موضوعات: "سیر و سلوک" یا "نکات اخلاقی"

سکوت

نوشته شده توسطرحیمی 16ام آذر, 1398

 


 

?از سفارشهاى حضرت خضر عليه السلام به حضرت موسى عليه السلام:

 

?هـرگز پُـرگـو و يـاوه گـو مبـاش؛

 

? زيرا پرگويى دانـايان را عيب دار مى كند

 

? و بديهاى سبك مغزان رانيز آشكار مى كند.

 

?میزان الحکمه

دل به دلدار دهیم....

نوشته شده توسطرحیمی 15ام آذر, 1398

 

??????????????

?الهی؛

 

? سر در راه سردار دادن آسان است

 

?و دل به دست دلدار دادن دشوار،

 

?که آن جهاد اصغر است و این اکبر.

 


? الهی نامه  ?علامه حسن زاده املی

 

گناه و تقوا

نوشته شده توسطرحیمی 14ام آذر, 1398

 
 
سخنرانی حجت الاسلام حبیب الله فرحزاد با موضوع گناه و تقوا

منشأ همه ی گرفتاری های بشر گناه
 
و ریشه ی همه ی خوبی ها تقواست.
 
گاهی گرفتاری هایی که برای انسان به وجود می آید، کفاره ای برای گناهان و یا برای بالابردن درجه ی بندگی شان است. بلا برای ظالمان جنبه ی تنبیه دارد و برای انبیاء و اولیاء الهی کرامت و عنایت ویژه ای از جانب خداوند است. پس ما موظفیم خود را بسنجیم و اگر مشکلی پیش آمد بفهمیم که این مشکل از کجا بوده است؟
ایمان ما انسان ها در ابتدا مانند نهالی کوچک است که با توسل به خدواند، بزرگ و تنومند می شود. گفته می شود که بدترین گناه این است که انسان بگوید گناهی ندارم و یا گناه کوچکی انجام داده ام. کوچک شمردن گناه خود گناهی بزرگتر است. ابتدا باید ترک گناه کنیم تا بتوانیم در مسیر درست حرکت نماییم. بهترین گناهکاران کسانی هستند که بیشتر توبه می کنند و مدام از انجام خطای خود عذر خواهی می نمایند.
 
حجم فایل: 10.11MB
 
 
 





صدای جمهوری اسلامی ایران




مرگ در آخر الزمان

نوشته شده توسطرحیمی 14ام آذر, 1398

 

سخنرانی کوتاه از آیت الله حق شناس با عنوان “مرگ در آخر الزمان”

از امام علی  علیه السلام روایت شده است که مردم در آخرالزمان نسبت به عوالم دینی بی توجه می شوند و ملک الموت مردم را می رباید.

امام فرمود:

«اگر این زمان را درک کردید، بر طهارت شب را به روز بیاورید».

عرض کردند: «یعنی وضو بگیریم؟»

فرمودند:

«خیر! بدهی ها و طلب های مردم را بدهید!».

 

زمان:۱:۳۰

حجم فایل: 696.21 KB










فرصت را مغتنم بشمارید

نوشته شده توسطرحیمی 14ام آذر, 1398

 

?آیت الله بهجت(ره):

خوب است انسان در هر کار خیری که پیش می‌آید

 

و می‌تواند آن را انجام دهد،

 

فرصت را مغتنم بشمارد

 

و خود را از آن محروم ننماید …

 

زیرا فردای قیامت به هر یک از آنها شدیداً محتاج خواهیم شد.

 

? در محضر بهجت، ج۱، ص۶۳

مراقبت از نفس کلید رسیدن به همه خوبیها

نوشته شده توسطرحیمی 12ام آذر, 1398

 

به نظر شما بزرگترین دشمن انسان کیست؟ 

شیطان؟

دوستان ناباب؟

اینها دشمن هستند اما دشمن اصلی چیز دیگری است که در کتابهای معارف اسمش را «نفس» گذاشته اند. پیامبر عزیزمان فرمودند:

 

«اعدی عدوک نفسک التی بین جنبیک؛

بدترین دشمنان تو همان نفس اماره تو است که از همه به تو نزدیکتر و در میان دو پهلویت قرار گرفته است»[1]

دلیلیش این است که نفس انسان ضعیف است. زرق و برق دنیا را که می بیند هوس می کند .به هر کدام که می رسد یکی دیگر را هوس می کند. حد و حدودی هم ندارد. کم کم خواسته هایش آنقدر زیاد می شود که انسان مجبور می شود مثل برده همه زندگی اش را به دنبال خواسته های رنگ و وارنگ نفسش بدود. حسابی آدم را خسته و گرفتار می کند تا به جای اینکه آدم از عمرش استفاده کند برای انسان تر شدن مشغول می شود به خدمت کردن به نفسش. از آن بدتر اینکه به خاطر خواسته هایش تن به هر کاری می دهد. کلاه برداری، کم فروشی،اختلاس و…جالب است بیشتر اختلاس کننده ها قبل از دزدی های کلانشان شغل خوب و آبرومند با در آمدهای بالا دارند با این حال چون نفسشان حریص شده است باز هم در وجودشان احساس نیاز به پول بیشتری می کنند.

غرض اینکه باید این «نفس» را مدیریت کرد. باید دست رد به سینه اش زد تا حد و حدودش را بشناسد. آنوقت است که انسان طعم واقعی آزادی را احساس می کند. حالا نوبت یک حدیث زیبا از امام سجاد علیه السلام است که حسن ختام این چند خط معرفت باشد. ایشان فرمودند:

 

«أَلْخَیْرُ کُلُّهُ صِیانَةُ الاْنْسانِ نَفْسَهُ»[2] 

 

تمام خیر آن است که انسان مراقب نفسش باشد


[1]. بحارالانوار ، ج ۷۰ ، ص ۶۴
[2]. تحف العقول : 278 .

موسسه تحقیقات و نشر معارف اهل البیت

بهترین کاری که باپول میشه کرد چیست!؟

نوشته شده توسطرحیمی 23ام آبان, 1398

 

بهترین کاری که با پول میشه کرد چیست⁉️

بهترین کار اینکه نخ وسوزن بخری

و در دهنتو ببندی

درِ دَهَنِتو ببند وَاِنقدر خرابی به بارنیار?

در مسجد فاطمیه علیها‌السلام دیدم آقا به طرف من می‌آید؛

چهره‌اش برافروخته بود، اما آرام می‌آمد؛

به من که رسید، پرسید «پول دارید؟»

سنگینی نگاه‌شان را حس می‌کردم؛ گیج و مبهوت بودم.

بی‌آن‌که علت سؤالش را بدانم، گفتم «بله دارم!»

سرزنش‌ آمیز گفت «پس نخ و سوزن بخرید تا من و شما دهان‌مان را بدوزیم.»

زبانم بند آمد!

دست‌وپایم را گم کردم و با خنده‌ای تلخ، پرسیدم «اصلاً نباید حرف بزنم؟

این همه دیدنی را نادیده بگیرم؟»

گفت: «اسرار را نباید بازگو کنید! بازگویی برای خودت عُجب و خودبینی می‌آورد و برای دیگران ناباوری، حسادت و احیاناً دشمنی.»

(بر اساس خاطرۀ یکی از شاگردان آیت الله بهجت)

? این بهشت، آن بهشت، ص٢۵

 

سبک شمردن نماز

نوشته شده توسطرحیمی 18ام آبان, 1398

چه کارهایی «خفیف شمردن نماز» به حساب می‌آید؟

یکی از گناهان، استخفاف نماز یعنی سبک شمردن نماز است. نماز نخواندن یک گناه بزرگ است، و نماز خواندن اما نماز را خفیف شمردن، استخفاف کردن، بی‌اهمیت تلقی کردن گناه دیگری است.

یعنی چه نماز را سبک می‌شمارد؟

یعنی وقت و فرصت دارد، مى‌تواند نماز خوبى با آرامش بخواند ولى نمى‌خواند. نماز ظهر و عصر را تا نزديک غروب نمى‌خواند، نزديک غروب كه شد يک وضوى سريعى مى‌گيرد و بعد با عجله يک نمازى مى‌خواند و فوراً مهرش را مى‌گذارد آن طرف؛ نمازى كه نه مقدمه دارد نه مؤخره، نه آرامش دارد و نه حضور قلب. طورى عمل مى‌كند كه خوب ديگر اين هم يک كارى است و بايد نمازمان را هم بخوانيم. اين، خفيف شمردن نماز است.

اين‌جور نماز خواندن خيلى فرق دارد با آن نمازى كه انسان به استقبالش مى‌رود؛ اول ظهر كه مى‌شود با آرامش كامل مى‌رود وضو مى‌گيرد، وضویی با آداب. بعد مى‌آيد در مصلّاى خود اذان و اقامه مى‌گويد و با خيال راحت و فراغ خاطر نماز مى‌خواند. «السّلام عليكم» را كه گفت فوراً در نمى‌رود؛ مدتى بعد از نمازْ با آرامش قلب تعقيب مى‌خواند و ذكر خدا مى‌گويد. اين علامت اين است كه نماز در اين خانه احترام دارد.

? استاد #مطهری، آزادی معنوی، ص۸۶-۸۵ (با تلخیص)

توصیه آیت الله قاضی به نماز شب

نوشته شده توسطرحیمی 25ام مرداد, 1398

 

علّامه طباطبايى (ره) مى‏ فرمود:

روزى در نجف كنار در مدرسه اى ايستاده بودم كه مرحوم «آية الله سيد على قاضى (ره)» از آنجا عبور مى‏ كردند، چون به من رسيدند دست خود را روى شانه ‏ام گذاشته و گفتند:

 

دنيا مى‏ خواهى نماز شب بخوان،

 

آخرت مى‏ خواهى نماز شب بخوان.

 

 

بهترین آفریده

نوشته شده توسطرحیمی 19ام مرداد, 1398

 

حضرت موسی عرض کرد:

خدایا بهترین خلق خود که ترا عبادت و بندگی میکند به من بنمایان.

خداوند وحی کرد: برو نزد دهی بر ساحل دریا، آن شخص را خواهی یافت.

موسی به آن مکان رسید، مردی را یافت به مرض جذام و پیسی مبتلا بود، خداوند را تسبیح میکند.

موسی از جبرئیل پرسید:

آن مردی که از خدا خواستم کجاست؟

گفت: همین مرد مریض است،

الان من مأمورم چشم های او را بگیرم،

تو گوش بده چه می گوید.

به اشاره جبرئیل دو چشم آن مرد بیرون آمد و بر صورتش افتاد.

گفت:

بارالها تا خواستی، از چشم بهره مندم کردی و اینک خواستی که آنرا از من بگیری،

ای کسی که به من نیک می کنی و صله می رسانی.

موسی فرمود:

ای بنده خدا من مردی مستجاب الدعوه هستم اگر دوست داری دعا کنم تا خدا دیده گانت را به تو برگرداند؟

گفت: نمی خواهم، زیرا خدا برایم خواست و من راضی به رضای او هستم. .

حضرت موسی فرمود:

شنیدم میگفتی: ای نیکو کننده و صله رساننده! منظورت چیست؟

گفت: در این آبادی غیر از من کسی خدا را نمی شناسد و یا پرستش نمیکند (چه بر و صلهای بالاتر که مرا با خود آشنا کرده است.)

موسی با تعجب از او گذشت و گفت: این عابدترین خلق خدا در دنیاست.

تفسیر نمونه ج 5 ص 373