موضوع: "شیعه( امامیه)"

ماجرای خواندنی نبش قبر مرحوم کلینی

نوشته شده توسطرحیمی 3ام مرداد, 1395
انسان‌های باتقوا و پرهیزگار همواره خود را در مقام فداکاری و ایثار داشته‌های خود در برابر حفظ دین حق، یعنی اسلام قرار می‌دهند و در مقابل این اعمال، پروردگار هم این بزرگواران را مورد لطف خود قرار می‌دهد.

خداوند متعال در قرآن می‌فرماید:

إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ (حجرات/13)

در حقيقت ارجمندترين شما نزد خدا پرهيزگارترين شماست

یکی از حکام بغداد که از دشمنان آل رسول بود(صلی الله علیه و آله) وقتی گنبد و بارگاه با عظمت و جلالت کاظمین علیهماالسلام را مشاهده کرد و شدت علاقه و محبت شیعیان را نسبت به آن بزرگوار دید خشمناک شد و تصمیم گرفت که ضریح و قبر آن بزرگوار را خراب کند.

وی گفت: این طایفه شیعه می‌گویند پیشوایان آنان امام و معصومند و بدنشان پوسیده نشده، اگر راست می‌گویند قبر را خراب کنید، اگر درست بود و بدن آن‌ها سالم مانده بود، دوباره قبر را درست می‌کنیم و گرنه از اجتماع مردم در اطراف این قبر جلوگیری می‌کنیم.

بعضی گفتند: در کنار این قبرها قبری است متعلق به یکی از علماء شیعه که معروف است و اسم او محمد بن یعقوب کلینی است که شیعه به او اعتقاد زیادی دارد، اول قبر او را بشکافید اگر بدن او نپوسیده بود بدانید که قبر این دو امام به طریق اولی نپوسیده و دیگر احتیاجی به خراب کردن وتعمیر کردن ندارد پس امر کرد که قبر مرحوم کلینی را کندند و دیدند بدن آن عالم جلیل‌القدر بدون تغییر تازه مانده مانند کسی که یک ساعت پیش دفن شده پس حاکم از کار خود پشیمان شد و امر به تعظیم آن قبر کرد و روی آن قبه عظیمی بنا کرد و آنجا محل زیارت مؤمنین گردید.

  1. با اقتباس و ویراست از کتاب داستان‌هایی از علماء

برای انتقام از قاتلان حسین (علیه السلام) آماده ایم!

نوشته شده توسطرحیمی 11ام اردیبهشت, 1395

اگر ترس از خدا نبود در برابر شیعیان سجده می کردم +فیلم

نوشته شده توسطرحیمی 20ام اسفند, 1394
 
بیا صریح باشیم، چه کسی گرفتارِ عراق شد، من؟
من فقط یکی دو نفر از خاندانم را در راه عراق دادم…
اما شیعیان هزاران شهید را فدای حفاظت و حمایت از کشور کردند.

شیخ مشهور سنی عراقی در برنامه زنده با اشاره به فداکاری‌ و از خودگذشتگی شیعیان در دفاع از اهل سنت در عراق، گفت: اگر از خدا نمی ترسیدم، در برابر شیعیان سجده می کردم!

مجری برنامه از این شیخ سنی می پرسد: چرا خانواده ات را رها کرده ای، اطرافیانت را رها کرده ای و با شیعیان همراه شده ای، آن هم ضد سنی ها؟!

و شیخ پاسخ می دهد: عمو جان! بگذار حرفی بزنم که شاید از من برَنجی… راستش.. اگر ترس از خدا نبود، من برای شیعیان نماز می خواندم و خم و راست می شدم!

باور کن..! حالا از من بپرس چرا ..؟ بگو ببینم.. تاکنون چند شیعه در الانبار کشته شده است؟

مجری: هزاران نفر!

شیخ: بله، هزاران نفر.. در صلاح الدین و دیالی چطور؟ چند شیعه، جان خود را فدای من کرد؟ سیاستمداران در ویلاها نشسته اند و نه برادرشان را فدا کرده اند نه فرزندشان را،اما شیعه ها جان خود را در الانبار فدا می کند.. عمو جان! در یک کلام، شیعیان، بزرگترین سپرِبلای عراق هستند. کسانی که عراق بلای جان آن ها شده است، شیعیان هستند.

… بیا صریح باشیم، چه کسی گرفتارِ عراق شد، من؟ من فقط یکی دو نفر از خاندانم را در راه عراق دادم… اما شیعیان هزاران شهید را فدای حفاظت و حمایت از کشور کردند. آن ها جان خود را در صلاح الدین می دهند و سر پسرانشان را الانبار می دهند.. تا سیاستمدارانی نظیر من برجا باشیم.

… ما می گوییم به آن ها اجازه نمی دهیم اقلیم ایجاد کنند، زیرا آن ها اهل جنوبند، اهل بصره اند، اهل نجفند، اهل کربلا هستند.. اما نمی گوییم این هایی که در رمادی، التامین، الدیره و دیگر شهرهایمان جان داده اند، جنوبی اند.. آن وقت خود را عراقی و شریف و میهن پرست هم می دانیم..‍!

اظهارات شیخ مشهور عراقی در مورد جانفشانی شیعیان عراق

دانلود

منبع : جام نیوز


حقوق امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بر شیعیان

نوشته شده توسطرحیمی 9ام بهمن, 1394

حقوق حضرت مهدی علیه السلام بر شیعیان، بسیار و الطاف او بی شمار است. از آن جمله است:

1. حق وجود و هستی؛ از توقیعات شریفه آن حضرت است که فرمود: «نحن صنایع ربنا و الخلق بعد صنایعنا» [1] و امام زمان و پدران بزرگوارش علیه السلام واسطه هستند در رساندن فیض های الهی به سایر مخلوقات، و به همین معنی در دعای ندبه اشاره شده که: «این السبب المتصل بین الارض و السماء»

2. حق بقا در دنیا؛ در روایتی از امام صادق علیه السلام آمده است که: «اگر زمین بدون امام زمان باقی بماند، از هم می پاشد» [2]

3. حق قرابت و خویشاوندی پیامبر (صلی الله علیه و آله)؛ که در قرآن کریم آمده است:

«قل لااسئلکم علیه اجراً الا الموده فی لاقربی» [3]؛ بگو که من از شما بر تبلیغ رسالت توقع مزدی ندارم، جز این که در مورد خویشاوندانم مودت ورزید. و در حدیث ندای حضرت قائم علیه السلام هنگام ظهورش آمده، «از شما می خواهم شما را به حق خدا و حق رسول خدا و حق خودم بر شما که مرا بر شما حق قرابت و خویشاوندی پیغمبر هست.» [4]

ادامه »

انتظارات امام حسن عسکری (علیه السلام) از شیعیان

نوشته شده توسطرحیمی 9ام بهمن, 1394

انتظارات و توقعات امام حسن عسکری (علیه السلام) به عنوان آخرین امامی که در جامعه حضور عینی داشته، و بعد از او غیبت صغری و کبرا فرزندش مهدی موعود (علیه السلام) آغاز می گردد و برای مدتی طولانی مردم و جامعه از درک حضور او محروم خواهند بود قابل اهمیت و دقت است، و می تواند رهنمودهای گرانبها و ارزشمندی باشد برای دوران غربت تشیع و دورانی که غبار غم هجرت مولا و محبوبشان بر دلها و پیشانی آنها سایه افکنده است، اینک به گوشه هایی از انتظارات حضرتش می پردازیم.

شیعه از دیدگاه امام حسن عسکری (علیه السلام)

از دیدگاه امام یازدهم هر کس که بنام شیعه خوانده شود ولی اوصاف و ویژگیهای یک شیعه حقیقی و واقعی را دارا نباشد، شیعه شمرده نمی شود. شیعه واقعی کسانی هستند که همچون رهبران دینی خویش در نهضت خدمت رسانی به مردم و برادران دینی خویش فعال و کوشا باشند و به دستورات و نواهی الهی پای بند باشند چنان که حضرت عسکری در کلام زیبا و دلنشین خود درباره تعریف شیعه می فرماید:

«شیعة علی هم الذین یؤثرون اخوانهم علی انفسهم و لو کان بهم خصاصة و هم الذین لایراهم الله حیث نهاهم و لا یفقدهم حیث امرهم، و شیعة علی هم الذین یقتدون بعلی فی اکرام اخوانهم المؤمنین»

پیروان و شیعیان علی (علیه السلام) کسانی هستند که برادران (دینی) خود را بر خویش مقدم می دارند گرچه خودشان نیازمند باشند و شیعیان علی (علیه السلام) کسانی هستند که از آن چه خداوند نهی کرده دوری می کنند و به آنچه امر نموده عمل می کنند و آنان در تکریم و احترام برادران مؤمن خود به علی (علیه السلام) اقتدا می نمایند. (1)

و در جای دیگر درباره نشانه های شیعیان فرمود:

علامات المؤمنین خمس صلاة الاحدی و الخمسین و زیارة الاربعین و التختم فی الیمین و تعفیر الجبین و الجهر ببسم الله الرحمن الرحیم

نشانه های مؤمنان (شیعیان) پنچ چیز است:

خواندن پنجاه و یک رکعت نماز در هر روز (17 رکعت واجب و 34 رکعت نافله)

زیارت اربعین امام حسین (علیه السلام)

داشتن انگشتر در دست راست،

و ساییدن پیشانی به خاک

و بلند خواندن بسم الله الرحمن الرحیم (در نمازها). (2)

ادامه »

نقد افكار وهّابيّت در حوزه توسل/توسّل به رسول اكرم صلى الله عليه و آله بعد ازرحلت(4)

نوشته شده توسطرحیمی 5ام مرداد, 1394

 


1. توسّل ابو بكر به پيامبر صلى الله عليه و آله :

پس از انتشار خبر فوت پيامبر اكرمصلى الله عليه و آلهدر شهر مدينه و آگاهى ابوبكر از رحلت آن حضرت، از محلّ سكونتش سُنح حركت كرد و خودش را به منزل پيامبر رساند، وارد مسجد شد و با هيچ كس سخن نگفت، نزد دخترش عایشه رفت، بدن پيامبر را مشاهده كرد كه در بُردى پيچيده اند، كنار بدن رسول خدا صلى الله عليه و آله نشست. پارچه را از صورت پيامبر صلى الله عليه و آله كنار زد و خودش را روى بدن انداخت و بوسيد و گريه كرد و خطاب به آن حضرت گفت:

بِأَبِي أَنْتَ يَا نَبِيَّ اللَّهِ، لاَ يَجْمَعُ اللَّهُ عَلَيْكَ مَوْتَتَيْنِ، أَمَّا الْمَوْتَةُ الَّتِي كُتِبَتْ عَلَيْكَ فَقَدْ مُتَّهَا(صحيح بخارى، ج 2، ص 70، كتاب الجنائز، باب الدخول على الميّت بعد الموت، ج 5، ص 143، كتاب المغازى، باب مرض النبي صلى الله عليه و آله )؛

اى پيامبر حق، خداوند دو مرتبه مردن را از تو برداشته و فقط مرگى را براى تو مقدّر فرموده بود كه سپرى شد.

زينى دحلان، مفتى شهر مكّه در ادامه نقل اين حديث مى گويد:

قال أبو بكر: طبت حيّا وميّتا، وانقطع بموتك ما لم ينقطع للأنبياء قبلك، فعظمت عن الصفة، وجللت عن البكاء، ولو أنّ موتك كان اختيارا لجدنا لموتك بالنفوس، اذكرنا يا محمّد! عند ربّك، ولنكن على بالك(الدرر السنيّة فى الردّ على الوهّابيّة، ص 34، ط. مكتبه ايشيق، استانبول، 1396 در ط. مصر 36، سيره زينى دحلان، در حاشيه سيره حلبى، ج 3، ص 391، چاپ مصر.)؛

ابوبكر گفت: اى رسول خدا، زندگى و مرگت پاك و طاهر و بابركت بود، با مرگ تو وحى الهى براى هميشه قطع شد، مقام و شأن تو برتر از توصيف است و اجازه گريه نمى دهد و اگر مرگ تو در اختيار ما بود، با جان هاى خود از مرگت جلوگيرى مى كرديم. اى پيامبر خدا، در پيشگاه پروردگارت ما را ياد كن و فراموش نفرما.

2. توسّل أمير المؤمنين عليه السلام به پيامبر صلى الله عليه و آله :

على عليه السلام هنگامى كه بدن مطهّر رسول خدا صلى الله عليه و آله را غسل مى داد، آن حضرت را مخاطب قرار داد و عرض كرد:

بأبي أنت وأمّي يا رسول اللّه! لقد انقطع بموتك ما لم ينقطع بموت غيرك من النبوّة، والإنباء، وأخبار السماء، إلى أن قال: بأبي أنت وأمّي اذكرنا عند ربّك واجعلنا من بالك»(نهج البلاغه، خ 235)؛

اى رسول خدا، پدر و مادرم به فدايت باد! با مرگ تو وحى الهى و پيامهاى آسمانى قطع شد … يادآور ما نزد پروردگارت باش و ما را از ياد مبر.

ادامه »

نقد افكار وهّابيّت در حوزه توسل/توسّل به رسول اكرم صلى الله عليه و آله قبل از بعثت(2)

نوشته شده توسطرحیمی 3ام مرداد, 1394

1. توسّل به رسول اكرم صلى الله عليه و آله قبل از خلقت آن حضرت:

توسّل پيامبران گذشته به رسول اكرم صلى الله عليه و آله قبل از خلقت آن حضرت مسئله اى مسلّم و غير قابل انكار است، زيرا روايات وارده در اين موضوع در كتب اهل سنّت كه تصريح به صحّت آن نيز شده است وجود دارد، كه راه هرگونه توجيه و تأويل را مسدود و بطلان نظريّه وهّابيّت را كه هرگونه توسّل به پيامبران و صالحان را شرك مى شمارند، باطل مى سازد. به نمونه اى از اين روايات اشاره مى شود:

حاكم نيشابورى از علماى بزرگ اهل سنّت در كتاب المستدرك على الصحيحين از عمر بن خطّاب و او هم از رسول اكرم صلى الله عليه و آله نقل كرده است كه فرمود:

لما اقترف آدم الخطيئة قال : ياربّ أسألك بحقّ محمّد لمّا غفرت لي.

فقال اللّه تعالى: يا آدم وكيف عرفت محمّدا ولم أخلقه؟

قال: يا ربّ لأنّك لمّا خلقتني بيدك، ونفخت في من روحك، رفعت رأسي، فرأيت على قوائم العرش مكتوبا لا إله إلا اللّه، محمّد رسول اللّه، فعرفت أنّك لم تضف إلى اسمك إلا أحبّ الخلق إليك؛ زمانى كه حضرت آدم گرفتار خطا گرديد، خداوند عالم را به آبروى رسول اكرم سوگند داد كه وى را مورد بخشش و مغفرت قرار دهد.

خداوند فرمود: اى آدم! چگونه محمّد را شناختى با اينكه او هنوز پا به عرصه وجود نگذاشته است؟

حضرت آدم پاسخ داد: پس از آن كه خلق شدم، به بالاى سرم نظرى افكندم، نوشته اى را در ستون هاى عرش مشاهده كردم كه نوشته شده بود: «لا إله إلا اللّه محمّد رسول اللّه»، دريافتم كه حضرت محمّد گرامى ترين موجود هستى است، چون نام او در كنار نام تو جاى گرفته بود.

فقال اللّه : صدقت يا آدم إنّه لأحبّ الخلق ، إذ سألتني بحقّه فقد غفرت لك، ولولا محمّد ما خلقتك.

خداوند فرمود: آرى! راست گفتى، او محبوب ترين انسانِ هستى است و اكنون كه مرا به حقّ او سوگند دادى از تمام خطاهاى تو صرف نظر نمودم و اگر او نبود، تو را خلق نمى كردم.

ادامه »

نقد افكار وهّابيّت در حوزه توسل/ توسّل به پيامبران ريشه قرآنى دارد (1)

نوشته شده توسطرحیمی 2ام مرداد, 1394

 

توسّل به پيامبران ريشه قرآنى دارد

1. دستور قرآنى بر توسل به رسول اكرم صلى الله عليه و آله :

استغاثه به انبياء و پيامبران الهى و تقاضاى شفاعت از آنان در دوران حيات و زندگى آنان مسئله اى است قرآنى و هيچ گونه تضادّى با مبانى اعتقادى شيعه ندارد، چنانكه خداوند مى فرمايد:

«وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذ ظَّـلَمُوآا أَنفُسَهُمْ جَآءُوكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّابًا رَّحِيمًا »(النساء/64):

و اگر آنان وقتى به خود ستم كرده بودند، پيش تو مى آمدند و از خدا آمرزش مى خواستند و پيامبر نيز براى آنان طلب آمرزش مى كرد، قطعا خدا را توبه پذير مهربان مى يافتند.

ادامه »

اعتقاد به امامت از پايه هاى اساسى مذهب تشيع

نوشته شده توسطرحیمی 10ام دی, 1393


اعتقاد به امامت امامان دوازده گانه از خاندان رسالت (عليهم السلام) از پايه هاى اساسى مذهب ما شمرده مى شود و بدين سبب است كه مذهب ما به نام «مذهب امامى » و «مذهب تشيع» و «مذهب اهل بيت » خوانده مى شود و ما پيروان اين عقيده را «امامى » و «شيعه » پيرو اهلبيت مى نامند.

به اعتقاد ما نخستين امام معصوم امير مؤ منان على بن ابيطالب (عليه السلام) و آخرين آنان حضرت مهدى (عليه السلام) امام منتظر محمد بن حسن عسكرى (عليه السلام) مى باشد كه در سال 255 هجرى در سامرا، ديده به جهان گشود آنگاه خداوند عمر او را طولانى گردانيده و وى را از ديده ها پنهان نگاه داشت تا روزى كه وعده خود را قطعى نموده و آن بزرگوار را ظاهر گرداند و بوسيله او آئين اسلام را به تمام اديان پيروز و غالب و جهان را پر از عدل و داد سازد.

بنابراين باور داشتن اينكه مهدى موعود (عليه السلام) امام دوازدهم و زنده و غايب مى باشد جزئى از مذهب ما شمرده مى شود و بدون آن نمى تواند يك مسلمان ، شيعه دوازده امامى و حتى يك مسلمان سنى يا زيدى و يا اسماعيلى باشد.

البته برخى از برادران هم كيش ما نسبت به عقيده ما به امامت ، پيشوايان معصوم (عليه السلام) و غيبت حضرت مهدى ارواحنا فداه اظهار شگفتى مى كنند. حال آن كه معيار و ميزان در امور ممكن ، بعيد شمردن و يا نيكو شمردن آن نيست ، بلكه بايد روايت صريحى از ناحيه پيامبر اسلام (صلى الله عليه وآله) ثابت شود و ما معتقديم تصريحاتى كه دال بر امامت و غيبت مهدى (عليه السلام) مى باشد متواتر و قطعى است. و هر گاه نص ثابت شد و دليل بر آن اقامه گرديد شخص ‍ مسلمان مكلف است آن را بپذيرد و متعبد به آن باشد و ديگران بايد وى را معذور بدارند و يا او را قانع سازند، چه خوب گفته شاعر عرب:

ما پيرو دليليم

به هر سوئى گرايد مى گرائيم

برادران اهل سنت ما هر چند تطبيق مهدى موعود بر امام محمد بن حسن عسگرى (عليه السلام) وحدت نظر ندارند، اما در تمام رواياتى كه درباره وى آمده است نظير بشارت به وجود او حركت نهضت و ظهورش و تجديد اسلام بدست آن بزرگوار و جهانى بودن حكومت وى ، با ما موافق بوده و وحدت نظر دارند بگونه اى كه روايات مربوط به حضرتش را در منابع شيعه و سنى يكسان و يا شبيه به يكديگر ملاحظه مى كنيد كه در فصل بعد از نظرتان خواهد گذشت .

ادامه »

اعتقادات شیعه (تألیف شیخ صدوق) + دانلود کتاب

نوشته شده توسطرحیمی 17ام آذر, 1393

کتاب «الاعتقاد»، «اعتقادات الامامیة»، یا «دین الامامیة» یکی از مهم ترین منابع عقاید مذهب شیعه است که توسط شیخ صدوق ابوجعفر محمد بن علی بن حسین بن بابویه قمی (م ۳۸۱ ق) تألیف شده است. شیخ صدوق که از متبحرترین و بزرگترین محدثان و راویان جهان اسلام به شمار می رود، این کتاب را در نیشابور و به درخواست عده ای از توده مردم و علمای شیعه و سنی در یک مجلس املاء کرده و همه عقاید خود را بر اساس روایات وارد شده در زمینه های مختلف اعتقادی مثل توحید، نبوت، امامت، معاد، خلقت، مرگ، عوالم برین و فرشتگان، تنظیم و تدوین و تبیین کرده است.

اعتقادات شیعه (تألیف شیخ صدوق)

 او کتابش را در چهل و پنج باب با عنوان «باب الاعتقاد فی …» در زمینه های مختلفی از مسائل اعتقادی مانند توحید، صفات الهی، تکلیف بندگان، افعال اختیاری انسان، قضاء و قدر، فطرت و هدایت الهی، بداء، نفوس و ارواح، مرگ و قبر، رجعت، شفاعت، وعد و وعید، عقبات قیامت، بهشت و دوزخ، نزول قرآن، تقیه، مقدار سوره ها و آیات قرآن، سادات و اولاد پیامبر علیهم السلام، و اخبار وارد شده درباره مسائل طب، تنظیم کرده و روایات مرتبط را در ذیل هر باب ذکر نموده است. البته چارچوب کتاب وی روایت و حدیث نیست و نوشتار خود شیخ صدوق است؛ او پس از بیان اینکه اعتقاد شیعه درباره مسائل مطرح شده چیست، استناد آن به روایات یا آیات قرآنی را متذکر شده است. شیخ صدوق بیش از یکصد و هفتاد حدیث را در ذیل این ابواب ذکر کرده که مرسل یا مرفوع می باشند ولی می توان آنها را به طور مسند در سایر کتابهای حدیثی معتبر مثل من لا یحضره الفقیه و الکافی یافت.

 او در این کتاب به سایر کتاب های حدیثی خود مثل التوحید و الهدایة فی الاصول والفروع نیز ارجاع داده است. به ویژه اینکه غالب مطالب آن عینا و البته به صورت مفصل تر در کتاب الهدایه آمده است و به دلیل وجود مستندات زیاد روایی در این کتاب، به عنوان کتاب حدیثی تلقی شده است. به هر حال او عقاید ضروری شیعه امامیه یعنی آنچه از ضروریات اسلام می باشد درباره مسائل گوناگون اسلامی مثل توحید، نبوت، امامت، معاد و حتی برخی عقاید غیرضروری را در این کتاب بیان کرده است تا اتهامات برخی متعصبان اهل سنت که بعضی عقاید نادرست را به تشیع نسبت داده اند پاسخ داده و رد نماید. بنابراین پاسخ بسیاری از اشکالات جاهلان وهابیت و متعصبان اهل سنت بر عقاید الهی و صحیح تشیع در این کتاب ارزشمند یافت می شود. البته برخی از مطالب مطرح شده در کتاب شیخ صدوق مورد اتفاق نظر همه دانشمندان شیعه نبوده و فقط برداشت خود وی به شمار می رود و همین امر موجب شده است که شاگرش شیخ مفید و سایر متکلمان و محدثان متأخر برای تنظیم دوباره و اصلاح موارد اختلافی شرح و توضیح هایی برای آن بنویسند.

 

مشخصات کتاب:
سرشناسه:مرکز تحقیقات رایانه ای قائمیه اصفهان،۱۳۹۰ عنوان و نام پدیدآور:اعتقادات شیعه (تالیف شیخ صدوق با حواشی و توضیحات شیخ مفید رحمهما الله)/ گرد آوری : واحد تحقیقات مرکز تحقیقات رایانه ای قائمیه اصفهان مشخصات نشر:اصفهان:مرکز تحقیقات رایانه ای قائمیه اصفهان ۱۳۹۰.‌ مشخصات ظاهری:نرم افزار تلفن همراه و رایانه
تالیف: شیخ صدوق و شرح و تکمیل شیخ مفید رحمهما الله
مترجم: میر سیّد محمّد علی حسنی طباطبائی یزدی
شارح: مرحوم سید ابراهیم بن محمد حسینی نجفی 

دریافت فایل حجم فایل
adyannet236_13865.pdf ۱.۴۴ مگابایت

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب