موضوع: "سبک زندگی"

نسلی برای فردا

نوشته شده توسطرحیمی 29ام مرداد, 1394

 اسلام پیروان خود را به افزایش جمعیت با ایمان و شایسته، فرا می خواند.

کشور ایران، بنابر فرمایش مقام معظم رهبری، ظرفیت جمعیت 150 میلیون نفری را دارد.

در این مجموعه تلاش شده است با ارائه برخی مطالب آماری و تحلیلی از جمعیت کشور و همچنین دیدگاه اسلام در مورد افزایش یا کنترل جمعیت، موضوع تهدید نسل در ایران بررسی گردد.

بی تردید، آیین اسلام بلکه تمامی ادیان آسمانی، پیروان خود را به افزایش جمعیت با ایمان و شایسته، به اندازه ای که در توان آنان باشد، فرا می خواند. در این باره روایات زیادی از شیعه و سنی وارد شده است که به روشنی بر این مدعا دلالت دارند.

در صحیحه محمد بن مسلم به روایت از امام صادق علیه السلام آمده است که پیامبر خدا فرمودند:

«تزوّجوا فإنّی مکاثرٌ بکم الامم غداً فی یوم القیامة؛

ازدواج کنید که من به سبب زیادی جمعیت شما بر دیگر امت ها مباهات می کنم.»

همچنین جابر از امام باقر علیه السلام نقل می کند که رسول خدا فرمودند:

«ما یمنع المؤمن أن یتّخذ أهلًا لعلّ اللّٰه یرزقه نسمة تثقل الأرض بلا إله إلا اللّٰه؛ چه چیزی انسان مؤمن را از این باز می دارد که همسری برگیرد، تا شاید خداوند فرزندی برای او روزی کند که زمین را با «لا إله إلّا اللّٰه» آکنده سازد.»

در کشور ما ایران، زمانی که در سال 1367 نتایج سرشماری منتشر و میزان رشد جمعیت در سال های 65 - 55 به طور کلی 9/3 درصد و بدون احتساب معاودین عراقی و پناهندگی افغانی 55/3 درصد اعلام شد، خطر افزایش انفجاری جمعیت، متفکرین جامعه و در راس آن، دولت را به فکر اتخاذ سیاستی رسمی مبنی بر کاهش موالید انداخت.

در شهریور سال 1367 و پس از پایان جنگ، سازمان برنامه و بودجه وقت، سمیناری در مشهد برگزار کرد و از تمام سیاستگذاران و 48 دستگاه مرتبط دعوت کرد تا به دنبال راه حلی باشند. در قطعنامه پایانی این سمینار، بر مخاطرات ناشی از تداوم نرخ رشد طبیعی جمعیت تاکید و به دولت وقت هشدار داده شد که در صورت ادامه وضعیت فعلی نرخ بیکاری به 24 درصد افزایش خواهد یافت، آن هم در شرایطی که جمعیت کشور 54 میلیون نفر بود. وضعیت ناشی از فرسایش جنگل ها و مراتع و تخریب منابع طبیعی نیز ترسیم شد.

ادامه »

پنجره هایی که هستند/صبور باشید!

نوشته شده توسطرحیمی 28ام مرداد, 1394

در مقابل مشکلات، هرگز «بی تابی» نکنید. از بی تابی کردن، چیزی نصیبتان نمی شود. بی تابی، نه تنها گرفتاری شما را برطرف نمی کند، بلکه بر درد و رنج آن نیز می افزاید و شما را ناتوان می سازد و ناتوانی نیز ناامیدی را درپی دارد.


اما اگر شکیبایی بورزید و خداوند، بردباری شما را ببیند، راه برون رفت از سختی ها را باز می کند و تنگناها را می گشاید.(نهج البلاغه، ج 2، ص 151.)

این یک اصل است که «به وسیله صبر، امید گشایش هست».

روزی کسی خدمت امام صادق علیه السلام رسید واز گرفتاری و رنجی که از فامیل خود می کشید، شکایت کرد. حضرت، وی را از این که اقدامی بکند، برحذر داشته و به صبر فراخوانده و فرمود:

«بردبار باش که خداوند، به زودی گرفتاری تو را حل می کند». چیزی نگذشت که چنین شد و او از این گرفتاری نجات یافت.(الکافی، ج 2، ص 346، ح 3.)

شخص دیگری نزد حضرت آمده و از فقر، شکایت کرد و حضرت، همین سفارش را به وی نمودند و بدین وسیله، بار اندوه وی را کاسته، به توان وی افزودند و مانع از ناامیدی وی شدند.

حضرت یوسف علیه السلام را به زندان انداختند؛اما مشکلات زندان، وی را ناامید و مأیوس نساخت؛ زیرا با صبوری و بردباری توانست از رنج و سختی زندان بکاهد.(الکافی، ج 2، ص 89، ح 6)

یکی از عوامل مهم در حفظ روحیه امیداوری و جلوگیری از پیدایش نومیدی، کاهش درد و رنج سختی هاست و هیچ چیز به اندازه صبوری، رنج گرفتاری ها را کاهش نمی دهد.(مستدرک الوسائل، ج 2، ص 423، ح 16.)

پس در برابر مشکلات،

صبور باشید و آنها را تحمل کنید،

تا امید خود را از دست ندهید.

وَجَزَاهُمْ بِمَا صَبَرُوا جَنَّةً وَحَرِيرًا(الإنسان/12)

و به [پاس] آنکه صبر کردند بهشت و پرنيان پاداششان داد.

پایگاه حوزه

 

 

علت ازدواج نکردن حضرت معصومه سلام الله علیها چه بوده است؟

نوشته شده توسطرحیمی 28ام مرداد, 1394

ازدواج در اسلام یک امر پسندیده و مورد سفارش بزرگان دین از جمله پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) بوده تا جایی که پیامبر کسانی که از ازدواج اعراض می کنند را سرزنش کرده اند.


ازدواج در اسلام یک امر پسندیده و مورد سفارش بزرگان دین از جمله پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بوده تا جایی که پیامبر کسانی که از ازدواج اعراض می کنند را سرزنش کرده اند. پیامبر صلی الله علیه و آله می فرماید:

“اَلنّکاحُ سُنَّتی فَمَن رَغِبَ عَنْ سُنّتی فَلَیسَ مِنّی”

ازدواج سنت و برنامه من است، پس کسی که از سنت من دوری کند از من نیست.[1]

از طرفی اغلب منابع تاریخی که در مورد زندگانی حضرت معصومه سلام الله علیها می باشند به این نکته اذعان دارند که اکثر دختران امام هفتم علیه السّلام ازدواج نکرده اند. مؤلف تاریخ قدیم قم می گوید: به من رسیده است که رضائیه، دختران خود را به شوهر نمی دادند.[2] و همچنین آقای اشتهاردی می گوید: تقریباً قطعی است که حضرت معصومه ازدواج نکرده است.[3]

حال در این جا این سؤال پیش می آید که با توجه به استحباب مؤکد سنت ازدواج، علت عدم ازدواج دختران مکرم حضرت موسی بن جعفر (ع) چه می تواند باشد؟ در حالی که خاندان رسالت در عمل به سفارشات پیامبر در اولویت هستند.

برای یافتن جواب این سؤال باید وضع جامعه ای که حضرت معصومه (س) و خواهران مکرّمه شان در آن زندگی می کردند اندکی اشاره کرد. جامعه ای که در اوج خفقان بود و دشمنی با آل ابی طالب توسط دستگاه حاکمه به اوج خود رسیده بود تا جایی که کسی جرأت نمی کرد خودش را به علویان نزدیک کند و یا به آنها منسوب کند. در این وضع خفقان خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها سنین کودکی را سپری می کرد و از طرفی پدر بزرگوارش را از وطن دور کرده و در بغداد زندانی نمودند و مدت طولانی را آن حضرت در زندان سپری کردند و نهایت در زندان شهید شدند با این وجود عدم ازدواج دختران امام هفتم علیه السّلام را می توان به عللی بیان کرد.

ادامه »

چرا ذکر خدا باید طبق «دستور» باشد و ذکر دل‌بخواهی فایده زیادی ندارد؟

نوشته شده توسطرحیمی 27ام مرداد, 1394

انسان برای زندگی بهتر باید به منبع نور و انرژی متصل باشد.

ذکر یعنی اتصال به خدا و انرژی گرفتن از او.

بدون ذکر، بهرۀ ما از زندگی خیلی کم می‌شود.

شارژ باطری وجود انسان، خود خداست.

آدم از غذا کمتر انرژی می‌گیرد تا از ذکر.

خدا ما را طوری نیافریده که بتوانیم بدون او زندگی کنیم.

انسان برای رسیدن به زندگی بهتر قدرت، نشاط و نور می‌خواهد. اصلاً چه کسی می‌خواهد زندگی کند؟

یک زنده‌دل یا یک مرده‌دل؟ این کسی که می‌خواهد زندگی کند، چقدر از «حیات» برخوردار است؟

چقدر به انرژی حیات متصل است؟

وقتی انسان به منبع نور و انرژی متصل نباشد، عقل و فکر و قلبش درست کار نمی‌کند و ناکارآمدیش برای «زنده بودن» قطعی است؛ چه رسد برای زندگی، و چه برسد برای زندگی بهتر!

توجه ما به خدا موجب انرژی گرفتن ما از خداست

آدم بدون دین هم می‌فهمد که به ذکر خدا نیاز دارد

ذکر یعنی اتصال و توجه قلبی به خدا

در علم تجربی هم فهمیده‌اند که انسان به ارتباط با خدا نیاز دارد

اولین اثر ذکر: به یاد خدا باش تا خدا به یادت باشد

برای زندگی بهتر از ذکر خدا استفاده کن

خودت را با ذکر خدا قوی کن تا بتوانی مشکلات را حل کنی

ذکر خدا ما را از صدمات بیرونی و از ضعف درونی نجات می‌دهد

در حکومت امام زمان(عج) استاد دانشگاهی که اهل ذکر نباشد در هیچ دانشگاهی تدریس نخواهد کرد چون کسی که عقل نداشته باشد با علم هم خرابکاری خواهد کرد

کسی که اهل ذکر نباشد، زندگی‌اش تلخ و تنگ می‌شود

اگر از ذکر خدا روی‌گردان شویم، شیطان همنشین ما خواهد شد

چرا باید طبق «دستور» خدا ذکر بگوییم؟

چرا ذکر خدا به‌صورت‌های دلی و دل‌بخواهی فایده زیادی ندارد؟

چون رابطۀ عبد و مولاست، ذکر خداست!

ذکر همسر یا همسایه یا افرادی مثل خودت نیست!

ذکر مولا توسط عبد باید در نهایت تواضع باشد، و قدم اول تواضع و ادب این است که ذکر طبق دستور باشد

باید به ذکر خدا بود؛ نه به ذکر خودخواهانه!

خودخواه‌ها به خدا راه ندارند، چون خدای خیالی را می‌پرستند، نه خدای مولا را.

استاد پناهیان

پنجره هایی که هستند/به خاطرات خوش گذشته بیندیشید!

نوشته شده توسطرحیمی 26ام مرداد, 1394

گاهی این حالت که انسان، همیشه زندگی خود را با «مقیاس حال» می بیند، سبب می شود که گذشته روشن خود را نیز نادیده بگیرد و احساس کند از همیشه تا ابد، در بدبختی و سختی بوده است و حال آن که واقعیت زندگی چیز دیگری است.

دیروزی بوده که این مشکلات، وجود نداشته و شما در آسایش و راحتی بوده اید. خاطرات آن دوران را به یاد آورید تا رنج شما را کاهش دهند و به شما امید بخشند. خاطرات خوش گذشته، منبع الهام بخشی برای حال پر اندوه شماست.

توجّه به گذشته شیرین، شما را از فشار کنونی نجات می دهد و ابهت گرفتاری ها را می شکند و امیدوارتان می سازد.

امام صادق علیه السلام با همین روش، یکی از گرفتاران را از فشار روانی نجات داد. ابراهیم بن مسعود می گوید:

وضعیت یکی از تجّار مدینه دگرگون شد و خدمت امام صادق علیه السلام رسیده، لب به شکایت گشود.

حضرت به وی فرمود:

«بی تابی مکن که اگر روزی دچار تنگدستی شده ای، روزهای بسیاری را در خوشی گذرانده ای.

ناامید نباش که ناامیدی کفر است.

إنشاءاللّه خداوند به زودی تو را غنی خواهد ساخت».(بحارالأنوار، ج 78، ص 203، ح 36.

)

پس یکی از راه های امیدواری در مشکلات، به یادآوردن خاطرات خوش گذشته است.

پایگاه حوزه

پنجره هایی که هستند/تقوا داشته باشید!

نوشته شده توسطرحیمی 25ام مرداد, 1394


تقوا، عامل شکستن بن بست هاست.

خداوند متعال می فرماید:

وَمَنْ يتَّقِ اللَّهَ يجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا(الطلاق/2)

«هر کس تقوای الهی پیشه کند، خداوند راه نجاتی برای او فراهم می سازد».

این یک اصل اساسی و کلید طلایی است.

اگر همه زمین و آسمان، بر کسی سخت گیرند،

ولی او تقوا پیشه کند،

خداوند برای او راهی به خروج از این تنگنا قرار خواهد داد.

کسی که درخت تقوا بکارد، میوه آرزو خواهد چید.

تقوا اندوه شما را می زداید و تنگناها را می گشاید.

پس با داشتن تقوا، امید رهایی هست.

پايگاه حوزه

تفاوت انسان‌های با خِرَد و بی‌خِرَد در مشکلات زندگی

نوشته شده توسطرحیمی 24ام مرداد, 1394

     بیانات مقام معظم رهبری دامت برکاته همواره راهگشای رهپویان حق و حقیقت بوده است .

     در این بخش برای دوستان فرمایشات معظم له را پیرامون برخورد انسانها با مشکلات بر اساس تدبیر و خرد یا بدون توجه به این موهبت الهی را آماده کردیم که با هم میخوانیم.

به پیش رفتن ملّت ایران، با اعتقاد به این‌ها

   ملّت ایران با اعتقاد به قرآن، با اعتقاد به پیام بعثت، با اتّحاد درونی در میان خود، با احساس دلیری در مقابل دشمن و نترسیدن از دشمن، با احساس امید به وعده‌ی الهی نصرت، که وعده‌ی صریح الهی است و فرمود:

« إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ ينْصُرْكُمْ وَيثَبِّتْ أَقْدَامَكُمْ»(محمد/7)

و با این ذخیره‌های ارزشمند، به پیش می‌رود…


تفاوت انسان‌های دارای خِرَد و تدبیر با انسان‌های بی‌خِرَد در مشکلات زندگی

چالش وجود دارد، مشکلات وجود دارد؛ برسر راه زندگی، این مشکلات هست. اگر زندگی بخواهد عزّتمندانه باشد، انسان‌های دارای خِرَد و تدبیر، مشکلات را به‌خاطر رسیدن به عزّت و شرف انسانی و کرامت انسانی و تقرّب الی‌الله تحمّل می‌کنند؛ انسان‌هایی که بی‌خِرَدند همین مشکلات در زندگی آن‌ها هست، آن‌ها را با ذلّت تحمّل می‌کنند، به جای این‌که ولایت الهی را قبول کنند، ولایت شیاطین را قبول می‌کنند:

وَاتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ آلِهَةً لِيكُونُوا لَهُمْ عِزًّا * كَلَّا سَيكْفُرُونَ بِعِبَادَتِهِمْ وَيكُونُونَ عَلَيهِمْ ضِدًّا(مريم/82)

؛فرمولی که انسان‌های بی‌خِرَد، دستگاه‌های بی‌خِرَد، انسان‌های غافل در دنیا انتخاب می‌کنند و اتّخاذ می‌کنند، این‌جور در قرآن کریم رسوا شده است. به جای این‌که به خدا پناه ببرند، به جای این‌که ولایت الهی را قبول بکنند، به جای این‌که به هدایت الهی چنگ بزنند، به ولایت شیاطین، به ولایت دشمنان اسلام و دشمنان بشریّت متمسّک می‌شوند برای این‌که برای خودشان عزّت درست کنند، و این عزّت به دست آن‌ها نمی‌آید. آن عبادت شوندگان نابکار هم از آن‌ها سپاسگزاری نخواهند کرد: کَلّا سَیَکفُرونَ بِعِبادَتِهِم وَ یَکونونَ عَلَیهِم ضِدّا.

این بیان قرآن، بیان روشنی است؛ باید از این بیان درس گرفت، باید راه را درست شناخت، خطّ هدایت قرآنی، انسان‌ها را به سعادت می‌رساند، بایستی از خدای متعال کمک خواست.

ادامه »

جلب محبت

نوشته شده توسطرحیمی 24ام مرداد, 1394

 قالَ الإمام الجواد علیه السلام:

ثَلاثُ خِصال تَجْتَلِبُ بِهِنَّ الْمَحَبَّهُ:

الاْنْصافُ فِی الْمُعاشَرَهِ، وَ الْمُواساهُ فِی الشِّدِّهِ، وَ الاْنْطِواعُ وَ الرُّجُوعُ إلی قَلْب سَلیم.

«كشف الغمّه، ج 2، ص 349»

امام جواد - علیه السلام - فرمود:

سه خصلت جلب محبّت می كند:

انصاف در معاشرت با مردم،

همدردی در مشكلات آن ها،

همراه و همدم شدن با معنویات.

مشکی یعنی آرامش

نوشته شده توسطرحیمی 24ام مرداد, 1394

سنت بانوی عفیف ایرانی “حجاب” در تاریخ به ثبت رسیده و بانوان ایرانی همیشه حجاب ستودنی داشته اند این امر در بین بیشتر ملت ها و ادیان معمول بوده و اگر امروز مورد هجمه فرهنگ غرب قرار گرفته نشانه تحریف حجاب است.

حجاب نیز مانند سایر آداب و رسوم در طول تاریخ فراز و نشیب های فراوانی را به خود دیده و البته گاهی با اعمال سلیقه از طرف حاکمان وقت تشدید یا تخفیف یافته ولی هیچ گاه به طورکامل از بین نرفته است و اگر به لباس های ملی کشورهای جهان بنگریم، به خوبی حجاب و پوشش را در آنها مشاهده می کنیم.

تاثیر حجاب بر باطن انسان

فرید محمدی مقدم کارشناس کارگروه عفاف تبلیغات اسلامی خراسان رضوی اظهار کرد: میان حجاب وعفاف از نظر معنی و مفهوم تفاوت است زیرا حجاب به کیفیت و چگونگی پوشش ظاهری مربوط می شود و عفاف از ویژگی های باطنی و درونی انسان است.

وی می افزاید: رابطه حجاب و عفاف همانند رابطه ظاهر وباطن است وظاهر انسان بر باطن تاثیر شگفت آوری دارد.

مسئول کارگروه عفاف و حجاب تبلیغات اسلامی خراسان رضوی می گوید: از دیدگاه شریعت هر عفیفی باید با حجاب باشد اگر چه ممکن است عکس آن صادق نباشد.

وی بیان می کند: ممکن است برخی از حجاب داران عفیف نباشند لیکن خود را عفیف جلوه دادن بهتراست از اظهار بی عفتی است.

محمدی مقدم می افزاید: پرورش صفات اخلاقی یک قانون عام و فراگیر وجود دارد و آن اینکه اگر دارای یکی از صفات کمال نیستید سعی کنید در ظاهر خود را به آن بیارایید.

ادامه »

تشریفات ساده‌ی ازدواج اسلامی

نوشته شده توسطرحیمی 24ام مرداد, 1394

 

شما اگر نگاه کنید به تشریفات ازدواج در میان اقوام مختلف،‌خواهید دید در اسلام تشریفات ازدواج ساده است.

البته جشن و سرور و اینها عیبی ندارد،‌هر کس هر مقداری که مایل است،‌

اما اینها جزو دین و جزو تشریفات رسمی و دینی ازدواج نیست.

هر کس خواست می‌تواند انجام بدهد،‌ هر کس نخواست،‌نه.

اینکه حتماً بایستی بروند در یک معبد زانو بزنند جلوی کسی و چه بکنند،‌و مراسمی که در جاهای دیگر وجود دارد، در اسلام نیست.

در اسلام، یک صیغه‌ای است شرعی که باید خوانده شود. البته در اسلام برای معاملات گوناگون، معاملاتی که اهمیتش کمتر از ازدواج است، شاهد می‌گیرند…

حالا هم که مقررات ثبت است و درج در محاکم. مراکز ثبت رسمی است و هیچ تشریفاتی ندارد؛ می‌توانند خیلی راحت و بدون تشریفات این ازدواج را انجام دهند.

حضرت امام خامنه ای ، خطبه‌ی عقد مورخه‌ی 28/6/1379

منبع: khamenei.ir