« به مناسبت کشتار حجاج ایرانی سال66 (فیلم + شرح واقعه)آثار اعراض از ياد خدا »

مقام اهل ذكر در كلام اميرالمؤ منين عليه السلام

نوشته شده توسطرحیمی 29ام مهر, 1391

     همانا ياد خدا را اهلى است كه آن ياد را جايگزين دنيا كردند به گونه اى كه هيچ تجارت يا خريد و فروشى آنها را از ياد خدا باز مى دارد، با ياد خدا روزگار مى گذرانند و غافلان را با هشدارهاى خود از كيفرهاى الهى مى ترسانند . به عدالت فرمان مى دهند و خود بدان پاى بندند. از بدى ها نهى مى كنند و خود از آنها پرهيز دارند. با اين كه در دنيا زندگى مى كنند، گويا آن را رها كرده و به آخرت پيوسته اند، آنان سراى ديگر را مشاهده كرده اند آن چنان كه گويا از مسايل پنهان برزخيان و مدت طولانى اقامتشان آگاهى دارند، و گويا قيامت وعده هاى خود را براى آنان تحقق بخشيده است . پس ‍ آنان براى مردم دنيا از آن پرده برداشتند. گويى مى بينند آن را كه مردم نمى بينند و مى شنوند آن را كه مردم نمى شنوند.

اگر اهل ذكر را در انديشه ات مجسم كنى و مقامات ستوده آنان و جايگاه آشكارشان را بنگرى در حالى كه نامه هاى اعمال خود را گشوده و براى حساب رسى آماده اند، و در انديشه اند كه در كدام يك از اعمال كوچك و بزرگى كه به آن فرمان داده شده كوتاهى كرده اند، يا چه اعمالى را كه از آن نهى شده بودند مرتكب گرديده اند، و بار سنگين گناهان خويش را بر دوش ‍ نهاد و در برداشتن آن ناتوان شده اند، پس گريه راه گلويشان را گرفته است و آنها با ناله نجوا و زمزمه كنند و در مقام پشيمانى و اعتراف به پيشگاه خداوند فرياد برآورند؛ هر آينه نشانه هاى هدايت و چراغ هاى روشن گر تاريكى ها را بنگرى كه فرشتگان آنان را در بر گرفته اند و آرامش بر آنان مى بارد و درهاى آسمان را رويشان گشوده و مقام ارزش مندى براى آنان آماده شده است ؛ جايگاهى كه خداوند در آن با نظر رحمت به ايشان نگريسته ، و از تلاش شان خشنود است و منزلت ايشان را ستوده است ، و آنان با مناجات به درگاه خدا، نسيم عفو و بخشش را استشمام مى كنند.

     آنان در گروه نيازمندى به فضل خدا و اسير بزرگى اويند. غم و اندوه طولانى دل هايشان را مجروح و گريه هاى پياپى چشم هايشان را آزرده است . آنان براى هر درى از درهاى اميدوارى به خدا، دستى كوبنده دارند كه آن را مى كوبد. از كسى درخواست مى كنند كه بخشش او را كاستى و درخواست كنندگان او را نوميدى نيست ، پس اكنون براى خودت ، حساب خويش را بررسى كن ؛ چرا كه كسان ديگر حساب رسى غير از تو دارند.

قاله عند تلاوته

     يسبح له فيها بالغدو و الاصال رجال لا تلهيهم تجارة و لابيع عن ذكر الله ، ان الله سبحانه و تعالى جعل الذكر جلاء للقلوب تسمع به بعد الوقرة و تبصر به بعد العشوة و تنقاد به بعد المعاندة و ما برح لله - غزت الاوه - فى البرهة بعد البرهة و فى اءزمان الفتراب عباد ناجاهم فى فكرهم و كلمهم فى ذات عقولهم فاستصبحوا بنور يقظة فى الابصار و الاسماع و الافئدة يذكرون باءيام الله و يخوفون مقامه بمنزلة الادلة فى الفلوات ، من اءخذ القصد حمدوا اليه طريقه و بشروه بالنجاة ، و من اءخذ يمينا و شمالا ذموا اليه الطريق و حذروه من الهلكة و كانوا كذلك مصابيح تك الظلمات و اءدلة تلك الشبهات

     و ان للذكر لاهلا اءخذوه من الدنيا بدلا، فلم تشغلهم تجارة و لابيح عنه ، يقطعون به اءيام الحياة ، و يهتفون بالزواجر عن محارم الله فى اءسماع الغافلين ، و ياءمرون بالقسط و ياءمرون به ، و ينهون عن المنكر و يتناهون عنه ، فكانما قطعوا الدنيا الى الاخرة و هم فيها فشاهدوا ما وراء ذلك فكانما اطلعوا غيوب اءهل البرزخ فى طول الاقامة فيه ، و حققت القيامة عليهم عداتها فكشفوا غطاء ذلك لاهل الذينا حتى كانهم يرون ما لايرى الناس و يسمعون ما لا يسمعون ، فلو مثلثهم لعقلك فى مقاومهم المحمودة و مجالسهم المشهودة و قد نشروا دواوين اءعمالهم و فرغوا لمحاسبة اءنفسهم على كل صغيرة و كبيرة اءمروا بها فقصروا عنها اءو نهوا عنها ففرطوا فيها و حملوا ثقل اءوزارهم ظهور هم فضعفوا عن الاستقلال بها فنشجوا نشيجا، يعجون الى ربهم من مقام ندم و اعتراف لراءيت اءعلام هدى و مصابيح دجى ، قد حقت بهم الملائكة و تنزلت عليهم السكينة و فتحت لهم اءبواب السماء و اءعدت لهم مقاعد الكرامات فى مقعد اطلع الله عليهم فيه ، فرضى سعيهم و حمد مقامهم يتنسمون بدعائة روح التجاور. رهائن فاقة الى فضله و اسارى ذلة لعظمته ، جرح طول الاسى قلوبهم ، و طول البكاء عيونهم ، لكل باب رغبة الى الله منهم يد قارعة ، يساءلون من لاتضيق لديه المنادح و لا يخيب عليه الراغبون ، فحاسب نفسك لنفسك فان غيرها من الانفس لها حسيب غيرك

(نهج البلاغه ، ترجمه محمد دشتى ، خطبه 222)

ياداو آيت الله محمد تقى مصباح يزدى

صفحات: · 2


فرم در حال بارگذاری ...