« دانلود مداحی: در رحلت جانسوز کریم اهل بیتدلنوشته دخترم (روضه) »

لقب کریم اهل بیت برای امام حسن(ع) از کجا آمد؟

نوشته شده توسطرحیمی 21ام دی, 1391

القاب امام حسن(ع)

سبط، سید، زكى، مجتبى است كه از همه معروف‌تر (مجتبى) مى‌باشد.

پیامبر اكرم (ص) به حسن و برادرش حسین علاقه خاصى داشت و بارها مى‌فرمود كه حسن و حسین فرزندان من هستند و به پاس همین سخن على(ع) به سایر فرزندان خود مى‌فرمودند:” شما فرزندان من هستید و حسن و حسین فرزندان پیغمبر خدایند".

همسران و فرزندان امام حسن (ع)

دشمنان و تاریخ نویسان خود فروخته و مغرض در مورد تعداد همسران امام حسن (ع ) داستان‌ها پرداخته و حتى دوستان ساده دل سخنانى بهم بافته‌اند. امّا آنچه تاریخ‌هاى صحیح نگاشته‌اند همسران امام (ع) عبارتند از: (ام الحق) دختر طلحة بن عبیداللّه - (حفصه) دختر عبدالرحمن بن ابى بكر - (هند) دختر سهیل بن عمر و (جعده) دختر اشعث بن قیس.

تعداد همسران حضرت در طول زندگیش از هشت یا 10 به اختلاف دو روایت تجاوز كرده باشند. با این توجه كه (ام ولد)هایش هم داخل در همین عددند. فرزندان آن حضرت از دختر و پسر 15 نفر بوده‌اند بنام‌هاى: زید، حسن، عمرو، قاسم، عبداللّه، عبدالرحمن، حسن اثرم، طلحه، ام الحسن، ام الحسین، فاطمه، ام سلمه، رقیه، ام عبداللّه و فاطمه. نسل ایشان فقط از دو پسرش حسن و زید باقى ماند و از غیر این دو انتساب به آن حضرت درست نیست.

سیره زندگانی و كمالات‌ انسانى‌

امام‌ حسن‌ (ع‌) در كمالات‌ انسانى‌ يادگار پدر و نمونه‌ كامل‌ جد بزرگوار خود بود. تا پيغمبر (ص‌) زنده‌ بود، او و برادرش‌ حسين‌ در كنار آن‌ حضرت‌ جاى‌ داشتند، گاهى‌ آنان‌ را بر دوش‌ خود سوار مى‌كرد و مى‌بوسيد و مى‌بوييد. از پيغمبر اكرم‌ (ص‌) روايت‌ كرده‌اند كه‌ درباره‌ امام‌ حسن‌ و امام‌ حسين‌ (ع‌) مى‌فرمود: اين‌ دو فرزند من‌، امام‌ هستند خواه‌ برخيزند و خواه‌ بنشينند.

امام‌ حسن‌ (ع‌) 25 بار پیاده حج‌ كردند، درحالى‌ كه‌ اسب‌هاي نجيب‌ را با او يدك‌ مى‌كشيدند. هرگاه‌ از مرگ‌ ياد مى‌كرد مى‌گريست‌ و هرگاه‌ از قبر ياد مى‌كرد مى‌گريست‌، هرگاه‌ به‌ ياد ايستادن‌ به‌ پاى‌ حساب‌ مى‌افتاد آن‌ چنان‌ نعره‌ مى‌زد كه‌ بيهوش‌ مى‌شد و چون‌ به‌ ياد بهشت‌ و دوزخ‌ مى‌افتاد، همچون‌ مار گزيده‌ به‌ خود مى‌پيچيد. از خدا طلب‌ بهشت‌ مى‌كرد و به‌ او از آتش‌ جهنم‌ پناه‌ مى‌برد. چون‌ وضو مى‌ساخت‌ و به‌ نماز مى‌ايستاد، بدنش‌ به‌ لرزه‌ مى‌افتاد و رنگش‌ زرد مى‌شد. سه‌ نوبت‌ دارائيش‌ را با خدا تقسيم‌ كرد و دو نوبت‌ از تمام‌ مال‌ خود براى‌ خدا گذشت‌. گفته‌ اندك‌.

امام حسن‌ (ع‌) در زمان‌ خودش‌ عابدترين‌ و بى‌ اعتناترين‌ مردم‌ به‌ زيور دنيا بود. در سرشت‌ و طينت‌ امام‌ حسن‌ (ع‌) برترين‌ نشانه‌هاى‌ انسانيت‌ وجود داشت‌. هركه‌ او را مى‌ديد به‌ ديده‌اش‌ بزرگ‌ مى‌آمد و هر كه‌ با او آميزش‌ داشت‌ بدو محبت‌ مى‌ورزيد و هر دوست‌ يا دشمنى‌ كه‌ سخن‌ يا خطبه‌ او را مى‌شنيد، به‌ آسانى‌ درنگ‌ مى‌كرد.

بذل و بخشش و فريادرسی محرومان ایشان را به کریم اهل بیت (ع) معروف کرد.

امام حسن(ع) تمام توان خویش را در راه انجام امور نیك و خداپسندانه به كار می‌گرفت و اموال فراوانی در راه خدا می‌بخشید، مورّخان و دانشمندان در شرح حال زندگانی پر افتخار ایشان، بخشش‌های بی‌سابقه و انفاق‌های بسیار بزرگ و بی‌نظیری ثبت كرده‌اند. آن حضرت در طول عمر خود دو بار تمام اموال و دارایی خود را در راه خدا خرج كردند و سه بار نیز ثروت خود را به دو نیم كردند و نصف آن را برای خود و نصف دیگر را در راه خدا به فقرا بخشیدند.

در آيين اسلام، ثروتمندان، مسووليت سنگينى در برابر مستمندان و تهيدستان اجتماع به عهده دارند و به حكم پيوندهاى عميق معنوى و رشته‏‌هاى برادرى دينى كه در ميان مسلمانان برقرار است، بايد همواره در تأمين نيازمندي‌هاى محرومان اجتماع كوشا باشند. پيامبر اسلام (ص) و پيشوايان دينى ما، نه تنها سفارش‌هاى مؤكدى در اين زمينه نموده‏‌اند، بلكه هر كدام در عصر خود، نمونه برجسته‏‌اى از انسان دوستى و ضعيف نوازى به شمار مي‌رفتند.

پيشواى دوم، نه تنها از نظر علم، تقوى، زهد و عبادت، مقامى برگزيده و ممتاز داشت، بلكه از لحاظ بذل و بخشش و دستگيرى از بيچارگان و درماندگان نيز در عصر خود زبانزد خاص و عام بود. وجود گرامى آن حضرت آرام بخش دل‌هاى دردمند، پناهگاه مستمندان و تهيدستان، و نقطه اميد درماندگان بود. هيچ فقيرى از در خانه آن حضرت دست خالى برنمى‌گشت. هيچ آزرده دلى شرح پريشانى خود را نزد آن بزرگوار بازگو نمي‌كرد، جز آنكه مرهمى بر دل آزرده او نهاده مي‌شد. گاه پيش از آنكه مستمندى اظهار احتياج كند و عرق شرم بريزد، احتياج او را برطرف مي‌ساخت و اجازه نمي‌داد رنج و مذلت سؤال را بر خود هموار سازد.

سيوطی در تاريخ خود مي‌نويسد: حسن بن علی داراى امتيازات اخلاقى و فضائل انسانى فراوان بود، او شخصيتى بزرگوار، بردبار، باوقار، متين، سخى و بخشنده، و مورد ستايش مردم بود.

آن حضرت دارای قلبی پاك و رئوف نسبت به دردمندان و تیره بختان جامعه داشتند و با خرابه‌نشینان دردمند و اقشار مستضعف و كم‌درآمد همراه و همنشین می‌شدند و دردِ دلِ آن‌ها را با جان و دل می‌شنیدند و به آن ترتیب اثر می‌دادند، و در این حركت انسان‌دوستانه جز خداوند را مدّنظر نداشتند هیچ‌گاه نيز ضعیف، ناتوان و درمانده، ناامید از درب خانه آن حضرت برنمی‌گشت، حتّی خود ایشان به سراغ فقرا می‌رفتند و آن‌ها را به منزل دعوت می‌كردند و به آن‌ها غذا و لباس می‌دادند.

جریان صلح امام حسن، تاکتیکی برای حفظ تشیع و مکتب رسول الله

یکی از وقایع و اتفاقات بسیار مهم در زمان حیات امام حسن ماجرای صلح آن حضرت با معاویه است که اساتید و صاحب نظران و مورخان زیادی در این زمینه قلم فرسایی کرده‌اند اما بايد توجه داشت كه در آيين اسلام قانون واحدى بنام جنگ و جهاد وجود ندارد، بلكه همانطور كه اسلام در شرائط خاصى دستور مي‌دهد مسلمانان با دشمن بجنگند، همچنين دستور داده است كه اگر نبرد براى پيشبرد هدف مؤثر نباشد، از در صلح وارد شوند. ما در تاريخ حيات پيامبر اسلام (ص) اين هر دو صحنه را مشاهده مي‌كنيم: پيامبر اسلام كه در بدر، احد، احزاب، و حنين دست به نبرد زد، در شرائط ديگرى كه پيروزى را غير ممكن مي‌ديد، ناگزير با دشمنان اسلام قرارداد صلح بست و موقتاً از دست زدن به جنگ و اقدام حاد خوددارى كرد تا در پرتو آن پيشرفت اسلام تضمين گردد.

بنابراين، همانگونه كه پيامبر اسلام (ص) بر اساس مصالح عالي‌ترى كه احيانا آن روز براى عده‏‌اى قابل درك نبود، موقتاً با دشمن كنار آمد، حضرت مجتبى (ع) نيز، كه از جانب رهبر و پيشواى دينى بود و به تمام جهات و جوانب قضيه بهتر از هر كس ديگر آگاهى داشت، با دورانديشى خاصى صلاح جامعه اسلامى را در عدم ادامه جنگ تشخيص داد.

حضرت مجتبى (ع) در واقع صلح نكرد، بلكه صلح بر او تحميل شد. يعنى، اوضاع و شرائط نامساعد و عوامل مختلف دست به دست هم داده وضعى به وجود آورد كه صلح به عنوان يك مساله ضرورى بر امام تحميل شد و حضرت جز پذيرفتن صلح چاره‌اى نديد، به گونه‏‌اى كه هر كس ديگر به جاى حضرت بود و در شرائط او قرار مي‌گرفت، چاره‌اى جز قبول صلح نمي‌داشت؛ زيرا هم اوضاع و شرائط خارجى كشور اسلامى، و هم وضع داخلى عراق و اردوى حضرت، هيچ كدام مقتضى ادامه جنگ نبود.

غریب مدینه قربانی نادانی مردمان زمان خویش

بقیع، حسن(ع) را در آغوش کشید تا به امروز هم جهان در غربت او بگرید

شهادت آن بزرگوار هنگامی روی داد که جنبش منظّمى بر ضد حكومت اموى شكل مي‌گرفت و مبلغين و عوامل موثر آن، همان پيروان اندك و صميمى امام حسن(ع) بودند كه حضرت با تدبير هوشمندانه خويش جان آنان را از گزند قشون معاويه حفظ كرده بود. هدف اين گروه اين بود كه با افشای جناياتى كه در سراسر دوران حكومت معاويه موج مي‌زد، روح قيام را در دل‌هاى مردم برانگيزند تا روز موعود فرا رسد! لذا دوران صلح امام حسن(ع) دوران آمادگى و تمرين تدريجى امت براى جنگ با حكومت فاسد اموى به شمار مي‌رفت تا روز موعود؛ روزى كه جامعه اسلامى آمادگى قيام داشته باشد و اين موج را به قيام سالار و سيّد شهدای عالم حسين بن علی (ع) رساند. امام حسن (ع ) در تمام مدت امامت خود كه 10 سال طول كشيد، در نهايت شدت و اختناق زندگى كرد و هيچگونه امنيتى نداشت، حتى در خانه نيز در آرامش نبود.

سرانجام در سال پنجاهم هجرى به تحريك معاويه بدست همسر خود (جعده) مسموم و شهيد و در قبرستان بقيع واقع در مدينه منوره به خاک سپرده شد. امام حسن (ع) از بذل جان خود دريغ نداشت، و امام حسين (ع) در راه خدا جانبازتر از حسن نبود. چيزى كه هست، حسن، جان خود را در يك جهاد خاموش و آرام فدا كرد و چون وقت شكستن سكوت رسيد، شهادت كربلا واقع شد؛ شهادتى كه پيش از آنكه حسينى باشد، حسنى بود.

و در پایان؛ زيرك‌ترين، نادان‌ترين و گرامي‌ترين اشخاص را از منظر امام حسن(ع) بشناسيم

امام حسن مجتبی (علیه السلام) فرمودند: زیرك‌ترین و هوشیارترین افراد، شخص باتقوا و پرهیزكار مى‌باشد، أحمق و نادان‌ترین افراد، كسى است كه تبه كار و اهل معصیت باش، گرامى‌ترین و باشخصیّت‌ترین افراد، آن كسى است كه به نیازمندان پیش از اظهار نیازشان، كمك نماید.

إحقاق الحقّ: ج 11، ص 20 س 1، بحارالأنوار: ج 44، ص 30

خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)

صفحات: · 2

نظر از: قتیل العبرات [عضو] 

سلام علیکم!مطلب مفیدی بود. التماس دعا

1395/09/08 @ 15:25


فرم در حال بارگذاری ...