موضوع: "آیت الله جوادی آملی"

بيشترين دعای حضرت رسول(صلّي الله عليه و آله و سلّم) به نقل از جناب اُمّ سلمه

نوشته شده توسطرحیمی 2ام تیر, 1395

 

آيۀ «فَإِنَّ اللَّهَ يُضِلُّ مَن يَشَاءُ وَيَهْدِي مَن يَشَاءُ » مي‌فرمايد:

خدا بيش از دو كار ندارد مواردي كه لازم باشد درِ رحمت را باز مي‌كند و وقتي ببيند بي‌اثر است نمي‌دهد.

اگر خداوند انسان را به حال خودش رها بكند سقوط می کند.

بعنوان مثال يك كودك نوزاد را شما وقتي رها بكنيد سقوط مي‌كند و می افتد پس يك امر وجودي به نام ضلالت در كار نيست؛ خداوند فيضش را مي‌گيرد و وقتي فيضش را گرفت انسان ديگر مي‌افتد.
وجود مبارك پيغمبر(صلّي الله عليه و آله و سلّم) اين جمله را زياد به خدا عرض مي‌كرد:

«اللهمّ و لا تَكِلْني إلي نفسي طرفة عين أبداً» از جناب امّ‌سلمه سؤال كردند بيشترين دعاي حضرت چه چيزي بود؟

گفت: «يا مقلّب القلوب ثبّت قلبي علي دينك» هر لحظه انسان به اين ياد باشد كه خداي سبحان او را به حال خودش رها نكند هم «لا تكلني» از آن حضرت نقل شد هم «يا مقلّب القلوب ثبّت قلبي علي دينك» نقل شد و خداي عزيز حكيم اين كمالات را اِعمال مي‌كند.

جلسۀ درس تفسیر حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی سوره مبارکه فاطر جلسه (1392/08/06

 

علی(علیه السلام) و اولاد او معیار انقلابی بودن وانقلابی ماندن

نوشته شده توسطرحیمی 8ام خرداد, 1395

 

آیت الله العظمی جوادی آملی

«سالی که نکوست از رمضانش پیداست»

آیت الله العظمی جوادی گفتند:
جمع میان لطف، مهر و غضب حضرت حق از مباحثی است که علمای دین و مبلغان باید به آن توجه داشته و با سخنان خود توازن و تعادل در این مباحث در اجتماع ایجاد نمایند.

به گزارش خبرگزاری «حوزه»، حضرت آیت الله جوادی آملی پیش از ظهر امروز در دیدار نخبگان حوزوی با معظم له که در بنیاد علوم وحیانی اسراء  و به همت دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم برگزار شد، اظهار داشتند: امروز وسائل فراوانی برای هدایت مردم وجود دارد؛ اما ماه مبارک رمضان در پیش است و اهل بیت(علیهم السلام) آمدند که ضمن حفظ آداب و سنن خوب، حرف خوب بیان نمایند.

*سالی که نکوست از رمضانش پیداست

ایشان ابراز داشتند: ابن طاووس نقل کردند که امام علی (علیه السلام) فرمودند: «سالی که نکوست از رمضانش پیداست» و این جمله که ماهی که نکوست از بهارش پیداست، صحیح نمی باشد؛ چراکه ما تنها بدن نیستیم و میان این دو تفاوت بسیار است.

این مرجع تقلید خاطرنشان ساختند: نکته دیگر اینکه بهارها همیشه یکسان نیست؛ چراکه گاهی پرباران و گاهی کم باران است؛ اما این جمله که «سالی که نکوست از رمضانش پیداست»، همیشه پرنعمت می باشد.

ادامه »

نگاهي اجمالي به برخي از اسرار نماز

نوشته شده توسطرحیمی 14ام اردیبهشت, 1395

بسم الله الرحمن الرحيم و اياه نستعين

  مراتب اسرار نماز

  •  سحر، مناسب ترين زمان براي رازيابي نماز
  • نماز عصارۀ اسفارچهرگانه
  • خرق حجاب ظلماني و نوراني توسط نماز
  • سيري در كتاب «سرّ الصلوة» حضرت امام خميني(قدس سرّه)
  • هماهنگي شريعت و طريقت و حقيقت از نظر امام خميني(قدس سرّه)
  • مهم‌ترين ركن معراج حقيقي دو چيز است
  • سرّ اباحه مكان نمازگزار و اقسام فتح
  • سرّ تكرار تكبير
  • سرّ تسليم در پايان نماز

 بحث پيرامون راز هر چيزي، فرع وجود آن است، زيرا معدوم بي‌راز است. نماز از آن جهت كه داراي وحدت اعتباري بوده و وحدت مساوق هستي است، از وجود حقيقي بهره‌اي نداشته، قهراً رازي هم نخواهد داشت؛ ليكن از آن حيث كه داراي ريشه تكويني است، و آن مبدأ تكويني و موجود حقيقي، در منطقه اعتبار به صورت مجموع حركت‌ها و سكون‌ها و گفتارهاي جارحه و جانحه ظهور كرده است، حتماً داراي سرّي خواهد بود؛ چنان‌كه قرآن داراي ظاهري اعتباري است، چون مجموع حروف و حركات است، و داراي باطني حقيقي است؛ نظير ﴿اُم الكتاب﴾ [1] كه ﴿علي حكيم﴾ [2] است.
تمثّل ملكوتي نماز در برزخ نزولي در معراج نبي اكرم‏ص، و در برزخ صعودي در قبر مؤمن،نشانه وجود حقيقي‌داشتن آن قبل از اعتبار دنيايي، و نيز بعد از آن خواهد بود، و آن اعتباري كه محفوف به دو حقيقت بوده و مسبوق به وجود حقيقي و ملحوق به آن است، داراي زير بناي حقيقي بوده و رمز رازيابي او انس با سابق و لاحق او است، و چون اين سبق و لحوق زماني نيست كه با معيّت زماني سازگار نباشد، بنابراين، هرجا نماز باشد، آن سابق و لاحق ملكوتي، با اين امر اعتبار ملكي همراه خواهند بود.
آنچه در قلمرو اعتبار قرار دارد، مانند احكام و آداب نماز، به عهده فقه و دعا و اخلاق است، و آنچه از مرحله وجوب و ندب اعتباري گذشته به حالت نفساني و شهود عيني رسيده است، در محدوده سرّ نماز و مانند آن واقع مي‌شود؛ از اين جهت، مي‌توان همه اسرار نماز را كه براي نماز شخص حاضر است، در نماز كوتاه مسافر يافت، و همه آنها را در نماز اَخرس بيماري كه قادر بر هيچ رفتار و گفتار نمي‌باشد، جست‌وجو كرد، بلكه بر نماز غريقي كه فقط با اشاره مژه و انبعاث دل انجام مي‌شود، مترتب دانست؛ چنان‌كه آثار فقهي آن، از قبيل سقوط قضا بر آن مترتب است.

ادامه »

اولویت نیکی با دختران

نوشته شده توسطرحیمی 30ام فروردین, 1395


رسول گرامی فرمود:

هر کسی به بازار رود و تحفه ای بخرد و آن را برای خانواده اش ببرد همانند حمل کننده صدقه به سوی نیازمندان است

و باید دختران را در دادن هدایا بر پسران مقدم بدارد زیرا هرکس دخترش را خوشحال کند مانند آن است که برده ای از نسل حضرت اسماعیل را آزاد کرده است.

همچنین آن حضرت فرمود :

میان اولاد خود در دادن هدیه به مساوات عمل کنید و اگر خواستی کسی را بیشتر هدیه دهی، به دختران بیشتر هدیه کن.

منبع : مفاتیح الحیات، ص 249- الامالی، صدوق، ص 577 - الخلاف، طوسی، ج3، ص 564

ماه خدا،ماه تزکیه و رشد معنوی

نوشته شده توسطرحیمی 28ام فروردین, 1395

حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند :

ماه رجب ماه بزرگ خداست و هیچ ماهی در حرمت و فضیلت‏ به پایه آن نمی ‏رسد و قتال با کافران در این ماه حرام است، آگاه باشید که رجب ماه پروردگار است و شعبان ماه من و ماه رمضان ماه امت من است و اگر کسی در ماه رجب حتی یک روز روزه بدارد خدا را از خود خشنود ساخته و خشم الهی از او دور می‏گردد.

رجب؛ ماه تزکیه و رشد معنوی

رجب ماه درخواست انسان برای ارتقاء ظرفیت رشد معنوی می باشد؛ درست است بعضی از کارهای بدی که انجام داده ایم، ظرفیت را از ما گرفته است، ولی ظرفیت دِه، همچنان بخشنده است؛ لذا از او ظرفیت طلب کنید، استحقاق طلب کنید، لیاقت طلب کنید و بعد از خداوند مسئلت کنید که به این ظرفیت، پاسخ مثبت بدهد و مظروف را عطا کند.
در درون انسان یک آینه شفاف است که فیض خدا را نشان می دهد، انسان اگر یک آینه شفاف بشود و سرش را خم بکند، این آینه را نگاه کند فیض خدا را می بیند، خدا دیدنی نیست ولی فیض او، وجه او، لطف او، آثار او دیدنی است، آن وقت راحت است؛ نه بیراهه می رود نه راه کسی را می بندد، چون آن جمال محض به انسان فرصت خلاف نمی دهد و اخلاق برای این است.این ماه رجب که فرا رسید بعد ماه شعبان و ماه مبارک رمضان، اینها فرصت این کارهاست اگر توفیقی داشتید ـ ان شاءالله ـ در اعتکاف شرکت کردید برای همین کار است، آنگاه احساس می کنید که راحت شدید، بار از دوشتان افتاد، وقتی انسان زیر بار سنگین باشد، همیشه عرق می کند، خیس عرق است اما وقتی سبک بار باشد آزاد می شود.

ادامه »

ظلم و ستم هیچ جایگاهی در نظام آفرینش ندارد.

نوشته شده توسطرحیمی 16ام فروردین, 1395

 

حضرت آیت‎الله جوادی آملی با بیان این که این نظام آفرینش باطل و لغو نیست، گفت:

در هاضمه خلقت ستم جایی ندارد، نیرنگ، فریب و دو رویی را نظام قبول نمی‎کند.

به نقل از خبرگزاری رسا، حضرت آیت‌الله عبدالله جوادی آملی، در ادامه تفسیر آیات ابتدایی سوره مبارکه احقاف گفت:

سوره مبارکه احقاف بعد از تبیین اصل تنزیل کتاب که از «الله»، است، «الله» مستجمع جمیع صفات است و تمام این صفات در قرآن ظهور کرده، و این صفات عزیزانه و حکیمانه در قرآن ظهور کرده است، اگر کسی با قرآن سر و کار داشته باشد اما از آن عزیزانه و حکیمانه بهره نبرد، از قرآن طرفی نبسته است.

وی افزود: این قرآن گرچه نزد خدای علی و حکیم بوده است، این قرآن همچون کتاب‎های استدلالی حوزوی و مدرسه‎ای نیست، اما برای تفهیم مردم نازل شده است، اصطلاحات علمی را به کار بردن با همه فهم بودن آن برای توده مردم هماهنگ نیست، بلکه به گونه‎ای سخن گفته است که همگان آن را بفهمند.

مفسر برجسته قرآن کریم با بیان این که این نظام آفرینش نظام باطل، لغو و بازیگر نیست، ادامه داد: این نظام حدی دارد، انسان از بین نمی‎رود و مهاجر است، از داری به دار دیگر منتقل می‎شود، این نظام هم مهاجر است و مرگ از پوست به درآمدن است و نه پوسیدن، مرگ آخر خط نیست.

وی گفت: مرگ پلی بیش نیست، بلکه زیر پای شما است، مرگ بیش از پل زیر پای شما چیزی بیشتر نیست، اما خیال می‎کردند انسان تمام می‎شود، نظام آفرینش هم این چنین است، روزی فرامی‎رسد که آسمان‎ها و زمین به چیزی غیر از آن تبدیل شود، کل نظام مهاجر است و بنابراین انسان‎ها هم که در این نظام قرار دارند، مهاجر هستند.

ادامه »

حفظ تن و حرمت اضرار به نفس

نوشته شده توسطرحیمی 6ام فروردین, 1395

گزیده ای از فصول بخش اول کتاب ارزشمند مفاتیح الحیات
فصل چهارم«حفظ تن و حرمت اضرار به نفس»

انسان که آفريده خدا و خليفه و امانتدار اوست، براي زندگي و حياتي آفريده شده است كه بر اساس آيه کريمه «اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يحْييكُمْ »(الأنفال/24) در پيوندهاي گوناگون خود، خدامحور است و در اين زندگي و بندگي، به بدن سالم نياز دارد و بهره‌مندي همه جانبه او از سلامتي، اساس فعاليت هاي وي در زندگي مادي و معنوي است كه در زبان پيامبر گرامي صلی الله علیه و آله وسلم از آن به «نعمت پنهان و ناشناخته» ياد شده است، زيرا يكي از عوامل آرامش زندگي و بندگي خدا، برخورداري از جسم و جان سالم است، از اين رو، عقل و نقل، حفظ تندرستي و حفظ نفس را لازم و واجب شمرده‌اند و روا نمي‌دارند كه انسان حتي هنگام سخت ترين مصيبت و اندوه به عمد به جسم و جان خود آسيب برساند و اضرار به آن را حرام مي‌شمارند.رسول خداصلی الله علیه و آله وسلم مي‌فرمايد:

… گوش، چشم، زبان و قلب امانت هستند و هر كس امانت را رعايت نكند ايمان ندارد.

کتاب مفاتیح الحیات که با هدايت و اشراف حضرت استاد آيت الله جوادي آملي (دام ظله) بوده است دارای پنج بخش با فصل های گوناگون وعناوین مرتبط می باشدکه فصول بخش اول این کتاب جهت آشنایی هرچه بیشتر علاقمندان و کاربران محترم معرفی می گردد.در این مجال به معرفی فصل چهارم این اثر نفیس با عنوان” حفظ تن و حرمت اضرار به نفس “می پردازیم:

در قسمتی از این فصل، رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله وسلم)در باره “اهميت حفظ جان و سلامت"خطاب به علی (سلام الله علیه)فرموده اند:

اي علي! هر كس شراب را براي غيرخدا ترك كند خدا او را از شراب بهشتي سيراب سازد.

علي سلام الله علیه پرسيد: براي غيرخدا؟

حضرت صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: آري، به خدا سوگند! هر كس آن را براي حفظ جانش ترك كند خدا او را بدين سبب سپاس مي‌گزارد.

درمورد “عوامل سلامت” نیز اميرمؤمنان سلام الله علیه به امام حسن سلام الله علیه مي‌فرمايد: مي‌خواهي چهار خصلت به تو بياموزم تا از [زحمت] درمان بي‌نياز گردي؟ عرض كرد: آري. فرمود: بر سر سفره منشين مگر آن‌گاه که گرسنه‌اي و از كنار سفره بر نخيز مگر وقتي كه هنوز اشتها داري و جويدن غذا را به نيكي انجام ده، و پيش از خوابيدن به دستشويي برو. هرگاه اين‌ها را رعايت كردي از درمان بي‌نياز مي‌شوي. ویا حضرت در جای دیگر “شب زنده داری” و “سکوت” را مایۀ سلامتی بدن برشمرده اند.

دربخش دیگری از این فصل ،"برخی از شیوه های درمان” در روایات مطرح شده است که به نمونه ای از آن می پردازیم:
رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم مي‌فرمايد: اي علي! آغاز و پايان غذايت نمك باشد، زيرا نمك شفاي هفتاد درد است كه كمترينش جنون، جذام و پيسي است.

همچنین دربارۀ اهمیت “استراحت بدن” می خوانیم:

امام كاظم سلام الله علیه مي‌فرمايد: اساس پرهيز [و رژيم غذايي]، مدارا كردن با بدن است

وامام رضا سلام الله علیه نیز مي‌فرمايد: خواب [به موقع و به اندازه] به تن، قدرت و نيرو مي‌بخشد.

در بخش دیگری ازاین فصل"عوامل بیماری” به مادی و غیر مادی تقسیم شده است که روایتی زیبا از امام رضا(علیه السلام)در مورد عوامل غیر مادی تقدیم حضورتان می گردد:

هرگاه مردم گناه تازه‌اي مرتكب شوند كه در گذشته انجام نمي‌دادند، خدا آنان را به گرفتاري [و بيماري] تازه و بي‌سابقه مبتلا كند.

“پرهیز از آسیبب رساندن به بدن"، “پیشگیری از بیماری ها"،"دارو و درمان"،"پرهیز از درمان با حرام” و “عوامل شادابی و شکوفایی” از دیگر عناوین مطرح شدۀ در این فصل می باشندکه احادیث و روایات مرتبط به آنها در هر بحث نگاشته شده است.

به حول و قوه الهی در نوشته های آتی تلاش خواهیم کرد تا به فصل های دیگر بخش اول این کتاب پرداخته و قسمت های منتخبی از آن را تقدیم شما خوبان گردانیم.

منبع: اسراء

عید بزرگ غدیرخم در نوروز اتفاق افتاده است

نوشته شده توسطرحیمی 4ام فروردین, 1395

آیت الله جوادی آملی گفت: پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) تا سه روز جهت بیعت گرفتن در سرزمین غدیر درنگ فرمودند، پس نوروز سال دهم هجری هم زمان باغدیر بود. 

نوروز به معنای روز نو است و در اصطلاح رایج این مرز و بوم به نخستین روز فروردین و رسیدن آفتاب به برج حمل و آغاز بهار، نوروز گفته می‌شود، برای این روز در میان ایرانیان و برخی اقوام و کشورهای دیگر آداب و رسومی وجود دارد.
احادیثی که در منابع روایی درباره این روز آمده‌اند با صرف نظر از سند آنها به لحاظ محتوا متعارض هستند؛ برخی آنرا تأیید و برخی نفی کرده‌اند. با توجه به مطالبی که درباره اصل زمان و تغییر آن در عنوان اشارات گفته می‌شود، به نظر می‌رسد رد و تأیید در این روایات به لحاظ رسم‌های  ناپسند و  پسندیده نوروز باشد، یعنی روایات نفی درباره سنت‌های نادرست آن باشد و روایت تأیید، سنت‌های خوب آنرا تأیید می‌کند.
 
این احتمال هم وجود دارد که روایات تأیید، شاید به جهت نزدیک بودن این روز با حادثه غدیر و ولایت حضرت امیرمؤمنان(علیه السلام) باشد چرا که بر اساس برخی محاسبات ریاضی و نجومی، جریان غدیر در سال دهم هجرت در روز بیست‌وهفتم اسفند ماه بوده است.
 
پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله)نیز تا سه روز جهت بیعت گرفتن در سرزمین غدیر درنگ فرمودند، پس نوروز سال دهم هجری هم زمان با غدیر بود. گقتنی است برخی از سنت‌های خوب آن در شمار اموری است که اسلام به صورت کلی به آنها تأکید کرد؛ مانند نظافت و خانه‌تکانی، نیکوکاری، کمک به نیازمندان به ویژه خویشان و بستگان، توجه به سالمندان، مهر و محبت به یکدیگر، صله رحم و دید و بازدید دوستان که بسا از این طریق کینه‌‌های دیرین زدوده‌ می‌شود و نیز از سنت‌های خوب آن روی آوردن به پاکی و طهارت معنوی است که مؤمنان با رفتن به قبرستانها و اماکن مذهبی و زیارتگاه‌ها به ذکر و دعا می‌پردازند و دعای «یا مقلب القلوب و الابصار یا مدبر اللیل و النهار و یا محول والحول و الاحوال حول حالنا الی الحسن‌الحال» ورد زبانشان است.
 
منابع:
مفاتیح‌الحیاة نوشته‌ آیت‌الله جوادی آملی، ص 754-755

چرا سفارش كرده ‏اند هر روز زيارت عاشورا بخوانيد؟

نوشته شده توسطرحیمی 3ام فروردین, 1395


سرّ اين كه سفارش كرده ‏اند هر روز زيارت عاشورا بخوانيد و نسبت به اهل‏ بيت(عليهم ‏السلام) تولّي داشته و بر آنان صلوات و درود بفرستيد و از دشمنانشان تبرّي بجوييد، براي آن است که طرز فکر معاندان ايشان منفور شود وگرنه هم ‏اکنون سخن از معاويه و يزيد نيست تا آنها را لعنت کنيم. نام و ياد آنها رخت ‏بربسته و قبرشان نيز زباله ‏داني بيش نيست، الآن سخن از فکر و راه يزيد و يزيديان عصر است

حضرت آيت‌الله العظمي جوادي آملي در كتاب ارزشمند «حماسه و عرفان» درباره فلسفه زيارت و عزاداري وعلت سفارش به خواندن زيارت عاشورا در هرروز مطلبي را بيان کرده است.

متن ذکر شده اين مرجع تقليد شيعيان بدين شرح است:

فلسفه زيارت و عزاداري[1]
سرّ اين که سفارش کرده ‏اند هر روز زيارت عاشورا بخوانيد و نسبت به اهل‏ بيت(عليهم ‏السلام) تولّي داشته و بر آنان صلوات و درود بفرستيد و از دشمنانشان تبرّي بجوييد، براي آن است که طرز فکر معاندان ايشان منفور شود وگرنه هم ‏اکنون سخن از معاويه و يزيد نيست تا آنها را لعنت کنيم. نام و ياد آنها رخت ‏بربسته و قبرشان نيز زباله ‏داني بيش نيست، الآن سخن از فکر و راه يزيد و يزيديان عصر است[2]. زن فرعون وقتي که به درگاه الهي دعا کرد، نگفت خدايا مرا فقط از فرعون نجات بده بلکه گفت: (ربّ ابْنِ لي عنْدک بيتاً في الجَنّه ونجّني من فرْعوْن وعمله ونجّني من القوْم الظالمين)[3] يعني مرا از فرعون و فرعونيان، که طرفداران سنّت سيّئه و رفتار ناپسند او هستند، نجات بده. تفکرّ براي هميشه باقي مي‏ ماند هر چند که اسم و عنوانش تغيير پيدا کند.

بعد از تار و مار شدن خوارج در نهروان و خارج شدنشان از صحنه حيات و زندگي، به علي‏ بن ابي‏طالب(عليهماالسلام) عرض شد: اين مقدس ‏هاي خشک از بين رفتند. فرمود: «کلاّ والله إنّهم نُطَف فى أصْلاب الرجال وقرارات النساء کلّما نَجَم منْهم قرنٌ قُطِع، حتّي يَکو   آخرهم لُصوصاً سَلاّبين»[4]؛ اينها نطفه ‏هايي هستند در پشت مردان و قرارگاه زنان. هرگاه مقداري از اينها از بين بروند، عده اي ديگر ظهورمي کنند تا اين که سرانجامِ کار، سارقانِ مسلّح و رهزنانِ غارتگر خواهند شد.

ادامه »

​آينده جهان از نظر اسلام

نوشته شده توسطرحیمی 3ام فروردین, 1395

بسم اللّه الرحمن الرحيم و إيّاه نستعين
آينده جهان از نظر اسلام
ناهماهنگي ستم با جهان آفرينش و متضاد بودن آن با هدف خلقت
نياز جامعه به قانون و رهبر وارسته

براي تبيين آينده جهان از نظر اسلام توجه به اصول جهان‌بيني از ديدگاه اسلامي لازم است. از اين رهگذر، به برخي از قواعد كلي جهان شناسي در مكتب دين اشاره مي شود؛ تا نتايج آن معلوم گردد و نظم نوين جهاني به خوبي معنا شود و در تأسيس آن سعي بليغ شده تا استكبار جهاني خيال خام در سر نپروراند.

يكم. آفرينش جهان هدف دار بوده، هيچ‌گونه بطلان و عبث در او نيست؛ ﴿و ما خلقنا السماء و الأرض و ما بينهما باطلاً… ﴾ [1] و هدف هر چيزي كمال مناسب آن شي‏ء است و كمال وجودي جهان خلقت، همانا نيل به مقام برتر هستي و رهيدن از نقص نسبي و عيب قياسي و رسيدن به تمامت و سلامت است.

ناهماهنگي ستم با جهان آفرينش و متضاد بودن آن با هدف خلقت

دوم. ستم چون سَمّ زيانباري است كه با جهاز هاضمه جهان خلقت ناسازگار بوده، مايه تباهي وي مي شود و چون با نظام داخلي جهان آفرينش ناهماهنگ مي باشد، با هدف خلقت نيز تضاد داشته، همواره مانع رسيدن به هدف است؛ ﴿ظهر الفساد في البرّ و البحر بما كسبت أيدي الناس… ﴾ [2]، ﴿و لو اتبع الحق أهوائهم لفسدت السموات و الأرض و من فيهنّ… ﴾.[3]

سوم. انسان مخلوقِ ممتازي است كه با هدف ويژه آفريده شد و هرگز ياوه و بيهوده نبوده، گزاف و عبث در حريم آفرينش وي راه نيافته، باطل و رها نيست؛ ﴿اَيحسَبُ الإنسان أَن يُترَك سُدي﴾ [4]، ﴿اَفحسبتم أَنّما خلقناكم عبثاً و انّكم إلينا لا ترجعون﴾.[5]

چهارم. ظلم و تجاوز به حقوق ديگران، چون شعله نوراني است كه با كمال انسان مناسب نبوده، همواره سدّ راه رسيدن وي به مقصود آفرينش است و بدون پرهيز از هر گونه ستم فردي و جمعي، خواه به صورت استبداد، خواه به طور استثمار و خواه به نحو استعمار كه جامع اضلاع اين مثلّث مشئوم، همانا استعباد و به بردگي در آوردن ديگران است، ميسور نخواهد شد.

ادامه »