« توجه به حقيقت اعمالشاعر کنار دفترش افتاد از نفس... »

معرفی مساجد تاریخی مدینه منوره

نوشته شده توسطرحیمی 13ام مهر, 1391

1. مسجدالنَّبى:


     مسجد پيغمبر كه در قسمت شرقى مدينه بنا شده، پس از مسجدالحرام مشهورترين مسجد در تاريخ اسلام است و يكى از مسجدها است كه به فرموده رسول خدا صلى الله عليه و آله بايد به سوى آن كوچ كرد. اين مسجد مربعى است مستطيل كه جز قسمت وسط از چهار سو، مسقف است و داراى پنج در مى‏   باشد:

     باب ‏السلام و باب ‏الرحمه در جهت مغرب، باب توسل يا باب مجيدى در جهت شمال و باب‏النساء و باب جبرئيل در جهت شرق؛ در نوسازى اخير آن چنان كه بر مساحت آن افزوده‏ اند، شمار درها نيز بيشتر شده.

مسجد مدينه تاريخى دراز دارد. هنگامى كه پيامبر خدا صلى الله عليه و آله از مكه به مدينه رسيد و در خانه ابو ايوب انصارى منزل كرد، جايى را كه شتر وى بر آن خفت- و آن خرما مى‏خشكاندند،- از آنِ دو يتيم بود، پيغمبر آن زمين را از ولىِّ آن دو طفل به ده دينار خريد و مسجد را در آن ساختند.

مساحت زمين در آن روز حدود هفتصد و پنجاه متر بوده است (30*25)، صحن مسجد را با ريگ سياه فرش كردند.ديوارها را با خشت و گل بالا بردند؛پيغمبر شخصاً در ساختمان اين مسجد كمك مى‏كرد.

قسمتى از مسجد را با شاخ و برگ درخت خرما مسقف ساختند و اين سقف را بر روى پايه‏هايى از تنه درخت خرما نهادند سه در از جانب شرق و غرب و جنوب براى آن قرار دادند.

جهت شمال متوجه قبله نخستين مسلمانان (مسجدالاقصى) بود سپس جهت قبله به خانه كعبه تغيير يافت.

در داخل مسجد، صفّه‏اى (ايوانچه مانند) آماده كردند كه مستمندان در آنجا بسر مى‏بردند. اينان همان دسته از مسلمانانند كه به «اصحاب صُفَّه» معروف گشتند.

     خانه‏ هاى زنان پيغمبر نيز كه حجره‏هايى بود در اطراف مسجد قرار داده شد. چون رسول خدا از جنگ خيبر بازگشت مسجد را از سه سوى شرق و غرب و شمال وسعت دادو به صورت مربعى درآمد كه هر ضلع آن يكصد ذراع بود.(1) چون پيغمبر به جوار پروردگار رفت او را در حجره عايشه كه در كنارمسجد بودبه‏خاك سپردند. پس از رحلت رسول‏خدا، مدتى در مسجد تغييرى صورت نگرفت چه، مى‏گفتند چون پيغمبر خود در ساختمان اين مسجد شريك بود، تصرف در آن روانيست، سرانجام ضرورت، آنان را بدين تغيير واداشت كسانى كه در كنار مسجد سكونت داشتند خانه‏هاى خود را بخشيدند و بر وسعت مسجد افزوده شد.

     نخستين تغيير در عهد عمر به‏ سال هفدهم از هجرت صورت گرفت. عمر ديوار مسجد را نوسازى كرد. بعض ستونها را تغيير داد و اندكى از سه سمت غرب، شمال و جنوب به مساحت مسجد افزود. (سال هفدهم هجرى) در خلافت عثمان در سال بيست و نهم هجرى مسجد را از چهار جهت وسعت دادند. و رواق‏ها از جانب شرق و شمال و سمت قبله براى آن ساختند.

    در خلافت وليد بن عبدالملك، عمر بن عبدالعزيز از جانب وى حاكم مدينه بود، مسجد را از سوى شمال و غرب و شرق وسعت داد. خانه‏هاى زنان پيغمبر را داخل مسجد كرد.

     براى مسجد چهار مأذَنه ساخت و صحن آن را با سنگ مرمر فرش كرد. اين نوسازى از سال هشاد و هشت تا سال نود و يك هجرى ادامه داشت. به سال 160 تا 165 هجرى مهدى عباسى ديگر بار در نوسازى آن كوشيد.

     شب جمعه اول رمضان سال 654 بر اثر شعله يكى از چراغها، مسجد آتش گرفت و سراسر آن جز قبه‏اى در صحن مسجد سوخت‏(2) عبداللَّه بن منتصر در اين باره به مستعصم نامه نوشت و او در سال 665 مسجد را نوسازى كرد.

     به سال 678 قلاوون براى مسجد گنبد ساخت. به سال 813 الملك الاشراف برساباى و به سال 853 ملك ظاهر برقون در آن تعميرات ديگرى كردند.

      در سال 866 بر اثر صاعقه‏اى جانب بيرونى روضه مطهر آسيب ديد، اما خود روضه مصون ماند.(3) از آن روزگار شعرهايى‏از شاعران مذاهب اسلامى در دست است كه هر دسته به گمان خود مى‏خواسته است شومى اين حادثه را در نتيجه بدعتِ دسته ديگر بداند. بارى چون خبر آتش سوزى به قايتباى پادشاه مصر رسيد بنايان و معماران مخصوص را به مدينه فرستاد و آنان مسجد را نوسازى كردند. بر بالاى گنبد پيشين گنبدى بلندتر برآوردند.

     در سال 980 سلطان سليم تعميراتى ديگر انجام داد و در سال 1223 سلطان محمود گنبد را نوسازى كرد. در سال 1255 آن را به رنگ سبز نمود و بدين جهت به «قبةالخضرا» موسوم شده است.(4)

     نوشته ‏اند سلطان عبدالمجيد مبلغ يك ميليون ليره عثمانى‏ صرف اين تعميرات كرد.(5) در سلطنت سلطان عبدالمجيد به سال 1326 هجرى مسجد را برق كشى كردند.(6) اثر تعميراتى كه در دوره اخير پادشاهان عثمانى در مسجد نبوى صورت گرفت چنان بود كه تا عصر ما نيز باقى مانده است.

     در سالهاى 1370- 1375 دولت عربستان سعودى با صرف هزينه‏اى در حدود پنجاه ميليون ريال سعودى تعميراتى در مسجد پديد آورد.

     در طرحى كه اكنون در دست اجراست مساحت مسجد به شصت و هفت هزار متر مى‏رسد و داراى شصت و پنج در خواهد بود و گنجايش دويست و پنجاه هزار نمازگزار را خواهد داشت.(7)

2. مسجد قُبا:

     «قبا» دهكده‏اى بوده است كه مقارن هجرت پيغمبر به مدينه، طائفه بنى عَمْرو بن عَوف در آن سكونت داشتند. ميان آن دهكده و مدينه دو ميل مسافت بود. مسجدى كه به نام قُبا معروف است در اين دهكده ساخته شده و بارها تجديد بنا گرديده است. در حال حاضر آن را نوسازى كرده‏اند. و مرافق بسيارى بدان پيوسته‏اند و مساحت آن به 13500 متر مربع رسيده است. گويند اين نخستين مسجد در اسلام است و آن را صحابه رسول خدا كه از مكه به مدينه هجرت كردند و در اين‏ دهكده ساكن شدند ساختند، و گويند مقصود از «مسجدى كه بنياد آن بر پرهيزكارى است» اين مسجد است. و دسته‏اى ديگر گفته‏اند: آن آيات، درباره مسجد نبوى در مدينه است.

3. مسجد ذوقبلتين:

     مسجدى است در شمال غربى مدينه كه بنام بنى سَلَمه معروف بوده است و در اين مسجد در ماه شعبان سال دوم از هجرت هنگامى كه پيغمبر نماز ظهر رامى‏خواند آيه تغيير قبله‏(8) بر وى نازل گشت و پيغمبر در بين نماز روى خود را از بيت‏المقدس به كعبه برگرداند. در اين مسجد، به يادبود اين تغيير، دو محراب به سوى قبله نخستين و قبله دوم ساخته بودند، ليكن در نوسازى اخير آن قبله را برداشته‏اند.

    علت اینکه چرا اين اثر تاريخى را برداشته‏ اند؟

    گفته شده: از آن رو كه مردم نادانسته بدان قبله نماز مى‏ خواندند!

     مساحت مسجد ذوقبلتين در بازسازى اخير به سه هزار و نهصد و بيست متر مربع رسيده است.(9)

4. مسجد جمعه:

     اين مسجداز جهت‏تاريخى‏دوّمين مسجد است و آن‏را مسجد وادى و مسجد عاتكه نيز نامند. اين مسجد در باغى‏است كه بستان شربتلى نام دارد. چون رسول صلى الله عليه و آله از قبا روانه مدينه شد، عتبان بن مالك رئيس خاندان بنى عمرو بن عوف نزد آن حضرت آمد و گفت اى فرستاده خدا! شما چند روز در محل پسرعموهاى ما به سر برديد؟ و اين براى آنان موجب فخر هميشگى است. رسول خدا نزد آنان فرود آمد و آن روز جمعه بود. نماز را در آنجا خواند و جاى نماز را مسجد ساختند.

5. مسجد فضيخ:

     اين مسجد در انتهاى شارع‏العوالى، طرف راست راهى است كه به سوى مستشفى‏الوطنى مى‏رود. اين مسجد نيز از مسجدهاى تاريخى و معروف است. فضيخ شرابى است كه ازخرما گيرند. در نامگذارى آن نوشته‏اند كه جمعى از مسلمانان در خانه‏اى به باده‏گسارى مشغول بودند بر اثر مستى بجان هم افتادند، در اين هنگام بود كه آيه حرمت خمر نازل شد. و چون خبر به آنان رسيد توبه كردند و كوزه‏هاى خمر را شكستند، سپس آن خانه به مسجد تبديل گرديد. (10)

6. مسجد فتح:

     اين مسجد در شمال غربى مدينه در دامنه كوه سَلْع بر بلندى قرار دارد. در اين مسجد بود كه رسول خدا صلى الله عليه و آله در جنگ خندق بر مشركان نفرين كرد و آنان شكست خوردند.(11)

     مجلسى از تفسير على بن ابراهيم آورده:

     چون محاصره به درازا كشيد و رسول خدا صلى الله عليه و آله ناتوانى اصحاب خويش ديد، بر كوهى برشد كه امروز مسجد فتح بر آن كوه است و از خدا يارى خواست و گفت:

     اى فريادرس اندوهگينان! و اى پاسخ گوينده بيچارگان! اى زداينده اندوه‏هاى بزرگ! تو مولاى من، ولى من، ولى پدران درگذشته من هستى، غم و اندوه و غصه ما را بزداى! و به توان و نيرو و قوت خود، اندوه اينان را برطرف ساز. جبرئيل فرود آمد و گفت: اى محمد، خدا گفته تو را شنيد و دعاى تو را پذيرفت و باد «دبور» را با فرشتگان مأمور ساخت تا قريش را پراكنده سازند.(12) نظير چنين دعا را احمد نيز در مسند آورده است.(13)

7. مسجد على عليه السلام:

     اين مسجد در جنوب مسجد فتح و مشرف بر وادى بطحان است. گويند در مدت محاصره شهر مدينه در جنگ احزاب، اميرالمؤمنين على عليه السلام در آن به عبادت‏ مى‏پرداخته است. در نزديكى اين مسجد چند مسجد ديگر است كه بنام مسجد فاطمه عليها السلام مسجد ابوبكر و مسجد عمر معروف است.

     این مسجد در شمال غربی «مسجد الغمامه» و در فاصله ـ تقریبا ـ 90 متری آن واقع است. در برخی از کتابهای مربوط به تاریخ مدینه آمده است: پیامبر یک یا دو سال در این مسجد نمازگزارده است. برخی از شاعران ابیاتی درباره این مسجد سروده و نسبت به سکونت در خانه های اطراف آن اشتیاق پیدا کرده اند.

     اکنون مساحت این مسجد بزرگتر از مساحت مسجد اصلی است و به تازگی تجدید بنا شده است.

8. مسجد غمامه:

     غمامه به معناى ابر است. واقدى نويسد: نخستين نماز عيد كه رسول خدا صلى الله عليه و آله به سال دوم هجرت در مدينه خواند در صحرا بود. عصايى را كه نجاشى به زبير بن عوام داده بود و او آن را به رسول صلى الله عليه و آله هديه كرد با خود داشت.

     رسول صلى الله عليه و آله نماز را در صحرا خواند سپس در سده دوم هجرت آن نمازگاه را مسجد كردند. در سبب نامگذارى آن به «غمامه» نوشته‏اند: رسول خدا در آنجا براى باران‏ دعا كرد و چون دعا خواند ابرى پديد آمد و باران باريد. (14)

     این مسجد در سمت غرب مسجد پیامبر ـ ص ـ و به فاصله چهار صد متری آن واقع است. نمازهای پنج گانه بجز نماز جمعه در آن برگزار می شود.

     این مسجد به «مسجد المصلی» شهرت یافت؛ زیرا پیامبر ـ ص ـ نماز دو عید فطرقربان را چندین بار در آن اقامه کرده است. سپس به «مسجد الغمامه» تغییر نام پیدا کرد و اکنون نزد مردم به این نام معروف است.

     روایت شده که پیامبر ـ ص ـ به سوی مسجد المصلی شتافت و فرمود: این مسجد سایبان و مصلای ما برای عید فطر و قربان است. (مساحت آن) برای ما نه تنگ و نه کوچک است.

9.مسجد السُقيا:

     اين مسجد در نزديكى ميدان عنبريه است. گويند رسول خدا صلى الله عليه و آله هنگام رفتن به بدر در آنجا نماز خواندند و دعا كردند، سپس در آنجا مسجدى ساخته شد.

     این مسجد در غرب مسجد شریف نبوی و در فاصله 2100 متری آن واقع است. این مسجد با داشتن سه گنبد (که بزرگترین آنها گنبد میانی است) ویژگی پیدا کرده است. در حال حاضر این مسجد در داخل محوطه ایستگاه راه آهن و در سمت جنوب آن واقع است. مردم ـ عموما ـ به این ایستگاه راه آهن، «استاسیون» می گویند.

     این مسجد در محل استقرار رسول خدا ـ ص ـ به هنگام خروج از مدینه برای جنگ با مشرکان در غزوه بدر، احداث گردید. در این محل پیامبر ـ ص ـ از نیروهایش سان دید و در همانجاست که این آیه به رسول خدا ـ ص ـ نازل گردید:

     «وَإِذْ يعِدُكُمُ اللَّهُ إِحْدَى الطَّائِفَتَينِ أَنَّهَا لَكُمْ وَتَوَدُّونَ أَنَّ غَيرَ ذَاتِ الشَّوْكَةِ تَكُونُ لَكُمْ وَيرِيدُ اللَّهُ أَنْ يحِقَّ الْحَقَّ بِكَلِمَاتِهِ وَيقْطَعَ دَابِرَ الْكَافِرِينَ»(الأنفال/7)

     «هر آینه که خدا شما را وعده پیروزی بر یکی از دو طایفه (قافله قریش یا کاروان شام) داد و شما مایل بودید آن طایفه که شوکت و سلاحی به همراه ندارند (بی رنج جهاد) اموالشان نصیب شما شود و خدا می خواست صدق سخنان حق را ثابت گرداند و ریشه کافران را از بُن برکند.»

     پیامبر ـ صلی علیه  و آله و سلم ـ در این مسجد نماز گزارد و برای مدینه برکت خداوندی را آرزو کرد.

     در جنوب این مسجد چاه «السقیا» قرار داشت که از آن برای رسول خدا ـ ص ـ آب آورده می شد. اکنون اثری از این چاه یافت نمی شود.

10. مسجدالسجده یا البحیر یا  ابوذر:

     اين مسجد در انتهاى شارع ابوذر فعلى است و اخيراً آن را كوفته و از نو با مساحتى بيشتر ساخته‏اند.

     نام اصلی این مسجد، «مسجد السجده» است. علّت این نامگذاری آن است که پیامبر ـ صلی علیه و آله و سلم ـ در این مسجد دو رکعت نماز خواند و در رکعت دوّم سجده اش را طول داد، به طوری که اصحاب گمان بردند وی جان به جان آفرین تسلیم کرده است. لیکن وقتی که از سجده برخاست فرمود: جبرئیل نزد من آمد و گفت: هر کس از امّت تو بر تو صلوات بفرستد، خداوند بر او ده صلوات می فرستد و ده بار درجات او را بالا می برد.

     سپس نام «البحیر» بر این مسجد اطلاق شد. البحیر نام باغی است که مسجد در کنار آن قرار دارد. سرانجام به مرور زمان این اسم به بوته فراموشی سپرده شد و در حال حاضر به نام «مسجد ابوذر» معروف است. شاید این نام گذاری، به دلیل قرار گرفتن آن، در خیابانی به همین نام باشد.

11. مسجد بنى‏ظفر:

     اين مسجد در جانب شرقى بقيع به طرف حَرّه غربى است.

     گويند پيامبر خدا صلى الله عليه و آله با عبداللَّه بن مسعود و معاذ بن جبل و جمعى از صحابه در آن مسجد نشست و فرمود قرآن بخوانيد و چون قارى بدين آيه رسيد «فَكَيفَ إِذَا جِئْنَا مِنْ كُلِّ أُمَّةٍ بِشَهِيدٍ وَجِئْنَا بِكَ عَلَى هَؤُلَاءِ شَهِيدًا»(15):حال آنها چگونه است آن روزي که از هر امتي، شاهد و گواهي (بر اعمالشان) مي‌آوريم، و تو را نيز بر آنان گواه خواهيم آورد؟

     رسول خدا گريست چندان كه محاسن شريفش ترشد.

12. مسجد شمس:

     يا مسجد ردالشمس، بعضى پنداشته‏اند اين مسجد همان مسجد فضيخ است، ليكن چنين نيست، چه، مسجد فضيخ در عوالى در ناحيه حرّه شرقى است در حالى كه مسجد شمس در قربان، بين قبا و العوالى بوده است. در اين نقطه، در فضايى كه ميان چند درخت قرار دارد، مخروبه است و مربع مستطيل كه اطراف آن سنگ‏هاى سياه است و مانده ديوارهاى ويران شده. بعضى را گمان آن است كه اين ويرانه همان مسجد شمس است، ليكن به گمان اين بنده، چنانكه آثار نشان مى‏دهد اين ويرانه «اطُم» بوده است و اطم خانه كوچكى است كه از سنگ‏هاى سياه مى‏ساختند و چون چند خانه با هم يكجا و در حصارى محدود باشد آن را حصن (قلعه) گويند. شمار اين اطم‏ها در مدينه بيش از صد بوده است كه با گسترش شهر در طول تاريخ، همگى از ميان رفته است. در فاصله دويست متر از شرق اين ويرانه ديوارى است كه روى آن «مسجد شمس» نوشته است و گمان دارم مسجد شمس همانجا بوده است. اما چرا مسجد را «مسجد شمس» گويند، بر طبق آنچه شيعيان معتقدند و حديث‏هايى هم از جز شيعه درباره آن آمده، خلاصه آن اين است كه: سر رسول خدا صلى الله عليه و آله در دامن على عليه السلام بود و به‏خواب رفت تا آفتاب پنهان شد. چون رسول از خواب بيدار شد وقت نماز عصر گذشته بود. رسول گفت: «پروردگارا! او (على) در طاعت تو و پيمبر تو بوده است، پس آفتاب را بر او برگردان.» آفتاب برگشت تا على عليه السلام نماز عصر خواند. (16)

    اما مؤلف كتاب تاريخ معالم المدينه مى‏نويسد: آن را مسجد شمس گويند چون بر تلّى بوده است و آفتاب به هنگام دميدن بر آن مى‏تافته است.

13. مسجد شَجره:

     در فاصله يك فرسنگ و نيم از مدينه قرار داشته است كه اكنون با گسترش شهر، اين مسافت كمتر شده. چون درخت كُنارى در كنار مسجد بوده است. اين مسجد به نام «شجره» معروف گرديده است. اهميت اين مسجد بيشتر در آن است كه رسول خدا صلى الله عليه و آله در حجةالوداع از آنجا محرم شد. هم اكنون حاجيان ايرانى كه پيش از اعمال عمره به مدينه مى‏روند، در مسجد شجره احرام مى‏بندند. اين مسجد در سالهاى پيش بسيار محقر و خالى از نظافت بود. در نوسازى‏ اخير (از 1366 به بعد) بر مساحت مسجد افزوده‏اند چنانكه گنجايش پنج هزار نمازگزار دارد. بيرون مسجد بيش از پانصد دوش حمام و بيش از سيصد و پنجاه عدد دستشويى ساخته شده است.

     جز اين مسجدها، مسجدهاى ديگرى نيز در مدينه هست كه هر يك كم و بيش سابقه تاريخى دارد. چون مسجد بنى‏قريظه، مسجد سقيا و چند مسجد ديگر.

14. مسجد مباهله:

     مسجدى را كه به نام «مسجد مباهله» نشان مى‏دهند، نماينده رويدادى تاريخى و بزرگ است.

     «مباهله» در لغت «بريكديگر نفرين و لعنت كردن» است.

     در سال دهم هجرت گروهى از ترسايان نجران (ناحيه‏اى است‏در يمن در جنوب عربستان) نزد رسول صلى الله عليه و آله آمدند و در باره عيسى عليه السلام با او گفتگو كردند. رسول صلى الله عليه و آله فرمود عيسى بنده خدا و كلمه او بود كه آن را بر مريم القا فرمود. گفتند چگونه ممكن است انسانى بى‏پدر به دنيا آيد؟ قرآن در اين باره نازل شد كه مثل عيسى، مثل آدم است. چون گفتگو دراز گرديد رسول صلى الله عليه و آله به حكم خدا فرمود: ما و شما پسران، زنانمان و خودمان به مباهلت شويم تا لعنت خدا بر دروغ‏گويان باشد. در آن روز كه بيست و چهارم و به قولى بيست و يكم ذوالحجه بود رسول خدا با على مرتضى و زهرا و حسن و حسين عليهم السلام بيرون شدند. ترسايان چون هما و جلال آن بزرگواران را ديدند، ترسيدند و از مباهله چشم پوشيدند و با رسول صلى الله عليه و آله مصالحت كردند و جزيه پذيرفتند.

16. مسجد المنارتین

     این مسجد در غرب مسجد السقیا و در فاصله یک کیلومتری آن واقع است و در صد متری قبل از پمپ بنزین العواجی (الخضر) و در سمت راست راه قدیمی مکه قرار دارد. این مسجد اینک به حال خود رها شده و به حالت ویرانه ای است که امکان نماز خواندن در آن وجود ندارد.

     پیامبر خدا ـ ص ـ در این محل نمازگزارد و به همین خاطر در آن محل مسجدی احداث گردید.(17)

     استاد غالی الشنقیطی در کتابش (الدرّ الثمین) (18)می نویسد:

     «در سمت چپ جاده مسجد المنارتین قرار دارد. گفته شده است پیامبر اکرم ـ ص ـ در آن نقطه نماز گزارد و به همین دلیل مسجدی در آنجا ساخته شد. در حال حاضر ساختمان مسجد نوسازی شده و بنای آن زیبا و بزرگ است و نمازهای پنج گانه در آن گزارده می شود.»

    به نظر می رسد این سخنان صحت نداشته باشد؛ زیرا این مسجد در سمت راست جاده جده ـ مکه واقع است و هیچگاه نوسازی نشده و نمازی در آن اقامه نمی شود.

17. مسجد الاجابه

     این مسجد در شمال شرقی مسجد نبوی و در مسافتی ـ تقریبا ـ 650 متری آن واقع است و نیز این اسم (الاجابه) بر خیابانی اطلاق می شود که خیابان «الستین» از نزدیکی آن می گذرد.

     این مسجد به بنی معاویه(19)، که از طایفه اوس می باشند، تعلق داشته و به نام آنها شناخته می شده است لیکن اکنون به «مسجدالاجابه» مشهور است؛ زیرا خدواند متعال در این مسجد دعای پیامبرش را اجابت کرد. روایت شده است روزی پیامبر ـ ص ـ از این محل می گذشت، پس وارد مسجد شد و دو رکعت نماز گزارد ما نیز همراه او نماز گزاردیم. سپس دعای خود را طول داد و بعد از آن، رو به ما کرد و فرمود: از پروردگارم سه چیز خواستم، دو چیز را اجابت نمود و یک چیز را دریغ کرد؛ از خدا خواستم امّت مرا با خشکسالی هلاک نکند پس اجابت کرد و از او ـ جلّ وعلا ـ خواستم امّت مرا با غرق کردن هلاک ننماید، پس اجابت فرمود. خواسته سوّمم این بود که: خودشان را میان خود قرار ندهند، پس دریغ نمود.

     ابن شبّه(20) می گوید: پیامبر ـ ص ـ دو رکعت نماز در مسجد بنی معاویه گزارد. سپس برخاست و به مناجات با پروردگارش پرداخت و آنگاه از مسجد خارج شد.

گفته شده است که پیامبر اکرم ـ ص ـ به اندازه دو وجب از سمت راست محراب در آن نماز گزارد. این مسجد در دوران های متعدد مورد اهتمام بوده و مکرر نوسازی گردیده است.(21)

     به علاوه این که گفته شده، مباهله میان پیامبر ـ ص ـ و هیأت مسیحیان نجران، در این مسجد به وقوع پیوست؛ به طوری که خداوند متعال به رسولش دستور داد تا آنها را نفرین کند ولی آنان در آخرین لحظات، از نفرین متقابل خودداری ورزیدند.(22)

18. مسجد السبق

     این مسجد در شمال شرقی مسجد پیامبر ـ ص ـ و در فاصله پانصد متری آن واقع است. و نیز در آخر تونل سابق «مناخه» که اینک بر امتداد آن افزوده شده، قرار داردهمچنین در پهلوی ایستگاه اصلی مسافربری قرار گرفته است. این مسجد از این رو به «سبق» شهرت یافت که در وسط میدان اسب دوانی واقع شده که در دوران پیامبر ـ ص ـ وجود داشت.(23) «الدارمی» در «سنن» خود این روایت را آورده است که: «رسول خدا ـ ص ـ مسابقه اسب ها را میان منطقه الحفیاء(24) تا محلی به نام «الثنیه» برگزار می کرد…»(25)

     در حال حاضر ساختمان این مسجد نوسازی شده و نمازهای پنجگانه در آن برگزار می گردد و از مساجد بزرگ مدینه منوره به شمار می آید.

19. مسجد الرایه

     این مسجد در شمال مسجد نبوی و در فاصله 1800 متری آن واقع است. این مسجد اینک در پشت پمپ بنزین «الاهلی» که به پمپ بنزین «الزغیبی» معروف است، قرار دارد.

     مسجدالرایه در این زمان در محاصره خانه های تازه ساز واقع شده و چون در محل بلندی قرار گرفته از یک سر بالایی به آن دسترسی پیدا می شود. پیشتر به مساحت یک اتاق از سنگ بوده و در نزدیکی اش حیاطی داشته است. لیکن در حال حاضر اتاق پهلوی مسجد نوسازی گردیده و از موزاییک هایی به حجم کوچک برای کف آن استفاده شده است و همه حیاط به مسجد اضافه شده و اتاق را به وسیله یک دیوار، که در آن یک درب تعبیه شده، از مسجد جدا کرده اند.

     علّت نامگذاری این مسجد به «الرایه»، قرار داشتن آن بر کوه الرایه است و این کوه همان است که پیامبر اکرم ـ ص ـ پرچم پیروز خود در جنگهای خیبر و تبوک را بر آن نصب کرد.

     رسول خدا ـ ص ـ بر فراز این کوه نماز خواند و در روزهای نخستِ کندن خندق مدینه، گنبدی بر مسجد ساخته شد.(26)

20. مسجد الدرع

     این مسجد در سمت چپ جاده منتهی به مزار سید الشهدا (قبرستان شهدای احد) و در فاصله سیصد متری قبل از مسجد المستراح قرار دارد. بدان جهت آن را به «مسجد الدرع» (یعنی زره) نامگذاری کردند که پیامبر ـ ص ـ زره یا لباس مخصوص جنگی خود را در آن گذاشت.(27)

     اصل ساختمان مسجد به سبک عثمانی است و در حال حاضر بنای آن نوسازی شده است.

21. مسجد الشیخین یا البدائع یا المستراح

     این مسجد در سمت چپ جاده منتهی به قبرستان شهدای احد و در فاصله 1300 متری آن واقع است. در کنار این مسجد، مسجد تازه ای احداث گردید که به نام «مسجد الشیخین» خوانده می شود.

     اصل نامگذاری این مسجد به مسجد الشیخین، در انتساب به «اجمه الشیخین» صورت گرفت که در واقع جایگاهی متعلّق به یهودیان بود و گفته شده است این مکان از این رو به «اجمه الشیخین» معروفیت یافت که مرد و زنی که از عمر هر یک از آنها از صد سال گذشته بود در همین مکان به دیدار هم آمده و سرگرم صحبت و معاشقه می شدند و مردم از این موضوع تعجب کرده و این مکان را بدین اسم نامیدند.(28)

این مسجد پیش از آن به «مسجد البدائع» شهرت داشت.(29)

     ابن شبه(30) به نقل از سعد آورده است که «پیامبر ـ ص ـ در مسجدی که در محل شیخین واقع است نماز گزارد و در آن خوابید تا این که روز بعد، نماز صبح را نیز در آنجا اقامه کرد و سپس به سوی اُحد کوچ نمود. همچنین ابن عباس به نقل از سعد گفته است: پیامبر ـ ص ـ در مسجدی که نزد بدائع یا نزد شیخین قرار دارد نماز عصر و مغرب و عشاصبح را اقامه کرد و تا صبح روز بعد در آن اقامت نمود.»

     این مسجد اکنون به «مسجد المستراح» شناخته می شود و مردم مدینه آن را با همین نام می شناسند و ظاهرا وجه این نامگذاری ناشی از استراحتی است که پیامبر ـ ص ـ در سر راهش به سوی جنگ اُحد در این مسجد داشته است. رسول خدا ـ ص ـ در مقابل این مسجد از لشکریان خود سان دید و کسانی را که لشکر او را کوچک شمردند بازگردانید و به علاوه گروهان متشکّل از یهودیان همپیمان را نیز بازگردانید و فرمود: «ما در جنگ خود بر ضدّ مشرکان، از مشرکان یاری نمی گیریم.(31) اینجا بود که عبداللّه بن ابی و تعدادی از منافقانی که همراهش بودند و در مجموع یک سوم لشکر اسلام را تشکیل می دادند، بازگشتند. عبداللّه بن ابی بهانه آورد که پیامبر ـ ص ـ رأی دیگران را بر رأی وی ترجیح داده است!(32)

 

منبع:

  • سید جعفرشهيدى(ره)/عرشيان
  • سایت حوزه نت

پی نوشت:

1.  مرآةالحرمين، ج 1، ص 462

2.  همان مأخذ ، ص 463

3.  همان مأخذ، ص 464

4.  همان مأخذ، ص 464

5.  فريد وجدى دائرةالمعارف، ج 8، ص 548

6.  همان مأخذ. همان صفحه.

7.  شهيدى، جعفر، عرشيان، 1جلد، نشر مشعر - تهران، چاپ: هفتم، 1386.

8.  بقره/ 144

9.  تاريخ معالم‏المدينه، ص 287

10.تاريخ معالم المدينه، ص 123؛ معجم معالم الحجاز، ج 8، ص 148. و رجوع شود به الغدير ج 6، ص 261- 251 و وفاء الوفا باخبار دار المصطفى، ج 3، ص 821

11. تاريخ معالم‏المدينه، ص 143؛ وفاءالوفا، ص 830

12. بحارالانوار ج 20 ص 230

13. تاريخ معالم‏المدينه، ص 144 و نيز رجوع به وفاءالوفا ج 3، ص 833 شود.

14. تاريخ معالم‏المدينه، ص 100 به بعد.

15.  النساء/41

16.  براى آگاهى از تفصيل اين داستان و روايت‏هاى آن، رجوع شود به الغدير، ج 3، صص 141- 126

17. تحقیق النصره، ج1، ص129؛ و وفاء الوفا، ج2، 878 وعمدة الأخبار، ص198

18. ص 228

19. تحقیق النصره، ص129؛ عمدة الاخبار، ص176 و آثار المدینه، ص94

20. تاریخ المدینة المنوره، ج1، ص68

21. الدرّ الثمین، ص152

22. سیره ابن هشام، ج2، ص60

23. تاریخ معالم المدینة المنوره، ص120 والدر الثمین، ص232

24.  الحفیاء، دشتی واقع در غرب کوه اُحد. نک : الدرّ الثمین، ص232. در کتاب معالم المدینة المنوره، ص249 آمده است: حفیا محلّی است در نزدیکی مدینه منوره که رسول خدا ـ ص ـ مسابقه اسب دوانی در آنجا برگزار کرده است.

25. باب فی السبق، ج2، ص212

26. وفاء الوفا، ج2، ص843؛ عمدة الاخبار، ص187 ـ 188؛ الدر الثمین، ص171

27. تاریخ معالم المدینه، ص134

28. عمدة الاخبار، ص176 و الدر الثمین، ص175

29. تاریخ المدینه، ج1، ص72؛ وفاء الوفا، ج2، ص865؛ الدر الثمین، ص175

30. تاریخ المدینه، ج1، ص72

31. طبقات ابن سعد، ج2، ص39؛ تحقیق النصره 154؛ الدر الثمین، ص174

32. الدر الثمین، ص174

 

 

صفحات: · 2

آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(1)
4 ستاره:
 
(0)
3 ستاره:
 
(0)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
1 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
5.0 stars
(5.0)
نظر از: حاج محمد علی پناهیان [بازدید کننده]
حاج محمد علی پناهیان

سلام بهتر بود به همراه اسامی مساجد تصاویر های مسجد هم پخش میشد

1394/01/08 @ 07:16
نظر از: نوري لواسي [عضو] 
5 stars

عالی بود

1393/11/03 @ 23:55


فرم در حال بارگذاری ...