موضوع: "صحیفه سجادیه"

کم من قبیح سترته

نوشته شده توسطرحیمی 9ام بهمن, 1393

اللهم مولای کم من قبیح سترته،

و کم من فادح من البلاء اقلته …

مولای من، چه بسیار زشتی ها که از من پوشاندی
و چه بسیار بلاهای سنگین که از من دفع کردی …

الهی العفو ...

الهی،
ما به امید “رازدار” بودنت،

“راز” دار شدیم…

و شرم نکردیم

از زیادی رازها و گناه ها،

یا ستارالعیوب!

وَ بِرَحْمَتِکَ أَخْفَیْتَهُ وَ بِفَضْلِکَ سَتَرْتَهُ‏…

ولی به مهربانی خود آنها را پنهان کردی، و از فضل خود آنها را پوشاندی..

قرآن صاعد - مجموعه کلیپ صوتی سیری در نهج البلاغه

نوشته شده توسطرحیمی 17ام آبان, 1393

به مناسبت فرارسیدن شهادت حضرت امام سجاد علیه‌السلام، پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR با انتشار مجموعه‌ی صوتی «قرآن صاعد» در پنج برنامه به بازخوانی و بررسی بیانات حضرت آیت‌الله خامنه‌ای درباره ادعیه‌ی صحیفه سجادیه می‌پردازد.


 

برای دریافت فایل ، با توجه به سرعت اینترنت خود ، یکی از سه لینک روبرو را کلیک نمایید:

 

دریافت کیفیت پایین  1/84 MB

 

دریافت کیفیت خوب  10/85 MB

دریافت کیفیت متوسط  3/63 MB

 

اولین برنامه از این مجموعه شامل نوشتاری از حضرت امام خمینی رحمةالله‌علیه درباره‌ی صحیفه‌ی سجادیه و بیانات رهبر انقلاب اسلامی پیرامون انس با این کتاب گران‌بهاست.

صفحات: 1· 2

نجوای آشنا

نوشته شده توسطرحیمی 31ام تیر, 1392

بار خدايا

اي آنکه گناهکاران از مهرباني او ياري مي جويند!

و اي آنکه درماندگان به ياد احسان و خوبي و نيکوکاري او فرياد و زاري مي کنند!

اي آنکه خطاکاران به خاطر ترس از او با صداي بلند گريه مي کنند!

اي مايه ي آرامش هر بي کس و دل گرفته و غمزده و از همه بريده و از وطن دورافتاده!

اي سبب دل گشايي هر اندوهگين دل شکسته!

اي پناه هر خوار شمرده شده بي کس و تنها!

اي مددکار و بازوي هر نيازمند رانده شده!

توئي آن کسي که دانش و مهربانيش همه چيز را فراگرفته است،

توئي آن کسي که گذشت و آمرزشش از عذاب و کيفرش برتر و فزونتر است.

توئي آن که مهرباني او پيشاپيش غضبش در حرکت است.

توئي آن که بخشش او از محروم کردن و راندنش بيشتر است.

توئي آن که همه آفريده شدگان در فراخي نعمت او در آسايش و خوشي به سر مي برند.

و من،

اي خداي من!

آن بنده تو هستم که او را به دعا کردن امر فرمودي.

خدايا به فرمان تو هستم و در اجراي امرت آماده ام!

اي خدا!

اين منم که در پيش تو به زمين افتاده ام.

منم آن کسي که بار لغزشها و خطاها بر پشت او سنگيني مي کند.

منم آن کسي که گناهان، عمر و دوران زندگيش را سپري کرده و به پايان برده است.

منم آن کسي که با جهل و نادانيش تو را نافرماني کرده!

اي خداي من!

آيا تو به هر کسي که تو را بخواند رحم کننده هستي تا دعاي بيشتر کنم؟

يا تو هر کسي را که پيش تو گريه کند آمرزنده هستي تا گريه زيادي را سر دهم؟

آيا تو کسي را كه از فقر و نداري و بي نوايي اش به تو شکايت کند بي نياز کننده هستي؟

خداي من!

کسي را که جز تو بخشش کننده اي پيدا نمي کند نا اميدش نکن!

و کسي را که به غير از تو بي نياز نمي شود خوارش مگردان.

خداي من!

بر محمد و آل محمد درود فرست و از من روي برنگردان در حالي که من به

تو روي آورده ام.

و نااميدم نکن در حاليکه به سوي تو آمده ام.

و مرا بدون روا کردن حاجت و دادن خواسته ام بر مگردان در حالي که در

پيشگاهت ايستاده ام.

اي مهربان ترين مهربانان

بر من رحم کن.

چرا که تويي آن که خودت را با گذشت و آمرزش نام بردي؛

پس از من درگذر،

چرا که تو بر هر چيز توانايي.


منبع : برگرفته از دعاي 16 صحيفه سجاديه

الهی انت الذی ...

نوشته شده توسطرحیمی 26ام فروردین, 1392

فتحت لعبادك بابا الى عفوك سميته التوبه

خدايا تويى که درى از عفو و بخششت به روى بندگان باز کردى

و نامش توبه نهادى!

     خدايا خطا و گناهان، مرا لباس خوارى و ذلت پوشانيده و دورى تو جامه عجز و بينوايى بر تنم انداخته و جنايت بزرگ (هواى نفس پرستى) مرا دل مرده ساخته؛ تو اى خدا از رجوع به لطف و کرمت باز اين مرده دلم زنده گردان!

                      اى مقصد و مقصود و مطلوب و آرزوى من.

     قسم به عزّتت که من کسى که گناهانم را ببخشد غير تو نمى دانم

                      و آنکه در هم شکستگي هاى امورم را جبران کند جز تو نمى بينم

     من با آه و ناله و کمال خضوع به درگاهت آمده ‏ام و به خوارى و مذلّت به سويت رو آورده‏ ام؛

            پس اگر تو مرا از در برانى ديگر به که رو آرم و اگر تو مرا در کنى به که پناه برم

                                                    پس آه از تأسّف و حسرت خجلت و افتضاح من

                                                      و واى از اندوه و غم مصائب و کردار زشت من.

   از تو درخواست مى کنم اى بخشنده گناه بزرگ و اى جبران کننده هر شکسته استخوان که ببخشى گناهان مهلک خطرناکم و بپوشانى زشتيهاى پنهانى فضاحت آورم و مرا در عرصه قيامت از نسيم خوش عفو و عنايتت جدا مساز و از نيکويى بخشش و پرده پوشش محرومم مگردان.

      خدايا سايه ابر رحمتت را بر سر گناهان سوزان من بينداز و باران لطف و محبّتت را بر عيوب و پليديهاى اعمالم بباران

     خدايا آيا بنده گريخته به جايى جز به درگاه مولايش رجوع تواند کرد يا از خشم و غضب مولايش غير او احدى حمايتش تواند نمود.

     خدايا اگر پشيمانى از گناه، توبه است قسم به عزّتت که من از پشيمانانم و اگر استغفار و طلب آمرزش کردن موجب محو گناه است به لطفت قسم که من از آمرزش طلبانم؛ تو را سزد که بر ما عتاب کنى تا باز خوشنود گردى.

     خدايا قسم به قدرتت بر من که توبه‏ ام بپذير و به حلمت بر عصيانم که از من درگذر و به علمت به احوالم که با من به رفق و محبت نظر فرما.

     خدايا تويى که درى از عفو و بخششت به روى بندگان باز کردى و نامش توبه نهادى و در کتابت فرمودى: اى بندگان به درگاه من به توبه با حقيقت باز آييد (تا از گناهانتان درگذرم)؛ پس عذر آنکه از اين در که باز کردى، غافل است چه خواهد بود!

     اى خدا! اگر گناه از من زشت است عفو از تو زيباست!

     اى خدا من اولين بنده نيستم که گنه کرده از او تو درگذشتى و به درگاه کرمت آمد و به او احسان کردى.

     اى دادرس پريشان دلان؛ اى برطرف سازنده غم و رنج و زيان؛ اى بزرگ احسان؛ اى آگاه از سر بندگان؛ اى نيکو پرده پوش بر گناهان.

     جود و رحمت نامنتهاى تو را بسوى تو شفيع مى گردانم و به جناب تو و مهربانيت نزد تو توسّل مى جويم پس دعايم مستجاب کن و از اميدى که به لطف تو دارم محرومم نگردان و توبه ‏ام قبول فرما و خطاهايم به کرم و رحمتت محو گردان .

       اى مهربانترين مهربانان عالم.

مناجات تائبين/ صحيفه سجاديه

پناه بردن به خداوند

نوشته شده توسطرحیمی 10ام اسفند, 1391

اللهم إن الشيطان قد شمت بنآ إذ شايعناه على معصيتک

بار خدايا، اگر بخواهى بر ما ببخشى از سر فضل مى بخشى،

و اگر بخواهى ما را به عذاب مبتلا کنى از سر عدل مبتلا مى کنى،

الهى به رسم احسان، عفوت را نصيب ما کن،

و به آئين چشم پوشى ما را از عذاب برهان، که ما را طاقت عدل تو نيست،

و بدون عفوت براى هيچ يک از ما آزادى ميسّر نيست،

اى بى نيازترين بى نيازها،

اينک ما بندگان توايم بر درگاهت، و من نيازمندترين نيازمندان به توام،

پس تهي دستى ما را به توانگريت چاره کن، و رشته اميد ما را با منع کردن لطفت قطع مکن، که اگر چنين کنى، کسى را که از رحمتت نيکبختى خواسته بدبخت کرده‏اى، و آن را که از فضلت عطا خواسته محروم نموده‏اى، در اين حال از پيشگاهت به سوى چه کسى رو کنيم؟

و از درِ رحمتت به کجا رويم؟ 

پاک و منزهى، ما از آن درماندگانيم که قبول دعاى آنان را واجب کرده ‏اى، و از آن گرفتارانيم که رفع گرفتارى را به ايشان وعده داده‏ اى. و شبيه ترين چيزها به خواسته تو، و سزاوارترين کار به بزرگوارى تو، رحمت آوردن بر کسى است که از تو رحمت خواهد، و به فرياد رسيدن کسى است که به تو فريادرسى کرده، پس بر زارى ما نزد خود رحمت آر، و به خاطر اينکه خود را در پيشگاهت به خاک افکنده‏ايم به فريادمان رس.

الهى، شيطان، ما را چون در نافرمانيت او را همراهى کرديم سرزنش مى کند،

پس بر محمد و آلش درود فرست، و اکنون که شيطان را به خاطر تو واگذاشتيم و از طرف او به سوى تو روى آورديم وى را به سرزنش ما شاد مکن.

اللهم إن تشأ تعف عنا فبفضلک وإن تشأ تعذبنا فبعدلک فسهل لنا عفوک بمنک وأجرنا من عذابک بتجاوزک فإنه لا طاقة لنا بعدلک ولا نجاة لأحد منا دون عفوک يا غني الاغنيآء ها نحن عبادک بين يديک وأنا أفقر الفقرآء إليک فاجبر فاقتنا بوسعک ولا تقطع رجاءنا بمنعک فتکون قد أشقيت من استسعد بک وحرمت من استرفد فضلک فإلى من حينئذ منقلبنا عنک؟ وإلى أين مذهبنا عن بابک؟ سبحانک نحن المضطرون الذين أوجبت إجابتهم وأهل السوء الذين وعدت الکشف عنهم وأشبه الاشيآء بمشيتک وأولى الامور بک في عظمتک رحمة من استرحمک وغوث من استغاث بک فارحم تضرعنآ إليک وأغننآ إذ طرحنآ أنفسنا بين يديک اللهم إن الشيطان قد شمت بنآ إذ شايعناه على معصيتک فصل على محمد وآله ولا تشمته بنا بعد ترکنآ إياه لک ورغبتنا عنه إليک

در طلب عاقبت به خيرى

نوشته شده توسطرحیمی 29ام بهمن, 1391

يا من ذکره شرف للذاکرين ويا من شکره فوز للشاکرين

     اى که يادت يادکنندگان را شرف است، و شکرت شکرگزاران را کامروايى است،

    و اى که فرمانبرداريت براى فرمانبرداران نجات و رهائى است،

     بر محمد و آلش درود فرست، و دلهاى ما را به ياد خودت از هر ياد، و زبان ما را به شکر خودت از هر شکر و اعضايمان را به طاعت خودت از هر طاعت مشغول دار، و اگر براى ما فراغتى از کار مقدّر کرده ‏اى پس آن را فراغت همراه با سلامتى قرار ده تا در دنبال آن هيچ وبالى به ما نرسد، و در آن فراغت ملالتى به دامن حيات ما ننشيند، تا نويسندگان اعمال زشت از نزد ما با دفترى خالى از کردار بد برگردند، و نويسندگان خوبيها به سبب آنچه از حسنات ما نوشته‏ اند شادان و مسرور باز آيند،

     و چون روزگار حياتمان سپرى شود، و رشته زندگيمان بگسلد، و آن دعوت تو (مرگ) که از خودش و اجابتش گزيرى نيست ما را فراخواند،

     پس بر محمد و آلش درود فرست، و پايان آنچه را که نويسندگان پرونده بر ما مى نويسند توبه ‏اى مقبول قرار ده که بعد از آن ما را بر معصيتى که کرده‏ ايم و نافرمانيى که مرتکب شده ‏ايم توبيخ و سرزنش نکنى، و پرده‏ اى که بر ما پوشانده‏ا ى در برابر ديده حاضران از روى کار ما برمدار، در روزى که اخبار بندگانت را آشکار مى سازى، زيرا که تو نسبت به هر که تو را بخواند مهربانى، و تقاضاى هر که تو را صدا بزند اجابت کننده‏اى.

     يا من ذکره شرف للذاکرين ويا من شکره فوز للشاکرين ويا من طاعته نجاة للمطيعين صل على محمد وآله واشغل قلوبنا بذکرک عن کل ذکر وألسنتنا بشکرک عن کل شکر وجوارحنا بطاعتک عن کل طاعة فإن قدرت لنا فراغاً من شغل فاجعله فراغ سلامة لا تدرکنا فيه تبعة ولا تلحقنا فيه سأمة حتى ينصرف عنا کتاب السيئات بصحيفة خالية من ذکر سيئاتنا ويتولى کتاب الحسنات عنا مسرورين بما کتبوا من حسناتنا وإذا انقضت أيام حياتنا وتصرمت مدد أعمارنا واستحضرتنا دعوتک التي لا بد منها ومن إجابتها فصل على محمد وآله واجعل ختام ما تحصي علينا کتبة أعمالنا توبةً مقبولةً لا توقفنا بعدها على ذنب اجترحناه، ولا معصية اقترفناها ولا تکشف عنا ستراً سترته على رءوس الاشهاد يوم تبلو أخبار عبادک إنک رحيم بمن دعاک ومستجيب لمن ناداک

پناه بردن به حق از ناملايمات

نوشته شده توسطرحیمی 22ام بهمن, 1391

بار خدايا به تو پناه مى آورم

از طغيان آز،

      و تندى خشم،

           و چيرگى حسد،

                    و سستى صبر،

                           و کمى قناعت،

                                  و بدى اخلاق،

     و زياده روى در شهوت، و پافشارى در عصبيت، و پيروى هوا و هوس، و مخالفت با هدايت، و خواب غفلت، و کوشش بيش از اندازه، و انتخاب باطل بر حق، و پافشارى بر گناه، و کوچک شمردن معصيت، و بزرگ شمردن طاعت، و فخر و مباهات با ثروتمندان، و تحقير تهيدستان، و کوتاهى در حق زيردستان خود، و ناسپاسى نسبت به آن که به ما خوبى کرده، يا آنکه ستمگرى را يارى کنيم، يا ستمديده ‏اى را تنها گذاريم، يا آنچه را که حق ما نيست بخواهيم، يا از آنچه که نمى دانيم دم زنيم.

     و پناه مى بريم به تو از اينکه نيت داشته باشيم به کسى خيانت ورزيم، و در کردارمان خودپسندى نمائيم،و آرزوهاى خود را دور و دراز سازيم.

     و به تو پناه مى بريم از زشتى باطن، و ناچيز شمردن گناه، و از چيرگى شيطان بر وجودمان، و از اينکه روزگار ما را به سختى دراندازد، يا سلطان بر ما جور و ستم روا دارد.

     و به تو پناه مى بريم از آلوده شدن به اسراف، و بلاى تنگدستى.

     و به تو پناه مى بريم از سرزنش دشمنان، و نيازمندى به همنوعان، و از زندگى در سختى، و از مرگ ناگهانى و بدون توشه.

     و به تو پناه مى بريم از حسرت و اندوه بزرگ، و مصيبت سترگ، و از بدترين تيره بختى، و بدفرجامى، و نوميدى از ثواب، و فرود آمدن عذاب.

     بار خدايا بر محمد و آلش درود فرست، و مرا از همه اين امور در پناه رحمتت جاى ده و نيز همه مردان و زنان مؤمن را،

اى مهربانترين مهربانان.

صفحات: 1· 2

اعتراف به گناه

نوشته شده توسطرحیمی 12ام بهمن, 1391

     پروردگارا سه خصلت مرا از اينکه چيزى از تو بخواهم بازمى دارد،

     و يک خصلت مرا به درخواست از تو ترغيب مى کند،

      آن سه عبارت است از:

     امرى که به آن فرمان داده ‏اى و من در انجامش کندى کردم،

     و کارى که مرا از آن نهى نمودى و به سويش شتافتم،

     و نعمتى که به من بخشيدى ولى در شکر گزاريش کوتاهى کردم.

     اما آنچه مرا بر درخواست از تو ترغيب مى کند احسان توست به آن که با نيت پاک به تو روى آورده، و از طريق خوش گمانى به درگاه تو آمده، زيرا که تمام احسانهايت از روى تفضّل است، و نعمتهايت همه بى سبب و بدون سرآغاز.

     اى خداى من اينک منم که به پيشگاه عزتت همچون تسليم شونده ذليل ايستاده ‏ام،

     و با شرم و حيا همچون نيازمندى عيالوار از تو درخواست مى کنم،

     و معترفم که در هنگام احسان تو جز خوددارى از معصيت طاعتى نکرده‏ ام،

     و هيچ گاه از نعمتت بى بهره نبوده ‏ام،

     خدايا اکنون که در برابرت به زشتى اعمالم اعتراف مى کنم برايم سودى خواهد داشت؟

     و آيا اقرار به زشتى آنچه انجام داده‏ ام مرا از عذاب تو نجات خواهد داد؟

     يا آنکه مرا در اين حالى که هستم مستوجب غضب خود مى دانى؟

     و يا در اين هنگام که تو را مى خوانم اراده عذابى شديد به دنبال من است؟

    پاک و منزّهى، از تو نااميد نيستم در حالى که درِ توبه را به رويم گشوده ‏اى، بلکه سخن بنده ذليل را به زبان مى آورم، بنده‏اى که به خود ستم کرده،

    و حريم حرمت پروردگارش را سبک شمرده، بنده‏اى که گناهش عظيم است و روى هم انباشته، و روزگار از او روى گردانده و عمرش سپرى شده، تا چون نظر کرده که زمان عمل گذشته، و دوران عمر به آخر رسيده، و يقين نموده که پناه گاهى از عذابت و گريزگاهى از انتقامت نيست، با ناله و انابه به سويت رو آورده، و توبه‏ اش را براى تو خالص ساخته، پس با دلى پاک و پاکيزه به سويت برخاسته، و تو را با ناله‏اى سوزناک و آهسته خوانده، در حالى که از شدت تواضع در برابر تو خم گشته، و از سرافکندگى کج و فرومانده شده، و ترس از مقام تو هر دو پايش را به لرزه انداخته، و اشک چشم صفحه رخسارش را فراگرفته، و با اين جملات تو را مى خواند:

صفحات: 1· 2

طلب پرده پوشى از خدا

نوشته شده توسطرحیمی 3ام بهمن, 1391

خدايا، بر محمد و آلش رحمت فرست،

و بسترهاى اعزاز خود را برايم بگستران،

و مرا به شريعه ‏هاى رحمتت در آور،

و به آغوش بهشت خود وارد ساز، و به راندن از خويش مرنجان،

و به نااميدى از خود محروم مكن، و در گرو اعمالم مكش،

و بر رفتارم خرده مگير، و رازم را آشكار مكن،

و سرم را فاش مساز.

و عملم را به ميزان عدالت مسنج

و باطنم را پيش برگزيدگان خلق آشكار مدار، آنچه را كه انتشارش بر من ننگ است از ايشان بپوشان

و آنچه را كه مرا پيش تو رسوا كند، از نظر ايشان در هم نورد.

به رضاى خود درجه ‏ام را بلند كن، و به آمرزش خود عزتم را كامل ساز،

و مرا در زمره اصحاب يمين در آور،

و در راههاى ايمنان ببر،

و در گروه رستگاران قرار ده،

و مجالس صالحين را بوسيله من آباد ساز دعايم را مستجاب فرماى.

                                                            اى پروردگار جهانيان.


اللّهُمّ صَلّ عَلَى مُحَمّدٍ وَ آلِهِ، وَ أَفْرِشْنِي مِهَادَ كَرَامَتِكَ، وَ أَوْرِدْنِي مَشَارِعَ رَحْمَتِكَ، وَ أَحْلِلْنِي بُحْبُوحَةَ جَنّتِكَ، وَ لَا تَسُمْنِي بِالرّدّ عَنْكَ، وَ لَا تَحْرِمْنِي بِالْخَيْبَةِ مِنْكَ.
وَ لَا تُقَاصّنِي بِمَا اجْتَرَحْتُ وَ لَا تُنَاقِشْنِي بِمَا اكْتَسَبْتُ، وَ لَا تُبْرِزْ مَكْتُومِي، وَ لَا تَكْشِفْ مَسْتُورِي، وَ لَا تَحْمِلْ عَلَى مِيزَانِ الْإِنْصَافِ عَمَلِي، وَ لَا تُعْلِنْ عَلَى عُيُونِ الْمَلَإِ خَبَرِي‏
أَخْفِ عَنْهُمْ مَا يَكونُ نَشْرُهُ عَلَيّ عَاراً، وَ اطْوِ عَنْهُمْ مَا يُلْحِقُنِي عِنْدَكَ شَنَاراً
شَرّفْ دَرَجَتِي بِرِضْوَانِكَ، وَ أَكْمِلْ كَرَامَتِي بِغُفْرَانِكَ، وَ انْظِمْنِي فِي أَصْحَابِ الْيَمِينِ، وَ وَجّهْنِي فِي مَسَالِكِ الْ‏آمِنِينَ، وَ اجْعَلْنِي فِي فَوْجِ الْفَائِزِينَ، وَ اعْمُرْ بِي مَجَالِسَ الصّالِحِينَ، آمِينَ رَبّ الْعَالَمِينَ.

در طلب خير از خداوند

نوشته شده توسطرحیمی 17ام دی, 1391

اللهم إني أستخيرک بعلمک

     خداوندا از تو به سبب دانشت (که به همه چيز آگاهى) درخواست خير دارم، پس بر محمد و آلش درود فرست،

و در حقّم به خير حکم کن،

و شناخت آنچه را که برايمان اختيار کردى به ما الهام فرما،

و آن را براى ما سبب خشنودى به قضايت،

و تسليم به حُکمت قرار ده، پس دلهره شک را از ما دور کن،

و ما را به يقين مخلصين تأييد فرما،

و ما را دچار فروماندگى از معرفت آنچه برايمان اختيار کرده‏ اى مکن، که قدر حضرتت را سبک انگاريم،

و مورد رضاى تو را ناپسند داريم،

و به چيزى که از حسن عاقبت دورتر،

و به خلاف عافيت نزديکتر است ميل پيدا کنيم. آنچه را از قضاى خود که ما از آن اکراه داريم محبوب قلبمان کن،

و آنچه را از حکم تو سخت مى پنداريم بر ما آسان ساز،

و گردن نهادن به آنچه از مشيت و اراده ‏ات بر ما وارد آورده ‏اى به ما الهام فرما، تا تأخير آنچه را تعجيل فرمودى،

و تعجيل آنچه را به تأخير انداختى دوست نداريم،

و هر آنچه محبوب توست ناپسند ندانيم،

و آنچه را تو نمى پسندى انتخاب نکنيم.

و کار ما را به آنچه عاقبتش پسنديده تر، 

و مآلش بهتر است پايان بخش، که تو عطاى نفيس مرحمت مى کنى،

و نعمت هاى بزرگ مى بخشى،

و هر چه مى خواهى آن کنى،

و بر هر چيز قدرت دارى.

     اللهم إني أستخيرک بعلمک فصل على محمد وآله واقض لي بالخيرة وألهمنا معرفة الاختيار واجعل ذلک ذريعةً إلى الرضا بما قضيت لنا والتسليم لما حکمت فأزح عنا ريب الارتياب وأيدنا بيقين المخلصين ولا تسمنا عجز المعرفة عما تخيرت فنغمط قدرک ونکره موضع رضاک ونجنح إلى التي هي أبعد من حسن العاقبة وأقرب إلى ضد العافية حبب إلينا ما نکره من قضآئک وسهل علينا ما نستصعب من حکمک وألهمنا الانقياد لمآ أوردت علينا من مشيتک حتى لا نحب تأخير ما عجلت ولا تعجيل مآ أخرت ولا نکره مآ أحببت ولا نتخير ما کرهت واختم لنا بالتي هي أحمد عاقبةً وأکرم مصيراً إنک تفيد الکريمة وتعطي الجسيمة وتفعل ما تريد وأنت على کل شيء قدير.