« گزیده احادیث حضرت فاطمه سلام الله علیها + دانلود نرم‌افزارزن مبدأ «همه» خیرات است/ زن تنها خود به راهی نمی‌رود، مردها را هم در آن راه می‌برد »

راه سعادت

نوشته شده توسطرحیمی 11ام فروردین, 1395

پندهای عارفانه در کلام ملا حسین قلی همداني ره:

آسان شدن گناه!

اين‌كه مي‌بيني معصيت در نظرت سهل شده، به جهت اموري چند است كه بعضي از آن‌ها را ذكر مي‌كنيم:

اولاً؛ فكر خود را تماماً متوجه به دنياي دني كرده‌اي. از اين جهت بالمره (بسيار) از نفع و ضرر اخروي غافل شده‌اي. نمي‌داني چه بسيار بسيار منافع و سعادت ابديه از تو فوت شد و چقدر ضررهاي بزرگ به خود زده‌اي!

ثانياً؛ عجز و حاجت و فقر خودت را ملتفت نيستي كه ذره‌ذره بدنت به حفظ كاركنان او كه ملائكه باشند، بر پاست.

ثالثاً؛ نمي‌داني كه در هر آني، در هر جزء از اجزاء بدنت، نعم (نعمت‌هاي) غيرمتناهيه، مرحمت از او شده و مي‌شود كه به بيان و بنان، ممكن نيست حصر آن‌ها. با اين‌حال، چگونه نعمت او را در معصيت او صرف مي‌كني؟

رابعاً؛ چگونه غافلي از عقوبات سخت او؟! مگر نمي‌داني كه مابين مرگ و قيامت هزار غصه هست و آسان‌ترين آن‌ها تلخي جان‌كندن است. چرا از شدايد قيامت، غافلي؟ امان از روزي كه از دهشت و وحشت او، مقربين در خوف و اضطراب مي‌باشند. چرا نباشند؟ از روزي كه زمين و هوايش آتش و جهنم به اطراف خلايق محيط و ملايك غلاظ و شداد در بگير و ببند. نيكان در وحشت و اضطراب و بدان در شكنجه و عذاب، آفتاب در بالاي سر و زمين گرم‌تر از كوره آهنگر. خطر حساب از يك طرف و دهشت صراط از يك طرف، كار هنوز به جهنم نرسيده، از آتش و سلاسل و اغلال او بگويم يا از مار و عقرب‌هايش بيان نمايم؟ خلاصه، اين‌ها مختصرنويسي است و اين فقراتي كه گفته شد، از هزار يك بيان نشد.

البته در اجتناب از معاصي كوتاهي مكن و اگر خداي نخواسته معصيت كردي، توبه نما و دوركعت نماز بجا آور و بعد از نماز، هفتاد مرتبه استغفار كن و سر به استغفار بگذار و در سجده از حضرت پروردگار عفو بخواه، اميدوارم عفو بفرمايد.

معاصي كبيره در بعضي از رساله‌هاي عمليه ثبت شده است؛ ياد بگير و ترك نما و زنهار پيرامون غيبت و دروغ و اذيت مگرد. لااقل يك ساعت به صبح مانده بيدار شو و سجده بجا بياور و آن‌چه در «منهاج‌النجاة» مرحوم ملامحسن فيض رضوان‌الله‌جل‌جلاله‌عليه مذكور است، كافي و شافي است از براي عمل شب و روز تو؛ به همان نحو عمل نما و سعي كن كه عمل و ذكرت، به محض زبان نباشد و با حضور قلب باشد كه عمل بي‌حضور قلب، اصلاح قلب نمي‌كند، اگر چه ثواب كمي دارد.

البته از غذاي حرام فرار كن، مخور مگر حلال. غذا را كم بخور و زياد مخور؛ يعني زياده بر حاجت بنيه مخور. نه‌چندان بخور كه تو را سنگين كند و از عمل باز دارد و نه‌چندان كم بخور كه ضعف آورد و به سبب ضعف از عبادت مانع شود؛ و هر قدر بتواني روزه بگير، به شرطي كه شب، جاي روز را پر نكني!

توبه راستين

پس اي عزيز! چون كريم رحيم، زبان تو را مخزن كوه نور؛ يعني ذكر اسم شريف قرار داده است، بي‌حيايي است مخزن سلطان را به نجاست و قاذورات غيبت و دروغ و فحش و اذيت و گناهان ديگر آلوده نمايي.

مخزن سلطان بايد پر از عطر و گلاب باشد، نه نجس و مملو از قاذورات (نجاسات). بي‌شك چون دقت در مراقبه نكرده‌اي، نمي‌داني كه با اعضاي هفت‌گانه؛ يعني گوش و زبان و چشم و دست و پا و بطن و فرج، چه معصيت‌هايي مي‌كني و چه آتش‌ها روشن مي‌نمايي و چه فسادها در دين خودت بر پا مي‌كني و چه زخم‌هايي با شمشير و سر نيزه زبانت به قلبت مي‌زني. اگر آن را كشته نباشي، بسيار خوب است!

اگر بخواهم شرح اين مفاسد را بيان نمايم در كتاب نمي‌گنجد، در يك‌ورق چه مي‌توانم بكنم؟ تو كه هنوز جوارحت را از معاصي پاك نكرده‌اي، چگونه منتظري كه در شرح احوال قلبت چيزي به تو بنويسم؟! پس بشتاب، بشتاب به سوي توبه راستين؛ آن‌گاه به سرعت به تلاش و مراقبت روي بياور.

ذکر دل نه زبان

بعد از فریضه صبح، هفتاد مرتبه استغفار و صد مرتبه کلمه توحید و دعای صباح مشهور بخوان و تسبیح سیده‌نساء را بعد از فریضه ترک مکن.

هر روز، هر قدر بتوانی، لااقل یک جزء قرآن با احترام و خضوع و خشوع بخوان و در بین خواندن، حرف مزن، مگر به قدر ضرورت.

تمام سفارشات این بینوا، به تو اهتمام در ترک معصیت است.

اگر این خدمت را انجام دادی، آخرالأمر تو را به جاهای بلند خواهد رسانید.

راه سعادت

بر طالبان نجات و سعادت ابدی مخفی نماناد که اهل نجات دو طایفه می‌باشند:

یک طایفه اصحاب یمین و طایفه دیگر مقربین‌اند؛ و اگر طالب سعادت، عمل به وظیفه اصحاب یمین-که ترک معصیت باشد- نمود، از آن‌ها خواهد شد. مقربین، علاوه بر آن‌ها وظیفه دیگر دارند که غرض بیان آن‌ها نیست.

اول، باید فهمید؛ که اگر شخص انسانی فهمید حقارت و پستی خود را، هم بعد از آن فهمید عظمت و قدرت حضرت ملک‌الملوک را، البته خواهد فهمید که قدم جرأت برداشتن و اقدام به معصیت نمودن در حضور چنین سلطان عظیم‌الشأن، در نهایت قبح و شناعت و بدبختی می‌باشد:

چرا غافل است از قدرت قادری که اگر اراده نماید فنای همه موجودات را به محض اراده آن سلطان عظیم‌الشأن، همگی بر باد فنا رفته، ملحق به معدومات خواهد شد.

منبع: اداره تربیت اخلاقی معونت تهذیب


فرم در حال بارگذاری ...