين‌ اشكال‌ به‌ سه‌ دليل‌ باطل‌ ميشود:

     اوّلاً ـ آنچه‌ از ضعف‌ قواي‌ جسماني‌ و كمبود نسبت‌ به‌ مردان‌، در زنان‌ مشاهده‌ ميشود اختصاص‌ به‌ جوامعي‌ كه‌ زنها با حجاب‌ و خانه‌نشين‌ و دور از كارهاي‌ اجتماعي‌ مردانه‌ هستند ندارد؛ بلكه‌ مشترك‌ بين‌ آنها و ساير زنان‌ (كه‌ در جوامع‌ ديگر همرديف‌ و همكار مردان‌ و كارهاي‌ مردانه‌ هستند) مي باشد؛ با توجّه‌ باينكه‌ همه‌ زنها (در همه‌ شهرها و روستاها) بدون‌ تفاوت‌ بين‌ شهري‌ و روستائي‌، هر ماه‌ دچار حيض‌ و عادت‌ ماهيانه‌ هستند.

      و ثانياً ـ اختلاف‌ قوا بين‌ مذكّر و مؤنّث‌ تنها در نوع‌ انسان‌ نيست‌، بلكه‌ همه‌ اقسام‌ و انواع‌ حيوانات‌ را اعمّ از صحرائي‌ و دريائي‌ و پرندگان‌ در بر ميگيرد؛ و چنين‌ تفاوتي‌ در تمام‌ انواع‌ حيوانات‌ از نر و ماده‌ به‌ روشني‌ مشهود است‌،‌اي اين‌ اختلاف‌ در ساير انواع‌ جانوران‌ نيز مربوط‌ به‌ حجاب‌ است‌؟

      و اگر گفته‌ شود كه‌ در حيوانات‌ مادّه‌ نيز يك‌ نوع‌ حجاب‌ از طرف‌ جنس‌ نر وجود داردكه‌ موجب‌ ضعف‌ او شده‌ است‌، ميگوئيم‌ كه‌: بنابراين‌ حجاب‌ امري‌ لازم‌ و ضروري‌ است‌ كه‌ عالم‌ تكوين‌ به‌ آن‌ اقرار دارد و هيچ‌ حيواني‌ از آن‌ مستثني‌ نيست‌؛ پس‌ چرا ما انسان‌ را از اين‌ قاعده‌ عمومي‌ كنار بگذاريم‌ و درباره‌ او حكم‌ به‌ برهنگي‌ و بي‌حجابي‌ بنمائيم‌. و اگر اين‌ سستي‌ و ضعف‌ منوط‌ به‌ حجاب‌ نباشد، بنابراين‌ در اصالت‌ تفاوت‌ داشتنِ مذكّر و مؤنّث‌ بين‌ حيوانات‌ و انسان‌ فرقي‌ نيست‌.

     ثالثاً ـ اين‌ تفاوت‌، ناموس‌ و قانون‌ كلّي‌ آفرينش‌ است‌ كه‌ در همه‌ اعضاء جهانِ مادّه‌ اعمّ از جمادات‌ و غير آن‌ ساري‌ و جاري‌ ميباشد؛ زيرا كه‌ قوّه‌ فعليّه‌ و اثربخشي‌ ـ در عالم‌ مادّه‌ ـ همواره‌ از قوّه‌ انفعاليّه‌ و اثر پذيري‌ نيرومندتر است‌؛ و در علم‌ فيزيك‌ نيز به‌ اثبات‌ رسيده‌ است‌ كه‌ مقدار نيروي‌ پروتون‌ متمركز در مركز اتم‌ كه‌ حاصل‌ قوّه‌ فعليّه‌ مثبت‌ است‌ به‌ تنهائي‌ برابر با جميع‌ قواي‌ الكتروني‌ كه‌ بدور آن‌ مي‌چرخد و حامل‌ قوّه‌ انفعاليّه‌ منفي‌ است‌، ميباشد.

 پی نوشت:

1.      آيه‌ 90، از سوره‌ 16: النّحل‌. «همانا خداوند به‌ عدل‌ امر ميكند.»

2.      آيه‌ 29، از سوره‌ 7: الاعراف‌. «بگو پروردگارم‌ مرا امر به‌ عدل‌ فرمود.»

3.      آيه‌ 35، از سوره‌ 17: الاءسرآء. «در سنجش‌هاي‌ خود هميشه‌ عدل‌ را مراعات‌ كنيد.

4.      آيه‌ 182، از سوره‌ 3: ءَال‌ عِمران‌. و آيه‌ 51، از سوره‌ 8: الانفال‌. و آيه‌ 10، از سوره‌ 22: حج‌. «خداوند به‌ بندگان‌ ستم‌ روا نميدارد.»

5.      آيه‌ 70، از سوره‌ 9: التّوبه‌. و آيه‌ 40، از سوره‌ 29: العنكبوت‌. و آيه‌ 9، از سوره‌ 30: الرّوم‌. «خداوند شيوه‌ ستمگري‌ بر بندگان‌ نداشته‌ و ندارد.»

6.      آيه‌ 44، از سوره‌ 10: يونس‌. «خداوند به‌ بندگان‌ به‌ هيچ‌ مقدار ستم‌ روا نميدارد.

7.      آيه‌ 40، از سوره‌ 4: النّسآء. «و خداوند ذرّه‌اي‌ ظلم‌ نميكند.»

8.      آيه‌ 7، از سوره‌ 65: الطّلاق‌. «و خداوند هيچكس‌ را جز بقدر تواني‌ كه‌ به‌ او عطا فرموده‌ تكليف‌ نميكند.»

9.      آيه‌ 286، از سوره‌ 2: البقره‌. و بلكه‌ «خداوند جز بقدر ظرفيّت‌ و استطاعت‌ افراد تكليف‌ نمي‌نمايد.»

10.  آيه‌ 49، از سوره‌ 18: الكهف‌. «و پروردگارت‌ به‌ هيچكس‌ ستم‌ نمي‌نمايد.»

 منبع:

  • رساله بديعه/ سيّد محمّد حسين‌ حسينيّ طهراني

صفحات: · 2


فرم در حال بارگذاری ...