« احکام مس اسماء الهی و نامهای معصومین علیهم السّلام۱۶ آذر سال ۱۳۳۲ برگی از تقویم دشمنی امریکا علیه ایران »

زینب و غم جدایی

نوشته شده توسطرحیمی 16ام آذر, 1393

هوالشهید

تیک، تیک ، تیک …

چه با شتاب،این همه عجله …؟

دقایقی که پشت سرهم و پر شتاب در گذرند ، لحظاتی را تداعی می کنند،

که آن بانوی جلیله ، وبا شکوه به زمان التماس می کرد.

مکن ای صبح طلوع    مکن ای صبح طلوع

امشبو دلم خوشهِ داداشمو سیر می بینم

لحظه ها چه پرشتابهِ     مکن ای صبح طلوع

آه که سالیان درازیست که لحظات چون برق می گذرد و هنوز یاد آن لحظات اندوه ناک و جانکاه سینه ها را می فشرد.

اربعین جدایی عمه ی سادات از دلبر دلها نزدیک است،

چه سخت است خاطرات عزیزی که دوستش داری و هرروز و هر لحظه،

تشنگی

شیر خوار

گوش واره

آب

آتش

…..

نفسم به شماره افتاده ونگاهم خسته ،

ودل پرالتهابم بی رمق

توان این که قلمم را بر روی صفحه بکشم ندارم

دوست دارم آنقدر فریاد بکشم

که این دل گر گرفته را خاموش کند

یا حســــــــــــــین علیه السلام

رقیه رحیمی طلبه سطح 3


فرم در حال بارگذاری ...