« دعای مکارم اخلاق (دانلود متن، ترجمه و صوت)+فایلwordوpdfبه مناسبت روز دانشجو »

مرگ و عالم آخرت

نوشته شده توسطرحیمی 16ام آذر, 1391

سخنرانی شیخ حسین انصاریان درباره مرگ و آخرت( رمضان 1383)

  الحمدلله رب العالمين و صلّى الله على جميع الانبياء والمرسلين و صلّ على محمد و آله الطاهرين.

     وجود مبارك رسول خدا صلى الله عليه وآله در شهر مدينه در ارتباط با هشدار نسبت به انتقال انسان به عالم آخرت ، سخنرانى بسيار مهمى داشتند كه متن اين سخنرانى را كتاب شريف »اصول كافى « ، جلد دوم ، در باب فضل قرآن مجيد نقل مى‏ كند و راوى اين سخنرانى نيز مقداد بن اسود(76) كه از چهره‏هاى برجسته ايمان ، عمل صالح و اخلاق پاك و فوق العاده مورد توجه رسول خدا صلى الله عليه وآله و اميرالمؤمنين عليه السلام بوده است .

     علماى اهل تسنن نيز متن اين سخنرانى را در كتاب شانزده جلدى »كنز العمال « نقل مى‏كنند و راوى اين روايت در كتب آنها ، وجود مبارك اميرالمؤمنين عليه السلام است . معلوم مى‏شود در آن سخنرانى مهم هم مقداد حضور داشته و هم اميرالمؤمنين عليه السلام كه نقل فرموده‏اند .

قوانين ضرورى حاكم بر عالم

      مقداد مى ‏گويد : پيغمبر صلى الله عليه وآله سخنرانى خود را با اين جملات شروع كردند : » أيّها الناس « . نفرمودند : »أيّها المؤمنون « اى امت من ؛ چون مطالبى را كه مى‏ خواستند بيان كنند ، سلسله جرياناتى است كه بر آحاد مرد و زن عالم حاكم است و خروج از اين حاكميت براى احدى ميسّر نيست . انسان بخواهد يا نخواهد ، قوى باشد يا ضعيف ، محكوم اين جريانات است و همين محكوم بودن انسان و موجودات نسبت به جرياناتى كه در عالم حاكم است ، دليل بر وجود پروردگار است ؛ چون اگر مسأله خدا در كار نبود ، همه چيز در اين عالم ثابت ، ازلى و ابدى بود .

حدوث عالم ، دليل بر وجود خدا

      اين كه براى همه دانشمندان ثابت است كه خلقت جهان ابتدا دارد ؛ يعنى روزگارى نبوده و بعد رخ نشان داده است و براى آنان ثابت است كه روزى خواهد رسيد كه اين نظام از هم بپاشد و به هم بخورد .

      خود اين‏ها دليل بر اين است كه جهان به خودش متكى نيست ، آن را به وجود آورده‏اند و اين كه به وجودآورنده جهان را از اين صورت و نظام درخواهد آورد . براى آنان ثابت است كه خورشيد چراغ ابدى نيست ، بلكه پايان‏پذير است ، موجودات عالم ثابت ، دايمى و پايان ناپذير نيستند و براى اهل انصاف روشن است كه چون جهان روزگارى نبوده ، پس نبود ، نمى‏تواند باعث بود باشد ؛ چون آن زمانى كه نبود ، در حال نبودن كه نمى‏تواند باعث به وجود آوردن خود باشد .

      پس بايد شخصى عاقل ، حكيم ، حسابگر و ناظمى باشد كه جهان را به وجود آورده باشد و اين به وجود آورده شده نيز تحت تصرّف حكيمانه اوست و همه تغييرات و تحوّل‏ها به وسيله او انجام مى ‏گيرد .

صفحات: 1·

آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(1)
4 ستاره:
 
(0)
3 ستاره:
 
(0)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
1 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
5.0 stars
(5.0)
نظر از: معاونت فرهنگی [عضو] 
5 stars

لحظه مرگ ما، روز و ساعتش معین است…

ولی خوشا به حال کسانی که چگونه رفتنشان را انتخاب میکنند و بدا به حال آنها که بی اختیار می روند.

دانشجوی شهید، جاویدالاثر عبدالرضا علیخانی

1391/09/16 @ 09:48


فرم در حال بارگذاری ...