« 5قطعه از تلاوت های نادر استاد "محمد صدیق منشاوی"کسی برای علی اکبر مقاومت شمع روشن نکرد »

معنویت و عرفان های نو ظهور

نوشته شده توسطرحیمی 1ام بهمن, 1393

در عصری که امت ها به دنبال هویت گمشده خویشند، برخی دانسته یا ندانسته جذب آموزه های دروغین و فریبنده در قالب عرفان ها و معنویت های نوظهور شده اند. که این خطری بزرگ است.

معمولاً این طور گفته می شود که ما در عصر بازگشت انسان به معنویت یا بازگشت معنویت به زندگی بشر به سر می بریم؛ اما نگاهی به روند شتاب زده و گسترده معنویت گرایی که بیش از چند دهه از عمر آن نمی گذرد، به وضوح نشان می دهد با پدیده  انفجار معنویت روبه رو هستیم. انسان مدرن که به سختی دور از معنویات نگه داشته می شد و در تمدنی زندگی می کرد که غیر از جهان و زندگی مادی برای چیز دیگری ارزش قائل نبود، حریص و عجول و عنان گسیخته به معنویات روی آورده و همانند مردمانی که در قحطی به سر می برند و انبار نانی یافته اند، سنت های کهن عرفانی و معنوی را برگرفته و هر کس تکه  یا تکه هایی از مکاتب مختلف را چنگ زده و می کوشد روح تشنه خود را با آن سیراب کند.
میلتون، پرکارترین محقق در حوزه جامعه شناسی ادیان نو پدید می نویسد:

بیش از دوهزار فرقه معنویت گرا در آمریکا و بیش از دوهزار جریان معنویت جویی در اروپا است و در صد کمی از آن ها مشترکند.

عرفان های کاذب

در حقیقت، با گذشت حدود چهل سال، حدود چهار هزار مکتب و فرقه عرفانی و معنوی در جهان غرب شکل گرفته است. این جریان های معنویت گرا، طیف بسیار متنوعی را شامل می شوند که از عرفان ادیان ابراهیمی تا استفاده از مواد مخدر و روابط آزاد جنسی را در بر می گیرد. در واقع، هر چیز که به نوعی فرصت رهایی از چارچوب های جامعه مدرن و روگردانی از هنجارهای تمدن مادی و سرمایه داری را فراهم کند، معنویت شناخته می شود.

اوشو مؤسس لیبرالیسم جنسی در عرفان های کاذب

در این شرایط، معنویت، هر آن چیزی است که برای اعراض از زندگی مادی و تمدن غالب و ارزش ها و هنجار های سرمایه داری فرصتی فراهم سازد. مادیت برای انسان معاصر، همین مدل یکنواخت زندگی غربی و ارزش ها و اهداف زندگی روزمره است و به هر نحو که بتوان از این چار چوب بیرون زد و نفسی کشید، صورتی از معنویت ایجاد شده است. معنویت در فرهنگ امروز انسان مدرن یا پست مدرن هر گونه فراروی، روگردانی و نه گفتن به معیارها و هنجارهای زندگی مادی مدرن است. در حالی که معنویت اصیل ادیان الاهی مخصوصا اسلام بر گرفته از تعالیم ناب توحیدی و آموزه های انبیاء و امامان است و در لحظه لحظۀ زندگی بشر جاری و ساری است به گونه ای که می توان گفت تمام شئون انسان را از بدو پیدایش تا مرگ آدمی در برمی گیرد و چونان اکسیری حیاتبخش برای نیل به کمال نامتناهی الاهی است نه یک آرامش بخش موقتی که پس از مدتی، خمودگی و یأس از مواهب الاهی را به دنبال می آورد. گرایش به این معنویت ها ناشی از عدم آگاهی ما نسبت به مضامین بلند الاهی است که با سوء استفاده از حس خداجویی دائمی در انسان که در فطرت وی نهفته است مورد هجمۀ شیادان قرار گرفته است.

ساتیا بنیان گذار فریبی بزرگ به نام عرفان سای بابا کاستاندا کاوش گر هیچ و پوچ

در دنیای امروز که مرزهای فرهنگی کمرنگ شده و سواره نظام و پیاده نظام رسانه ی، ابرفرهنگ غرب را در جهان می گستراند، جهان اسلام نیز از حضور این جریان های هزار رنگ منزه و پاک نمانده است؛ از این رو مطالعه نقادانه این فرقه ها - به خصوص آن ها که در ایران پر کارترند - ضروری است و کوتاهی در این امر زیان های جبران ناپذیری را به فرهنگ و سایر ساحت های حیات اجتماعی وارد خواهد کرد.

اکنکار بانی متقلب در عرفان های تقلبی دالایی لاما مخترع عرفان استبداد و تزویر

کثرت فرقه های معنویت گرایی که رایج هستند به راستی همت و دانش و مهارت محققان را به مصاف می طلبد. البته ممکن است بعضی از صاحب نظران ارجمند گمان کنند که بهتر است تنها عرفان اسلامی را ارائه دهیم و در این صورت از نقد این فرقه های معنوی بی نیاز هستیم؛ در حالی که از چند جهت نقد مستقل این جریان ها ضروری می نماید: نخست این که این فرقه ها به سبب نفوذ در فرهنگ مسلمانان تعالیم و روش های خود را با برخی آموزه های اسلام همانند معرفی کرده و اذعان می کنند ما همان چیزی را می گوییم و می خواهیم که عرفان اسلامی می جوید، تنها زبان و شیوه ما امروزی، متفاوت و مردمی تر است؛ به این دلیل لازم است تفاوت ها و کاستی های این جریان های معنویت گرا نقادی و تبیین شود، تا از این تشبیه جلوگیری کرده و این شبهه را بر طرف کند. دوم این که عرفان اسلامی برای ارائه، نیازمند زبان و مخاطب شناسی امروزین است و نمی توان با خواندن آثار گذشته به تنهایی با جامعه امروزی ارتباط برقرار کرد و تحفه ای محبوب و دل نشین به جامعه فرهنگی ارمغان داد. معنویت های نوظهور با این که ساختار، اهداف و محتوای مناسبی ندارند، معمولاً ادبیات سهل و دلپذیری را به کار می گیرند که آشنایی با آن، اساتید و پژوهشگران عرفان اسلامی را برای بازخوانی و بازتولید عرفان اسلامی برای مخاطب امروزی و در جامعه معاصر، توانمند می سازد. سوم این که شناخت نقاط ضعف و کژی ها و کاستی های عرفان ها یا ادیان عصر جدید، کمک می کند در ارائه امروزین عرفان اسلامی و بازتولید تعالیم و آموزه های آن بر اساس شرایط مخاطب معاصر، به بیراه  نرویم و آسیب های نوآوری در این حوزه را کاهش دهیم.

ایلیا رام شدۀ شیطان


فرم در حال بارگذاری ...