« مرحوم دولابی:مبادا خودت را ارزان بفروشی!به چه اموری می شود سوگند خورد »

خودشناسی

نوشته شده توسطرحیمی 22ام اسفند, 1395
خودشناسي در انسان داراي ابعاد و مراتب مختلف است و معاني مختلفي دارد. اين عنوان در اصل مربوط به شناخت حقيقت نفس انساني است كه در مباحث مربوط به معرفت نفس مورد بحث و مطالعه قرار مي‌گيرد(خويشتن شناسي نوعي). در اين جا مراد از خويشتن شناسي، شناخت انسان (خويشتن) از نظر صفات و استعدادها و ملكات اخلاقي (خويشتن شناسي اخلاقي) است.

براي خود شناسي چه اقدامات و كارهايي بايد كرد؟

قبل از شروع به بحث لازم است بگوييم كه خودشناسي در انسان داراي ابعاد و مراتب مختلف است و معاني مختلفي دارد. اين عنوان در اصل مربوط به شناخت حقيقت نفس انساني است كه در مباحث مربوط به معرفت نفس مورد بحث و مطالعه قرار مي‌گيرد(خويشتن شناسي نوعي). در اين جا مراد از خويشتن شناسي، شناخت انسان (خويشتن) از نظر صفات و استعدادها و ملكات اخلاقي (خويشتن شناسي اخلاقي) است. نوعي ديگر از خويشتن شناسي نيز وجود دارد كه از آن به «خويشتن شناسي جنسيتي»(1) مي‌توان تعبير كرد. اين بحث مربوط مي شود به شناخت خود از نظراستعدادها و سرمايه هاي خاصي كه در هر يك از دو جنس مرد و زن وجود دارد.

تعريف:                 

خويشتن شناسي اخلاقي: يعني شناختن صفات و استعدادهاي مثبت و منفي خود به جهت اقدام به سازندگي براي رسيدن به تكامل انساني.(2)

گام خودشناسي: قدم‌ اول در راه سازندگي شخصيت و ابعاد آن (جسمي، عقلي، عاطفي، اخلاقي و ديني و اجتماعي)(3) اين است كه با صفات و استعدادها علائق و اميال و انواع گرايش‌هاي خود آگاه و ناخودآگاه خود آشنا ‌شويم.

قدم دوم: واقع بيني: انسان ابتدا به خاطر عشق به خود، نفس خويش را از هر نقصي پاك مي شمارد و خود را آراسته به كمال مي‌داند. پس انسان اگر دوست دارد به كمال برسد و خود را از آن محروم نسازد، بايد قبل از هر چيز خود را نيازمند به تزكيه و سازندگي و آراسته شدن به خوبي‌ها بداند و بعد، از روي حقيقت جويي به تجزيه و تحليل احوال دروني خود بپردازد و از فريب دادن خود به شدت اجتناب ورزد و بداند كه با اغفال و گول زدن خود و ديگران واقعيت عوض نمي‌شود و قدمي در راه رشد جلو نمي‌رود.

قدم سوم: پس از اين كه واقعاً تصميم به سازندگي اخلاقي گرفتيم‌ بايد مراحل رشد را يكي پس از ديگري «به تدريج» و با «آگاهي» طي نماييم. بنابراين نيازمنديم از علماي اخلاق برجسته و كتاب‌هاي آنها استفاده كنيم.(4)

قدم چهارم: توجه داشته باشيم كه مسائل تزكيه و خودسازي بسيار حساس است، بنابراين بايد تزكيه حقيقي (كه يك خانه تكاني عمقي است) را از تزكيه و سازندگي اخلاقي اسمي و زباني جدا كنيم و بدانيم افرادي كه از وسط راه بازگشتند و بي‌راهه رفتند خود را فريب دادند و دچار ظاهرسازي شدند.

قدم پنجم: شناختن موانع خودشناسي: 1. بزرگترين مانع «خود خواهي‌هاي» انسان است. خويشتن شناسي امري مشكل نيست، ولي غالباً افراد از آشنايي با نقص‌هاي خود وحشت دارند اين وحشت باعث پرده پوشي، خود فريبي، رياكاري به صورت آگاهانه و ناآگاهانه درآيد. 2. مخفي كردن عيوب و نپذيرفتن توصيه‌هاي اخلاقي، تذكرات و پندها. 3. دل خوش كردن به شخصيت كاذب با مخفي نگه داشتن عيب‌ها. 4. تملق و تمجيد صفاتي كه درماني است توسط ديگران. 5. راحت طلبي: كسي كه به عيوب خويش اعتراف كند و بپذيرد بايد در پي حل و رفع آن برآيد، لذا نفس و شيطان از همان اول وسوسه مي‌كند كه بگوييم عيبي نداريم تا از زحمت مرحله بعدي نيز در آسايش باشيم.

قدم ششم: توجه به بزرگ‌ترين سرمايه خدادادي ما يعني فطرت سالم خود و گرايش‌هاي آنها و تفكيك گرايش‌هاي حيواني خوراك و… از گرايش‌هاي والاي انساني مثل پرستش، حقيقت جويي و تغذيه هر دو بعد جسمي و روحي بر اساس دستورات شرع و اهميت دادن به بعد روحي (اصالت انسان).(5)

قدم هفتم: پس نبايد تنها بر عيوب تمركز كرد ما داراي امتيازات و فضائل اخلاقي زيادي نيز هستيم كه برخي از آنها موروثي است و برخي اكتسابي است. (توجه به امتيازات خود باعث قدرت روحي، اعتماد به نفس در خودسازي و اميد مي‌شود.)

قدم هشتم: آگاهي از امتيازات و استعدادهاي ما باعث غرور و فخر و مباهات بر ديگران نشود. (البته اين امر در صورت دخالت خود خواهي است.) گاهي آن قدر غرور عميق مي‌شود كه در گفتار و از آن بالاتر در چهره و رفتار نيز مشخص مي‌گردد كه خود باعث مشكلات زيادي مي‌گردد. پس بايد انسان آگاه شدن به استعدادها و امتيازاتش را تنها در راه رشد و تكامل به كار ببرد و باعث خضوع او گردد. پس هرگاه درك امتياز باعث انجام كار مثبت (يتيم نوازي، احترام به همنوع و پرستش شد اين خود از علائم تضعيف خود خواهي و مرتبه‌اي از مراتب وارستگي است.

راه‌هاي جلوگيري از فخر و مباهات منفي(6)

1.توجه به عيب و امتيازات خود با هم.

2.توجه به آثار بد فخر و تكبر كه حاصل از شناخت امتيازات خود است. (مانع از تواضع شود خود سدّ راه پيشرفت معنوي است.)

3.امتيازات ما فقط با ارادة ما به دست نيامده كه فخر فروشي كنيم بلكه عوامل ديگري در آن نقش داشته‌اند. (مثل قدرت حافظه و …) گاهي موفقيت تو مرهون و وابسته به زحمات عده‌اي ديگر است (پس آن را توفيق الهي بدانيم).

4.اگر بچه مي‌دانست كه چقدر پول در جهان است با تكان دادن قلك خود خوشحال نمي‌شد(7) انسان فخر فروش اگر از انسان‌هاي كاملتر از خود و صفات بسيار والاي انساني آنها آگاه شود چنان غافل نمي‌شود.

قدم نهم: توجه به صفات اخلاقي فعال و غير فعال(8)

1.شناخت صفات فعال (مثبت و منفي) كار بسيار دشواري نيست.

2.صفات غير فعال (مثبت و منفي) يا ضعيف‌اند و يا به صورت استعداد بوده و هنوز شرائط ظهور براي آنها پيدا نشده است. انسان بايد در صدد شناسايي اين صفات پنهان باشد تا از صفات مثبت كمال استفاده را ببرد و با صفات منفي قبل از ريشه‌دار شدن و قوي شدن آنها مقابله كند.

قدم دهم:(9) صفات ما دو گونه‌اند:

1.اكتسابي: كه با تلاش فرد و تحت تأثير شرايط محيطي مثل خانواده، مدرسه، فرهنگ، اجتماع، مذهب به دست مي‌آيند.

2.موروثي : برخي از صفات روحي از طريق توارث از نسل‌هاي قبلي به او انتقال پيدا كرده‌اند كه با كمك شرائط محيطي و عوامل تربيتي و همراهي صفات جنبي ديگر به مرحلة فعليت مي‌رسند.

قدم يازدهم:(10) يادگيري روش‌هاي مقابله با صفات منفي (خودخواهي كه مادر همه صفات منفي است، حسد، ‌كينه، ريا و…).

قدم دوازدهم:(11) يادگيري روش‌هاي تقويت صفات مثبت (هم نوع دوستي، حس حقيقت جويي و پرستش و …)

نكته پاياني: لازم است براي خودشناسي به كلية مباحث به صورت كلي نگاه كرد، چون در اين صورت است كه بحث نتيجه مي‌دهد. نكتة‌ ديگر اين كه در مرحله عمل (خودسازي) كه مرحله بعد از خودشناسي است، بايد توجه داشت كه بايد تحت برنامه صورت بگيرد، يعني انسان هر روز شرط كند كه بندگي خدا را مي‌كند (ترك گناه و انجام واجبات) و بعد در طول روز مراقب اعمال خود باشد و در شب اعمال گذشته روز خود را محاسبه كند و تصميم بگيرد عيب‌ها را انجام ندهد و اصلاح كند. (مشارطه، مراقبه و محاسبه) و مهم‌تر اين كه به رشد شخصيت در تمام ابعاد (عاطفي، عقلي، بدني، اجتماعي و…) توجه كنيم و از مقايسه خود با ديگران در اين راه اجتناب كنيم. چون شرايط هر فردي وظيفه خاص هر فرد را مي‌طلبد و به جاي نتيجه به انجام وظيفه فكر كنيم.

پی نوشت:

1.رجوع كنيد به كتابهاي «نظام حقوق زن در اسلام» و «خصوصيات روحي زن».

2.مصباح يزدي، محمد تقي، خودشناسي براي خودسازي، موسسه در راه حق، ص 7.

3.اشرف جودت، تقي علي، نقش عادت در تربيت اسلامي، موسسه انتشارات اميركبير، 1378، ص 91.

4.از جمله اساتيد اخلاق استاد آيت الله حسين مظاهري.

5.مظاهري، حسين، عوامل كنترل غرايز، موسسه نشرو تحقيقات ذكر تهران، 1378، ص 56، اقتباس.

6.سادات، محمد علي، اخلاق اسلامي، ‌انتشارات سمت، ص 253.

7.مثال از استاد محسن قرائتي.

8.اخلاق اسلامي.

9.همان.

10.همان.

11.همان.

مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات مرکز مدیریت حوزه

آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(1)
4 ستاره:
 
(0)
3 ستاره:
 
(0)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
1 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
5.0 stars
(5.0)
نظر از: فاطمه الزهرا (سلام الله علیها )کوهدشت [عضو] 
5 stars

أفضَلُ الحِكمَةِ مَعرِفَةُ الإِنسانِ نَفسَهُ ، ووُقوفُهُ عِندَ قَدرِهِ.
امام على عليه السلام :
برترين حكمت ، خودشناسى انسان و از حدّ خود نگذشتن است .

1395/12/22 @ 20:29


فرم در حال بارگذاری ...