موضوعات: "قرآن" یا "تفسیر" یا "آموزش روخواني و روانخواني قرآن كريم"

امید بخش ترین آیه قرآن کریم کدام است؟

نوشته شده توسطرحیمی 23ام بهمن, 1395

نقل است هرکس به فراخور حال خویش آیه ای را عنوان کرد. بعضی گفتند: آیه «إِنَّ اللّهَ لا یَغْفِرُ أَنْ یُشْرَکَ بِهِ وَ یَغْفِرُ ما دُونَ ذلِکَ»[1] یعنی خداوند جز شرک، گناهان دیگر را می بخشد.
 
بعض دیگر بر آن بودند که این آیه است؛ «وَ مَنْ یَعْمَلْ سُوءًا أَوْ یَظْلِمْ نَفْسَهُ ثُمَّ یَسْتَغْفِرِ اللّهَ یَجِدِ اللّهَ غَفُورًا رَحیمًا»[2] یعنی هرکس خلافکار و ظالم باشد ولی استغفار کند، خداوند را بخشنده و مهربان خواهد یافت.
 
عدّه ای اظهار داشتند آیه «یا عِبادِیَ الَّذینَ أَسْرَفُوا عَلی‏ أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللّهِ إِنَّ اللّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمیعًا»[3] یعنی ای بندگان من که در حقّ خود اسراف کرده اید! از رحمت خدا مأیوس نشوید، زیرا او همه گناهان را می بخشد.
 
تعدادی هم نظر به این آیه داشتند؛ «وَ الَّذینَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَکَرُوا اللّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ وَ مَنْ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلاَّ اللّهُ»[4] یعنی کسانی که اگر کار زشتی انجام دادند و به خودشان ظلم کردند، یاد خداوند می کنند و برای گناهان خویش استغفار می نمایند، و کیست جز خداوند که گناهان را ببخشد.
 
بعد از اینکه حضرت نظرات آنان را شنید، فرمودند:

ادامه »

اصلی ترین عامل ایجاد «انس» در انسان / گام دوم

نوشته شده توسطرحیمی 29ام دی, 1395

اصلی ترین نکته جلسه اول:

انسان می‌توان با اختیار و اراده خودش با چیزهایی که با آن ها در ارتباط است، مأنوس شود.

این چیزها ممکن است یک صدا، یک تصویر، یک مکان، یک شخص یا حتی یک فعالیت خاص باشند.

در این جلسه می‌خواهم در مورد عواملی که منجر به انس ما با چیزی می‌شود صحبت کنم.

این کار را با ذکر یک مثال شروع می کنم:

شما عاشق تماشا کردن فوتبال هستید.

لیگ اسپانیا و انگلیس را دنبال می‌کنید. در رده‌بندی لیگ‌های جهان هر دو از برترین‌ها هستند. اسم لیگ فوتبال انگلستان، «لیگ برتر» و اسم لیگ اسپانیا، «لالیگا» است. هر دو دارای ۲۰ تیم هستند. در انگلستان همیشه بازی‌های بین آرسنال و منچستر یونایتد، زیبا و دارای هیجان زیادی هست. چند سالی است که تیم چلسی توسط یک فرد پولدار خریداری شده است، او پول زیادی به این تیم تزریق کرده و اکنون چلسی هم از مدعیان قهرمانی در انگلستان و اروپاست. اخیرا منچسترسیتی هم به این جمع پیوسته است. این تیم هم در سال ۲۰۰۸ توسط گروه تجاری ابوظبی خریداری شده است. آن ها اکنون با پول فراوانِ مالکانشان، بازی‌های خوبی از خود ارائه می‌دهند. لیورپول هم برای خودش ماجرایی دارد. تیمی که با اینکه سال‌هاست مقام قهرمانی را در لیگ برتر به دست نیاورده است اما در سال‌های اخیر یک بار قهرمان باشگاه‌های اروپا شده است…

ادامه »

انس با قرآن / گام اول

نوشته شده توسطرحیمی 28ام دی, 1395

انس با قرآن | معنای «انس» و انواع آن

همه ما دوست داریم با قرآن انس پیدا کنیم یا اگر انسی داریم، آن را بیشتر کنیم.

در این مجموعه می‌خواهم با نگاهی به مقوله انس با قرآن، نکاتی را بیان کنم که در عملی شدن این آرزو کمک فراوانی می‌کند؛ ان شاء الله.

مفهوم انس

انس کلمه‌ای است که کم و بیش از معنای آن با خبریم. هنگامی که با این واژه مواجه می‌شویم اینگونه نیستیم که برایمان گنگ باشد و از آن درکی نداشته باشیم. بنابراین نیازی هم نیست که در اینجا ابتدا به تعریف کردن این لغت بپردازیم.

اما قصد دارم که کمی به واکاوی این مفهوم پرداخته تا روشن شودچگونه و چه میزان مفهوم انس در زندگی ما جاری است:

از خانه خارج شده‌ایم، در حال قدم برداشتن هستیم که دستمان را به سمت جیبمان می‌بریم، به ناگاه متوجه می‌شویم تلفن همراه خود را به همراه نیاورده‌ایم، گویی گام‌هایمان سست می‌شود، دو دل هستیم که بر گردیم و تلفن همراه را برداریم یا به راه رفتن ادامه دهیم. هنوز در حالی که در حال قدم زدن هستیم، با خود کلنجار می‌رویم. آن قدر دور شده‌ایم که دیگر امکان برگشتن نیست…

تا زمانی که به خانه بر گردیم، هر گاه متوجه نبود تلفن همراه می‌شویم، انگار چیزی کم داریم، گاهی نگرانی تمام وجودمان را فرا می گیرد…

به خانه که می‌رسیم، دیگر خبری از آن نگرانی نیست. همه چیز به آرامش تبدیل می‌شود. از روز بعد، تا چندین روز، هر گاه که از منزل بیرون می‌آییم، ناخودآگاه خاطره آن روز به یادمان می‌آید لذا حواسمان است که تلفن همراه را جا نگذاریم…

به مثال فوق دقت کنید. خودتان را در آن فضا قرار دهید، به یقین برای شما هم چنین اتفاقی در طول زندگیتان بارها افتاده است، اگرچه ممکن است در مورد تلفن همراه چنین حسی نداشته باشید اما حتماً در زندگی خود این احساس را تجربه کرده اید. این احساس برگفته از انسی است که میان شما و آن وسیله خاص وجود داشته است.

ادامه »

مبارزه با فکر طبقاتی

نوشته شده توسطرحیمی 28ام دی, 1395

وَ کذلِک فَتَنَّا بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لِیقُولُوا أَ هؤُلاءِ مَنَّ اللَّهُ عَلَیهِمْ مِنْ بَینِنا أَ لَیسَ اللَّهُ بِأَعْلَمَ بِالشَّاکرِینَ [1]

و این گونه بعضی از مردم را به وسیلۀ بعضی دیگر آزمایش کردیم، تا(از روی استهزا) بگویند: آیا اینانند آنهایی که خداوند، از میان ما بر آنها منّت نهاده است؟ آیا خداوند به حال شاکران داناتر نیست؟

نکته ها

بارها قرآن، بلند پروازی و پر توقّعی سرمایه داران کافر را مطرح و محکوم کرده است. آنان توقّع داشتند وحی و قرآن بر آنان نازل شود، از جمله:

«أَ أُلْقِی الذِّکرُ عَلَیهِ مِنْ بَینِنا»[2] آیا در میان ما وحی بر او نازل شد؟!

«لَوْ لا نُزِّلَ هذَا الْقُرْآنُ عَلی رَجُلٍ مِنَ الْقَرْیتَینِ عَظِیمٍ»[3] چرا وحی بر مرد بزرگی از آن دو قریه نازل نشد؟! مؤمن واقعی، شاکر نعمت ایمان است. شخصی نزد امام کاظم علیه السلام از فقر خود شکایت کرد. حضرت فرمود: غنی ترین افراد به نظر تو کیست؟ گفت: هارون الرشید. پرسید: آیا حاضری ایمان خود را بدهی و ثروت او را بگیری؟ گفت: نه. فرمود: پس تو غنی تری، چون چیزی داری که حاضر به مبادله با ثروت او نیستی.[4]

پیام ها

1- تفاوت های اجتماعی، گاهی وسیلۀآزمایش و شکوفا شدن خصلت ها و رشد آنهاست. اغنیا، با فقرا آزمایش می شوند. «فَتَنَّا بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ»

2- برخی اغنیا، فقرا را تحقیر می کنند و خود را ارزشمند می پندارند. أَ هؤُلاءِ…مِنْ بَینِنا

3- فقرای با ایمان، برگزیدگان خدایند. «مَنَّ اللَّهُ عَلَیهِمْ»

4- پاسخ توهین های کافران، با نوازش و مهر الهی به مؤمنان داده می شود. أَ هؤُلاءِ…بِأَعْلَمَ بِالشَّاکرِینَ

5- منّت الهی بر فقیران، نتیجۀ شکر آنان است. مَنَّ اللَّهُ…بِالشَّاکرِینَ

6- خداوند طبق حکمتش عمل می کند، نه توقّع مردم. «أَ لَیسَ اللَّهُ بِأَعْلَمَ بِالشَّاکرِینَ»

7- انبیا، نمونۀ بارز شاکران هستند. «بِالشَّاکرِینَ»(فقرایی هم که هدایت انبیا را پذیرفته اند، شاکر نعمت هدایت هستند.) «بِأَعْلَمَ بِالشَّاکرِینَ»[5]

 تفسیر نور، ج 2، ص467-تفسیر نمونه، ج 5، ص 251

پی نوشت ها

[1] سوره أنعام، آيه 53

[2]. قمر، 25.

[3]  زخرف، 31.

[4] تفسير اطيب‏البيان.

[5] محسن قرائتى، تفسير نور، 10جلد، مركز فرهنگى درسهايى از قرآن - تهران، چاپ: 4، 1389.

قانون عمومى مرگ‏

نوشته شده توسطرحیمی 28ام دی, 1395


کلُ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْتِ وَ نَبْلُوکمْ بِالشَّرِّ وَ الْخَیرِ فِتْنَةً وَ إِلَینا تُرْجَعُونَ [1]

هر نفسی چشنده مرگ است و ما شما را با مبتلا کردن به بدی هاو خوبی ها آزمایش می کنیم و بسوی ما باز گردانده می شوید.


نکته ها:

حضرت علی علیه السلام دربارۀ«نَبْلُوکمْ بِالشَّرِّ وَ الْخَیرِ» فرمودند: سلامتی و غنی، خیر، و بیماری و فقر، شرّ است و هر دو برای امتحان می باشد. [2]


سیمای مرگ در قرآن و روایات

1- آمادگی برای مرگ، نشانۀاولیای خداست. «إِنْ زَعَمْتُمْ أَنَّکمْ أَوْلِیاءُ لِلَّهِ مِنْ دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ»[3]

2- جایگاه مرگ در زندگی انسان ها همچون گردنبند بر روی سینۀدختران است. «خطّ الموت علی وُلد آدم مَخطّ القلاده علی جید الفتاة»[4]

3- مرگ، پایان راه نیست، بلکه به منزلۀتغییر در حیات و شیوۀزندگی است، مانند لباسی که تعویض می شود. [5]

4- هر کس از انسان ها به نحوی از این جهان رخت برمی بندند، بعضی با سخت ترین حالات و عدّه ای مثل بو کردن گل. [6]

5- ترس انسان از مرگ مانند ترس راننده ای است که یا سوخت ندارد «آه من قلة الزاد و طول الطریق»، [7] یا بار قاچاق و کالای ممنوعه حمل می کند (گناهکار است) و یا آمادۀرانندگی نیست، وگرنه ترس چرا؟

ادامه »

تقابل مومن و کافر در قرآن

نوشته شده توسطرحیمی 25ام دی, 1395

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

 

مؤمن کافر
وَالْمُؤْمِنُونَ كُلٌّ آمَنَ بِاللَّهِ وَمَلَائِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ ..(البقرة/285)
 و همه مؤمنان (نيز)، به خدا و فرشتگان او و کتابها و فرستادگانش، ايمان آورده‌اند؛ …
وَمَنْ يكْفُرْ بِاللَّهِ وَمَلَائِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ وَالْيوْمِ الْآخِرِ …(النساء/136)
کسي که خدا و فرشتگان او و کتابها و پيامبرانش و روز واپسين را انکار کند، …
إِنَّ الَّذِينَ يكْفُرُونَ بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ وَيرِيدُونَ أَنْ يفَرِّقُوا بَينَ اللَّهِ وَرُسُلِهِ وَيقُولُونَ نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَنَكْفُرُ بِبَعْضٍ وَيرِيدُونَ أَنْ يتَّخِذُوا بَينَ ذَلِكَ سَبِيلًا *أُولَئِكَ هُمُ الْكَافِرُونَ حَقًّا وَأَعْتَدْنَا لِلْكَافِرِينَ عَذَابًا مُهِينًا(النساء150/151)
کساني که خدا و پيامبران او را انکار مي‌کنند، و مي‌خواهند ميان خدا و پيامبرانش تبعيض قائل شوند، و مي‌گويند: «به بعضي ايمان مي‌آوريم، و بعضي را انکار مي کنيم» و مي‌خواهند در ميان اين دو، راهي براي خود انتخاب کنند…*آنها کافران حقيقي‌اند؛ و براي کافران، مجازات خوارکننده‌اي فراهم ساخته‌ايم.
وَالَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ وَلَمْ يفَرِّقُوا بَينَ أَحَدٍ مِنْهُمْ أُولَئِكَ سَوْفَ يؤْتِيهِمْ أُجُورَهُمْ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا(النساء/152)
(ولي) کساني که به خدا و رسولان او ايمان آورده، و ميان احدي از آنها فرق نمي‌گذارند، پاداششان را خواهد داد؛ خداوند، آمرزنده و مهربان است.

وَأَنَّ الَّذِينَ آمَنُوا اتَّبَعُوا الْحَقَّ مِنْ رَبِّهِمْ (محمد/3)

و کساني که ايمان آوردند از همان حق که از جانب پروردگارشان است پيروي کردند

بِأَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا اتَّبَعُوا الْبَاطِلَ(محمد/3)

آنان که کفر ورزيدند از باطل پيروي کردند.

ويژگيهای مومن و منافق و کافر

محقق : حجه الاسلام صفری

) ذلِكَ الْكِتابُ لا رَيْبَ فِيهِ هُدىً لِلْمُتَّقِينَ ([1]

 

قرآن كتاب هدايت براي متقين

خداوند متعال در سوره مباركه “حمد” انسان ها را بر اساس راهشان بسوي خدا به سه دسته هدايت شدگان و مغضوبين و گمراهان تقسيم كرد. ودر اوّل سوره بقره نيز مردم را در ارتباط با دين اسلام وايمانشان به خدا، به سه دسته تقسيم كرده و سپس وپژگي هر يك از آنها ا بيان نموده است.

گروه اوّل- متقين

گروه دوّم – کفار

گروه سوّم – منافقين

ويژگيهای متقين

دسته اول متقين است. متقين يعني پرهيزگاران كه اسلام را با تمام ابعادش پذيرفته اند وبه دستورات آن عمل مي كنند خداي متعال اين گروه را با ذكر خصوصيتشان بيان مي كند،خصوصيت وويژگي متقين اين است .

) الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ يُنْفِقُونَ وَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِما أُنْزِلَ إِلَيْكَ وَ ما أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ وَ بِالْآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ( [2]

ادامه »

​رزق بی پایان

نوشته شده توسطرحیمی 24ام دی, 1395

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

وَيرْزُقْهُ مِنْ حَيثُ لَا يحْتَسِبُ وَمَنْ يتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيءٍ قَدْرًا(الطلاق/3)

و او را از جايي که گمان ندارد روزي مي‌دهد؛ و هر کس بر خدا توکل کند، کفايت امرش را مي‌کند؛ خداوند فرمان خود را به انجام مي‌رساند؛ و خدا براي هر چيزي اندازه‌اي قرار داده است!

پیامها:

1- كسانى كه با گناه زندگى خود را تأمین مى‏كنند، راه دریافت روزى ‏هاى پیش بینى نشده را به روى خود مى‏بندند «و من یتق اللّه… یرزقه من حیث لایحتسب»

2- اراده خدا در چارچوب محاسبات انسان نیست.«یرزقه من حیث لایحتسب »

3- رعایت امور معنوى، در زندگى مادّى اثر گذار است. (امدادهاى غیبى، در زندگى انسان نقش مؤثرى دارند.) «من حیث لایحتسب»

4- انسان متقى، خواست خود را در مسیر خواست و اراده خدا قرار مى‏دهد و چون اراده الهى بن بست ندارد، انسان متقى نیز به بن بست نخواهد رسید. «و من یتق اللّه یجعل له مخرجاً»

5- همیشه رزق زیاد وابسته به كار زیاد نیست. «و من یتق اللّه… یرزقه» (همان گونه كه همیشه مقدار و كمّیت آن مهم نیست. امام صادق‏ علیه السلام در تفسیر «یرزقه من حیث لایحتسب» فرمود: خداوند در آنچه به او داده بركت مى‏دهد.(تفسير نور الثقلين))

6- تقوا و توكل دو اهرم براى خروج از بن بست است. «و من یتق اللّه… و من یتوكل على اللّه…»

7- بدون لطف خداوند، هیچ عامل دیگرى كارآمد و كافى نیست. «فهو حسبه»

8- در اراده و خواست تمام افراد و حكومت‏ها، احتمال شكست و ناكارآمدى و بن بست وجود دارد. تنها امرى كه شكست در آن راه ندارد، خواست و اراده خداوند است. «انّ اللّه بالغ امره»

9- دلیل توكل ما، قدرت بى نهایت الهى است. «و من یتوكل … انّ اللّه بالغ امره»

10- معناى توكل ما و قدرت خداوند آن نیست كه انسان به همه خواسته‏ هاى خود مى‏رسد، زیرا تمام امور هستى قانونمند است و حساب و كتاب دارد. «و من یتوكل على اللّه فهو حسبه ان اللّه بالغ امره قد جعل اللّه لكل شى‏ءٍ قدراً»

کمک مالی

نوشته شده توسطرحیمی 22ام دی, 1395

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

إِنَّ الْمُصَّدِّقِينَ وَالْمُصَّدِّقَاتِ وَأَقْرَضُوا اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا يضَاعَفُ لَهُمْ وَلَهُمْ أَجْرٌ كَرِيمٌ(الحديد/18)

مردان و زنان انفاق‌کننده، و آنها که (از اين راه) به خدا «قرض الحسنه» دهند، (اين قرض الحسنه) براي آنان مضاعف مي‌شود و پاداش پرارزشي دارند!

پیامها:

1- براى دریافت الطاف الهى، هم صدقه و كمك ‏هاى بلاعوض لازم است و هم قرض الحسنه و كمك‏هایى كه برگشت دارد. «المصّدقین… اقرضوا اللّه»

2- وام به بندگان خدا، به منزله وام دادن به خداوند است. «اقرضوا اللّه» به جاى «اقرضوا النّاس»

3- زن و مرد در حقّ مالكیّت و حلّ مشكلات اقتصادى و رشد معنوى و رسیدن به كمالات اخروى هم پاى یكدیگرند. «ان المصّدقین و المصّدقات»

4- مهم نجات فقرا، از فقر است، خواه از طریق انفاق باشد از طریق قرض. «المصّدقین… اقرضوا…»

5 - قرض وانفاق، در ظاهر كم‏ شدن و كندن مال است، و در واقع رشد است. «یضاعف»

6- انفاق و وام، نشانه كرم است، و پاداش كریم، اجر كریم است. «المصدقین… أقرضوا… لهم اجر كریم»


یاران ممتاز

نوشته شده توسطرحیمی 21ام دی, 1395

 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَينَهُمْ تَرَاهُمْ رُكَّعًا سُجَّدًا يبْتَغُونَ فَضْلًا مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا سِيمَاهُمْ فِي وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذَلِكَ مَثَلُهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَمَثَلُهُمْ فِي الْإِنْجِيلِ كَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوَى عَلَى سُوقِهِ يعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِيغِيظَ بِهِمُ الْكُفَّارَ وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنْهُمْ مَغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِيمًا(الفتح/29)

محمد (صلی الله علیه و آله) فرستاده خداست؛ و کساني که با او هستند در برابر کفار سرسخت و شديد، و در ميان خود مهربانند؛ پيوسته آنها را در حال رکوع و سجود مي‌بيني در حالي که همواره فضل خدا و رضاي او را مي‌طلبند؛ نشانه آنها در صورتشان از اثر سجده نمايان است؛ اين توصيف آنان در تورات و توصيف آنان در انجيل است، همانند زراعتي که جوانه‌هاي خود را خارج ساخته، سپس به تقويت آن پرداخته تا محکم شده و بر پاي خود ايستاده است و بقدري نمو و رشد کرده که زارعان را به شگفتي وامي‌دارد؛ اين براي آن است که کافران را به خشم آورد (ولي) کساني از آنها را که ايمان آورده و کارهاي شايسته انجام داده‌اند، خداوند وعده آمرزش و اجر عظيمي داده است.

 

پیامها:

1 - مسلمانان باید در برابر دشمن؛ خشونت، قاطعیّت، صلابت و شدّت داشته و در برابر دیگر مؤمنان؛ رأفت، مودّت، رحمت و عطوفت، مهر و احساسات داشته باشند. «اشداء على الكفّار رحماء بینهم»

2- ملاك مهر و قهر، ایمان و كفر است، نه قوم و قبیله و مال و ثروت. «اشداء على الكفّار رحماء بینهم»

3- بخش‏هایى از تورات و انجیل فعلى، دست نخورده و تحریف نشده است، لذا قرآن در مواردى به آنها استناد مى‏كند. «ذلك مثلهم فى التّوراة و… الانجیل»

4- در كتب آسمانى قبل نیز پیش ‏گویى ‏هایى بوده است. در تورات و انجیل، سیماى یاران پیامبر اسلام مطرح شده است. «ذلك مثلهم فى التّوراة و… الانجیل»

ادامه »

دینداران واقعی

نوشته شده توسطرحیمی 20ام دی, 1395

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا فَلَا خَوْفٌ عَلَيهِمْ وَلَا هُمْ يحْزَنُونَ(الأحقاف/13)

کساني که گفتند: «پروردگار ما الله است»، سپس استقامت کردند، نه ترسي براي آنان است و نه اندوهگين مي‌شوند.


پیامها:

1- ایمان به خدا، خوف از دیگران را از بین مى‏برد. «ربّنا اللّه… لاخوف علیهم»

2- تنها كسانى از گذشته خود پشیمان نمى‏شوند كه همواره در راه خدا حركت مى‏كنند. «ربنّا اللّه ثم استقاموا… لا هم یحزنون»

3- جزاى استوارى ایمان و استمرار نیكى‏ها، جاودانه بودن در بهشت و نعمت‏هاى بهشتى است. «استقاموا… خالدین فیها»

4 - بهشت، پاداش اهل عمل است، نه اهل سخن. «جزاءً بما كانوا یعملون»

 

فرمایش حضرت امام حسین علیه السلام :…‌ دینداران‌ واقعی‌ چه‌ بسیار اندكند

قَالَ الْفَرَزْدَقُ: لَقِیَنِی‌ الْحُسَیْنُ علیه‌السلام فِی‌ مُنْصَرَفِی‌ مِنَ الْكُوفَه. فَقَالَ: مَا وَرَاكَ یَا أَبَا فِرَاسٍ؟!

 قُلْتُ: أَصْدُقُكَ؟! قَالَ علیه‌السلام:الصِّدْقَ أُرِیدُ!

 قُلْتُ: أَمَّا الْقُلُوبُ فَمَعَكَ، وَأَمَّا السُّیُوفُ فَمَعَ بَنِی‌ أُمَیَّه؛ وَالنَّصْرُ مِنْ عِنْدِ اللَهِ.

 قَالَ: مَا أَرَاكَ إلَّا صَدَقْتَ! النَّاسُ عَبِیدُ الدُّنْیَا وَالدِّینُ لَغْوٌ عَلَی‌ أَلْسِنَتِهِمْ، یَحُوطُونَهُ مَا دَرَّتْ بِهِ مَعَایِشُهُمْ؛ فَإذَا مُحِّصُوا بِالْبَلآءِ قَلَّ الدَّیَّانُونَ.

 «فرزدق‌ می‌گوید: چون‌ از درنگ‌ در كوفه‌ انصراف‌ پیدا كرده‌، باز می‌گشتم‌، حسین‌ علیه‌ السّلام‌ مرا در راه‌ دیدار كرد و گفت‌: ای‌ أبوفراس‌! پشت‌ سرت‌ چه‌ خبر بود؟

 گفتم‌: راستش‌ را به‌ تو بگویم‌؟! فرمود: آری‌، من‌ راستش‌ را می‌خواهم‌! گفتم‌: دل‌های‌ كوفیان‌ همه‌ با توست‌؛ ولیكن‌ شمشیرهایشان‌ همه‌ بر كمك‌ و مساعدت‌ بنی‌ اُمیّه‌ است‌؛ و یاری‌ و نصرت‌ هم‌ از جانب‌ خداست‌!

 فرمود:

آری‌! این‌ سخنی‌ است‌ كه‌ تو از روی‌ صدق‌ و راستی‌ گفتی‌! مردم‌ همگی‌ بردگان‌ و بندگان‌ مال‌ دنیا هستند؛ و تلفّظ‌ به‌ دینداری‌ فقط‌ كلام‌ لغو و بی‌محتوائی‌ است‌ كه‌ بر سر زبان‌هایشان‌ جاری‌ است‌. پاسداری‌ از دینشان‌ فقط‌ در محدوده‌ای‌ است‌ كه‌ در پرتو آن‌، معیشت‌‌های‌ فراوان‌ به‌ دست‌ آورند؛ و چون‌ با غِربال‌ امتحان‌ و ابتلاء آزمایش‌ شوند معلوم‌ می‌شود كه‌ دینداران‌ واقعی‌ چه‌ بسیار اندكند.»

ادامه »