موضوع: "تدبر در کلام وحی"

آیه ای از قرآن که به فیزیک و شیمی می‌پردازد! + تفاسیر

نوشته شده توسطرحیمی 6ام فروردین, 1396

 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

الَّذِي جَعَلَ لَكُمْ مِنَ الشَّجَرِ الْأَخْضَرِ نَارًا فَإِذَا أَنْتُمْ مِنْهُ تُوقِدُونَ(يس/80)

همان کسي که براي شما از درخت سبز، آتش آفريد و شما بوسيله آن، آتش مي‌افروزيد!

خداوند تبارک و تعالی با مثال‌هایی در قرآن کریم علاوه بر اینکه قدرت خود را به بشر متذکر می‌شود، انسان را از گمراهی به سوی هدایتی آشکار سوق می‌دهد.

در فصل بهار درختان زنده سبز می‌شوند .سلولز ، ماده‌ای است که از کربن ، ئیدروژن و اکسیژن بوجود می‌آید و این ماده با آب ترکیب شده و چوب درختان زنده را به وجود می‌آورد .

برای ایجاد کربن و ترکیب عناصر با یک دیگر نیاز است تا انرژی خورشید در درختان ذخیره شود و به گفته دانشمندان نور زغالی که از آتش زدن چوب های درختان بوجود می‌آید ، در واقع انرژی خورشیدی است که سال‌ها در آن درخت ذخیره شده و حالا با سوزاندن این انرژی به طبیعت بر می‌گردد؛ چراکه هنگام سوختن زغال در واقع «کربن» با «اکسیژن» هوا ترکیب شده و گاز کربن را تشکیل مى‌‏دهد، و اکسیژن و هیدروژن (مقدارى آب) آزاد می‌شود. به همین خاطر است که سوزاندن نهال جوان نور کمتری نسبت به زغال درختی کهن از خود متصاعد می‌کند.

این یکی از تفاسیر آیه 80 سوره مبارکه یس در قرآن کریم است.در کتاب تفسیر نمونه جلد هجدهم ، صفحات 462 تا 467 به تفصیل این آیه را با ادله علمی تفسیر کرده است و می‌گوید با دریافت‌های جدید دانشمندان می‌توان از این آیه این نتایج را کسب کرد.

آیه‌ای که به انسان بزرگی خداوند را متذکر می‌شود و می‌فرماید : همان توانمندى که براى شما از درخت سبز ( مَرْخ و عَفار ) که تروتازه است آتشى پدیدار کرد که شما بى درنگ از آن، آتش مى‌افروزید.

این آیه بعد از آیه هفتاد و نهم در پاسخ به کسانی است که قیامت را انکار می‌کنند، آمده است.در آیه 79 سوره مبارکه یس خداوند کریم خطاب به این افراد می‌فرماید :

اى پیامبر(صلی الله علیه و آله)، در پاسخ او بگو: همان توانمندى که نخستین بار آن استخوان‌ها را پدید آورد، آنها را زنده مى‌کند. او به هر آفریده‌اى بسى داناست. ویژگى‌هاى همه خلایق را چه پیش از مرگشان و چه پس از مرگشان مى‌داند، پس زنده کردن مردگان براى او سهل است.

برای توضیح بیشتر درباره آیه هشتاد این سوره مبارک و اینکه چرا خداوند به آتش گرفتن درختان سبز اشاره دارد ، به تفاسیر بیشتری خواهیم پرداخت.

حضرت آیت الله مکارم شیرازی در بخش دیگری از کتاب خود (تفسیر نمونه ) ج ‏18، ص 462، دار الکتب الاسلامیة، تهران، ۱۳۷۴خورشیدی ؛ می‌نویسد :

در زمان‌های قدیم در میان اعراب این امر رایج بود که براى آتش افروختن از چوب درختان مخصوص به نام «مرخ» و «عفار» که در بیابان‌هاى حجاز مى‌‏روئید استفاده مى‏‌کردند. مرخ و عفار دو نوع چوب آتش زنه بود که اولى را زیر قرار مى‌‏دادند و دومى را روى آن مى‌‏زدند، و مانند سنگ آتش‏‌زنه جرقه از آن تولید مى‌‏شد، در واقع به جاى کبریت امروز از آن استفاده مى‌‏کردند.

بنابر این تفسیر ، ایشان اینگونه توضیح می‌دهند :

آب و آتش دو چیز متضادند، کسى که مى‏‌تواند آنها را در کنار هم قرار دهد! مسلماً براى او پوشانیدن لباس زندگى بر اندام انسان‌هاى مرده کار مشکلى نیست.

ایشان در صفحه 463 از همین کتاب ادامه می‌دهند و آتش گرفتن درختان سبز را اینطور تفسیر می‌کنند:

خاصیت آتش‌‏افروزى به وسیله چوب درختان، منحصر به چوب‌هاى «مرخ» و «عفار» نیست، بلکه این خاصیت در همه درختان و تمام اجسام عالم وجود دارد (هر چند دو چوب مزبور بر اثر مواد و وضع مخصوصشان آمادگى بیشترى براى این کار دارند).

خلاصه این‌که تمام چوب‌هاى درختان اگر محکم به هم بخورند جرقه مى‌‏دهند حتى چوب درختان سبزبه همین دلیل گاه آتش ‏سوزی‌هاى وسیع و وحشتناکى در دل جنگل‌ها روى مى‌‏دهد. این همان جرقه الکتریسته است که بر اثر اصطکاک و مالش آشکار مى‌شود.

خداوند تبارک و تعالی با مثال‌هایی از این دست علاوه بر اینکه قدرت خود را به بشر متذکر می‌شود و انسان را از گمراهی به سوی هدایتی آشکار سوق می‌دهد، به او می‌گوید که اگرچه این قرآن بیش از هزار و سیصد سال پیش نازل شده ، اما همچنان تازگی دارد و انسان‌ها با کشفیات جدید علمی ، می‌توانند تنها به گوشه‌ای از رموز این کتاب شریف پی ببرند.


باشگاه خبرنگاران/ پوریا سلیمان زاده

برطرف شدن مشکلات و نیازها با درخواست از خداوند

نوشته شده توسطرحیمی 5ام فروردین, 1396
 
 
بشر، سر تا پا نیاز است. رفع این مشکلات و تأمین این نیازها را از چه کسی باید بخواهیم؟ از خدای متعال که او حاجات ما را می‌داند.
«و اسئلوا اللَّه من فضله ان اللَّه کان بکلّ شی‌ءٍ علیما.(۱)»
خدا می‌داند شما چه می‌خواهید، چه لازم دارید و چه چیز از او می‌طلبید و سؤال می‌کنید. پس، از خدا بخواهید.
در جای دیگر، می‌فرماید:
«و قال ربّکم: ادعونی استجب لکم.(۲)»
پروردگار شما فرموده است: «دعا کنید مرا» یعنی «بخوانید مرا؛ من به شما جواب می‌دهم.»
البته این جواب دادن، به معنای برآمدنِ حاجت نیست.
می‌گوید: «جواب می‌دهم و لبیّک می‌گویم»؛ استجب لکم.
اما این استجابت الهی، در بسیاری از موارد با دادنِ حاجت و آن چیزِ مورد درخواست شما همراه است. پس، این مطلب اوّل که انسان نیازهایی دارد، و رفع این نیازها را، باید از خدا بخواهد. باید درِ خانه‌ی خدا رفت، تا از تضرّع پیش دیگران، بی‌نیاز شد.۱۳۷۳/۱۱/۲۸


۱ ) سوره مبارکه النساء آیه ۳۲
وَلا تَتَمَنَّوا ما فَضَّلَ اللَّهُ بِهِ بَعضَكُم عَلىٰ بَعضٍ ۚ لِلرِّجالِ نَصيبٌ مِمَّا اكتَسَبوا ۖ وَلِلنِّساءِ نَصيبٌ مِمَّا اكتَسَبنَ ۚ وَاسأَلُوا اللَّهَ مِن فَضلِهِ ۗ إِنَّ اللَّهَ كانَ بِكُلِّ شَيءٍ عَليمًا
ترجمه:
برتریهایی را که خداوند برای بعضی از شما بر بعضی دیگر قرار داده آرزو نکنید! (این تفاوتهای طبیعی و حقوقی، برای حفظ نظام زندگی شما، و بر طبق عدالت است. ولی با این حال،) مردان نصیبی از آنچه به دست می‌آورند دارند، و زنان نیز نصیبی؛ (و نباید حقوق هیچ‌یک پایمال گردد). و از فضل (و رحمت و برکت) خدا، برای رفع تنگناها طلب کنید! و خداوند به هر چیز داناست.
۲ ) سوره مبارکه غافر آیه ۶۰
وَقالَ رَبُّكُمُ ادعوني أَستَجِب لَكُم ۚ إِنَّ الَّذينَ يَستَكبِرونَ عَن عِبادَتي سَيَدخُلونَ جَهَنَّمَ داخِرينَ
ترجمه:
پروردگار شما گفته است: «مرا بخوانید تا (دعای) شما را بپذیرم! کسانی که از عبادت من تکبّر می‌ورزند به زودی با ذلّت وارد دوزخ می‌شوند!»

میسّر بودن ‌استجابت الهی برای دل معطر به یاد خدا

نوشته شده توسطرحیمی 5ام فروردین, 1396

 

وَقالَ رَبُّكُمُ ادعوني أَستَجِب لَكُم ۚ إِنَّ الَّذينَ يَستَكبِرونَ عَن عِبادَتي سَيَدخُلونَ جَهَنَّمَ داخِرينَ

آیت الله بهجت (ره):

مگر می شود ما خدا را بخوانیم

و او ما را رها کند و به خود راهنمایی نکند!؟

 

حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی):

میسّر بودن ‌استجابت الهی برای دل معطر به یاد خدا

در حریم قدس یاد الهی، دلِ آلوده را راه نمی‌دهند؛ باید شستشو کنیم. اگر دل توانست با یاد خدا خود را معطّر و مزیّن کند، بدون تردید اجابت الهی برای او میسّر خواهد شد؛ «ادعونی استجب لکم».(۱) هیچ دعایی بی‌استجابت نیست. استجابت به معنای این نیست که خواسته‌ی انسان حتماً برآورده خواهد شد - ممکن است برآورده بشود، ممکن است به علل و مصالح و موجباتی برآورده هم نشود - اما استجابت الهی هست. استجابت الهی، پاسخ و توجه و التفات خداست؛ ولو آن خواسته‌ای که من و شما داریم - که ای بسا خیال می‌کنیم این خواسته به نفع ماست، اما به زیان ماست(۲) - تحقق هم پیدا نکند؛ اما «یا اللَّه» شما بی‌گمان لبّیکی به دنبال خود دارد.۱۳۷۹/۰۴/۱۹


۱ ) سوره مبارکه غافر آیه ۶۰
وَقالَ رَبُّكُمُ ادعوني أَستَجِب لَكُم ۚ إِنَّ الَّذينَ يَستَكبِرونَ عَن عِبادَتي سَيَدخُلونَ جَهَنَّمَ داخِرينَ
ترجمه:
پروردگار شما گفته است: «مرا بخوانید تا (دعای) شما را بپذیرم! کسانی که از عبادت من تکبّر می‌ورزند به زودی با ذلّت وارد دوزخ می‌شوند!»
۲ ) سوره مبارکه البقرة آیه ۲۱۶
كُتِبَ عَلَيكُمُ القِتالُ وَهُوَ كُرهٌ لَكُم ۖ وَعَسىٰ أَن تَكرَهوا شَيئًا وَهُوَ خَيرٌ لَكُم ۖ وَعَسىٰ أَن تُحِبّوا شَيئًا وَهُوَ شَرٌّ لَكُم ۗ وَاللَّهُ يَعلَمُ وَأَنتُم لا تَعلَمونَ
ترجمه:
جهاد در راه خدا، بر شما مقرّر شد؛ در حالی که برایتان ناخوشایند است. چه بسا چیزی را خوش نداشته باشید، حال آن که خیرِ شما در آن است. و یا چیزی را دوست داشته باشید، حال آنکه شرِّ شما در آن است. و خدا می‌داند، و شما نمی‌دانید.

تقوا راه رسیدن ایمان به غیب

نوشته شده توسطرحیمی 2ام فروردین, 1396

حضرت امام خامنه ای:
در این جمع صمیمی و دیدار صمیمانه، مقدمتاً مطلبی را عرض می‌کنم و آن، این است که حد فاصل ادیان الهی و خیل عظیم مؤمنین عالم با بقیه‌ی مردم و انسانها، از زمان حضرت آدم تا امروز - که هریک اینها عالمی بودند - عبارت است از ایمان به غیب، یعنی ماورای دنیای احساسات ما و معادلات و محاسبات بشریِ مبتنی بر این حواس. حد فاصل و نقطه‌ی اصلی، این‌جاست. آیه‌ی «الّذین یؤمنون بالغیب»(۱) در اول سوره‌ی بقره، به همین نکته اشاره می‌کند.

ایمان به غیب، به معنای بی‌اعتنایی به دنیای شهادت - یعنی همین دنیای ارتباطاتِ مشهود و مفهوم همه - نیست؛ به اینها که نباید بی‌اعتنایی کرد. چشم می‌بیند، حواس احساس می‌کنند و عقل ادراک می‌کند. باید برطبق اینها عمل کرد. ایمان به غیب، معنایش این است که ماورای آنچه که در محدوده‌ی حواس ظاهری و ادراک مادّی انسان هست، عالم دیگری، آن هم نه یک عالم بلبشویِ هرکس هرکسیِ تصادفیِ بخت و اقبالی، بلکه عالمِ منظمِ علت و معلولیِ دقیقی وجود دارد. یعنی ماورای این عالم مُلک، ملکوت و عالم معنایی هست. این عالم معنا، متعلق به قیامت و برزخ و بعد از مرگ نیست؛ متعلق به همین الانِ من و شماست و باید به آن معتقد بود. البته نقطه‌ی اصلی، بلکه کل معنای حقیقی همه‌ی عوالم، ذات مقدس باریتعالی است که او منشأ حیات و وجود و فعل و انفعالات و حرکت و همه چیز است؛ لیکن در این عالم غیب، خیلی چیزهای دیگر هم می‌گنجد که باید به آنها معتقد بود.۱۳۶۹/۰۶/۲۹


۱ ) سوره مبارکه البقرة آیه ۳
الَّذينَ يُؤمِنونَ بِالغَيبِ وَيُقيمونَ الصَّلاةَ وَمِمّا رَزَقناهُم يُنفِقونَ
ترجمه:
(پرهیزکاران) کسانی هستند که به غیب [=آنچه از حس پوشیده و پنهان است‌] ایمان می‌آورند؛ و نماز را برپا می‌دارند؛ و از تمام نعمتها و مواهبی که به آنان روزی داده‌ایم، انفاق می‌کنند.

آیا با انفاق فقیر می شویم!

نوشته شده توسطرحیمی 2ام فروردین, 1396

الَّذينَ يُؤمِنونَ بِالغَيبِ وَيُقيمونَ الصَّلاةَ وَمِمّا رَزَقناهُم يُنفِقونَ﴿بقره/3﴾

(پرهیزکاران) کسانی هستند که به غیب [=آنچه از حس پوشیده و پنهان است‌] ایمان می‌آورند؛ و نماز را برپا می‌دارند؛ و از تمام نعمتها و مواهبی که به آنان روزی داده‌ایم، انفاق می‌کنند.

ایمان به غیب و ذکر اولین هدیه بعثت‌ها


از همان ابتدا که این حادثه[بعثت] به وقوع پیوست، دو چیز به‌صورت هدفی روشن، در آن وجود داشت: یکی ایجاد آن تحرّک درونی، روحانی و نفسانی در توجّه دادن باطن انسان به خدای متعال. این، آن نکته‌ی اوّل است. یعنی مسأله‌ی ایمان، توجّه به پروردگار عالم، یا به تعبیر بسیاری از آیات قرآن، «ذکر». آنچه خدای متعال به وسیله‌ی بعثت، در درجه‌ی اوّل به انسانها می‌دهد، ذکر و تذکّر و به خود آمدن انسان است. این، قدم اوّل است. تا این نشود، هیچ‌یک از اهدافِ بعثتها و نبوّتها، تحقّق نمی‌یابد. «انّما تنذر مَن اتّبع الذّکر.(۱)» کسی که این تذکّر را در خود به‌وجود آورد و از آن پیروی کند، بعد از آن زمان، قابل انذار، اصلاح، ارشاد، تکامل و مبارزه در راه هدفهای اجتماعی است. این، قدم اوّل است. بشر، وقتی از معنویّت غافل شد، همه‌ی درهای اصلاح و صلاح به روی او بسته می‌شود. امروز به دنیای مادّی نگاه کنید! امروز آنچه که در دنیای مادّی، می‌تواند کلید همه‌ی اصلاحات و سعادتها محسوب شود، همین است که انسانها به خود آیند، متذکّر شوند، هدف خلقت را از ورای این ظواهر مادّی جستجو کنند و در ورای این ظواهر مادّی زندگی، که همین خور و خواب، شهوات، قدرت، مال‌پرستی و این چیزهاست، دنبال حقیقتی بگردند. ریشه‌ی فساد، عدمِ توجه به این باطنِ حقیقیِ عالم است. سرّ، معنا و باطن زندگی و حیات انسان، این است: متوجه یک مبدأ و تکلیف بودن. منتظر یک الهام بودن. گوش به فرمان یک مبدأ حاکم و قادر و صاحب اختیارِ از غیب بودن. این، اصل قضیه است؛ که باز تعبیر دیگر قرآنی، همان «ایمان به غیب» است: «الّذین یؤمنون بالغیب.(۲)» در این ظواهرِ مادّیِ زندگی غرق نمی‌شوند. زندگی را در همین خور و خواب، شهوات، تمایلات انسانی، قدرت، ریاست و امثال اینها، خلاصه نمی‌کنند. این، اوّلین هدیه‌ی بعثتها به انسانها و اوّلین هدف پیغمبر است؛ که آنها را متذکّر کند و به آنها ایمان بدهد؛ آن هم ایمان به غیب.۱۳۷۴/۰۹/۲۹

iv class="atch">۱ ) سوره مبارکه يس آیه ۱۱
إِنَّما تُنذِرُ مَنِ اتَّبَعَ الذِّكرَ وَخَشِيَ الرَّحمٰنَ بِالغَيبِ ۖ فَبَشِّرهُ بِمَغفِرَةٍ وَأَجرٍ كَريمٍ
ترجمه:
تو فقط کسی را انذار می‌کنی که از این یادآوری (الهی) پیروی کند و از خداوند رحمان در نهان بترسد؛ چنین کسی را به آمرزش و پاداشی پرارزش بشارت ده!
۲ ) سوره مبارکه البقرة آیه ۳
الَّذينَ يُؤمِنونَ بِالغَيبِ وَيُقيمونَ الصَّلاةَ وَمِمّا رَزَقناهُم يُنفِقونَ
ترجمه:
(پرهیزکاران) کسانی هستند که به غیب [=آنچه از حس پوشیده و پنهان است‌] ایمان می‌آورند؛ و نماز را برپا می‌دارند؛ و از تمام نعمتها و مواهبی که به آنان روزی داده‌ایم، انفاق می‌کنند.

حدیث عید

نوشته شده توسطرحیمی 30ام اسفند, 1395

قالَ عيسَى بْنُ مَرْيَمَ:

اَللّهُمَّ رَبَّنا، أَنْزِلْ عَلَيْنا مائِدَةً مِنَ السَّماءِ، تَكُونُ

لَنا عِيْـدا لاَِوَّلِنا وَ آخِرنا، وَ آيَةً مِنْكَ،

وَ اُرزُقُنا وَ أَنْتَ خَيْرُالرَّازِقينَ،

آيه 114، سوره مائده

عيسى بن مريم عليه السلام عرضه داشت:

بارالها، پروردگارا! فرو فرست بر ما «مائده اى» از آسمان تا براى ما عيد باشد، براى پيشينيان و پسينيان، و نشانه و آيتى از تو باشد. و ما را روزى بخش، زيرا تو بهترين روزى دهندگانى.


مائده آسمانى «انقلاب اسلامى» با دعا و دعوت حياتبخش «روح اللّه » در عصر قحطى ايمان و شعور گسترده شد،
مظلومان ومحرومان وپابرهنگان را عيد پيروزى رسيد، و دوباره اولين انسان مظلوم و دربند:
«هابيل و هبه اللّه »
با اولين مظلوم تاريخ:«على ولىّ اللّه »
و آخرين و بزرگترين انقلابى آزاديبخش:«م… بقية اللّه »
در چهره الهىِ«خمينى روح اللّه »
متجلى شد.
و كدام دل را يارى آن است تا در طلوع خورشيد عيد جز نام و ياد او بينديشد؟!
و كدامين قلم را توان آن است، تا در مقدمه حديث عيد عزيزان، جز كلام بهار آفرين «روح اللّه » سخنى بنگارد؟!

«… در اعيادى كه اسلام به ما عنايت فرموده است، آنچه كه در همه اعياد انسان ملاحظه مى كند، همه اش مسئله ذكر و دعاست، نماز است، روزه است… و در اين عيد هم ـ عيد نوروز ـ كه عيد ملى است و اسلامى نيست، لكن اسلام هم مخالفتى با آن ندارد باز مى بينيم در روايتى كه وارد شده از آداب امروز روزه گرفتن است، از آداب امروز دعا كردن است، نماز خواندن است، و اين به ما مى فهماند كه اگر ملتى بخواهد به راه راست برود و بخواهد استقلال خودش را، آزادى خودش را حفظ كند بايد در عيدش و غيرعيدش تذكر داشته باشد… به ياد خدا باشد، براى خدا باشد.»(ـ صحيفه نور، ج 17، 215 ـ پيام نوروزى سال 1362)

«… البته از عيدهائى كه اسلام تأسيس فرموده است ـ بحسب نظرهاى مختلف ـ برداشت هاى مختلفى وجود دارد، آن برداشتى كه اهل معرفت از عيد دارند با آن برداشتى كه ديگران مى كنند بسيار متفاوت است، آنها بعد از رياضت هائى كه در ماه رمضان مى كنند روز عيد را روز لقاء اللّه مى دانند، و آن روز براى آنها «ألغيرك من الظهور ماليس لك» است، آنها همه چيز را از او مى دانند، و آن روز را عيد مى كنند براى اينكه بعد از رياضت، يوم ورود به حضرت است.
و در عيد قربان نيز بعد از اينكه تمام عزيزانشان را از دست دادند مهيا براى ملاقات مى شوند، بعد از اينكه نفس خودشان را كشتند و هرچه عزيز است در راه خدا از آن گذشتند آنوقت است كه روز لقاء است.
و جمعه هم در اثر اجتماعاتى كه مسلمين باهم دارند، اهل معرفت مهيا مى شوند براى لقاء اللّه . پس برداشت آنها از عيد غير برداشت ماست و ما اميدواريم كه به تبع اولياء خدا به جلوه اى از آن جلوه ها برسيم و ذره اى از آن معارف در قلب ما واقع بشود.

… خداوند همه را توفيق دهد كه قدر نعمت هاى خدا را بدانند و بدانند كه همه چيز از اوست… اگر، همه چيز را از خدا بدانيم و.. اين را واقعا در قلبمان ادراك كنيم، عيد مى شود براى كسانى كه شهيد داده اند، عيد مى شود براى كسانى كه مجروح شدند، عيد مى شود براى كسانى كه در راه خدا عزيزانشان را از دست دادند. براى اينكه اين عزيزان، عزيزان خدا هستند، اينها همه از او هستند و من اميدوارم كه اين حس و اين ايمان در ما پيدا بشود و تقويت بشود.»(صحيفه نور، ج 18، 259 ـ 260 ـ پيام نوروزى سال 1363)

بدان اميد كه آرزوها و خواسته هاى آن فروغ هميشه جاويد به دست «يداللّهى» و گامهاى استوار آيت حق و يادگار بى مانند «خمينى»، «حضرت آية اللّه خامنه اى» يكى پس از ديگرى جامه عمل پوشد و با تحقق اين وعده الهى هر روزِ شيعيان رنجديده و شاهدان شهيد داده نوروز گـردد .

فَارزُقنا وَأَنتَ خَيرُالرّازِقين

عيد آمد عيد، پس شادى كنيد
لب ز لب بگشوده، قنّادى كنيد
شربت ذكر خدا شيرين تر است
جلوه نور خدا رنگين تر است
كام جان از ياد او شيرين كنيد
سر درِ دل را به نور آذين كنيد
شادى عيد از بهار بندگى است
عيد بى تقوا و طاعت، عيد نيست
عيد مردم همره نقل و نبات
عيد اهل دل، رواج صالحات
عيد يعنى روز تازه، سال نو
يعنى اخلاق جديد و حال نو
عيد را تنها چراغانى ندان
يا هياهوى خيابانى ندان
عيد با كفش و كلاه تازه نيست
جز به رفتار و نگاه تازه نيست
عيدهايى كز پى رنگى بود
مايه اندوه و دلتنگى بود
عيد بيدار دل و جانت بود
رونق اخلاق و ايمانت بود
قلب تو بايد چراغانى شود
در رضاى حق دل فانى شود
عيد ما شور و سرور ماندگار
عيدى ما رحمت پروردگار
عيد ما روز ظهور قائم است
چون سرور شادمانى دائم است
مى شود آن دم بهار بى خزان
اين جهان پير مى گردد جوان
مى شود بر چيده چون ظلم و ستم
مى نشيند شادمانى جاى غم
عيد ما يعنى كه جانها روشن است
دل ز ايمان و ولايت گلشن است
قلب خود را نورافشانى كنيم

آسمان دل چراغانى كنيم.

ادامه »

سال خود را با هفت‌سین قرآنی آغاز کنید

نوشته شده توسطرحیمی 29ام اسفند, 1395

پس ندایی بر می‌خیزد که “سلام بر شما ای بهشتیان"، نظر لطف خداوند چنان بهشتیان را مجذوب می‌کند که از همه چیز جز او غافل می‌شوند، و همه نعمت‌های بهشتی را در آن حال به دست فراموشی می‌سپارند.

 
سلامٌ قولاً مِن رَبِّ رحیم
 
سلامٌ علی نوح ٍ فی العالمین
 
سلامٌ علی اِبراهیم
 
سلامُ عَلی موُسی و هارون
 
سلامُ علی آلِ یاسین
 
سَلامٌ عَلَیْکُمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَی الدَّارِ
 
سلامُ هیَ حتّی مَطلَعِ الفَجر
 
 
نوروز از قدیم الایام با چیدن سفره هفت‌سین و جوش و خروش لحظات سال تحویل همراه بوده، گویا تحول بهار و نو شدن جهان، انقلابی بزرگ در انسان و آن عظیمی در طبیعت رقم می‌خورد.

 
در این بین یکی از کارهای ایرانیان برای استقبال از سال جدید «سفره هفت‌سین» است که بطور معمول ساعاتی پیش از تحویل سال نو گسترده شده و سیزدهم فروردین جمع می‌شود. اما طبق حدیث امام صادق (ع) که می فرمایند: «کل یوم لا یعصی اللّه فیه فهو یوم عید» هر روزی که در آن گناه نباشد، عید است، برخی از خانواده های ایرانی و مسلمان در کنار سفره هفت‌سین خود، به هفت‌سین قرآنی نیز اعتقاد خاصی دارند.
 
هفت‌سین قرآنی را با آب و زعفران در یک بشقاب نوشته و سر سفره هفت سین قرار می‌دهند و بعد از تحویل سال کمی آب روی آن ریخته و می‌نوشند و سلامتی و حاجات خود را از خدای خوب و مهربان درخواست می‌کنند. نوشیدن این هفت‌سین برای شفای بیماران توصیه شده است. 
 
هفت سین قرآنی هفت آیه‌ای از قرآن است که با سلام شروع شده است: 
 
۱- سلامٌ قولاً مِن رَبِّ رحیم.( یس/۵۸) 
 
 ” از جانب پروردگار ی مهربان به آنان سلام گفته می‌شود." 
 
 این ندای روح افزا و نشاط بخش و مملو از مهر و محبت خدا، چنان روح انسان را در خود غرق می‌کند و به او لذت، شادی و معنویت می‌بخشد، که با هیچ نعمتی برابر نیست، آری شنیدن ندای محبوب، ندایی آمیخته با محبت و آکنده از لطف، سرتا پای بهشتیان را غرق سرور می‌کند، که یک لحظه آن بر تمام دنیا و آنچه در آن است برتری دارد. 
 
از پیامبر اکرم (ص) روایت شده: ” در همان حال که بهشتیان غرق در نعمت‌های بهشتی هستند نوری بر بالای سرایشان آشکار می‌شود؛ نور لطف خداوند که بر آنها پرتو افکنده است. 
 

 پس ندایی بر می‌خیزد که “سلام بر شما ای بهشتیان"، نظر لطف خداوند چنان بهشتیان را مجذوب می‌کند که از همه چیز جز او غافل می‌شوند، و همه نعمت‌های بهشتی را در آن حال به دست فراموشی می‌سپارند. 

ادامه »

ملاک ازدواج و انتخاب همسر آینده در اسلام و قرآن

نوشته شده توسطرحیمی 28ام اسفند, 1395
قرآن کریم و اسلام برای رسیدن به موفقیت در تمام زمینه‌ها توصیه هایی ارزنده ارائه کرده اند. دانستن ملاک ازدواج و انتخاب همسر در قرآن یعنی قدم اصلی برای ساخت یک زندگی مشترک موفق و پایدار.
 
ملاک ازدواج و انتخاب همسر آینده در اسلام و قرآن
 
ملاک ازدواج موفق می‌تواند ده‌ها و یا شاید صد‌ها گزینه در بر داشته باشد، ولی آیا برای داشتن یک زندگی مشترک موفق و دلخواه ملاک‌های اصلی باید مادی باشند یا معنویات هم می‌تواند دخیل باشد؟ با توجّه به اهمیّتی که همسر در زندگی دارد و آثاری که بر آن مترتّب است ونقشی که هر یک از زن و مرد در آن دارند، می‌بایست برای انتخاب همسر ملاک‌ها و دستورالعمل هایی وجود داشته باشد تا افراد با توجّه به آن ملاک ها، همسر مورد نظر خود را انتخاب نمایند و سعادت دنیا و آخرت را به دست آورند.
 
در ازدواج، افراد دارای سلیقه‌های مختلفی هستند و هر شخصی برای خود ملاک هایی در نظر می‌گیرد، امّا از نظر قرآن کریم، و سنّت ملاک‌های مورد توجّه است:
توصیه‌ها و ملاک ازدواج در قرآن به شرح زیر است.
 
 ۱. اسلام و ایمان:
 

یکی از شرایط انتخاب همسر که در واقع شریک زندگی است، اسلام و بُعد مذهبی عقیدتی فرد می‌باشد. زن و مرد می‌بایست در این امر هم فکر و هم عقیده باشند و اگر یکی از آن‌ها مشرک باشد، عقد و ازدواج آن‌ها باطل خواهد بود.

ادامه »

صفتی که انسان را از دیدن حقایق كور مى ‏سازد!

نوشته شده توسطرحیمی 27ام اسفند, 1395

خداوند در كوه طور امورى را از بنى ‏اسرائیل پیمان گرفت و از آنان خواست كه بر انجام آن پایبند باشند؛ امّا آنان با آن كه شنیدند ولى نافرمانى كردند.

استاد محسن قرائتی در ادامه سلسله مباحث تفسیری خود با موضوع تفسیر قطره ای به بیان آموزه های آیه نود و سوم سوره بقره پرداخته است.

«وَ إِذْ أَخَذْنا ميثاقَكُمْ وَ رَفَعْنا فَوْقَكُمُ الطُّورَ خُذُوا ما آتَيْناكُمْ بِقُوَّةٍ وَ اسْمَعُوا قالُوا سَمِعْنا وَ عَصَيْنا وَ أُشْرِبُوا في‏ قُلُوبِهِمُ الْعِجْلَ بِكُفْرِهِمْ قُلْ بِئْسَما يَأْمُرُكُمْ بِهِ إيمانُكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنينَ» (بقره، 93)

و به یاد آرید آن هنگام را كه از شما پیمان گرفتیم و كوه طور را بر فراز شما بالا بردیم (و گفتیم) آنچه را (از تورات و دستورات آن) به شما داده ‏ایم محكم بگیرید و گوش دهید. (امّا آنان) گفتند شنیدیم و نافرمانى كردیم و در دل‏ هایشان به سبب كفرشان، گوساله را جاى داده ‏اند. (اى پیامبر به آنان) بگو چه بد است آنچه كه ایمانتان شما را به آن فرمان مى ‏دهد، اگر ایمان دارید.

بنى ‏اسرائیل مى‏ گفتند:

ما فقط به پیامبرى ایمان مى ‏آوریم كه از خودمان باشد و فقط به كتاب او عمل مى ‏كنیم.

قرآن در آیات قبل چند نمونه را بیان كرد تا نشان دهد كه آنان حتى به پیامبر خود موسى و كتاب او تورات، ایمان ندارند و برخلاف آن عمل مى‏ كنند. این آیه نیز یكى دیگر از آن موارد را یادآورى مى ‏كند.

خداوند در كوه طور امورى را از بنى ‏اسرائیل پیمان گرفت و از آنان خواست كه بر انجام آن پایبند باشند؛ امّا آنان با آن كه شنیدند ولى نافرمانى كردند.

زیرا عشق به گوساله طلایى سامرى، چنان در اعماقِ قلبشان ریشه دوانده بود كه جایى براى تفكر و ایمان باقى نگذاشته بود و جالب آن كه با همه این نافرمانى باز هم ادعاى ایمان داشتند!.

قرآن در پاسخ آنها مى‏ گوید: آیا ایمانتان به شما دستور مى ‏دهد پیمان خدا را بشكنید؟، گوساله را بپرستید و پیامبران الهى را بكشید؟. اگر چنین است، پس ایمانتان دستوراتِ بدى به شما مى‏ دهد.

از این آیه مى ‏آموزیم كه:

عشق و علاقه افراطى به غیر خدا، هر چه و هر كه باشد، خطرناك است، زیرا انسان را از دیدن حقایق كور مى ‏سازد.

حوزه

هر کس

نوشته شده توسطرحیمی 26ام اسفند, 1395

تصویر حدیثی : آیات منتخب