« دانلود نرم افزار اوقات شرعی و پخش خودکار اذانلوح فشرده "آثار شیخ بهایی" منتشر شد »

معرفی و آشنایی کتاب ضد مسیح اسلامی

نوشته شده توسطرحیمی 1ام اردیبهشت, 1392

آشنایی با کتاب ضد مسیح اسلامی

او زیرکانه با وارونه جلوه دادن حقایق، سعی دارد مخاطب خود را متقاعد کند که دیدگاه آخرالزمانی اسلام نه تنها برای مسیحیان و یهودیان بلکه برای خود مسلمانان هم خطرناک است.

همچنین اصرار دارد که چهره­ای خشن و خونریز از منجی مسلمانان ارائه دهد و نهضت او را یک حرکت ضدبشری و افراطی قلمداد کند. در این رهگذر، حتی به عیسی مسیح هم رحم نکرده و مسیح معرفی شده در روایات اسلامی را پیامبر دروغین می­ خواند. البته شواهد و دلایل آنچنان استادانه کنار هم قرار می­ گیرند که به خوبی برای خواننده­ و حتی مسلمان می تواند ایجاد شبهه کنند.

در ادامه به بررسی اجمالی بخش­های مختلف کتاب می­ پردازیم. در سه فصل ابتدایی، کلیاتی در مورد اسلام و متون اسلامی با رویکردی مخرب ارائه شده است.

نویسنده با ذکر برخی اتفاقات معاصر و تحلیل شخصی، ایدئولوژی آخرالزمانی اسلام را هدف حمله قرار می­ دهد و سعی می کند مخاطب را از این _به قول خودش_ تهدید بزرگ! آگاه کند. فصل بعدی به معرفی منجی مسلمانان، مهدی، می ­پردازد و با نگاهی هدفدار و یک جانبه به روایات، چهره­ای از حضرت می­ سازد که در فصل بعد بتواند آنرا با ضد مسیح و خصوصیات او مقایسه کند.

فصل پنجم کتاب یکی از مهمترین بخش هاست که در آن مخاطب متقاعد می ­شود که مهدی اسلام همان ضد مسیح است، که در انجیل از او به بدی یاد شده و محور شرارت و خونریزی در آخرالزمان است.

در دو فصل بعدی، حضرت مسیح در دیدگاه اسلام بررسی شده و ادعا می­شود که مسیحی که پشت سر مهدی(عج) حرکت کرده و او را حمایت می کند، در حقیقت همان “پیامبری دروغین” است که انجیل از او به عنوان حامی ضد مسیح در آخرالزمان یاد می­کند. در ادامه­ کتاب، شخصیت دیگری از آخرالزمان بررسی می­شود.

“دجال” که به عنوان شخصیتی منفی در متون اسلامی معرفی می­شود، به طور بی­شرمانه­ ای سعی می­شود تا صرف نظر از ابعاد منفی این شخصیت و تکیه بر برخی حقایق از جمله اینکه، دجال ادعای پیغمبری می­کند، از او به عنوان عیسی مسیح واقعی! یاد شود.

در حقیقت تا اینجای کتاب، در یک سیر به ظاهر منطقی و منصفانه، اما در حقیقت شیطانی و منحرف، سعی شده تا شخصیت­ هایی که از منظر اسلام ستوده و الهی هستند، ضد خدا و بشریت جلوه داده شوند و بر عکس شخصیت دجال، از دیدگاه مسلمانان، به عنوان پیامبر الهی و منجی انسان­ها معرفی شود. و نیز باید گفت که نویسنده تمام تلاشش را می ­کند که مفاهیم مشترک میان آخرالزمان مسلمانان و مسیحیان را وارونه نشان دهد، تا این دو دین بزرگ الهی در آخرالزمان را کاملا در برابر هم ترسیم نماید.

مسیح از دیدگاه مسلمانان را پیامبر دروغین انجیل می­خواند، ضد مسیح در دیدگاه اسلام را معادل مسیح اهل کتاب می­داند و از همه عجیب­تر مهدی(عج) را ضد مسیح موصوف انجیل می­ خواند.

در ادامه­ در فصلی تحت عنوان “ذات تاریک وحی­ های محمد” بی­شرمانه ­ترین ادعاها را بر علیه پیامبر اسلام مطرح می­ کند تا جایی که می­ گوید:"…و محمد در آن غار (حرا) دچار جن زدگی شد و نیز مبتلا به صرع بود و خیال می­ کرد که خداوند به او وحی می­ کند، حال آنکه ….” او از این رهگذر استفاده می­ کند و در فصل بعد از ماهیت شیطانی و “ضد مسیح” اسلام سخن می­ گوید.

او با دست گذاشتن روی اختلافات اسلام و مسیحیت، از جمله قبول نداشتن تثلیث، اسلام را کاملا در مقابل مسیحیت قرار می­ دهد. وی این تقابل را در فصل بعد بین مسلمانان و یهودیان مطرح می­کند و از نفرت تاریخی مسلمانان از یهودیان سخن می­گوید. نفرتی که باعث قتل عام قوم یهود در پایان دوران می­ شود.

اینجاست که با کمی دقت در ماورای ظاهرمسیحی­ گرای کتاب، پی به ذات یهودی نویسنده و عمق تلاش وی در دفاع از قوم یهود می بریم. گویی این همه دلسوزی برای مسیحیان و استفاده­ی ابزاری از کتاب مقدس آنها، تنها برای همراه کردن آنها و فدا کردن مکتب آنها برای قوم یهود است. امری که یهودیان بارها در طول تاریخ دشمنی خود با اسلام، آنرا نشان داده­ اند. این مطلب جایی آشکارتر می ­شود که در ادامه­ کتاب بارها و بارها از تصرف اسرائیل بدست مسلمانان و کشتار یهودیان اظهار نگرانی می­ شود.

در ادامه­ تخریب اسلام ومسلمانان، از جهاد به عنوان اعتقادی افراطی و از مسلمانان به عنوان تروریست یاد می­ شود. تروریست­های بیچاره­ ای که به قصد تقرب به خدا آدم می­کشند! در فصل هجدهم کتاب، شاهد حمله­ ی نهایی نویسنده به فکر مخاطب خود هستیم.

مخاطبی که تا اینجا به اندازه­ ی نیاز به تهدید اسلام و منجی آن پی برده است و روحیه­ ی اسلام ستیزی در او القا شده است. در این فصل به شکل زیرکانه­ ای همان ادعاهای قبلی بطور خلاصه و تیتروار در ذهن خواننده طبقه بندی می­ شود.

به طوری که در انتهای فصل، خواننده تمامی القائات کتاب را به عنوان استدلال­های منطقی ذهن خود می ­پذیرد. در پنج فصل انتهایی بعدی، نویسنده سعی کرده در فضایی به ظاهر منصفانه، اصل اسلام را از دایره­ ی نیاز بشری خارج کند و البته در کمال لطف!! نقاط مثبتی از جمله هنر و معماری را هم برای اسلام برمی­ شمارد.

وی راهکارهایی را هم برای مقابله و پیشگیری از تهدیدهایی که تا اینجا القا کرده ارائه می­ دهد که در نوع خود جالب است اما از حوصله­ ی این نوشتار خارج است. انشا الله به زودی ترجمه کامل فصول منتخب این کتاب صرفا جهت استفاده اساتید و پژوهشگران، به امید پاسخگویی اساتید محترم به این دست تفکرات عرضه خواهد شد./وعده صادق

مهدی اسماعیلی
گروه ترجمه کانون مهدویت دانشگاه فردوسی مشهد

ادیان نیوز


فرم در حال بارگذاری ...