« حرف نو رهبر انقلاب برای انتخابات پیش‌رو چیست؟این عمار »

پرهیز رهبران انقلاب اسلامی از تمجیدهای مبالغه‌آمیز

نوشته شده توسطرحیمی 3ام بهمن, 1394

 

امام خمینی(ره) فرمودند:

«من خوف این را دارم که مطالبی که آقای حجازی فرمودند درباره من، باورم بیاید».

«من قبلاً از آقای مشكینی گله كنم.

ما آن‌قدری كه گرفتار به نفس خودمان هستیم، كافی است.

دیگر مسائلی نفرمایید كه انباشته بشود در نفوس و ما را به عقب برگرداند.

شما دعا كنید كه آدم بشویم.

دعا كنید كه حتی به همین ظواهر اسلام عمل كنیم.

ما كه چشم‌مان به آن بواطن نمی‌رسد لااقل به این ظواهر عمل بکنیم.»

مدح و ستایش امری است که بطور مطلق شایسته خداوند متعال است و مدحی که با غلو و اغراق در خصوص انسان‌های خاکی صورت پذیرد، عنوان تملق بر خود می‌گیرد و سرمنشأ بسیاری از آسیب‌های اجتماعی می‌شود.

در روایات اسلامی نقل شده که گروهی از مردم قبیله بنی‌عامر به خدمت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله رسیدند و شروع به ستایش و مدح آن حضرت کردند. حضرت محمد صلی الله علیه و آله فرمود: «سخن خود را بگویید، ولی مواظب باشید که شیطان شما را به زیاده‌روی در کلام وادار نسازد.»

این پیام حاکی از آن است که اغراق و مبالغه در مدح و ثنا ممکن است از راه درست خارج شود و عنوان دروغ و تملق بر خود بگیرد. خاتم المرسلین صلی الله علیه و آله در این حدیث به مسلمانان هشدار می‌دهند که حتی برای تمجید از شخصیت ایشان نیز زیاده‌روی نکنند و از ستایش بیهوده و تملق‌گویی بپرهیزند.

همچنین امیرمؤمنان، حضرت علی علیه السلام خطاب به گروهی که مشغول به حمد و ثنای ایشان بودند، گفت: «از من تعریف و تمجید نکنید، چون یا دروغ می گویید (که در این صورت گناه مرتکب شده‌اید) یا راست می گویید، که من تنها در حد توان و وظیفه‌ام کار انجام داده‌ام و نیازی به تعریف و تمجید ندارم.»

این سیره پیامبر و ائمه اطهار در مواجهه با تعریف و تمجید است و رهبر کبیر انقلاب، امام خمینی(ره) که پایه و اساس حکومت خود را مطابق الگوها و آموزه‌های اسلامی بنیان گذاشته بود نیز همین راه را ادامه داد و در مقابل سخنانی که شبهه اغراق داشتند، به طور صریح اظهار ناخشنودی می‌کرد.

دانلود صوتی چهار دقیقه‌ای، از بیانات حضرت امام خمینی و بیانات رهبر انقلاب

نوح کشتیبان    2/18 مگابایت


حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در سخنانشان در دیدار نیروهای مسلح شمال کشور و خانواده‌های آنان در نوشهر فرمودند: «مبادا آن صفاتی، خصالی، مناقبی که متناسب با وجود ولی‌عصر (ارواحنا فداه) هست، اینها را تنزل بدهیم در سطح انسانهای کوچک و ناقصی مثل این حقیر و امثال این حقیر.»

بیانات حضرت امام خمینی(ره)

برای نمونه در دیدار نمایندگان نخستین دوره مجلس شورای اسلامی با بنیانگذار انقلاب اسلامی یکی از نمایندگان شهر تهران کلام خود را با جمله‌ «بأبى أَنْتَ وَ امّى» آغاز كرد و بقیه‌ سخنرانى را نیز به تعریف و تمجید از مقام والاى امام خمینی(ره) اختصاص داد که این سخنان با واکنش رهبر فقید انقلاب مواجه شد.

ایشان افراد را از بیان چنین تعاریف و تمجیدهایی برحذر داشتند و تذكر دادند كه انحطاط و سقوط اخلاقی افراد از همین‌گونه رفتارها و تمجیدها آغاز می‌شود.

امام خمینی(ره) عنوان کردند: من خوف این را دارم كه مطالبى كه آقاى حجازى فرمودند درباره‌ من، باورم بیاید. من خوف این را دارم كه با این فرمایشات ایشان و امثال ایشان براى من یك غرور و انحطاطى پیش بیاید. من به خداى تبارك و تعالى پناه مى‌برم از غرور. من اگر خودم را براى خودم نسبت به سایر انسان‌ها یك مرتبتى قائل باشم، این انحطاط فكرى است و انحطاط روحى. من در عین حال كه از آقاى حجازى تقدیر مى‌كنم كه ناطق برومندى است و متعهد، لكن گله مى‌كنم كه در حضور من مسائلى كه ممكن است من باورم بیاید فرمودند. پیروزى ما مرهون اسلام است. نه مرهون من است و نه مرهون شما و نه مرهون هیچ قوه‌اى، مرهون اسلام است.»*

*آقای فخرالدین حجازی، نماینده اول مردم تهران در اولین دوره مجلس شورای اسلامی. آقای حجازی، سخنرانی خود را با جمله «بابی انْتَ وَ امّی» آغاز کرد و بقیه محتوای سخنرانی نیز در تجلیل از مقام والای امام بود که با گلایه شدید معظمٌ له روبرو شد.

همچنین امام(ره) در واکنش به سخنرانی رئیس وقت مجلس خبرگان در گردهمایی ائمه جمعه بلاد و تجلیل و تمجید از مقام رهبر انقلاب گفتند: «من قبلاً از آقای مشكینی گله كنم. ما آن‌قدری كه گرفتار به نفس خودمان هستیم، كافی است. دیگر مسائلی نفرمایید كه انباشته بشود در نفوس و ما را به عقب برگرداند. شما دعا كنید كه آدم بشویم. دعا كنید كه حتی به همین ظواهر اسلام عمل كنیم. ما كه چشم‌مان به آن بواطن نمی‌رسد لااقل به این ظواهر عمل بکنیم.» (ج ۲۰ صحیفه، ص ۳۹۴)


 سخنان رهبر انقلاب

1) من به شما عرض میکنم، به همه هم این را میگویم و گفته‌ام و تکرار میکنم؛ مبادا آن صفاتی، خصالی، مناقبی که متناسب با وجود ولی‌عصر (ارواحنا فداه) هست، اینها را تنزل بدهیم در سطح انسانهای کوچک و ناقصی مثل این حقیر و امثال این حقیر. اینی که گفته میشود کسانی که در این سفینه سوارند، غم طوفان ندارند:

چه غم دیوار امت را که دارد چون تو پشتیبان
چه باک از موج بحر آن را که باشد نوح کشتیبان

این نوح امام زمان است، اما با یک نگاه عمومی به طول تاریخ اسلام وقتی نگاه کنیم - که سعدی هم با همان نگاه این شعر را گفته است - وجود مقدس خاتم‌الانبیاء (صلی‌الله‌علیه‌وآله) نوحِ کشتیبان این امت است. بله، این امت در طول تاریخ خود فراز و نشیبهائی داشته؛ گاهی به گل نشسته، گاهی دچار ذلت شده، گاهی با مشکلات غیرقابل توصیفی مواجه شده، دست به گریبان شده؛ این ناشی از این است که سوار کشتی نشده. اگر واقعاً متمسک بشویم، متوسل بشویم بر کشتی نجات اسلام، همراه پیغمبر باشیم، مسلماً پیروزی نصیب ماست. البته دریا طوفان دارد، سختی دارد، مشکلات دارد، گاهی هراسهای بزرگ دارد، اما وقتی کشتیبان بنده‌ی برگزیده‌ی خداست، معصوم است، آن وقت دیگر بیمی وجود ندارد. این آن نکته‌ی کوتاهی بود که خواستم عرض بکنم؛ این صفات را مخصوص بدانید به آن بزرگواران. نوحِ این کشتی اوست، پشتیبان این امت اوست، واسطه‌ی فیض الهی به یکایک آحاد ما، به دلهای ما، به جانهای ما، به ذهنهای ما، به جسمهای ما، به حیات فردی و اجتماعی، وجود مقدس خاتم‌الاوصیاء و در رتبه‌ی قبل از او، وجود مقدس خاتم‌الانبیاء (صلی‌الله‌علیه‌وآله) است.بیانات در دیدار نیروهای مسلح منطقه‌ی شمال کشور و خانواده‌های آنان ۱۳۹۱/۰۶/۲۸

2) اگر کسی در مقابل جوانان ادّعا کند و بگوید نظام اسلامی ما هیچ عیبی ندارد و همان قالبی را که اسلام خواسته، ما پیاده میکنیم، گزاف گفته است. به‌هیچ‌وجه این‌طور نیست. خود ما انسانهای ضعیفی هستیم. وقتی کسانی اسم مبارک امیرالمؤمنین علیه‌السّلام یا اسم مبارک ولىّ‌عصر روحیفداه را میآورند، بعد اسم ما را هم دنبالش میآورند، بنده تنم میلرزد. آن حقایق نور مطلق، با ما که غرق در ظلمتیم، بسیار فاصله دارند. ما گیاه همین فضای آلوده دنیای امروزیم؛ ما کجا، کمترین و کوچکترین شاگردان آنها کجا؟ ما کجا و قنبرِ آنها کجا؟ ما کجا و آن غلام حبشىِ فداشده در کربلای امام حسین علیه‌السّلام کجا؟ ما خاک پای آن غلام هم محسوب نمیشویم. اما آنچه که حقیقت است، این است که ما به عنوان مسلمانانی که راهمان را شناخته‌ایم، تصمیم خود را گرفته‌ایم و نیروی خود را برای این راه گذاشته‌ایم؛ با همه وجود در این راه حرکت میکنیم و ادامه خواهیم داد.بیانات در دیدار جوانان استان اصفهان‌ ۱۳۸۰/۰۸/۱۲

3) یک خطاب آخری هم عرض کنم به مولامان و صاحبمان، حضرت بقیةاللَّه (ارواحنا فداه):

ای سید ما! ای مولای ما! ما آنچه باید بکنیم، انجام میدهیم؛ آنچه باید هم گفت، هم گفتیم و خواهیم گفت. من جان ناقابلی دارم، جسم ناقصی دارم، اندک آبروئی هم دارم که این را هم خود شما به ما دادید؛ همه‌ی اینها را من کف دست گرفتم، در راه این انقلاب و در راه اسلام فدا خواهم کرد؛ اینها هم نثار شما باشد. سید ما، مولای ما، دعا کن برای ما؛ صاحب ما توئی؛ صاحب این کشور توئی؛ صاحب این انقلاب توئی؛ پشتیبان ما شما هستید؛ ما این راه را ادامه خواهیم داد؛ با قدرت هم ادامه خواهیم داد؛ در این راه ما را با دعای خود، با حمایت خود، با توجه خود، پشتیبانی بفرما.خطبه‌های نماز جمعه‌ی تهران ۱۳۸۸/۰۳/۲۹

منبع:باشگاه خبرنگاران جوان؛ گزارش از سپیده خورشاهیان

 

 

 


فرم در حال بارگذاری ...