« دعاى کمیل به همراه متن و صوت + دانلودمتن ،ترجمه و نرم افزار اندروید دعای کمیلبانگ وللَّه على النّاس زنند »

مدينه منوّره:

نوشته شده توسطرحیمی 12ام مهر, 1391

تاريخ مدينه:

     شهرت اين شهر به خاطر هجرت پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله بدانجاست، اما شهر خود تاريخى طولانى دارد. چنانكه نوشتيم، نام پيشين آن يثرب است و بعضى تاريخ‏نويسان احتمال داده‏اند حدود قرن دوم پيش ازميلاد مسيح مردمى از نژاد مصر قديم اين شهر را در دست داشته‏اند و بدين جهت واژه يثرب را لغتى قبطى گرفته‏اند.(2)

     آنچه از نتيجه پژوهشهاى دانشمندان اخير بدست آمده است اين كه: در سده چهارم ميلادى پس از بهم خوردن وضع سياسى و اقتصادى جنوب عربستان، گروهى از مهاجران آن‏ منطقه به يثرب آمدند و چون وضع طبيعى زمين را مناسب ديدند در آنجا سكونت كردند، اينان از نژاد قحطانى بودند كه بعدها نام يمانى و نامهاى ديگر بخود گرفتند.

     چنانكه دسته‏اى هم از مهاجران يهودى در داخل شهر و دهكده‏هاى مجاور آن سكونت كردند. احتمال مى‏دهند هجرت كوچ كنندگان يهودى پس از ويرانى اورشليم به‏دست بخت نصر بوده است.

     بهر حال آنچه مدينه را در تاريخ اسلام و جهان مشهور ساخت هجرت پيغمبر صلى الله عليه و آله بدانجا بود. پيغمبر در ماه سپتامبر سال ششصد و بيست و دو ميلادى كه مصادف با ربيع‏الاول بود بدين شهر درآمد. و اين هجرت مبدأ تاريخ مسلمانان گشت، ليكن آغاز سال را از محرم گرفتند.

     گروهى از مسلمانان شهر مكه پيش از پيغمبر و پس از هجرت او، شهر خود را ترك گفتند و بتدريج به مدينه آمدند. در قرآن و سنت پيغمبر و عرف مسلمانان مردم شهر مدينه «انصار» و مسلمانان مكه «مهاجران» لقب گرفتند.

     رسول اللَّه صلى الله عليه و آله در ماههاى نخستينِ‏هجرت، ميان دو گروه عقد برادرى بست و هر يك تن از عرب‏هاى قحطانى با تنى از عرب‏هاى عدنانى برادر گشت و بدين ترتيب آن هم چشمى و يا برترى جويى كه از صدها سال پيش، ميان دو دسته شمالى و جنوبى پديد آمده بود برطرف گرديد.

     قرآن كريم می فرمايد: و به ياد آوريد نعمت‏هاى خدا را بر خويش كه دشمن بوديد و خدا ميان دلهاى شما سازگارى داد و به نعمت او برادر يكديگر گشتيد.(3)

     پيمان‏ نامه مدينه كه بايد آن را كاملترين و جامع‏ترين اعلاميه حقوق انسانى خواند در اين شهر و به‏فاصله كمتر از يك سال از هجرت نوشته شد. پس از آن مدينه مركز حكومت اسلامى گرديد. پس از رحلت پيغمبر تا سال سى و پنجم هجرى سه خليفه اين شهر را مقر حكومت خود قرار دادند.

     هر چند ازآن پس مركز خلافت به كوفه و سپس به دمشق و بغداد منتقل شد اما مدينه موقعيت معنوى خود را تا سده چهارم هجرى همچنان نگاهداشت و جايگاه علم و ادب و موطن بسيارى از علما، فقها و صالحان بود.

     وضع شهر مدينه در عهد پيامبر خدا و ابوبكر و عمر از جهت عمران و آبادانى تغييرى چندان نيافت. نخستين بار عثمان بود كه براى خود خانه‏اى از سنگ و گچ ساخت كه درهاى آن از چوب كاج بود.

     در سال چهل و يكم هجرت كه معاويه خود را خليفه مسلمانان خواند، براى اين كه بزرگان مهاجر را همراه داشته باشد و نيز از آن جهت كه گروهى از خاندان او در اين شهر بسر مى‏بردند از بذل مال به آنان دريغ نكرد. اين روش در تمام دوران حكومت اموى ادامه داشت و در نتيجه مدينه از جهت عمران و آبادى پيشرفتى بزرگ كرد. اما به موازات برخوردارى اين بزرگان از مال و آسايش، فساد اخلاق نيز در ميان‏آنان رواج يافت؛ چنان كه هنوز سده نخستين هجرت پايان نيافته بود كه مدينه مركز مهم تربيت موسيقى دانان- زن يا مرد- و صدور آنان به ديگر شهرها گرديد و خانه‏هايى در اين شهر برپا شد كه جايگاه عياشان و خوشگذرانان بود.(4)

     كشتار دسته جمعى مردم به سال شصت و سوم هجرى كه به امر يزيد بن معاويه به دست مسلم بن عُقْبه صورت گرفت و به نام «وقعه حَرّه»(5) معروف شده، يكى از برگ‏هاى سياه تاريخ حكومت امويان است و مى‏توان قسمتى از تباهى عمومى و فساد اخلاق مردم مدينه را در سالهاى بعد معلول اين فاجعه دانست. پس از انتقال مقر خلافت از دمشق به بغداد (دوره عباسيان) خلفاى اين خاندان توجه چندانى به اين شهر نكردند.

 

منبع:

  • سید جعفرشهيدى(ره)/عرشيان

پی نوشت:

1.  مرآةالحرمين، ج 1، ص 445. در راهنماى مدينه كه در سالهاى اخير به چاپ رسيده است درجه گرما را در اوت 37 درجه نوشته است كه مسلماً درست نيست و يا در سالى خاص كه اين راهنما منتشر شده به آن اندازه رسيده است امسال در يكى از شبهاى ماه ژوئن تلويزيون درجه حرارت را 42 اعلام كرد كه مسلماً باز دو سه درجه كمتر گزارش شده.

2.  فريد وجدى. ذيل مدينه، ص 529، ج 8. ليكن اين گفته نبايد درست باشد چه واژه« يثربا» در كتيبه‏هاى سبائيان و در جغرافياى بطلميوس ديده مى‏شود( تاريخ العرب، ج 1، ص 146. دائرة المعارف بريتانيا ذيل مدينه).

3.  آل عمران/103

4.  سید جعفر شهیدی /زندگانى على بن الحسين عليهما السلام ، ص 104- 103

5.  حَرَّه به معنى سنگلاخ است و اين گونه سنگلاخ‏ها پيرامون‏مدينه فراوان بوده است. ليكن با گسترش شهر امروز بيشتر آنها را ساختمان‏هاى نو اشغال كرده است. حرّه‏اى كه اين جنگ در آن رخ داد« واقِمْ» نام داشت.

صفحات: · 2


فرم در حال بارگذاری ...