« آداب و مراقبات زیارت امام حسین علیه السلام در راهپیمایی اربعینتوصیف کربلای امروز »

محشور شدن افراد با پيشوايان خود در آخرت

نوشته شده توسطرحیمی 17ام مهر, 1397
 


 
 
 
 
 
 
 
 

در روز قيامت افرادى که در دنيا دنبال هر کسى رفتند و از او پيروى نمودند، و هر کسى را امام و پيشوا و مقتداى خود قرار داند، خواه از پيشوايان عدل بوده باشند و خواه از پيشوايان ظلم، اين افراد با امامان خود محشور ميشوند؛ اين رعايا و افراد رعيت با پيشوايان خود محشور و به آنها ملحق ميگردند.

اگر آن ائمه بهشتى هستند با آنها به بهشت ميروند و اگر جهنمى باشند با آنها به جهنم ميروند.

قرآن در اين باره مى فرمايد:

«يوم ندعوا کل أناس بإمـ’مهم فمن أوتى کتـ’به بيمينه فأولـ’ئک يقرءون کتـ’بهم و لا يظلمون فتيلا* و من کان فى هـ’ذه أعمى ‘ فهو فى الاخرة أعمى ‘ و أضل سبيلا؛

روزى خواهد رسيد که ما هر دسته از افراد مردم را به امامشان ميخوانيم؛ پس آن کسانيکه نامه عمل آنها به توسط راست داده شود، اين دسته نامه عمل خود را مي خوانند و به مقدار کمى هم (به مقدار چرکى که بين انگشتان فتيله ميشود) به آنها ظلم نخواهد شد. و کسى که در اين دنيا کور باشد او در آخرت کور است و راهش نايابتر و گم تر خواهد بود» (اسراء/71و72).

آن کسانيکه در دنيا چشم حقيقت و بصيرت خود را باز نکردند و به نابينائى نسبت به امور معنويه، دنياى خود را سپرى کردند و به شهوات و هواجس نفسانيه خود را مبتلا ساختند، در آخرت هم نابينا هستند و راهى ندارند.

 

در اين آيه مبارکه مي فرمايد:

ما هر دسته را به سبب امامشان ميخوانيم و نامه عمل کسانى که از ناحيه راست به آنها داده ميشود چنانست. مردم سعادتمند به سبب و بوسيله امام خوانده ميشوند و از ناحيه سعادت نامه عمل به آنها ميرسد.

امام مثل مغناطيس و آهن رباست که تمام اشياء هم شکل خود را در طيف مغناطيسى خود جمع ميکند. آهن ربا تمام ذرات آهن را به خود ميگيرد، نه ذرات مس و روى و نيکل را. امامان حق و پيشوايان عدل، افراد حق و عادل؛ و امامان باطل افراد منحرف و ستيزه جو و متعدى را به سمت خود ميکشند.

ذره ذره کاندرين ارض و سماست  ***  جنس خود را همچو کاه و کهرباست

معده نان را ميکشد تا مستقر  ***   ميکشد مر آب را تف جگر

چشم جذاب بتان زين کويهاست   ***     مغز جويان از گلستان بويهاست

زانکه حس چشم آمد رنگش کش   ***     مغز و بينى ميکشد بوهاى خوش

زين کشش ها اى خداى راز دان *** تو به جذب لطف خودمان ده امان

 

(«مثنوي» جلد ششم از طبع ميرخانى ص601 س11)

در اين عالم کثرت و اعتبار، به صورت ظاهر همه با هم مخلوط ند؛ ولى از نقطه نظر گرايش هاى باطنى مردم به دستجات و احزاب و فرق و ملل و نحل منقسم ميشوند، و هر دسته تابع امامى خاص و پيشوائى مخصوص به خود مى باشند. در قيامت که موطن بروز حقائق است خداوند هر دسته و جمعيتى را به سبب امامشان ميخواند؛ آن کسان که اهل سعادتند نامه عمل از ناحيه و موطن سعادت به آنها ميرسد و بوسيله امام بحق، امام سعادت خوانده ميشوند؛ و آن کسانى که اهل شقاوتند نامه عمل از ناحيه و موطن شقاوت و بوسيله امام باطل، امام شقاوت خوانده مي شوند. پس امام به حق که سعيد است داراى صفت سعادت است که راستى است، و يمين که سعادت است نعت و صفت امام است؛

و بنابراين تفريع «فمن أوتى کتـابه و بيمينه؛ پس هر که نامه او به دست راستش داده شود»، تفسير «يوم ندعوا کل أناس بإمـامهم؛ روزى که هر گروهى را با امامشان فرا مى خوانيم» (اسراء/71) را مى کند و مى فرمايد: چون امام محل جذب افراد هم سنخ ميباشد کسانى که داراى سنخيت رحمت و عافيت هستند و اين صفت در آنها مشهود است بوسيله امام به حق خوانده ميشوند. و امام جائر و باطل که شقى است داراى صفت شقاوت است، و امام جائر با اين صفت آنها را ميخواند و جمع ميکند.

در آيه وارد در سوره إسراء به جاى «من أوتى کتـابه بشماله؛ کسى که کارنامه اش بدست چپ او داده شود (الحاقه/25)» جمله «و من کان فى هـذه أعمي‘؛ و هر که در اين دنيا کور (دل) باشد (اسرا/72)» استعمال شده است، استفاده ميشود که اصحاب شمال در آخرت نور ندارند، نابينا و کور هستند، هم خودشان و هم امامشان؛ اهل شقاوت همه کورند، تابع و متبوع؛ تابعين کور به متبوعين کور ملحق ميشوند و يک پارچه رويهم به جهنم ميروند.

آنجا براى اشقياء، عالم نور نيست، عالم بينائى و بصيرت نيست، آنجا عالم گمراهى و گم شدن و نابود شدن و محروم بودن از تماشاى آيات خدا و جمال خداست. چقدر در قرآن کريم نسبت به اهل شقاوت لفظ ضل استعمال شده است، يعنى گم ميشوند، محو و نابود ميگردند و در آن عالم انوار تاب مقاومت و توان ايستادگى را ندارند. در اين آيه در مقابل اصحاب يمين، نابينايان را در آخرت بيان فرموده است، تا برساند که اصحاب يمين داراى نورند و داراى بصيرت عالم معنى و تجرد؛ چشم بصيرت در دنيا دارند و در آخرت اين چشم به صورت چشم و بينائى ملکوتى در آنان خواهد بود.

و چون در مقام تفصيل بر مى آيد و ذکر ميکند که اهل سعادت بوسيله امامشان بسوى سعادت کشيده ميشوند، و به عوض امام باطل و کتاب شقاوت، نابينائى آنانرا در قيامت قيم قرار داده است؛ به خوبى روشن ميشود که ائمه باطل نور ندارند. اهل سعادت امامشان و مأمومشان داراى نورند، و اهل شقاء و گمراهى امام و مأمومشان در ظلمت و کورى به سر ميبرند.

منبع:علامه طهراني؛معادشناسى 7، صفحه 25-20


/>







div>







فرم در حال بارگذاری ...