« دانلود مداحی شهادت حضرت جواد الائمه علیه السلامدریافت فایل اصلاحی نرم افزار پاسخ »

کاروانی در راه است.

نوشته شده توسطرحیمی 13ام مهر, 1392

باز هم کاروان در راه است.

صدای زنگ کاروان می آید.

گوش کن، نزدیک … نزدیک … نزدیک تر … دارد می رسد:

کاروانی که قرن هاست در راه است، کاروانی که همیشه در حال رسیدن است، کاروانی که در حال رساندن است.

می رسد و می رساند و می گذرد و هرگز از رفتن بازنمی ایستد.

زندگی معنا می خواهد، هدف می خواهد. روحی باید به آن دمیده شود تا از جسمیت و مادیت هدف رها شود تا اوج بگیرد، بالا برود و به تکامل برسد.

معناها در پیچ و خم روزمرگی های مدام،در کوچه پس کوچه های نیازهای زمین و زیر غبار فراموشی، هر روز کمرنگ و کمرنگ تر می شوند. آن قدر که محو می شوند؛ گویی که هرگز از ابتدا نبوده اند. و انسان های اسیر خاک در گردش مدام این گردونه سراسر درد و رنج، سردرگم و پریشان احوال و گیج و گنگ دور خود  می چرخند و می گردند و راه به جایی نمی برند. کوله بار کاروانیان سرشار و لبریز است. از تمام آنچه که ما در عصر دود و سنگ و آهن نیازمند آن هستیم.

عشق متاع گمشده قرن  ماست.

ایثاروگذشت واژه هایی هستندکه دیگر در دایره المعارف زندگی انسان های ماشینی پیدا نمی شود.

صبر وسلام و توکل زیر چرخ دنده های آهنی این عصر جا مانده است. اما این کاروان هرچه خوبی و صفا است، هرچه مهر و نیکی است، همه را یک جا با خود می آورد.

نگاه کن، خوب نگاه کن، با چشم دل ببین!

وقتی دست های آسمانی سرو قامت ماه بنی هاشم بر خاک افتاد همان جا، کنار علقمه، کنار شط پرآبی که مهربانوی یاس ها بود، فداکاری جوانه زد. آن گاه آغوش پرمهر سرور و سالار شهیدان به روی گنهکار پشیمانی چون حر گشوده شد، مهر و رحمت و بخشش معنا گرفت.

وقتی قنداقه فرشته زرین بال سپیدپوش رباب روی شاخسار دست های پدر بالا رفت و شکوفه کرد و به خون نشست، گذشت و ایثار به بار نشست.

وقتی شانه های آسمانی زینب زیر بار مصیبت برادر استوار ماند و خم نشد، صبر و توکل معنا گرفت

… وقتی خون پاک «حسین» زمین تفتیده نینوا را سیراب کرد «عشق» به خالق زیبایی ها، به پروردگار خوبی ها و عشق به همه کائنات و ذرات هستی معنا یافت.

آری کاروان عشق هنوز در راه است.

قرن هاست که در راه است. گوش کن.

صدای زنگ آشنایش را می شنوی.

صدایت می کند. تو را به همراهی با همه خوبی ها فرا می خواند. می آید که در کوچه پس کوچه های یخ زده عصر دود و آهن دستت را بگیرد و به زندگی مادی ات معنا ببخشد.

یادت بیاورد که به جز خور و خواب و غم وآب و نان چیزهای دیگری هم در این گردونه ی خاکی هست، چیزهایی که با آنها می توان به اوج رفت. فقط کافی است که به این کاروان دل بدهی، دل و جان بدهی. برخیز. مبادا که جا بمانی.

گردآوري: طلبه فاطمه بسر برده

آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(2)
4 ستاره:
 
(0)
3 ستاره:
 
(1)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
3 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
4.3 stars
(4.3)
نظر از: ذره و آفتاب [عضو] 
5 stars

عید قربان، یعنى فدا کردن همه «عزیزها» در آستان «عزیزترین»، و گذشتن از همه وابستگى ها به عشق مهربان ترین. عید قربان، عید فداکارى، ایثار، قربانى، اخلاص و عشق و بندگى، مبارک باد!

1392/07/21 @ 21:00
نظر از: پیشنمازی [عضو] 

السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین .

لبیک یا حسین.

1392/07/20 @ 11:46
نظر از: مدرسه الزهـــرا(سلام الله علیها) زرین شهر [عضو] 

سلام دوست عزیز زیبا بود انشالله که در همه مراحل موفق بلشید به وبلاگ ما هم سری بزنید و اظهار نظرکنید تا با جان و دل پذیرا باشیم

1392/07/16 @ 10:06
نظر از: صدرارحامی [عضو] 
5 stars

با سلام و احترام
متن زیبایی بود دستتون درد نکنه.

بر اوج محبت علی اوجی نیست / در بحر بجز کرامتش موجی نیست

در کل ممالک و مذاهب به جهان / مانند علی و فاطمه زوجی نیست

سالروز نورانی ترین پیوند هستی مبارک

1392/07/15 @ 10:43
نظر از: پیشنمازی [عضو] 
3 stars

این روزها چه روزهای با عظمتی ست!!
فاطمه به خانه علی ..
ابراهیم با اسماعیل به قربانگاه..
محمد با علی به غدیر…….
و حسین با همه ی هستیش به کربلا….
و مهدی زهرا به عرفات……..
عجیب بوی اجابت دعا می اید……

عیدتان مبارک.
ما نیز به روز هستیم .
به ما هم سری بزنید.

1392/07/15 @ 10:30


فرم در حال بارگذاری ...