« جرائم و آفات زبان‏کتاب برکات و آفات زبان در قرآن و حدیث »

ضرورت مدیریت زبان از دیدگاه نهج البلاغه

نوشته شده توسطرحیمی 21ام شهریور, 1395
نهج البلاغه

انسان حتی تمام مطالبی که به آنها علم و یقین دارد را نیز نباید به زبان آورد، اگر چه راست و واقعی هستند ولی هر راستی را نباید به زبان آورد، زیرا چه بسا به زبان آوردن آنها ایجاد فتنه کرده و باعث اختلاف و دعوا و درگیری میان افراد خانواده، جامعه، دوستان و آشنایان و … شود.و گذشته از این ازتمام  آنچه به زبان می آوریم بازخواست خواهیم شد.

 (لا تقل ما لا تعلم، بل لا تقل کل ما تعلم، فان الله فرض علی جوارحک کُلّها فرائضَ یَحتَجُّ بها علیک یوم القیامة)1. آنچه نمی دانی مگو، بلکه همه ی آنچه را که می دانی نیز مگو، زیرا خداوند بزرگ بر اعضاء بدنت چیزهایی را واجب کرده که از آنها در روز قیامت بر تو حجت می آورد.

 شرح گفتار

خداوند بی همتا در کلام نورانی خود، نعمت بیان و سخن گفتن را به عنوان یکی از بزرگترین نعم الهی مطرح نموده و آن را به نحو شایانی مورد ستایش قرار می دهد. و به زیبایی در این باره می فرماید: (الرحمن عَلَّمَ الْقُرْآنَ خَلَقَ الْإِنسَانَ عَلَّمَهُ الْبَیَانَ )2؛ خداوند رحمان قرآن را یاد داد. انسان را آفریده به او بیان و گفتن را آموخت.

این تعریف و تمجید از ناحیه ی حضرت حق، بدین جهت است که با نعمت ارزشمند بیان است که آدمی می تواند بسیاری از معارف و حقایق دینی و دستورات الهی را دریافت و به دیگران منتقل سازد، تا همگان از دریای خروشان معارف الهی بهره مند گشته و با به کار بستن آنها، به سعادت ابدی دست یابند.

با وجود اینکه نعمت ارزشمند بیان، از مهمترین و کارآمدترین نعم الهی است اما باید توجه داشت که این نمت گرانسنگ، می تواند بسیار خطرناک و گمراه کننده هم باشد، به گونه ای که سرنوشت آدمی را تاریک و ظلمانی و او را در پیشگاه الهی شرمسار و روسیه نماید.

امیر بیان علی بن ابی طالب (علیه السلام) در سخن حکیمانه ای که در آغاز این نوشتار آورده ایم ما را به سکوت و فرو بستن زبان دعوت نموده است و در این باره به زیبایی می فرماید: (آنچه نمی دانی، مگو، بلکه همه ی آنچه را که می دانی نیز مگو…)

این سخن زیبا از امیر متقیان (علیه السلام)، بیانگر این مطلب است که انسان باید زبان خود را مدیریت نموده و از سخنان اضافی و بیهوده پرهیز نماید،به این صورت که تمام آنچه را که در صندوقچه ذهن خود قرار داده به زبان نیاورد زیرا نسبت به بسیاری از آنها یقین و اطمینان ندارد و لذا به زبان آوردن آنها به هیچ وجه برای او جایز نیست و درگامی فراتر باید گفت که: انسان حتی تمام مطالبی که به آنها علم و یقین دارد را نیز نباید به زبان آورد، اگر چه راست و واقعی هستند ولی هر راستی را نباید به زبان آورد، زیرا چه بسا به زبان آوردن آنها ایجاد فتنه کرده و باعث اختلاف و دعوا و درگیری میان افراد خانواده، جامعه، دوستان و آشنایان و … شود.

مولای متقیان (علیه السلام) در قسمت پایانی سخن حکیمانه خویش از بازخواست روز قیامت سخن به میان آورده و در این باره به زیبایی می فرماید: (خداوند بزرگ بر اعضاء بدنت چیزهایی را واجب کرده که از آنها در روز قیامت علیه تو حجت می آورد)

بنابراین طبق فرمایش نورانی حضرت امیر (علیه السلام)، در روز قیامت زبان که یکی از مهمترین اعضاء بدن انسان است مورد بازخواست الهی قرار گرفته و در آن روز وانفسا و بسیار هولناک که هرکس به فکر اعمال و کردار خویش است، از سخنانی که به زبان آورده ایم سؤال خواهد شد و ما در رابطه ی با آنها، باید به خداوند بی همتا پاسخ گو باشیم.

پس بیابیم با توکل به خدا و مدد جویی از آن قدرت بی مثال، زبان سرکش خود را کنترل و از سخنان بیهوده و بی ارزش پرهیز نماییم، تا در قیامت، در پیشگاه حضرت حق شرمسار و سرافکنده نباشیم.

 پر حرفی، علامت کم عقلی است و یک انسان عاقل و صاحب فکر و اندیشه، همیشه سعی می کند کم سخن بگوید و اگر هم قرار است سخنی بگوید، کاملاً به جا و حساب شده بگوید. در حالات پیامبر رحمت (صلی الله علیه و آله) وارد شده که آن حضرت بسیار کم حرف بود، در موارد غیر ضروری سخن نمی گفت و از کسانی که سخنان مورد و ناشایست می گفتند، اعراض و دوری می کرد.

پر حرفی کم عقلی می آورد

کم حرف زدن

عقل در وجود آدمی، سرمایه ی بسیار عظیمی است که نقش بسیار مهمی در سرنوشت و سعادت ابدی انسان دارد.

در روایتی، از امام باقر (علیه السلام) در مورد عقل می فرماید: (لمّا خلق اللهُ العقل قال له: اقبل فأقبل، ثم قال له: أدبر فأدبر. فقال: و عزّتی و جلالی ما خلقت خلقا احسن منک، ایاک آمُرُ و ایاک انهی و ایاک اُثیب و ایاک اُعاقِبُ)3. هنگامی که خدا عقل را آفرید به او فرمود: پیش آی، پیش آمد و سپس به او فرمود: برو، رفت، و سپس خدا فرمود: به عزت و جلالم قسم، خلقی بهتر از تو نیافریدیم، من به تو فرمان می دهم و تو را نهی می کنم و به واسطه ی تو ثواب می دهم و به واسطه ی تو عذاب می کنم. بنابراین طبق فرمایشات گهربار امام باقر (علیه السلام) این عقل است که ما را تسلیم محض خداوند، قرار داده تا در برابر فرامین حضرت حق سر تسلیم فرو آورده و آنها را بدون هیچ گونه، چون و چرایی انجام دهیم. عقل در وجود آدمی، چراغ راه زندگی است و به کمک آن انسان می تواند راه را از چاه، خوب را از بد، حق را از باطل تشخیص داده و در پرتو راهنمایی آن، خود را از تاریکی و ظلمت مسیر راه نجات داده و به خوبی جاده خوشبختی ابدی را بپیماید.

کسی که از این نعمت خدادادی، بهره کافی را نبرده باشد، در حقیقت دچار خسران و زیان فراوانی گشته که جبران آن بسی مشکل و چه بسا غیر ممکن خواهد بود.

امیر بیان علی بن ابی طالب (علیه السلام) در یکی از نامه های خویش، در فرازی در مورد چنین شخصی به زیبایی می فرماید: (فان الشقی من حرم نفع ما اوتی من العقل و التجربة…)4 همانا بدبخت و شقی کسی است که از منافع عقل و تجربه ای که نصیب او شده محروم ماند.

حال با توجه به مطالبی که بیان شد، هیچ صاحب درک و شعوری دوست ندارد سرمایه عظیم عقل خود را از دست داده و از برکات و آثار درخشان و سرنوشت ساز آن بی نصیب بماند.

نکته حائز اهمیت در این نوشتار که تذکر آن لازم و  ضروری است، آن است که: متأسفانه گاه می شود که از آدمی رفتارهای زشتی سر می زند که این گونه رفتارها، به شدت سرمایه عظیم عقل را به مخاطره انداخته و آن را به طرز عجیبی به مسیر نابودی گرایش می دهد. یکی از آن رفتارهای بسیار زشت، پر حرفی کردن و پرهیز نکردن از سخنان بیهوده و بی ارزش است. پر حرفی، ضربه ی مهلکی بر پیکره عقل آدمی وارد می سازد به گونه ای که در اثر آن ممکن است چراغ عقل آدمی خاموش و انسان از پرتو نورش محروم بماند.

امیر متقیان (علیه السلام) در این باره به زیبایی می فرماید: (اذا تم العقل نقص الکلام)5 وقتی عقل کامل شود، سخن کم می شود.

انسانی که  می خواهد به سخنان حکیمانه دست یابد و همواره سخنان ارزشمند و کارآمد به زبان آورد باید حتی المقدور از پرحرفی پرهیز نماید و افزون بر این، اگر می خواهد علاقه و محبت مردم را به سوی خود جلب نماید به گونه ای که از عمق جان او را دوست داشته باشند، باید از سخنان بیهوده و پرحرفی پرهیز نماید.

بنابراین میان عقل و سخن رابطه ی تنگاتنگی وجود دارد، در حقیقت عقل و سخن، مانند دو کفه ترازو هستند که اگر عقل زیاد شود، سخن کم می شود و اگر سخن زیاد شود، عقل کم می شود.

در روایت دیگری از آن امام همام (علیه السلام) در این باره وارده شده که حضرت فرمود: (اکثر صمتک بتوفر فکرک و یَستَنِر قلبک و یَسلَمُ الناس من یدک)6. بسیار سکوت کن، تا فکرت زیاد شود و عقلت نورانی گردد و مردم از دست تو سالم بمانند.

از این روایت نورانی به خوبی استفاده می شود که میان سکوت و بارور شدن عقل رابطه تنگاتنگی وجود دارد و دلیل آن هم با اندکی دقّت و تامل روشن می شود، زیرا وقتی انسان زیاد صحبت کند، قسمت عمده نیروی خود را صرف حرفهای بیهوده نموده است و لذا مغز او خسته شده و توانایی خود را از دست می دهد که نتیجه چنین امری چیزی نیست جز کم عقلی و از دست دادن قدرت فکر و اندیشه.

بنابراین می توان گفت: پر حرفی، علامت کم عقلی است و یک انسان عاقل و صاحب فکر و اندیشه، همیشه سعی می کند کم سخن بگوید و اگر هم قرار است سخنی بگوید، کاملاً به جا و حساب شده بگوید. در حالات پیامبر رحمت (صلی الله علیه و آله) وارد شده که آن حضرت بسیار کم حرف بود، در موارد غیر ضروری سخن نمی گفت و از کسانی که سخنان مورد و ناشایست می گفتند، اعراض و دوری می کرد.7

بنابراین اگر به سرمایه عظیم عقل خود علاقمندیم و دوست نداریم که از آثار ارزشمند آن بی نصیب بمانیم، باید به پیامبر عزیز اسلام (صلی الله علیه و آله) و سایر پیشوایان معصوم (صلوات الله علیهم اجمعین) تأسّی نموده و همواره از سخنان بیهوده و اضافی پرهیز نماییم و حتی المقدور خود را به سکوت و خاموشی عادت دهیم.

در پایان این بخش، کلام خود را مزیّن می نمایم به فرمایش نورانی امیر بیان علی (علیه السلام) حضرت در یک جمله بسیار زیبا و دلنشین می فرماید: (من امسک عن فضول المقال، شهدت بعقله الرجال)8.کسی که از سخنان اضافی پرهیز نماید، مردان عاقل بر عاقل بودنش شهادت می دهند.

حضرت علی بن موسی الرضا (علیه السلام) می فرماید: (ان الصمت باب من ابواب الحکمة، ان الصمت یکسب المحبة انه دلیل علی کل خیر)9 سکوت دری از درهای حکمت است، همانا سکوت محبت می آورد و راهنمای تمام خیرات است

 هر که خاموش است، عقلش کامل است

پر سخن گفتن نشان جاهل است

 

کم حرف بزن تا مردم دوستت داشته باشند

کم حرف زدن

هشتمین اختر تابناک آسمان ولایت، حضرت علی بن موسی الرضا (علیه السلام) می فرماید: (ان الصمت باب من ابواب الحکمة، ان الصمت یکسب المحبة انه دلیل علی کل خیر)9 سکوت دری از درهای حکمت است، همانا سکوت محبت می آورد و راهنمای تمام خیرات است.

فرمایش نورانی امام رضا (علیه السلام) بیانگر این مطلب است که اگر انسانی که  می خواهد به سخنان حکیمانه دست یابد و همواره سخنان ارزشمند و کارآمد به زبان آورد باید حتی المقدور از پرحرفی پرهیز نماید و افزون بر این، اگر می خواهد علاقه و محبت مردم را به سوی خود جلب نماید به گونه ای که از عمق جان او را دوست داشته باشند، باید از سخنان بیهوده و پرحرفی پرهیز نماید، و دلیل این امر هم کاملاً روشن و واضح است زیرا اولاً: بسیاری از کدورت ها و ناراحتی و دشمنی ها، به خاطر زخم زبان و سخنان ناشایست است که انسان آنها را به زبان آورده و باعث رنجش خاطر افراد می شود، بنابرابن اگر زبان خود را کنترل نموده و از سخنان ناشایست و بیهوده پرهیز نماییم، به یقین محبت و الفت را در زندگی برای خود به ارمغان خواهیم آورد. ثانیاً: کسی که زیاد حرف می زند همنشینی با آنها، اطرافیان را خسته و ملول ساخته و از همکلامی با او، احساس رنجش و ناراحتی می کنند و لذا طبیعی است که همواره از او فاصله بگیرند و محیت و علاقه آنها به او کم شود.

امیر المؤمنین علی (علیه السلام) در این باره به زیبایی می فرماید: (کثرة الکلام تمل السمع)10 زیادی سخن، گوش را متنفر می سازد.

مولای متقیان علی (علیه السلام) در این باره به زیبایی می فرماید: (الصمت یکسیک الوقار و یکفیک مؤنةَ الاعتذار) سکوت لباس وقار بر تو پوشانده و مشکل عذرخواهی را از تو بر   می دارد

کم حرف بزن تا مجبور به عذر خواهی نشوی

انسانی که زیاد حرف می زند به یقین لابه لای حرفهایی که به زبان می آورد حرفهای زشت و زننده هم وجود خواهد داشت، حرفهایی که باعث رنجش خاطر اطرافیان شده و چون تیری دردناک، قلب و جان آنها را می آزارد. کسانی که روح انسانی در آنها زنده و تا حدودی از سرمایه ایمان بهره مند هستند، بعد از به زبان آوردن چنین سخنانی، احساس بدی به آنه دست داده و در پیشگاه حضرت حق، شرمسار و خجالت زده خواهند بود، وجدان انسانی در وجودشان به آنها اجازه نمی دهد بعد از اینکه دلی را سوزاند و خاطری را آزرده ساخت، دلی آرام و خاطری آسوده داشته باشند، و لذا به منظور جبران خسارت به بار آورده، مجبورند به سراغ کسانی که آنها را با زبان خود آزرده اند رفته و با خواهش و تمنا از آنها عذر خواهی نمایند، که در چنین اوضاعی عزّت و احترامشان از دست رفته و نزد دیگران خوار و ذلیل   می شوند.بنابراین برای اینکه مجبور به عذر خواهی نشویم و عزّت و احترام خود را از دست ندهیم باید در زندگی سکوت را اختیار نموده و از سخنان اضافی پرهیز نماییم.

مولای متقیان علی (علیه السلام) در این باره به زیبایی می فرماید: (الصمت یکسیک الوقار و یکفیک مؤنةَ الاعتذار)11 سکوت لباس وقار بر تو پوشانده و مشکل عذرخواهی را از تو بر   می دارد.

  گر نداری معرفت، خاموش بنشین، دم نزن 

 پسته بی مغز اگر لب واکند رسوا شود

نتیجه :

کنترل زبان برکات زیادی دارد  چه در دنیا و چه در آخرت اگر ما بیاموزییم که چطور زبان خود را کنترل کنیم بر مرتبه وجودی خود افزوده ایم  و از پرتگاه بسیاری از گناهان جسته ایم و  در سکوت عقل میجوشد و بارور میشود و یک زندگی خوب نتیجه یک عقل پویاست . انشا ء الله که همه ما در این راه که مقداری هم مشکل است با بهره گیری از رهنمودهای وزین مولای متقیان پیروز باشیم . 

پی نوشت ها :

 1- نهج البلاغه، کلمات قصار، حکمت 382

2- سوره الرحمن، آیه 1تا4

3- اصول کافی، ج1، کتاب عقل و جهل، ص7

4- نهج البلاغه، نامه78، ص618

5- همان کلمات قصار، حکمت 71

6- غرر الحکم،ص216،حدیث4252

7- برگرفته از کتاب پندهای جاویدان، نوشته محمدی اشتهاردی، ص66

8- غرر الحکم، ص212، حدیث 4098

9- اصول کافی، ج2، ص113، باب الصمت و حفظ اللسان

10- غررالحکم، ص212، حدیث 4112

11- همان، ص216، حدیث 4243


فرم در حال بارگذاری ...