« داستان هایی از معنویت و کرامت های اخلاقی آیت الله بروجردی (ره)آفت هاى انقلاب را بشناسیم ( 9- گمان پيروزى نهايى موجب سستى و سردى ) »

همین وسط ها

نوشته شده توسطرحیمی 15ام آبان, 1391

 همه زندگی من همین وسط ها گذشته است.

وسطِ سیاهی ها و سپیدی ها،

وسط تاریکی ها و روشنی ها،

هزار بار این وسط ایستاده ام،

هر دو طرف را نگاه کرده ام و تصمیم گرفته ام که دیگر بیایم به طرف نور، یک قدم، دو قدم، قدم سوم، چشم های خواب آلوده ام را نور زده، پایم جایی گیر کرده و زمین خورده ام، بعد نشسته ام و تاریکی ها را نگاه کرده ام و خوابم برده به خیال این که شب است.

و دوباره رفته ام وسط صحنه و دوباره…

 نه، این طوری که نمی شود،

یک بار، یک روز باید تصمیمم را بگیرم و دیگر آهسته و با تردید قدم بر ندارم که وسوسه نشستن، وسوسه خوابیدن، زمین گیرم کند.

یک بار، یک روز، تصمیمم را می گیرم و می دَوَم تا نور، تا شما، تا خیمه شما…


فرم در حال بارگذاری ...