« آهنگ جدید رضا صادقی با موضوع شهدای غواص/«آغوش امن» + فیلمحج برویم یا به فقرا کمک کنیم؟ »

شناخت امیرالمومنین/حکمت 100 نهج البلاغه

نوشته شده توسطرحیمی 6ام مهر, 1394

وَقَالَ(عليه السلام) وَمَدَحَهُ قَوْمٌ فِي وَجْهِهِ اللَّهُمَّ إِنَّكَ أَعْلَمُ بِي مِنْ نَفْسِي، وَأَنَا أَعْلَمُ بِنَفْسِي مِنْهُمْ، اللَّهُمَّ اجْعَلْنَا خَيْراً مِمَّا يَظُنُّونَ وَاغْفِرْ لَنَا مَا لاَ يَعْلَمُونَ. حکمت 100 نهج البلاغه

گروهى در برابر امام(عليه السلام) او را مدح كردند. امام(عليه السلام) فرمود:

خداوندا! تو به من از خودم آگاه ترى و من آگاه تر به خودم از آنها هستم. خداوند! ما را بهتر از آنچه آنها گمان مى كنند قرار ده و آنچه را نمى دانند بر ما ببخش.

شرح و تفسير

در برابر مداحان

اين كلام حكمت آميز را امام(عليه السلام) زمانى فرموده كه گروهى او را در مقابلش ستودند، فرمود:

«خداوندا! تو به من از خودم آگاه ترى و من آگاه تر به خودم از آنها هستم»;

(وَمَدَحَهُ قَوْمٌ فِي وَجْهِهِ، فَقَالَ: اللَّهُمَّ إِنَّكَ أَعْلَمُ بِي مِنْ نَفْسِي، وَأَنَا أَعْلَمُ بِنَفْسِي مِنْهُمْ).

سپس افزود:

«خداوند! ما را بهتر از آنچه آنها گمان مى كنند قرار ده و آنچه را نمى دانند بر ما ببخش»;

اللَّهُمَّ اجْعَلْنَا خَيْراً مِمَّا يَظُنُّونَ، وَاغْفِرْ لَنَا مَا لاَ يَعْلَمُونَ.

از جمله امورى كه در روايات اسلامى از آن به شدت نهى شده، مدح و ستايش افراد در برابر خود آنهاست، از اين رو در روايات ديگرى مدح و ستايش نوعى ذبح شمرده شده است. در روايتى از پيغمبر(صلى الله عليه وآله) مى خوانيم: «إذا مَدَحْتَ أخاكَ فى وَجْهِهِ فَكَأنَّما أمْرَرْتَ عَلى حِلْقِهِ الْمُوسى; هنگامى كه برادرت را در برابرش مدح و ستايش كنى مانند اين است كه كارد بر گلويش مى كشى». در حديثى از امام على بن ابى طالب(عليه السلام) مى خوانيم كه فرمود:

«أجْهَلُ النّاسِ الْمُغْتَرُّ بِقَوْلِ مادِح مُتَمَلَّق يُحْسِنُ لَهُ الْقَبيحُ وَ يُبَغِّضة إلَيْهِ النَّصيحُ;

نادان ترين مردم كسى است كه به گفته ستايش كننده اى كه از راه تملق زشتى ها را در نظرش زيبا و زيبايى ها را مبغوض مى دارد، مغرور شود».

اگر در آثار زيان بار مدح و ستايش هاى افراطى و تملق آميز خوب بينديشيم خواهيم ديد كه اثرات آن فوق العاده مخرب است; از يك سو انسان را مغرور مى كند و همين غرور مانع راه تكامل او مى شود و از سوى ديگر عيوب و نقايص خود را نمى بيند، بلكه گاه آنها را حسن مى شمرد و در مقام اصلاح خويشتن بر نمى آيد و از سوى سوم، غالبا به مداحان علاقه پيدا مى كند در حالى كه آنان خواسته هاى نامشروعى دارند و او به انجام خواسته هاى نامشروعشان كشيده مى شود و عمل خود را به نوعى توجيه مى كند. در اينجا سؤال معروفى است كه چگونه امام(عليه السلام) با آن مقام عصمت اعتراف به نقص يا گناه در خويشتن مى كند و از خدا آمرزش مى طلبد؟

بعضى در جواب اين گونه تعبيرات و تعابير ديگرى كه در دعاها آمده و امامان معصوم(عليهم السلام) با تمام وجودشان از خداوند طلب آمرزش مى كنند مى گويند، اين گونه سخنان همه به عنوان سرمشق براى مردم است و خودشان به آن نيازى نداشتند. اين توجيه، توجيه صحيحى به نظر نمى رسد و با لحن دعاها سازگار نيست، به خصوص اين كه از رواياتى استفاده مى شود آنان هنگام خواندن اين دعاها اشك مى ريختند و به خود مى پيچيدند و بى تابى داشتند. جمع ديگر معتقدند كه اينها همه به سبب ترك اولى هايى است كه انجام داده اند. معناى ترك اولى اين نيست كه ـ نعوذ بالله ـ خلافى انجام شده باشد، بلكه ممكن است از مستحب مهم ترى به مستحب كمترى منتقل شده باشند; مثلا اگر كسى در اطراف خانه اش دو مسجد باشد يكى دورتر و پرجمعيت و ديگرى نزديك تر و كم جمعيت به يقين جماعت پر جمعيت تر از جماعت كم جمعيت تر ثوابش بيشتر است حال اگر در جماعت دوم شركت كند با اين كه كار مستحب مهمى انجام داده ولى ترك اولى اى هم از او سر زده كه در جماعت پرجمعيت تر شركت نكرده است. اين گونه اعمال براى افراد معمولى و حتى كسانى كه در مسير سير و سلوك الى الله اند عيب و نقص نيست ولى پيامبران و امامان معصوم آن را براى خود نوعى گناه مى شمردند و از آن استغفار مى كردند. گاه ممكن است تمام كوشش خود را انجام مى دادند و باز هم اعمال خود را لايق مقام پروردگار نمى ديدند و از آن استغفار مى كردند; مانند كسى كه ميهمان بسيار محترمى پيدا مى كند و آخرين تلاش خود را براى پذيرايى به خرج مى دهد و بعد مى گويد: از اين كه توان بيش از اين نداشتم عذر خواهى مى كنم و شرمنده ام. اساساً، معصومان(عليهم السلام) با توجه به عظمت مقام پروردگار عبادات خود را لايق او نديده و مى گفتند: «وَما عَبَدْناكَ حَقَّ عِبادَتِكَ».


فرم در حال بارگذاری ...