« وهّابيت در يک نگاهراز واژگونى تخت و تاج شاه ظالم »

درمان دردها در نهج البلاغه

نوشته شده توسطرحیمی 4ام مهر, 1391
     نمونه وار چند فقره از بيماريهاى آن روز را که اميرالمؤمنين عليه‏السلام در صدد معالجه‏ى آنهاست ذکر مى‏ کنم: يکى از اين بيماريها مسأله‏ ى دنيا است. در نهج البلاغه چه بسيار عليه دنيا و دنياطلبى و دنيا فريفتگى و عليه خطرات و کمينهاى دنيا هشدار داده شده است. يکى از بخشهاى مهم نهج البلاغه زهد آن است. -بيانات مقام معظم رهبرى در کنگره پنجم نهج البلاغه، 1364.

     ما مثل آن بيمارى که يک نسخه‏ ى کامل از يک طبيب حاذق در جيب خود يا در طاقچه‏ ى اتاق خود دارد، اما در عين حال لاى آن نسخه را باز نمى‏ کند و به آن عمل نمى‏ کند و از آن بيمارى دايماً رنج مى ‏برد. قرنهاى متمادى نهج البلاغه را داشتيم اما از آن استفاده نکرديم و از معارف آن بهره نبرديم و بيماريهاى فردى و اجتماعى خود را براى خودمان جنگ داشتيم. اين آن تأسف و افسوس بزرگى است که هر کس با نهج البلاغه آشنا بشود، در دلش جا خواهد گرفت. -بيانات مقام معظم رهبرى در جمع دانش‏ آموزان شرکت کننده در مسابقات نهج البلاغه، 1365.

     اميرالمؤمنين عليه الصلاه و السلام در نهج البلاغه خطبه‏ ايى به نام «قاصعه» دارد که بسيار خطبه‏ ى مهم و پرمضمون و شگفت آورى است. يکى از محورهاى عمده‏ى اين خطبه مذمت تکبر است.در اين جا جملاتى درباره‏ى پيغمبران دارد که من چند جمله را برايتان مى‏خوانم.درباره‏ى پيغمبران مى‏فرمايد: و لکنه سبحانه کره اليهم التکابر نهج البلاغه، خطبه‏ى 192.

     در اين خطبه از «ابليس»که تکبر ورزيد و بر آدم سجده نکرد سخت نکوهش شده و در آن آمده است که «ابليس» نخستين کسى است که تعصب و نخوت را اظهار کرد: امام عليه‏السلام در اينجا مردم را از پيمودن راه و رسم شيطان و«تکبر» و «تعصب» برحذر مى‏دارد.? خدای سبحان کبر و فخرفروشى را در نظر پيغمبران زشت و مکروه قرار داد.و رضى لهم التواضع‏و تواضع را براى آنها شايسته دانست و راضى شد که آنها تواضع باشند. فالصفوا بالارض خدودهم؛ اين قدر پيغمبران اهل تواضع و يگانگى بودند که صورتهاى خودشان را به زمين مى ‏چسباندند. و عفروا فى التراب وجوههم؛ پيشانى خود را با خاک آلوده مى‏کردند (اينها کنايه از تواضع و فروتنى است). بعد مى‏ فرمايد:و خفضوا اجنحتهم للمؤمنين و کانوا قوما مستضعفين‏؛ براى مؤمنين ((خفض جناح)) مى‏کردند (نهايت تواضع و فروتنى همراه با مهربانى را خفض جناح مى‏گويند)، پيغمبران با مؤمنين اين گونه بودند، لذا مؤمنين هميشه دور پيغمبر جمع مى‏شدند.و کانوا قوما مستضعفين؛ در حالى که مؤمنين با پيغمبران مردمان مستضعفى بودند (که به هر معنا بگيريم مقصود ما را بيان مى‏کند: يا خود پيغمبران، مستضعفان بودند و يا مؤمنين که پيغمبران در ميان آنها بودند و در مقابل آنها آن طور خضوع مى‏کردند؛ آنها مردمان مستضعفى بودند) لذا به پيغمبر ايراد مى‏ گرفتند که و تبعهم الارذلون؛ مردمان پست، مردمان پايين جامعه اطراف پيغمبر را گرفته‏ اند! -در مکتب جمعه، ج 7، ص 198 / خطبه‏ هاى نماز جمعه تهران 6/8/62.

     اميرالمؤمنين در نهج البلاغه مى‏فرمايد: پيغمبران در مقابل مؤمنين خاضع بودند؛ در حالى که آن مؤمنين از اقوام مستضعف بودند. انبيا با همين عامه‏ ى مردم و قشرهاى وسيع مردم که اکثريت افراد يک جامعه را تشکيل مى‏ دهند، سر و کار داشتند. پيغمبر ما هم سر و کار داشت، امام امت هم در اين روزگار سر و کار دارد و بايد اين رابطه ميان دولت و مسئولان و مردم بماند. بايد اين رابطه ضعيف نشود. رگ اصلى انقلاب ما وجود همين رابطه است. -در مکتب جمعه، ج 5، ص 12 / خطبه‏ هاى نماز جمعه تهران 14/3/61.

    موضوع ديگرى که در نهج البلاغه بارها تکرار شده است، «تکبر» است. يعنى همان که محور اصلى خطبه‏ ى قاصعه است. البته مخصوص خطبه‏ ى قاصعه هم نيست، در خيلى جاها هست، مسأله‏ ى تکبر يعنى خود را از ديگران بالاتر دانستن؛ همان آفتى که اسلام را و نظام سياسى اسلام را منحرف کرد و خلافت را به سلطنت تبديل کرد و به کلى نتايج زحمات پيامبر صلى الله عليه و آله را تقريبا در برهه‏ يى از زمان از بين برده است. اين است که اميرالمؤمنين عليه‏ السلام در نهج البلاغه به آن بسيار اهميت مى ‏دهد. -بيانات مقام معظم رهبرى در کنگره پنجم نهج البلاغه، 1364.

     اين که نهج البلاغه پر از زهد و ترغيب به زهد است؛ چه چيز را نشان مى ‏دهد؟ بيمارى را نشان مى ‏دهد اين نسخه‏ ى اميرالمؤمنين عليه‏ السلام که اين قدر راجع به دنيا گرم و پرشور و پرهيجان و زيبا و بليغ حرف مى ‏زند؛ نشان مى ‏دهد که مردم بدطورى گرفتار دنيا شده بودند. بيست و سه سال پس از رحلت پيامبر صلى الله عليه و آله، مردم بدطورى اسير شده بودند. اين دست گره گشا سعى مى ‏کند گره‏هاى اين کمند را از دست و پاى آنها باز کند. -بيانات مقام معظم رهبرى در کنگره پنجم نهج البلاغه، 1364.

     امروزه براى ما نهج البلاغه از جهات مختلفى حساس است، تأکيد مى‏ کنم که اين کتاب، گنجينه‏ ى بى نظير و تمام شدنى است و امروز هم بيشتر از هميشه ملت و جامعه‏ ى اسلامى ما به آن نيازمند است. .-بيانات مقام معظم رهبرى در کنگره پنجم نهج البلاغه، 1364.

     ما ملت ايران به عنوان کسانى که پايه‏ هاى اين نظام را روى دوشمان گرفته ‏ايم، اگر امروز به نهج البلاغه مراجعه کنيم؛ در آن چيز جالبى خواهيم يافت. بيماريهاى که در اين موقعيت ما را تهديد مى‏ کند و درمان اين بيماريها، براى ما ارزنده و حياتى است. بايد برويم و اين درمانها را جستجو کنيم. نمى‏ خواهم بگويم همه‏ ى آن حوادثى که در صدر اسلام اتفاق افتاده، امروز هم همانها مو به مو اتفاق مى‏ افتد، خير، اما جهت گيريها يکى است.-بيانات مقام معظم رهبرى در کنگره پنجم نهج البلاغه، 1364.

     ما يک سلسله سخنرانى از حضرت على عليه‏ السلام داريم که در اين سخنرانيها، ايدئولوژى و تاکتيک جنگ و شيوه و تجربه‏ى حکومت کردن و اخلاق و زهد و تقوى وجود دارد. شما امروز مى‏ فهميد که ما چه قدر به نهج البلاغه احتياج داريم. -گفتارى درباره حکومت علوى، ص 13.

نهج البلاغه از ديدگاه رهبري

صفحات: · 2


فرم در حال بارگذاری ...