« نيکبخت و بدبخت کدام است؟اوصاف پرهیزکاران از نگاه امیرالمومنین علی علیه السلام »

عید قربان تجلی جمال الهی

نوشته شده توسطرحیمی 3ام آبان, 1391

بیان ریشه تاریخی قربانی کردن

     قربانی کردن ریشه در دوران ما قبل تاریخ دارد. انسان اولیه که از درک عظمت خالق متعال و فهم طبیعت عاجز بوده است، برای به دست آوردن ترحم خدایان خیالی خود، دست به قربانی کردن حیوانات و انسان‌ها می‌زده است. این رسم نزد همه ملل و ادیان به عناوین مختلف موجود بوده است

     ایرانیان باستان نیز بسیاری از حوادث و بلا‌یای طبیعی را نتیجه خشم خدایان خود می‌دانسته و برای آنان قربانی می‌کرده‌اند. این سنت طولا‌نی بشر در اسلا‌م با تغییراتی کیفی نیز پذیرفته شده است.بنابراین مراسم قربانی کردن در ادیان و کشورهای جهان تاریخچه دور و درازی دارد و در زندگی ملل و جوامع گذشته به صورت‌های مختلف صورت می‌گرفته است.

     حضرت ابراهیم علیه السلام در شب هشتم ذی‌الحجه خواب دید که فرشته‌ای بر فراز سرش ایستاده و می‌گوید: ای ابراهیم! پروردگار تو می‌فرماید اسماعیل فرزند خود را برای من قربانی کن؛ آن حضرت وحشت زده از خواب بیدار شده و در حیرت بود که این خواب شیطانی و یا از تلقینات الهی بوده است. بر همین اساس نیز روز هشتم ذی‌الحجه را یوم التردید می‌خوانند.

بیان جزئیات این رسم و سنت الهی

عید قربان

     برای شناخت بیشتر این مراسم و سنت الهی که میان مسلمانان مرسوم است شاید بهتر باشد از جزئیات خود مراسم آمادگی الزام قبل و بعد آن، مختصر آگاهی بدست دهیم:

1- حضرت ابراهیم علیه السلام در شب هشتم ذی‌الحجه خواب دید که فرشته‌ای بر فراز سرش ایستاده و می‌گوید: ای ابراهیم! پروردگار تو می‌فرماید اسماعیل فرزند خود را برای من قربانی کن؛ آن حضرت وحشت زده از خواب بیدار شده و در حیرت بود که این خواب شیطانی و یا از تلقینات الهی بوده است.

      بر همین اساس نیز روز هشتم ذی‌الحجه را یوم التردید می‌خوانند. چون دو مرتبه دیگر نیز ابراهیم علیه السلام این رویای صادقه را دید. در روز نهم ذی‌الحجه که مسلمانان روز عرفه می‌خوانند برایش مسجل شد که این خواب از الهامات رحمانی است و از همین رو در روز دهم اسماعیل را آراسته کرده به منا برد. منا دره‌ای است به عرض تقریبا 700متر و طول 2کیلومتر که حج‌گذاران باید از سرزدن خورشید روز دهم تا ظهر روز دوازدهم در این دره بمانند. در باب وجه تسمیه کلمه منا در کتاب اخبار مکه ازرقی می‌نویسد: منارا منا گویند چون هنگامی که جبرئیل خواست از آدم علیه السلام جدا شود او را گفت آرزو کن! آدم علیه السلام گفت بهشت را آرزو می‌کنم و به این سبب منا نامیده شد، چون آرزوی آدم علیه السلام است.

     همچنین باز از ازرقی نقل است که آن را منا گویند چون خون در آنجا ریخته می‌شود. به هر حال ابراهیم علیه السلام فرزند را به قربانگاه برد، طبق روایات و داستان‌های تاریخی پس از اعلا‌م قصد خود به او و استقبال اسماعیل علیه السلام از این مسئله تیغ برگردن فرزند می‌گذارد اما تیغ نمی‌برد و از طرف خداوند قوچی فرستاده می‌شود که قربانی کند، و این گونه ابراهیم علیه السلام از آزمایش الهی سر بلند بیرون می‌آید و از پس همین ماجرا بود که حضرت به همراه اسماعیل علیه السلام به بازسازی خانه کعبه همت گمارند.

2- حج گذاران مسلمان پس از آن که در روز هشتم ذی‌الحجه بار دیگر لباس احرام می‌پوشند و با نیت و قصد قربت تکبیر گویان رهسپار صحرای عرفات که در فاصله 21 کیلومتری شمال مکه بر سر راه طائف است قرار می‌گیرند. عرفات از معنای عرفه و شناخت می‌آید. حج گذاران از ظهر تا غروب روز نهم ذی‌الحجه به توبه و عبادت مشغول می‌شوند.

      در فلسفه این عمل باید گفت آن چنان که گاه ظاهر هر چیزی می‌تواند شخص را از توجه به بطن آن دور کند. در حج نیز شخص از مجاورت و طواف خانه کعبه فاصله گرفته به صحرای عرفات می‌رود تا از دیدار خانه به زیارت صاحب خانه برسد. گو اینکه طبیعت صحرا به نوعی بدیل طبیعی است که صحنه راز و نیاز شناخت آمیز همه پیامبران الهی نیز بوده است. در این روز مستحب است که حج گذار ضمن دوری از آنچه موجب تفرق حواس او می‌شود دور شده و ذهن و عین خود را متوجه حضرت حق کرده و اعمال و اذکاری را انجام داده و در آن تدبر کند، از جمله آن اذکار تلا‌وت آیات خاصی از قرآن است که مطمئنا با مراجعه به آنها می‌توان به عمق معانی لا‌زم برای رسیدن به شناختی حقیقی که بدان توصیه شده است را دریابیم آیات سوره توحید، فلق، ناس، ده آیه اول سوره بقره، آیات 55 تا 58 سوره اعراف و…

3- در اول مغرب شب نهم همه حج گذاران باید از صحرای عرفات به سوی صحرای مشعر کوچ کنند و در آنجا تا اول طلوع آفتاب روز دهم توقف داشته باشند. در روز دهم است که به محض طلوع آفتاب حج‌گذاران به سوی منا سرازیر شده و با پرتاب کردن هفت سنگ به جمره عقبه گویی تمامی شیطان‌های درون و بیرون خود را از خود می‌رانند.

      تازه دراین مرحله است که حاجی برای خارج شدن از احرام باید قربانی کند. قربانی باید از شتر ? سال به بالا‌، گاو و بز سه سال به بالا‌ و میش یکسال به بالا‌ که صحیح و سالم باشد و ناقص‌الخلقه نیز نباشد، انتخاب شود و کسی که قادر به خرید قربانی نیست باید سه روز حج و هفت روز پس از مراجعت، روزه بگیرد، و دراین صورت است که شخص می‌تواند پس از انجام مراسم قربانی از احرام خارج شوند.

     قربان، عید بندگی و دلدادگی و گذشتن از خویشتن خویش است، روز شادی مسلمانان و قبولی در جشن بندگی خداوند، برآمدن انسانی نو از خاکستر شراره‌های نفس اماره. عید طلوع روزی نو و انسانی نو و یک زندگی با رنگ و بوی خدایی و رسیدن به قرب الهی است

عید قربان

 حج، جلوه‌ای از وحدت

      آئین شکوهمند حج، جلوه‌ای از وحدت و کثرت و کثرت در وحدت است. حج یادگار سنت ابراهیمی و نفی همه طاغوت‌ها و شیاطین است نفی هر آنچه غیر خدایی است. حج تجلی امت اسلا‌م بدون برتری نژاد، طبقه و مقام و ثروت است.

      مومنان در ایام ذیحجه از سراسر جهان گردهم می‌آیند تا نه در انزوا و رهبانیت که در جمع از منیت‌ها دور شوند از خود به سوی خدا حرکت کنند، هر چند که فاصله تا ابدیت است.

عید قربان عید بندگی

     قربان، عید بندگی و دلدادگی و گذشتن از خویشتن خویش است، روز شادی مسلمانان و قبولی در جشن بندگی خداوند، برآمدن انسانی نواز خاکستر شراره‌های نفس اماره. قربان، عید طلوع روزی نو و انسانی نو و یک زندگی با رنگ و بوی خدایی و رسیدن به قرب الهی است. عیدی که پس از وقوف در عرفات (مرحله شناخت) و مشعر (محل آگاهی و شعور) و منا (سرزمین آرزوها، رسیدن به عشق) فرا می‌رسد. قربان، نماد رهایی از تعلقات است. رهایی از هر آنچه غیرخدایی است.

     داستان عید قربان در دین حنیف ابراهیم علیه السلام، داستان شکنجه و خود آزاری انسان و خون و عطش خدایان نیست. داستان کمال انسان است. آزادی از بنده غریزه است، رهایی از حصار تنگ خودخواهی است.

     قربان و حج ابراهیمی، برائت از مشرکین است. این سنت نیز به گونه‌ای استعاری و نمادین، در رمی جمرات به خوبی نشان داده شده، بیزاری از هر چه کفر و شرک و نفاق و هر که در برابر اراده الهی ایستادگی کند و بر اوامر و نواهی پروردگار گردن ننهاده و گردن افرازد، در هنگامه حج، در مراسم زیبایی برائت از مشرکین، در برابر تمامی جهانیان به‌نام رسوا خواهد شد. داستان عید قربان در دین حنیف ابراهیم علیه السلام، داستان شکنجه و خود آزاری انسان و خون و عطش خدایان نیست. داستان کمال انسان است. آزادی از بنده غریزه است، رهایی از حصار تنگ خودخواهی است  و صعود روح و معراج عشق و اقتدار معجزه آسای اداره بشریت و نجات از هر بندی و پیوندی که تو را به نام یک انسان مسئول در برابر حقیقت، اسیر و عاجز می‌کند. عید قربان نقطه اوج حج است، نیل به قله رفیع شهادت، اسماعیل‌وار، و بالا‌تر از شهادت، ابراهیم‌وار و پایان این داستان، ذبح گوسفندی، و آنچه در این عظیم‌ترین تراژدی انسانی، خدا برای خود می‌طلبد کشتن گوسفندی است برای چند گرسنه، اما با ورایی ژرف.عید قربان، تجلی توحید و نمادی از تجلی انسجام اسلا‌می در ایام حج است.

 اسدالله افشار

 تبیان

صفحات: · 2

آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(1)
4 ستاره:
 
(1)
3 ستاره:
 
(0)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
2 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
4.5 stars
(4.5)
نظر از: مدرسه علمیه امام خمینی ره رباط کریم [عضو] 
5 stars

عيد سعيد «قربان»، مبارك.

1391/08/04 @ 23:19
نظر از: عزیزی [بازدید کننده]
عزیزی

خوشا آنان که نفس خود را قربانی می کنند.
التماس دعا

1391/08/04 @ 11:46
نظر از: الزهراء(سلام الله علیها) [عضو] 
4 stars

آه ای خیمه نشین عرفات
وارث خون قتیل العبرات
در کجایی که دلم بی تاب است
تشنه ام وصل تو جانم ناب است

روز عرفه ، روز نیایش و روز بارش چشم های خاکیان بر شما آسمانیان مبارک باد

و التماس دعا در لحظات قشنگ خلوتتان . . .

1391/08/04 @ 11:32


فرم در حال بارگذاری ...